به گزارش ایرنا، آن زمان که بُخت النصر برای رسیدن به خواسته پلید دنیوی خود حضرت یحیی نبی (ع) را به شهادت رساند و سرمست از این اقدام شنیع خود بود هیچگاه در مخیلهاش نمیگنجید که خون ناحق ریخته یحیی ولی خدا بجوشد و کاخ فرمانرواییش را تلی ویرانه سازد.
وقتی که یزید پلید خون پاکترین آفریده خداوند را بر زمین ریخت و برای پیروزیاش بر حسین (ع) غریو و هلهله شادی سر داد گمان نمی برد حسین(ع)، یحیایی دیگر است و خون پاکش، یزید و دودمانش را به نیستی می کشاند.
در تاریخ تا بوده همین بوده که خونهای به ناحق ریخته غَلیان کنند و پاپیچ ظالمان شوند و اکنون در هزاره سوم میلادی جوشش خون یکی از انسانهایی که رگ و ریشهاش از تبار نیکان و صالحان بود و مسیر حرکتش در امتداد قیام عاشورا است و از مولا و اربابش حسین ابن علی(ع) تاسی و الگو گرفته و پاسبان و سرباز حرم آقایش بود، به دست جنود شیطان رجیم خونش به زمین ریخته شد.
دشمن از زندهاش و مغز متفکر و تجربیات جنگی ارزنده و منحصر به فردش وحشت داشت و با ترور ناجوانمردانهاش به خیال خود او را از سر راه برداشت، اما زهی خیال باطل، دشمن نمیدانست سرباز مدافع حرم و حریم ولایت با خداوند معامله کرده و هرکسی که با خدا معامله کند سود فراوان عایدش می شود، خیر کثیر حتی پس از مرگ.
دشمنان به شدت از سردار سلیمانی واهمه داشتند و او را مانعی بزرگ و چالشی حل نشدنی بر سر راه خود میدیدند و تنها راه چاره را در مرگ او میدیدند و از آنجا که به فراست دریافته بودند در میدان نبرد تاب و جرات و دانش مقابله با او را ندارند، عجولانه و کژاندیشانه تصمیم به حذف او گرفتند.
دشمن سردار را ترور کرد، اما نه در هماوردی برابر و در میادین نبرد، بلکه غافلگیرانه و مخفیانه از پشت سر و در دل آسمان تاریک نیمه شب و این شیوه ترور ترس و واهمه دشمن از رویارویی مستقیم با مغز متفکر جبهههای محور مقاومت را اثبات کرد.
دشمن با به شهادت رساندن سردار سلیمانی در معادلات خود گمان می کرد که بزرگترین مانع منطقه را از میان برداشته است اما هیچگاه گمان نمی برد که سردار سلیمانی اکنون تبدیل شده است به مانعی بزرگتر به نام شهید سلیمانی و خون سرخش به سان مولایش حسین و یحیای نبی (ع) فوران می کند.
سردار سلیمانی تا زمانی که زنده بود ایدهپرداز و منسجم کننده نیروهای از هم گسسته جبهه محور مقاومت بود و بعد از شهادت نیز به یک گفتمان و مکتب قوی تبدیل شد و اهدافش، گفتارش، جسارت و جربزهاش تمام کشورهای منطقه را تنیده است.
وی در زمان حیاتش خواب و آسودگی را از دشمنان گرفت و بعد از مماتش نیز یاد و نام و مکتبش تمام گیتی و منطقه آشوبزده خاورمیانه را درنوردید و اکنون دشمن با خطای محاسباتی خود با دشمنی قویتر به نام شهید سلیمانی مواجه شده است.
از همان لحظهای که خون سردار میادین نبرد و همراهانش زمین فرودگاه بغداد را رنگین کرد تاکنون هیچگاه این خون از جوشش نایستاد و بیشتر از گذشته لرزه به یزیدیان هزاره سوم میلادی انداخته است.
در تمام کشورهای مبارز منطقه تصاویر شهید سلیمانی خودنمایی می کند و دشمن می داند هرچند موفق به حذف فیزیکی و ظاهری سردار شد اما هرگز قادر به حذف آرمانی و گفتمانی شهید سلیمانی نخواهد بود چرا که محاربه با خداوند سرنوشتی جز نیستی برای آنها به همراه ندارد.
دشمن که از نام و حضور همیشگی شهید سلیمانی رعب و وحشت دارد در جدیدترین اقدام وقیحانه خود نشان داد که همچنان از شهید سلیمانی وحشت دارد و به خاک و خون کشاندن جمعیت عزاداران و مریدان سردار سلیمانی در مسیر گلزار شهدا این ترس و واهمه دشمن را به خوبی نمایان ساخته است.
ایادی استکبار گمان می کنند با این اقدام های جاهلانه و ددمنشانه مسیر سرخ شهادت را می بندند اما غافل از اینکه ایران ملت شهادت است و از مرگ سرخ نمیترسد.
دشمنان که یارای مقابله با شهید سلیمانی را در حیات و ممات پربرکتش نداشتند برای خاموشی نور خدا به پیکار با مردم بی دفاع و دوستداران سردار پرداختند و بیگناهان زیادی را قربانی اهداف شوم خود کردند تا به خیال خام خود در دلهای آنها ترس و وحشت بندازند.
اما غافل از اینکه ملت شهادت، با این حرکت های مذبوحانه و رذیلانه دشمنان جری تر شده و استوارتر و محکم تر پای در میدان مبارزه می گذارد و چون شاهینی شاهوار هرگز عرصه را برای جولان کرکسان خالی نمی کند.
با اینکه دشمن در ۱۳ دیماه و همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی تعداد زیادی از مردم غیرنظامی و غیرمسلح را به شهادت رساند اما بلافاصله جای خالی آن شهدای مظلوم را دیگران با گام های استوار و اراده ای پولادین پر کردند تا نشان دهند مکتب شهید سلیمانی با این اقدام های کور خالی از شاگرد نخواهد ماند.