تهران- ایرنا- انتخاب بحث‌برانگیز «گابریل اتل» ۳۴ ساله به عنوان نخست‌وزیر جدید فرانسه که موجی از مخالفت‌ها را در جامعه سیاسی این کشور به همراه داشته است را می‌توان گامی از مهره‌چینی «امانوئل مکرون» برای کابینه جدید تا مهره‌سازی وی برای انتخابات ۲۰۲۷ ریاست جمهوری زمانی که باید الیزه را به مستاجر جدید تحویل دهد، ارزیابی کرد.

به گزارش ایرنا، به نظر می‌رسد که مکرون با انتخاب یک نخست وزیر جوان و کم‌تجربه، به زعم خود یک بازی دو سر بُرد را برای دور دوم ریاست جمهوری خود آغاز کرده است؛ نخست تسلط کامل بر انتخاب اعضای کابینه که بر اساس قانون، انجام آن بر عهده نخست وزیر است و دوم سپردن کلید الیزه به کلیدداری که خود را مُرید مکرون می‌داند و چه بسا روزی دوباره درهای این قصر را به رویش باز کند.

در تبیین گزینه نخست باید یادآوری کرد که مکرون باجود از دست دادن اکثریت مطلق کرسی‌های پارلمان ملی، گزینه‌ای خارج از عرف دیپلماتیک در جمهوری پنجم فرانسه را انتخاب و بر انتصاب نخست وزیری از حزب خود اصرار کرد؛ بدین ترتیب مکرون نه فقط از نعمت ائتلاف در پارلمان ملی محروم ماند، بلکه این کشور را به سمت یک بحران داخلی سوق داد و قدم در مسیری گذاشت که نتیجه آن خشم مردم و قانونگذاران بود.

در این بین سرمایه سیاسی چهره‌هایی همچون الیزابت بورن نخست وزیر پیشین فرانسه نیز صرف پیشبرد برنامه‌های جاه‌طلبانه مکرون شد و اعتبار این کهنه‌سیاستمدار ۶۲ ساله به دلیل استفاده ۲۳ باره از بند ۳ ماده ۴۹ قانون اساسی این کشور موسوم به ۴۹.۳، خدشه برداشت؛ قانونی که اجازه می‌دهد دولت فرانسه یک لایحه را بدون تایید اعضای پارلمان ملی این کشور، تصویب کند.

البته این شرایط اگر برای دیگران همه بحران و چالش بود، برای مکرون مزایایی داشت؛ تسلط کامل بر انتصاب هیات وزیران و مهره‌چینی اعضای کابینه چیزی نبود که رئیس جمهوری جوان فرانسه به راحتی از آن دست بکشد و در انجام این مهم با دیگر احزاب سهیم شود و قدرت را چندپاره کند. هرچند این مسیر نیاز به قربانی داشت و چه کسی بهتر از بورن می‌توانست در این جایگاه ایفای نقش کند.

اما به نظر می‌رسد که سوی دیگر تصمیم مکرون برای انتخاب یک نخست وزیر کم‌تجربه که فقط مدتی در جایگاه سخنگوی دولت و سپس وزیر آموزش و جوانان فرانسه ایفای نقش کرده است را باید در نگاهی به آینده جستجو کرد؛ چشم‌اندازی که احتمال می‌رود مکرون برای سپهر سیاسی خود در دوران «پساریاست‌جمهوری» ترسیم کرده است.

در تبیین این احتمال باید گفت که بر اساس قانون اساسی فرانسه، مکرون در سال ۲۰۲۷ دیگر قادر نخواند بود پس از ۲ دوره متوالی، بار دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود و باید الیزه را به دست مستاجر جدید بسپارد؛ موضوعی که بر اساس اخبار افشا شده از جلسه‌ای که وی چندی پیش با سیاستمداران و رهبران احزاب داشت، به شدت نسبت به آن گلایه و آن را «فاجعه مزخرف» توصیف کرده بود.

سخنان جنجالی و بحث‌برانگیز مکرون در نقد محدودیت‌های نامزدی متوالی انتخابات ریاست‌جمهوری، اواسط شهریور امسال علنی شد و به اعتقاد تحلیلگران، فرانسویان را نسبت به چشم‌انداز سیاسی کشورشان بی‌اعتماد کرد و گمانه‌زنی‌ها مبنی بر احتمال تغییر محدودیت زمانی پنج ساله یا دوره‌های متوالی نامزدی برای کسب کرسی ریاست دولت را افزایش داد.

هرچند پس از مدتی، برخی رسانه‌ها اخباری مبنی بر احتمال کناره‌گیری مکرون از گردونه سیاست را پس از دوران ریاست جمهوری مطرح کردند، اما سیاستمداران معتقدند که از یک طرف مکرون از اینکه نمی‌تواند در سال ۲۰۲۷ برای سومین بار متوالی نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شود، بسیار ناراحت و از طرف دیگر موضوع جانشینی وی در میان اعضای حزبش به بحرانی برای اردوگاه مکرون موسوم به رنسانس (Renaissance) تبدیل شده است.

حال اگر بازگردیم و بار دیگر به انتخاب گابریل اتل بنگریم و به یادآوریم که این جوان ۳۴ ساله از چهره‌های کلیدی حزب رنسانس برای نامزدی در انتخابات ۲۰۲۷ معرفی شده است، مسیری که احتمال می‌رود رئیس جمهوری فرانسه برای آینده سیاسی خود در نظر گرفته باشد، کمی روشن‌تر خواهد شد؛ مهره‌سازی از جوانی که خود را مدیون و مُرید رئیس دولت می‌داند و اگر به قدرت برسد، گویی قمر مکرون به دور او خواهد چرخید و زمین قدرت در کف مکرون باقی خواهد ماند.

بدین ترتیب، مکرون با این انتخاب به پرورش سربازی اقدام کرده که در انتهای صفحه شطرنج سیاست، هرچند به نخست وزیر تبدیل شده است، ولی خود را همچنان سرباز رئیس دولت می‌داند؛ سربازی فرمان‌بردار که در دوران پسامکرون، بستر را برای ظهور دوباره رئیس سابق خود چه بسا در قالب نخست وزیر آتی یا آنچنان که در آمریکا از باراک اوباما به عنوان دولت سایه جو بایدن یاد می‌کنند، فراهم خواهد کرد.