یاسوج- ایرنا- حدودیک هفته ای است که مرگ مغزی"علی" جوان ۲۸ساله در بیمارستان یاسوج به خانواده اش اعلام شده، دانشجوی سال آخررشته جراحی، به طور ناگهانی دچار سکته و درنهایت مرگ مغزی شده، همکاران وخانواده او گرداگرد تختش حلقه زده اند وامروز قرار است پزشک با خانواده اش برای موضوع اهدای عضو صحبت کنداما مادرش هنوز امید داردشاید راهی برای بازگشت وجود داشته باشد!

به گزارش ایرنا، هنوز خانواده علی برای موقعیتی که علی در آن قرار دارد شوکه هستند و نمی خواهند بپذیرند که خون‌ رسانی به مغز علی متوقف شده، اکسیژن به آن نمی‌ رسد و دچار مرگ مغزی شده است و تنها قلب، کلیه ‌ها و کبد اش کار می‌ کنند.

شاید اگر مادر علی می دانست که اهدای عضو تنها راهی است که می تواند ادامه کار اعضای سالم فرزند دچار مرگ مغزی اش را تضمین کند بهتر با این موضوع کنار می آمد.

الیزبات کوبلر رایس روان پزشک و از نویسندگان برجسته سوئیسی نیز در تحلیلی پنج مرحله برای مرگ انسان پیش بینی کرده است

بنابر دیدگاه‌های الیزابت کوبلر راس، مواجهه با سوگ پنج مرحله دارد. او برای توضیح این مراحل از مدل کوبلر راس استفاده می‌کند و او البته توضیح می‌دهد که این مراحل ممکن است در تمام افراد به شکل یکسان بروز نکند:

مرحله‌ی انکار: زمانی که فرد قبول نمی‌کند فقدانی رخ داده است.
مرحله‌ی خشم: فرد از همه‌چیز، حتی مسائلی که ارزش و اهمیت چندانی ندارند، عصبانی و خشمگین می‌شود.
مرحله‌ی چانه‌زنی: فرد برای اجتناب از فقدان، شروع به چانه‌زنی و مذاکره می‌کند.
مرحله‌ی افسردگی: فرد برای تمام آنچه که از دست داده، سوگواری می‌کند و ممکن است منزوی شود.
مرحله‌ی پذیرش: با فقدان کنار می‌آید و تلاش می‌کند تا برای بقیه‌ی زندگی‌اش برنامه‌ریزی کند.

بیمار مرگ مغزی

فرد مبتلا به مرگ مغزی شخصی است که به ‌علت آسیب گسترده به مغز قادر به ایجاد ارتباط با محیط اطرافش نیست، نمی‌تواند صحبت کند، نمی‌بیند و به تحریکات دردناک پاسخ نمی‌دهد؛ چنین فردی قادر به تنفس خود به‌ خودی هم نیست.

فرد مبتلا به مرگ مغزی، با وجود آن‌ که ضربان قلب دارد، هیچ موج مغزی قابل ثبتی ندارد. ضربان قلب وی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و اقدامات نگهدارنده ادامه می‌یابد تا اعضای اهدایی جهت پیوند در شرایط مطلوب حفظ شوند.در این شرایط ضربان قلب بیمار به طور مصنوعی ادامه پیدا می کند و در نهایت تا ۱۴ روز می توان اعضای فرد مرگ مغزی را حفظ کرد و بعد از این مدت قلب از کار می ایستد.

اهدای عضو یا همان ایثار ماندگار به عنوان امری انسان دوستانه نیازمند فرهنگ سازی در جامعه است بدون تردید در مسیر این فرهنگ سازی دولت، مردم، جامعه پزشکی و اهالی فرهنگ، هنر و رسانه نقش تعیین کننده ای دارند.

هنوز خیلی ها با موضوع اهدای عضو کنار نیامده اند و هنگامی که عزیزشان در شرایط مرگ مغزی قرار می گیرد، باوری غلط مانع می شود تا با اهدای اعضای سالم او زندگی را به فردی دیگر ببخشند؛ آن ها هنوز امید دارند شاید راهی برای بازگشت وجود داشته باشد اما می طلبد برای تغییر این باور اشتباه همه دست بکار شویم.

قبول مرگ مغزی به عنوان یک مرگ قطعی مقدمه ای برای ایثار است

مسئول هماهنگی تیم پیوند اعضا دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: قبول مرگ مغزی مقدمه ای برای ایثار و اهدای عضو است به گونه ای که مرگ مغزی به عنوان یک مرگ قطعی تلقی شود بسیار کمک کار خواهد بود.

سینا سعیدی افزود: مهمترین مانع از طرف خانواده ها برای اهدای عضو نپذیرفتن مرگ مغزی به عنوان مرگ قطعی است.

وی تاکید کرد: هر فرد مرگ مغزی در صورتی که خانواده‌اش خیلی زود برای اهدا عضو رضایت دهند، می‌تواند جان حداقل هشت نفر را از مرگ حتمی نجات داده و با اهدای نسوج (بافت‌ های سلولی تشکیل دهنده بدن) ۵۳ نفر را از معلولیت برهاند.

بسیاری از افراد جامعه تفاوت میان کما، زندگی نباتی و مرگ مغزی را نمی‌دانند و بر این باورند مرگ مغزی مثل کما قابل‌برگشت است در حالی که اینگونه نیست و زندگی نباتی با مرگ مغزی متفاوت است.

در مرگ مغزی به‌ دلیل ضربه و موارد دیگر فشار داخل جمجمه بالا می‌رود و چهار رگ اصلی مغز بسته می‌شود و پس از آن تخریب سلول‌های مغزی روی خواهد داد و مرگ مغزی برگشت‌ناپذیر است.

در زندگی نباتی (کما) پوسته مغز فرد آسیب دیده است و ساقه مرگ آن سالم است و می تواند نفس بکشد اما در مرگ مغزی ساقه و پوسته مغز از بین می رود و بیمار هیچگونه تنفسی از خود ندارد و پس از چند روز تمامی ارگان های بدن از کار می افتد و دچار مرگ مغزی می شود.

رضایت گرفتن از خانواده های بیمار مرگ مغزی سخت و پر استرس است

مسئول هماهنگی تیم پیوند اعضا دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: رضایت گرفتن از خانواده های بیماران مرگ مغزی سخت و پر استرس است زیرا اکثرا افراد جوانی هستند که دچار مرگ مغزی شده اند.

وی ادامه داد: خانواده های افراد دچار مرگ مغزی، در بحرانی ترین شرایط زندگی شان منطقی ترین و بهترین تصمیم زندگی شان را می گیرند که این کار آن ها ستودنی است.

سعیدی تاکید کرد: آن ها در بدترین شرایط عاطفی قرار دارند و اقدام این خانواده ها همچون فرهنگ ایثار و شهادت هست.

واحد فراهم آوری پیوند اعضا از سال ۱۳۹۰ در دانشگاه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد فعال شده است. اهدای عضو در کهگیلویه و بویراحمد از سال ۱۳۸۳ آغاز شد و نخستین اهداکننده یک جوان ۲۲ ساله بوده است.

۲۰۰ مورد اهدای عضو در کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است

مسئول هماهنگی تیم پیوند اعضا دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: از سال ۱۳۸۳ تاکنون بیش از ۲۰۰ مورد اهدای عضو در استان وجود داشته و امسال ۹ مورد اهدای عضو، انجام گرفته است.

وی ابراز کرد: به ترتیب کلیه و کبد، پانکراس و سپس قلب و روده بیشترین موارد اهدایی اعضا بوده اند. برای نمونه در استان ۳۰۵ مورد بیمار دیابتی در استان هستند که بسیاری از اینها می توانند با پیوند کلیه به زندگی برگردند.

سعیدی عنوان کرد: کسی که دچار مرگ مغزی می شود امکان صحبت ندارد و رضایت منوط به خانواده است که شامل پدر و مادر و فرزند هستند.

همه مردم می‌توانند با ارسال کد ملی خود به شماره ۳۴۳۲ به صورت سریع و آسان داوطلب اهدای عضو شوند

داوطلبان اهدای عضو علاوه بر آن نیز می‌توانند در سایت اینترنتی اهدای عضو ایرانیان ehda.center ثبت نام کنند.

اهدای عضو در کهگیلویه وبویراحمد مشارکت پزشکان متخصص استان فارس انجام و پیوند عضو نیز در شیراز انجام می شود.

به گزارش ایرنا، طبق آمارها هر ۱۰ دقیقه یک نفر به فهرست انتظار برای پیوند عضو اضافه می‌شود، هر ۲ ساعت یک نفر به خاطر نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست می‌دهد.

ارگان هایی شامل کلیه‌ها، قلب، کبد، پانکراس، روده، ریه، استخوان، مغز استخوان و برخی بافت‌های بدن از جمله پوست و قرنیه چشم، تاندون، غضروف و دریچه قلب از پیوندهای متداول است.

قانون پیوند اعضاء فروردین ماه ۱۳۷۹ در مجلس شورای اسلامی به‌ تصویب رسید؛ براساس این قانون، اعضای بیماران فوت ‌شده یا بیمارانی که مرگ‌ مغزی آنان آشکار و مسلم شده را می ‌توان به ‌شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی‌دم برای پیوند ‌به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد.

در هر ۲ ساعت یک بیمار نیازمند به پیوند، جان خود را از دست می‌دهد و در هر ۱۲ ساعت یک بیمار در ایران موفق به دریافت عضو حیاتی می‌شود و به زندگی بازمی‌گردد.

قانون پیوند اعضاء ، فروردین ماه ۱۳۷۹ در مجلس شورای اسلامی به‌ تصویب رسید؛ براساس این قانون، اعضای بیماران فوت ‌شده یا بیمارانی که مرگ‌ مغزی آنان آشکار و مسلم شده را می ‌توان به ‌شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی‌ دم برای پیوند ‌به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد.

از مهمترین دلایل مرگ مغزی می توان به خونریزی های داخلی مغز، مسمومیت های شدید، تصادف رانندگی، وارد آمدن ضربه به سر و سقوط از ارتفاع اشاره کرد.

نخستین پیوند انجام شده در ایران در ۱۳۱۴ خورشیدی و با پیوند قرنیه شروع شد و پس از آن پیوند کلیه در ۱۳۴۷ خورشیدی انجام گرفت،

همچنین پیوند مغز استخوان در ۱۳۶۹ خورشیدی، پیوند قلب و کبد در ۱۳۷۲ خورشیدی، پیوند ریه در ۱۳۷۹ خورشیدی و در نهایت پیوند روده و پانکراس در ۱۳۸۵ خورشیدی صورت پذیرفت.

استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۹۵ رتبه نخست اهدای عضو، در سال ۱۳۹۶ رتبه سوم و در سال ۹۷ رتبه دوم و سال ۹۹ رتبه سوم این امر خداپسندانه در کشور را کسب کرد.

پیوند اعضای بدن به مفهوم مدرن و کنونی آن یعنی جایگزینی یک عضو با عضو مشابه درطب ایران، درسال ۱۳۱۴ با انجام پیوند قرنیه توسط شادروان دکتر شمس پایه‌گذار چشم پزشکی مدرن در ایران در تهران انجام شد و با آموزش دستیاران و جراحان چشم دراین بخش ادامه یافت و به دنبال آن و با کمی فاصله دکتر خدا دوست، استاد جراحی چشم دانشگاه شیراز این کار را دنبال کرد و پیوند قرنیه را که مورد نیاز بسیاری از بیماران بود، انجام داد. ‏

اولین پیوند کلیه در ایران در سال ۱۳۴۷ در بیمارستان نمازی دانشگاه شیراز توسط دکتر سنادی زاده انجام شد.

از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ نزدیک به ۸۰ مورد پیوند کلیه انجام شد که به دلیل نبودن امکان برداشت در داخل کشور اعضای اهدایی از کشورهای خارجی وارد می شد.‏
اولین پیوند موفق روده باریک در سال ۱۳۷۱ توسط دکتر ایرج فاضل در بیمارستان آیت ‌الله طالقانی انجام شد. همچنین اولین پیوند موفق کبد در ایران روز چهاردهم خرداد ماه ۱۳۷۲ توسط دکتر ملک حسینی انجام شد و از آن زمان دانشگاه شیراز به‌عنوان یک مرکز موفق پیوند کبد به فعالیت‌های گسترده خود ادامه داده است.

اولین پیوند موفق قلب در تیرماه ۱۳۷۲ توسط دکتر حسین ماندگار در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد و درحال حاضر این عمل در ۵ مرکز پزشکی انجام می‌شود. درسال ۱۳۷۹ اولین پیوند موفق ریه توسط دکتر احمدی در بیمارستان امام خمینی(ره) دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت و ادامه پیدا کرد.
اولین پیوند پانکراس هم توسط دکتر نیک اقبالیان در سال ۱۳۸۵ در دانشگاه شیراز انجام شد و با موفقیت ادامه یافت.