به گزارش ایرنا، جنگ ایران و عراق بدون شک یکی از مهمترین اتفاقات قرن بیستم بود که تبعاتش تا به امروز نیز همچنان باقی مانده است، جنگی که در آن نوجوانان و و جوانان بسیاری راهی شدند تا به دفاع از خاک سرزمین خود بپردازند و در این راه جان شیرین خود را نثار مام میهن کردند، شهدایی که حالا آرام، زیر خاک آرمیده اند و بالای قبور مطهرشان نیز چراغ های گردسوزی سوسو می زند.
از همین منظر این امر مهمی است که در شناخت و کیستی شهدا کوشا باشیم، اینکه نحله های فکری شهیدان جوان چه بوده و چگونه به امنیت کشور خود اهمیت می دادند یا صحبت از مواضع رفتاری آنها می تواند ریشه بسیاری از فسادهای اخلاقی را در جامعه امروز از بین ببرد.
بسیاری از این شهدا حکایت ها و روایت های جالبی دارند که می تواند در قالب کتاب یا فیلمنامه برای نسل امروز جذاب باشد و برای آنها این سوال را به وجود بیاورد که دیگر فضیلت های آن جوانان به جز شهادت چه بود و آن ها چه می کردند؟ تا با توجه به روحیه از خودگذشتگی آنان شاهد جامعه ای راهگشا و قدردان چنین ایثارگری هایی باشیم.
حسن شکیب زاده، روزنامه نگار، پژوهشگر و نویسنده نام آشنا در حوزه ادبیات پایداری در این رابطه معتقد است که تعدد مراکز فرهنگی مرتبط و ناهماهنگیهای موجود بین آنها، موازی کاری و تک رویهای موجود و بیجا باعث شده تا بسیاری از مردم، شهدای شهر خود را نیز کمتر بشناسند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز قزوین با این نویسنده قزوینی که با انتشار ۵۳ عنوان کتاب و گزارشهای متعدد در حوزه دفاع مقدس، جایگاه ویژهای بین اهل قلم یافته و به بهانه انتشار چاپ دوم کتاب "الضاریان" که شامل خاطراتی از شهید محمد انصاریان میباشد، به گفت و گو پرداخته که در ادامه آن را می خوانیم.
ایرنا. به عنوان مقدمه کتابی با عنوان "الضاریان" را به چاپ رسانده اید که به چاپ دوم نیز رسیده، پروژه نگارش این کتاب چگونه آغاز شد؟
ماجرا از آنجا شروع شد که اوایل دهه هشتاد که در گلزار شهدا ادای دین میکردیم، متوجه شدم بیش از ۲۰ سال است که نام شهید انصاریان را به اشتباه بر روی سنگ مزارش "الضاریان" نوشتهاند و حتی خانوادهاش هم که حداقل هفتهای یک مرتبه سری به مزار فرزندشان میزدند، متوجه این موضوع نشده اند، اتفاقی هم که افتاده بود رابطه مستقیم داشت با خانمی که پس از ماهها تلاش از شهر دیگری آمده بود تا مزار این شهید را که خواسته اش را برآورده کرده بود را پیدا کند که در آخر هم آن را پیدا کرد.
پس از گذشت بیش از ۱۰ سال از این واقعه، وقتی خانواده شهید از موضوع باخبر شد، اصرار بر انتشار این مساله در قالب کتاب، به همراه سرگذشت و خاطرات مرتبط با این شهید داشتند که نتیجهاش شد کتاب الضاریان.
ایرنا. کمی از داستان این کتاب بگویید و اساسا کتاب الضاریان بیشتر بر چه موضوعی تاکید دارد؟
کتاب الضاریان، مجموعه سرگذشت و خاطرات مرتبط با یکی از شهدای مظلوم عملیات لو رفته کربلای ۴ است که اگر چه سالها پیکر مطهرش در امالرصاص عراق برجای ماند و سرانجام نیز مشتی از استخوانهایش به خاک سپرده شد، اما یکی از هزاران هزار امامزادگانی شد که معجزاتش نشانه رهرویشان در راه شهدای قهرمان کربلاست، معجزاتی که خمیر مایه همه شهداست به شرطی که آنها را فهمیده و باور داشته باشیم.
شهیدِ وارسته، محمد انصاریان هم از آن دست شهدای جاویدی است که مشتاقان بسیاری درد دلهای خود را با او نجوا کرده و خواستهها و مشکلات دنیوی و اخروی شان را با او در میان میگذارند؛ همانند نمونههای کوچکی که در ادامه همین کتاب آمده است.
در سالهای دوران دفاع مقدس و سالها پس از پایان جنگ ایران و عراق افراد و دستگاههای مرتبط تا میخواهند از جنگ و شهدا روایت کنند، صرفا به دنبال شهدای فرمانده و یا شاخصی میروند که بیشتر به جهت پست و مقام و شناخته شدن آنها در اذهان عمومی مطرح شدهاند.
در حالی که به جرات میتوان گفت هر یک از شهدا ویژگیهایی داشته و دارند که قابلیت انتشار یک مجموعه برای هریک از آنان وجود دارد و دانشآموز شهید محمد انصاریان نیز یکی از شهدایی است که در نهایت در راه عشق و ایمان به دفاع از ایران و اسلام از همه داشتهها و نداشتههایش گذشت و در کمترین زمان خود را به مرحلهای از ایمان و تقوی رسانید که حلال مشکلات مردمانی شد که برای حل مشکلات و مصائبشان به او متوصل میشوند.
محمد انصاریان علیرغم ممتاز بودن در کلاس درس و مدرسه و داشتن دغدغه ادامه تحصیل و موثر بودن برای آینده کشور، زمان را از دست نداد و آینده روشن ایران را در گرو پیروزی بر جنگ طلبان جهانی میدانست.
ایرنا. در صحبتها به عملیات کربلای ۴ اشاره کردید، لطفا درباره این عملیات هم توضیح دهید؟
عملیات کربلای ۴ در روزهای ابتدایی زمستان سال ۶۵ طرحریزی شد اما پس از ۲۴ ساعت، حمله رزمندگان اسلام لو رفت و شهدای زیادی خون پاکشان در این نبرد به زمین ریخت، بنابراین نتیجهای که مدنظر فرماندهان بود حاصل نشد.
اما آنچه در جنگ تحمیلی به چشم میخورد روحیه بالا و قدرت ایمان رزمندگان بود که به هیچ وجه شکست، خستهشان نمیکرد و امید داشتند با ایمان به خدا به هر دستاوردی که بخواهند میرسند، در رابطه با این عملیات مهم و سرنوشتساز تحلیلهای بسیاری، به خصوص در سالهای اخیر نیز مطرح شده است که مطالعه آنها خالی از لطف نخواهد بود.
در این عملیات بیش از ۱۰۰ تن از رزمندگان استان قزوین که اکثرا نیز دانشآموز و دانشجو بودند به شهادت رسیدند که بیشترین آنان سالها مفقودالاثر بودند.
ایرنا. نوشتن در خصوص چنین شخصیتهایی سختی و دردسرهای خاص خودش را دارد کمی در خصوص این چالشها بگویید؟
سختی کار آنجا است که واقعیتهای مرتبط با شهدا را باید طوری نوشت که برای نسل حال و آینده، باورپذیر باشد، البته خیلی مطمئن نیستم در نوشتن این کتاب چنین اتفاقی افتاده باشد و دلیل عمده آن هم نگاه ویژهای است که متاسفانه دستاندرکاران ادبیات پایداری تاکنون در خصوص معرفی شهدا و رزمندگان دوران دفاع مقدس به موضوع جنگ و تبعات آن داشته و هماکنون نیز دارند.
اما گذشت زمان و فراموشی رویدادها و خاطرات از ذهن راویان مورد نظر هم بخشی از سختیهای کار است و در نهایت هم بیتوجهی متولیان امر، به طوری که انتشار این کتاب با هزینه شخصی خانواده شهید انجام شد.
ایرنا. چه قدر زمان صرف نوشتن این کتاب شد؟
علیرغم مشکلات پیش رو، به خصوص پیدا کردن راویان مرتبط و مجاب کردن آنها به گفت و گو، تلاش شد تا آماده سازی و انتشار کتاب در مدت زمانی کمتر از یک سال، آماده انتشار شود.
ایرنا. تجربه کتابهای قبلیتان چه قدر به شما در این راه کمک کرد؟
کتاب الضاریان که برای نخستین مرتبه در سال ۹۹ منتشر شد، پنجاهمین کتابی بود که منتشر میکردم و طبیعتا تجربیات کتاب قبلی هم خیلی به کمکم آمد، به عبارتی شناخت بیشتری نسبت به شخصیتهای جبهه و جنگ، راویان ادبیات پایداری و مخاطبان این نوع کتاب پیدا کرده و جستجو در پیدا کردن مخاطبان جدید هم مورد نظرم قرار گرفت.
ایرنا. پیشنهادی برای فیلمسازی در قزوین با محوریت این دست داستانها دارید؟
شهید انصاریان و بسیاری از شاهدان دفاع دوران مقدس در استان قزوین در طول هشت سال جنگ تحمیلی افتخاراتی آفریدهاند که سرنوشت هر یک از آنان قابلیت تبدیل شدن به تولیدات فرهنگی و هنری بزرگ و ملی و حتی فراملی را دارد، ولی متاسفانه تعدد مراکز فرهنگی مرتبط و ناهماهنگیهای موجود بین آنها و همچنین برخ موازی کاریهای موجود باعث عدم تحقق این مساله شده تا جایی که حتی اهالی استان خودمان هم شناخت کافی از این شهدا و شهدای بزرگی همانند رجایی، حسنپور، بابایی، لشگری و بسیاری دیگر از آنها را هم ندارند.