تهران- ایرنا- مجله «فارن‌افرز» در تحلیلی نوشت: محور مقاومت با نفرت مشترک از «استعمارگری» آمریکا و (رژیم) ‌اسرائیل به هم گره خورده و به ویژه پس از جنگ غزه اهداف مشترکی را با اصولی پیشرفته‌تر و منسجم‌تر دنبال می‌کند.

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا از این پایگاه تحلیلی آمریکایی، شکل‌گیری محور مقاومت توسط ایران، ‌حزب الله لبنان، ‌حوثی‌های یمن، ‌حماس و جهاد اسلامی فلسطین و شبه نظامیان ضدآمریکایی در سوریه و عراق، ساختار منطقه‌ای که غرب برای دهه‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده و از آن دفاع کرده بود را با چالشی مستقیم مواجه کرده است. این در حالی است که حمله حماس به اسرائیل (سرزمین‌های اشغالی) در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ماه) نشان‌دهنده توانایی‌ها و نفوذ این محور است که از سرزمین‌های فلسطین فراتر رفته و لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران را نیز در بر می‌گیرد.

فارن افرز در این تحلیل اذعان کرد: غرب تاکنون ادعا می‌کرد تهران مغز متفکر این شبکه بوده و نگاه راهبردی ایران بر محور مقاومت تاثیر گذار است اما واقعیت این است که حزب‌الله، ‌حماس، حوثی‌ها و شبه‌نظامیان شیعه عراق مستقل از ایران، بر این باورند که واشنگتن و تل‌آویو در کشورهای آنان مداخله می‌کنند. این بدان معناست که آنچه در یکی از کشورهای لبنان، ‌فلسطین، ‌یمن، ‌عراق، ‌سوریه و ایران اتفاق می‌افتد مستقیماً به بقیه مربوط می‌شود.

فارن افرز نوشت: این محور به‌جای این‌که خود را تحت هدایت ایران ببیند، ‌آنرا متحدی در نظر می‌گیرد که حول محور اهداف راهبردی مشترک بنا شده است. اعضای محور مقاومت معتقدند که همگی در حال جنگ مشترک علیه (رژیم) اسرائیل و به‌طور غیرمستقیم آمریکا هستند. این بدان معناست که نه هشدارها و نه حملات ایالات متحده، این محور را مجبور به توقف مقاومت نخواهد کرد. تا زمانی که شرایط در غزه آرام نشود، فشار بر فلسطینی‌ها در این باریکه کاهش نیابد و مسیری معتبر برای حاکمیت و خودمختاری فلسطین طراحی نشود، ایالات متحده نمی‌تواند خود را از مارپیچ خطرناک این محور نجات دهد.

هر یک از اعضای محور مقاومت در سراسر منطقه در عین حال ‌منعکس‌کننده منافع محلی خودشان نیز هستند. به‌عنوان مثال، حزب الله به دلیل تمایل به حفاظت از جنوب لبنان در برابر جاه طلبی‌های توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی در این منطقه فعالیت می‌کند. شبه‌نظامیان شیعه در عراق نیز بر خروج نیروهای آمریکایی از کشورشان متمرکز هستند. حوثی‌ها سال‌ها در مقابل حملات نظامی عربستان سعودی و امارات متحده عربی به مردم کشورشان دفاع کرده‌اند.

با این حال، محور مقاومت در نهایت یک اتحاد نظامی است و لذا اعضای آن در کنار هم قوی‌تر هستند. گروه های مقاومت منطقه به دنبال نابودی رژیم صهیونیستی در یک جنگ چند جبهه ای هستند. موفقیت حمله حماس و گستردگی واکنش (رژیم) اسرائیل این محور را به تنظیم مجدد اهداف و استراتژی های خود واداشت. همه اعضای این محور در جنگ غزه شرکت کرده‌اند و در نتیجه از نظر (رژیم) ‌اسرائیل و دولت آمریکا همگی درگیر این جنگ هستند. این باعث تقویت بیشتر پیوندهای درون محور شده است. اکنون همه آنها به یکدیگر و جلوگیری از پیروزی آشکار اسرائیلی ها در غزه وابسته اند.

نکته مهم دیگری که فارن افرز در این تحلیل به آن پرداخت، جنگ های رسانه ای پس از حمله طوفان الاقصی و حمله رژیم صهیونیستی به غزه است. استفاده از دوربین‌های GoPro که بر روی شبه‌نظامیان و هواپیماهای بدون سرنشین نصب شده‌اند، ‌برای نیروی مقاومت حماس در ۷ اکتبر به اندازه سلاح های جنگی مهم بودند.

تحلیلگر این نشریه آمریکایی، در این باره نوشت:‌حماس با وجود دیوار امنیتی (رژیم) اسرائیل، چند ساعت پس از حمله شروع به انتشار ویدئوهای از قبل آماده ای برای رسانه های اجتماعی کرد و از همان ابتدا کنترل داستان را در دست گرفت. حماس از آن زمان تا کنون به همان اندازه رسانه ای می‌کند. به عنوان مثال، در جریان آتش‌بس موقت و تبادل گروگان‌ها در نوامبر ۲۰۲۳، این گروه اسرای اسرائیلی خود را در وسط شهر غزه آزاد کرد و دوربین‌هایی آماده تصویربرداری از لبخندها، دست دادن این اسرا با نیروهای نظامی حماس بودند. این پروژه رسانه ای برای مقابله با روایت‌های سیاستمداران اسرائیلی از تروریست "وحشی" و "حیوان انسانی" نامیدن فلسطینی‌ها طراحی شده بود. افکار عمومی در سراسر خاورمیانه، جنوب جهانی و حتی غرب به طور فزاینده ای این درگیری را نتیجه یک اشغال چند دهه‌ای و نه پاسخی به تروریسم اسلامی یافته اند. این امر به طور ضمنی بر جهان بینی ضد استعماری محور مقاومت صحه گذاشته و به محبوبیت بیشتر این محور در سراسر منطقه کمک کرده است.

محور مقاومت امیدوار است که محبوبیت جهانی آن نیز افزایش یابد. برای اولین بار در چندین دهه، آرمان فلسطین در سطح بین المللی برجسته شده است، اتفاقی که رهبران محور آن را یک موهبت می دانند. مطرح شدن مجدد مسئله فلسطین، (رژیم) ‌اسرائیل و ایالات متحده را منزوی و انتقادات جهانی از استعمار شهرک نشینان، اشغالگری و آپارتاید را افزایش داده است. رهبران محور مقاومت از رویارویی با غرب با توجه به افزایش ایده‌های ضدغربی در جهان استقبال کرده‌اند. برای این منظور، رهبران محور مفاهیم غربی را در مرکز پیام‌های خود قرار داده اند. اصطلاحات مذهبی مبهم از بین رفته و به جای آن کلمات و عباراتی آشنا از ادبیات حقوق بشر و حقوق بین الملل به وجود آمده است.

به عنوان مثال حوثی‌ها ویدئویی به زبان انگلیسی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند و از محاصره دریای سرخ برای همه کشتی‌های تجاری مرتبط با (رژیم) ‌ اسرائیل یا مقصد بنادر این رژیم خبر داده و اعلام کردند: "این عملیات نظامی «به مفاد ماده ۱ کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی پایبند است. این ماده مقرر می‌دارد که همه طرف‌های کنوانسیون موظفند از وقوع نسل‌کشی جلوگیری کنند و مسئولین ارتکاب آن را مجازات کنند.»" این ویدئو با این پیام به پایان رسید: "محاصره (دریایی) ‌ زمانی متوقف می شود که نسل کشی (در غزه) متوقف شود. " در ۱۱ فوریه، بریتانیا و ایالات متحده در همان روزی که آفریقای جنوبی پرونده نسل کشی خود را علیه (رژیم) اسرائیل در دیوان بین المللی دادگستری مطرح کرد، ‌یمن را بمباران کردند. بار دیگر، در سراسر شبکه های اجتماعی، این پیام منتشر شد که آفریقای جنوبی و یمن اقداماتی را برای توقف نسل کشی انجام می دهند، در حالی که لندن و واشنگتن بار دیگر منطقه را برای حمایت از ظلم بمباران می کنند. در طول سه ماه گذشته، به ویژه حوثی‌ها با پخش ویدیوهایشان در شبکه اجتماعی تیک‌تاک، محبوبیت جهانی قابل در میان جوانان و نوجوانان نسل زدی (Generation Z)‌ پیدا کرده‌اند.

محور مقاومت، در طول ۲۰ سال جنگ ادعایی غرب علیه آنچه تروریسم می‌خواند، ‌یا در سطح بین‌المللی ناشناخته بود یا صرفاً تروریست‌هایی با انگیزه نفرت از غرب در نظر گرفته می‌شدند. اما از ۷ اکتبر و پس از عملیات طوفان الاقصی، این محور توانست خود را با شرایط خاص خود تعریف و با موفقیت اقدامات خود را با جنبش‌های ضد استعماری جهانی پیوند دهد. تا جایی که در همین ماه معترضان انگلیسی علیه سیاست‌های ضد بشری آمریکا و رژیم صهیونیستی در لندن شعار می دادند : "یمن، یمن، ما را سربلند کن، کشتی دیگری را برگردان. "

این رسانه آمریکایی افزود: محور مقاومت اکنون نه تنها با (رژیم) ‌اسرائیل و ایالات متحده در میدان‌های نبرد در خاورمیانه بلکه در سراسر رسانه‌های اجتماعی – در پلتفرم‌هایی از جمله اینستاگرام، تلگرام، تیک‌تاک و ایکس – برای آگاهی افکار عمومی جهان می‌جنگد. در واقع، رهبران محور مقاومت در سراسر منطقه، ‌افکار عمومی بین‌المللی را مهم‌ترین جایزه بلندمدت استراتژیک خود می‌دانند و امیدوارند بتوانند فشار عمومی کافی را برای وادار کردن واشنگتن به عقب‌نشینی از خاورمیانه و احترام به حاکمیت فلسطینی ها به دست بیاورند. سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به این موضوع گفت:‌" (رژیم) اسرائیل اکنون به لطف رسانه‌های اجتماعی به عنوان یک دولت تروریستی کودک‌کش دیده می‌شود. وی گفت: "جنگ غزه یک جنگ آمریکایی است، بمب‌ها آمریکایی هستند، تصمیم آمریکایی است و جهان امروز این را می‌داند.‌"

نویسنده این مقاله نوشت: کارزارهای نظامی و قدرت نرمی که محور مقاومت طراحی کرده، چالش‌های منطقه‌ای بی‌سابقه‌ای را برای غرب و به‌ویژه واشنگتن ایجاد می‌کند. اگر جنگ به زودی پایان نیابد و راه روشنی برای حل و فصل منصفانه فلسطینی‌ها ایجاد نشود، ایالات متحده با منطقه‌ای روبرو خواهد شد که سیاست آن به‌طور فزاینده ای توسط خشمی که نوار غزه را فرا گرفته شکل خواهد یافت. گسترش درگیری فراتر از غزه، توسط (رژیم) ‌ اسرائیل در لبنان یا توسط ایالات متحده و متحدانش در یمن، تنها به این خشم دامن زده و افکار عمومی را بیشتر تحریک و نفوذ این محور را تثبیت می‌کند. واشنگتن می‌تواند این روند را تنها با مذاکره در مورد آتش‌بس در غزه و سپس شکل‌دهی یک فرآیند صلح معتبر که منجر به راه‌حل نهایی شود، معکوس کند.

در پایان این تحلیل آمده است: محور مقاومت مدت‌هاست در حال شکل گیری است. جنگ غزه بزرگترین فرصت را به این شبکه داده تا حمله نظامی و ارتباطی علیه غرب را آغاز کند. جنگ (رژیم) ‌ اسرائیل و حماس خاورمیانه را تغییر داده است: خشم گسترده عمومی برانگیخته شده و دشمنی با غرب در آن گسترده شده است. این جنگ پیش فرض های اساسی درباره امنیت و روابط آنها با غرب را برای حاکمان منطقه، به ویژه آن‌هایی که واشنگتن آنها را متحد خود می‌داند تغییر داده است. ایالات متحده نه می تواند به راحتی این محور را از بین ببرد و نه می تواند ایده هایی را که به وجود آمده است، شکست دهد. تنها راه برای خارج شدن از این وضعیت، پایان دادن به جنگ غزه و مذاکره برای حل و فصل واقعی و عادلانه مسئله (رژیم) ‌ اسرائیل و فلسطین است. تا زمانی که این کار انجام نشود، این محور یک واقعیت منطقه‌ای خواهد بود که ایالات متحده باید سال‌های زیادی با آن دست وپنجه نرم کند.

برچسب‌ها