به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، این روزها، برخی به مدت زمان کوتاه جشنواره موسیقی فجر که در طول سالیان اخیر، از ۱۰ به ۸ و از ۸ به ۶ روز تقلیل یافته است، انتقادهایی را روا داشتهاند. علیالخصوص آنکه جشنواره موسیقی فجر برای امسال قرار است در یک بازه ۵ روزه برگزار شود و همین اتفاق، میزان انتقاد دلسوزان موسیقی را تاحدود زیادی بیشتر کرده است.
این انتقادها، از موضعی، بهحق و از زاویهای دیگر، چندان محل پرداخت ندارد. جشنواره موسیقی فجر، شاخههای متعددی را شامل است که از موسیقی سنتی و پاپ گرفته تا سرود، زنان، نواحی و... گسترده است. هریک از این شاخهها، مخاطبان خاص خود را دارد و طبیعی است که برای پرداخت بهتر به این شاخهها، باید زمان کافی را به گروهها و فعالان آن اختصاص داد که بتوانند در تخصصیترین رویداد این حوزه، عرضاندام کرده تا علاوه بر یک اجرای حرفهای، بحثهایی چون اعتلای فرهنگی یا فرهنگسازی گسترده و جذب حداکثری برای علاقمندان به این شاخهها در مطلوبترین شکل ممکن خود رقم بخورد.
از سوی دیگر، تعدد سالنها و تالارهای درگیر با این اجراها، این امکان را به مدیران جشنواره میدهد تا شاخههای مختلف را به موازات یکدیگر پیش برده و زمان کافی را در اختیار آنها قرار دهند.
جشنواره موسیقی فجر، مهمترین و بزرگترین رویداد موسیقایی کشور است که اتفاقهای خوشایند بسیاری را در هر دوره خود رقم میزند بنابراین چندان برای پرنسیب جشنواره و اجرایی شدن اهداف آن شایسته نیست که بخواهد طی ۵ روز برگزار شود
بنابراین با این نگاه، هم میتوان به منتقدان افزایش روزهای جشنواره موسیقی حق داد و هم چندان پشت مدیران جشنواره را در اتخاذ این تصمیم خالی نکرد. اما نکتهای که حائل این دو نظر وجود دارد آنکه جشنواره موسیقی فجر، مهمترین و بزرگترین رویداد موسیقایی کشور است که اتفاقهای خوشایند بسیاری را در هر دوره خود رقم میزند. بنابراین چندان برای پرنسیب جشنواره و پروسه اجرایی شدن اهداف عمیق آن شایسته نیست که بخواهد طی ۵ روز برگزار شود آنهم در شرایطی که جشنوارههایی چون فیلم یا تئاتر فجر طی ۱۰ روز و تجسمی نیز طی ۲۰ روز برگزار میشود.
این رویکرد در شرایطی که موسیقی، از اهمیت بسزایی برخوردار است و گستردگی مفهومی بسیاری دارد، ضریب میخورد و دامنه توقعات را بیشتر میکند.
البته در این بین، بحثهایی چون اقتضائات مالی مطرح است و اینکه بودجه کنونی شاید اجازه برگزاری تعداد روزهای بیشتر را به جشنواره ندهد که در این زمینه هم باید اذعان کرد که چطور جشنوارههای دیگر، میتوانند طی ۱۰ و ۲۰ روز برگزار شوند و آنوقت برای موسیقی، محدودیت بودجه مطرح است؟ آنهم جشنوارهای که با فروش بلیت علیالخصوص در بخش پاپ که ویترین است، درآمدزایی داشته و میتواند بخشهایی از هزینهها را پوشش دهد. ضمن اینکه در بحثهایی چون سالن نیز به دلایلی چون دولتی بودن کاربری آن، هزینهها طوری نخواهد بود که سنگینی چندانی را ایجاد کند.
تمام این گمانهها در شرایطی مطرح است که عملکرد مدیران طی سالیان اخیر، مطلوب ارزیابی میشود و آنها توانستند با کمترین امکانات و بودجه، جشنوارهای در شان موسیقی کشور و فعالان آن برگزار کنند. بنابراین در شرایطی که پتانسیل و انگیزه لازم در این زمینه وجود دارد، سیاستگذاریها باید به سمتوسویی پیش رود که دست مدیران جشنواره موسیقی در برگزاری یک رویداد مهم کشوری و بینالمللی باز باشد و آنها بتوانند از محل برگزاری چنین اتفاقی، دستاوردهای فرهنگی و استراتژیک لازم را به عمل آورند.
امیدواریم این رویکرد سازنده که مستحق هنر سازندهای چون موسیقی است، برای سال آینده اعمال شود تا دست مدیران دفتر موسیقی در برگزاری یک جشنواره همهجانبه بینالمللی که شاخههای مختلفی را پوشش میدهد، بهمراتب از وضعیت فعلی، بازتر باشد.