«عمو جون برای خانمت ی گل نمیخری؟» خیره به چشمانم زل میزند و آویزان به شیشه خودرو با آن نگاه معصومانه و البته صورتی غمگین و محزون که ردی از سیاهی و دود بر آن نشسته.
سعی میکنم شیشه خودرو را بالا بکشم که دیگری اسپند دود میکند و میگوید: «ماشالله چه بهم میاین، خوشبخت باشین؛ چشم حسود بترکه»
پسری که شاید به زور هفت سالش باشد هم ۲ تا جوراب به داخل خودرو می اندازد که به زور مرا وادار به خرید کند.
ثانیهها پشت چراغ قرمز رو به پایان است و برای راننده حس خوب و برای کودکی که انعامی بگیرد، با استرس رنگ میبازد.
چهار، سه، ۲ و یک... بوقهای ممتد خودروهای پشتی از یک سمت آزارت میدهد و کودک کاری که آویزان شیشه خودرو شده تا انعامی بستاند از طرفی دیگر.
«عموجان باور کن پول نقد ندارم؛ مگه نگفتم شیشه رو تمیز نکن. ببین بدتر کثیفش کردی.»
گوشش اما بدهکار نیست و راننده خودروی پشتی که حالا سبقت هم گرفته ناسزایی خطاب به من نثار میکند و با شتاب رد میشود.
در این گیر و دار دوباره چراغ قرمز می شود و این چند کودک کار به سراغ خودرویی دیگر ترجیحا شاسی بلند میروند.
قضیه اما همیشه به این خوبی نیست و رفتار بسیاری از شهروندان و رانندگانی که خسته از کار و ترافیک روزانه تهران هستند گاها با این کودکان که چیزی برای از دست دادن ندارند، به فحش و دشنام و گاهی یک گوشمالی کوچک ختم میشود.
شیشه را تمیز کرده، راننده راضی نبوده یا پول نقد ندارد؛ اینجاست که پرخاشگری این کودکان برانگیخته شده و دست آخر با بکار بردن عبارت «خسیس» مُشتی آب کف دار نثار شیشه خودرو میکند.
اینها بخشی از سکانس روزانه و شبانه (بخوانید تا ۱۲ شب) پشت چراغهای قرمز شهر است.
جای بد قضیه اما این است که پولی که شهروندان از روی خیرخواهی به این کودکان که اغلب از اتباع و کولیها هستند، میدهند به جیب آنها نمی روند؛ مافیایی پشت این قضیه نهفته است و اگر طی زمان مشخصی پول درخواستی صاحب کار این کودکان داده نشود، از شام و جای خواب خبری نیست و کتک در انتظار این کودکان بی پناه است.
واقعیت این است که دستگاه های متولی زیادی در این زمینه از بهزیستی و کمیته امداد تا شهرداری برای ساماندهی این کودکان کار و خیابان تلاش می کنند اما نتیجه ای در خور تابحال گرفته نشده است؛ جامعه شناسان معتقدند که آسیبهای اجتماعی از بین نمیروند اما قابل مهار و تعدیل هستند ولی به واقع چرا این موضوع در پایتخت تعدیل نشده است.
در دوره ششم مدیریت شهری تهران عزمی جدی برای رفع این معضل و البته ساماندهی معتادان دیده شده است و تلاش دستگاههای متولی در این خصوص تحرکی بهتر و بیشتر گرفته است؛ شهردار تهران قرارگاهی برای آسیبهای اجتماعی ایجاد کرد و اقدامات خوبی درحال انجام است.
ضرورت این اقدامات موجب شد تا ۲۵ مرداد امسال رییس دولت مردمی سیزدهم در حکمی، شهردار تهران را به عنوان دستیار ویژه خود در امور مدیریت آسیبهای اجتماعی پایتخت منصوب کند و مقصود از این حکم، تقویت هماهنگی میان دستگاههای اجرایی ذیل قوه مجریه و همکاری نهادهای مردمی و سایر نهادهای مرتبط با مدیریت آسیبهای اجتماعی (حاشیهنشینی، مفاسد اخلاقی معتادان بهخصوص معتادان متجاهر، کودکان کار و خیابان و متکدیان و خانوادههای آنها) در پایتخت عنوان شده است.
ساماندهی کودکان کار یک شبه محال است
در تازه ترین تحول، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران گفت: آسیبهای اجتماعی تنها مختص به ایران نیست و در تمام کشورهای جهان وجود دارد و در کلانشهرها نیز بیشتر دیده میشوند اما آنچه مهم است اینکه حل این مساله ربطی به بودجه و مسایل مالی ندارد و نیاز به کار عملیاتی و اقدامات میدانی دارد تا حل و فصل شود.
احمد احمدی صدر افزود: ما چند ماه پیش برنامه مفصلی برای کودکان کار و خیابان در ورزشگاه آزادی برگزار کردیم؛ برخی گفتند چرا اینکار را انجام دادید و این همه کودک کار و خیابان را به مردم نشان دادید، اما حرف ما این است که باید واقعیت ها و مشکلات زیر پوست شهر را ببینیم و واقع بینانه درمورد آن برنامه ریزی کنیم و نگاه اخلاقی این است که هر فرد آسیب دیده در شهر مثل یک عضوی از خانواده ما است.
وی ادامه داد: ما به این نتیجه رسیدیم که برای حل مشکل کودکان کار و خیابان، همه دستگاههای مرتبط در این زمینه باید کنار هم باشند تا هم افزایی تحقق یابد و مدیریت یکپارچه شهری ایجاد شود و در این راستا نیز مدلی طراحی شد با سه اولویت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت.
به گفته او، اگر چه که در کوتاه مدت نمیتوان معجزه کرد و چندین هزار کودک خیابان را یک شبه ساماندهی کرد بنابراین یک نگاه پنج ضلعی به این موضوع طراحی شده است.
او گفت: گام اول که بسیار مهم است آگاه سازی عمومی است؛ اذیت و آزادی که این کودکان در خیابان ایجاد میکنند، اول برای خودشان است که آزار می بینند و دوم برای ما و شماست.
کمک به کودکان کار سرچهاراه دردی دوا نمیکند
او افزود: این بچه اگر در خیابان بماند حتما دچار فساد میشود، سرقت میکند، مواد مخدر جابجا میکند و مردم مهربان و خیرخواه ما هم با کمکهای خود این کودک را در سر چهارراه نگه میدارند.
این مقام شهری تاکید کرد: باید به این درک برسیم که سر چهارراهها به کودکان کمک نکنیم زیرا این کمک، دردی را دوا نمی کند.
احمدی صدر این را هم گفت: گام دوم عده ای هستند که این کودکان را سازماندهی می کنند و باید با این افراد که سرشبکه ها هستند، برخورد جدی انجام شود.
او به گام سوم اشاره و عنوان کرد: در این مرحله با مشاورینی که سالها حوزه فعالیتشان کودکان کار بوده است به سراغ جامعه هدف می رویم؛ کودک را به خانه اش می بریم و به والدینش می گوییم که این کودک جایش سر چهارراه نیست و طبق قانون، فعالیتش تخلف است.
به گفته مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران، برای حل برخی از این مشکلات ما ۳۷ مرکز پویاشهر و یک مرکز تخصصی استعدادیابی دیده شده است، ضمن آنکه امکانات خدماتی رفاهی هم برای این کودکان در نظر می گیریم؛ همان جا خانواده این کودکان ارزیابی شده که به کمیته امداد امام خمینی(ره) یا بهزیستی معرفی شوند و از سوی دیگر اگر نیاز به ارائه بسته های حمایتی باشد نیز اقدامات لازم صورت گیرد.
احمدی صدر ادامه داد: گام چهارم این است که اگر کودک را به خانه رساندیم و مشخص شد فاقد سرپرست است، در بهزیستی نگهداری شود؛ در این زمینه نیز شهرداری تهران پیش بینی های لازم را کرده و سه الی چهار مرکز را در اختیار بهزیستی قرار داده است.
مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی یادآور شد: گام پنجم نیز حمایت از خانواده های این کودکان است چرا که معتقدیم اگر خانواده این کودکان دچار گرفتاری هستند، باید حمایت شوند.
به گفته احمدی صدر، این پنج ضلع هر کدامش اگر اجرا نشود، بی شک به مشکل بر میخوریم و چرخه ساماندهی کودکان کار و خیابان معیوب خواهد ماند و همچنان شاهد حضور آنها بر سرچهاراهها خواهیم بود.