به گزارش خبرنگار حوزه احزاب ایرنا، موسم انتخابات در ایران بر اساس قانون نانوشتهای، زمان بوق و کرنای انواع مختلفی از گلایههای سیاسی، انتقادات، اعتراضات، بهانهجوییها شده است و این میان جای خالی و البته بسیار مهم برنامه و ایده حضور در این میدان به مُحاق رفته است. موضوعی که درباره عواقب و صدمات آن از دلسوزان کشور بارها هشدار دادهاند.
خرداد ۱۴۰۰ و در ایام نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم رهبر معظم انقلاب در دیداری تصویری با نمایندگان مجلس اشارات مهمی به ضرورت برنامه محوری به ویژه در حوزه اقتصادی داشتند و تصریح کردند: اکنون مساله فوری کشور، اقتصاد است و نامزدها باید برنامهها و راه حلهای خود برای حل مشکلات اقتصادی را به مردم ارائه و آنها را قانع کنند که توانایی حل مشکلات اقتصادی را دارند.
در روزهای منتهی به انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم یکی از مهمترین چالشهای پیشرو همین عدم وجود ایده و برنامه از سوی جریانهای سیاسی در کشور است. وزیر کشور روز پنجشنبه هفته گذشته و در پایان همایش انتخابات و احزاب با اشاره به اهمیت برنامهمحوری در این رویداد، پرسش مهمی را مطرح کرد که پاسخ به آن از سوی جریانهای سیاسی میتواند راه و روش انتخاباتی آنها را روشنتر سازد. «احمد وحیدی» گفت: در بحث رقابت آیا رقابت بین افراد است یا برنامه های احزاب؟ در واقع رقابت بین طرحها و برنامهها باید باشد تا اشخاص، اما متاسفانه رقابتها فردی شده و این در حالی است که رقابتها باید بر سر برنامه باشد و افراد برنامههای خود برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی ارائه کنند، وقتی رقابتها بر سر اندیشه و فکر باشد همه جریانها نماینده دارند».
مزایای انتخابات برنامه محور
احزاب، ایدهها و برنامههای آنان، بنیان رقابت در موفقترین دموکراسیهای جهان هستند. احزاب بر اساس دیدگاه، سیاستها، نیازها و ضرورتهای کشور برنامههای خود را برای اداره آن سرزمین تدوین و از زبان نامزدهای مورد حمایت اعلام میکنند. این اساس انتخاباتی است که مردم میتوانند با ذهنیتی شفاف نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند. واقعیت آن است که عموم مردم ایران در مسیر پیشرفت و اعتلای کشور از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نخواهند کرد، از این رو زمانی که در برهه انتخابات با مجموعهای از ایدههای منطقی، علمی و دارای پشتوانه که در قالب برنامه ارائه میشود، روبرو شوند برای انتخاب داوطلب یا داوطلبانی که صاحبان آن ایدهها و برنامهها هستند، به میدان انتخابات میآیند و این یعنی افزایش منطقی و توسعهمحور مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود.
رأی به برنامه، یعنی رأی به تفکر و در چنین شرایطی دیگر شخص و فرد، محور رقابت نبوده و کانون تمرکز، انتقاد و حتی اعتراض، برنامههای ارائه شده هستند. با توجه به این اصل که برنامهها، ایدههایی مبتنی بر استدلال علمی و مبنای تجربی هستند، تخریب آنها سخت خواهد بود. به بیانی دیگر تمرکز بر برنامه و عبور از فرد، تخریبهای سیاسی در ایام منتهی به انتخابات را کاهش داده و فضای سیاسی کشور را از ویروس بداخلاقیهای رقابتی مصون خواهد کرد.
و در نهایت مهمترین و شاید مفیدترین وجه برنامه محور شدن انتخابات، شکلگیری ذهنیتی شفاف درباره آینده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. وقتی برنامهها در این حوزهها مشخص باشند، چشمانداز اجرایی شدن آنها خود بهترین مشوق حضور مردم در انتخابات خواهد بود.
رأی به برنامه، یعنی رأی به تفکر و در چنین شرایطی دیگر شخص و فرد، محور رقابت نبوده و کانون تمرکز، انتقاد و حتی اعتراض، برنامههای ارائه شده هستند.
خروج اسمهای پرطمطراق عرصه سیاست از مدار تاثیرگذاری موسمی و جایگزینی آن با برنامه و ایدههای عملیاتی، نیاز مهم کشور است که رهبر معظم انقلاب در انتخابات دوره گذشته به آن اشاره و بیان کردند: من معتقدم میزان مشارکت مردم ارتباطی با این اسم یا آن اسم ندارد بلکه مردم بهدنبال فردی هستند که دارای مدیریت و اراده قوی و کارآمدی بالا برای حل مشکلات کشور باشد.
ایشان ادامه دادند: برای مردم هم مهم نیست که این فرد چه عنوانی دارد و یا از چه جناحی است، البته شاید این موضوع برای گروههای سیاسی مهم باشد ولی برای عامه اینگونه نیست. مهم این است که نامزدها مردم را اقناع کنند که مشکلات جامعه را میشناسند، مدیر و مدبر و با صداقت هستند و توانایی اداره کشور را دارند. در این صورت به لطف خدا مردم با مشارکت بالا در پای صندوق های رأی حاضر خواهند شد.
رویکرد برنامه محور به انتخابات یعنی عبور از آمال و آرزوها و آرمانهای نامزدهای انتخاباتی است که گاهی در تبلیغات انتخاباتی جایگزین واقعیات و ضرورتهای کشور می شود و چون در مرحله اجرا هیچ پشتوانه منطقی ندارد به تحقق نمی رسد و موجبات ناامیدی مردم را فراهم میکند. برنامه هر حوزهای در قالب مجموعهای از متغیرهای کمی و قابل اندازه گیری و سنجش و قیاس تعریف میشود و این در حالی است آرزو و آرمان چنین ویژگیهایی ندارند و از این رو تنها شعارهایی محدود به موسم انتخابات تحلیل شده و یا عوام فریبانه تعبیر میشود. اما ارائه برنامه تخصصی، واقعی، شفاف و روشن به مردم، اعتماد و امید به بهبود شرایط را افزایش داده و بسترهای مشارکت را فراهم میکند.
جریانهای سیاسی و بهانههایی که برنامه از میان برمیدارد
اصل محوریت برنامه در رقابتهای انتخاباتی گرچه بدیهیتر از آن است که بیش از این بتوان درباره آن بحث کرد اما همین اصل بدیهی گاهی چنان از سوی گروهها و جریانهای سیاسی نادیده گرفته میشود که در ایام نزدیک به انتخابات جای خالی آن به چشم مردم بیشتر میآید. این بیبرنامگی و نبود ایده مشخص اجرایی، از دیگر سو سبب شده است که شماری از جریانهای سیاسی، جای خالی مورد اشاره را با غرولندهای سیاسی، بهانهجوییها و مقصرنماییها ُپر کنند. تاکتیکی که دستکم در سه انتخابات گذشته از سوی جریان اصلاحطلب و در نبود استراتژی مشخص به کار گرفته شده است. واقعیت آن است که اصلاحطلبان هم مانند دیگر جریانهای سیاسی در حال حاضر برای آوردن مردم پای صندوق راه دشوار و خالی از برنامه و ایده را در پیش دارند، بهانههایی از جنس رد صلاحیتها یا نبود نامزد مورد وثوق در رسانهها از سوی چهرههای منتسب به این گروه مطرح میشود شاید در عالم واقعیت تنها ۱۰ درصد چالشهای کنشگری آن ها را شامل میشود و ۹۰ درصد این چالشها و مشکلات را میتوان در نبود برنامه و نه نبود شخص مورد وثوق جست و جو کرد.
شاهد تاریخی این مدعا را هم میتوان در رفتار انتخاباتی این جریان در سال های ۹۲ و ۹۶ مشاهده کرد، برههای که برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم از چهرههای مورد وثوق خود هم عبور کردند. در انتخابات اسفند امسال هم بیشینه احزاب و گروهها سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات از رد صلاحیتهای چهرههای خود گلایهمند هستند و این گلایه حکایت از آن دارد که این گروهها بیش و پیش از آنکه به برنامهای متکی و امیدوار باشند به چهرهها امیدوار بودند! این رویکرد در حالی است که بسیاری از نظرسنجیهای انتخاباتی حکایت از آن دارد که مردم دستکم در این دوره از انتخابات بیش و پیش از آنکه در پی چهره و نامی شاخص باشند به دنبال حرف و ایدهای تازه برای بهبود شرایط کشور هستند.