به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، این روزها اگر نگاهی به فهرست برنامههای پلتفرمها بیاندازیم، متوجه میشویم که به جز مواردی معدود، تقریبا هیچ رئالیتیشو و برنامه ترکیبی در کنداکتور پخش این سامانهها به چشم نمیخورد. این وضعیت با توجه به سونامی سالیان اخیر رئالیتیشوهای همزمان از سوی پلتفرمها، خیلی به چشم آمده و سبب شده تا اکنون عمده فعالیت این پلتفرمها، تنها در تولید و پخش سریال خلاصه شود.
در همان زمانی هم که پلتفرمها، با تعدد رئالیتیشو مواجه بودند، ساختار همسان و شبیهبههم آنها که در دعوت از مهمان و پرسشگری خلاصه میشد، انتقادهای بسیاری را به همراه داشت. این وضعیت با پایان تدریجی این برنامهها، ذهنها را به سمتی برد که این پلتفرمها درصدد احیای این گونه برنامهها و درانداختن طرح و قالبی نو و متفاوت برای آنها هستند اما طولانی شدن این مدت نشان داد که این سامانهها، برنامه مدون چندانی برای سری جدید تولیداتی از این دست ندارند و ترجیح میدهند که اقبال خود را در زمین ساخت سریال جستجو کنند.
با نگاهی به ساختار رئالیتیشوهای سامانههای آنلاین جهانی، متوجه تنوع مضمونی این کلونی میشویم؛ برخی از آن برنامهها، مهمانانی از جنس سلبریتی و افراد مشهور دارند. برخی مهمانمحور و مردمی بوده و برخی دیگر نیز شامل استندآپ و اجراهای تکنفره و دونفره هستند. ساختار برخی از این برنامهها نیز به سمت مسابقات و رقابتهای ورزشی معطوف است اما متاسفانه تجربه چندین سال اخیر نشان میدهد که اگر چند برنامه متفاوت نظیر شام ایرانی و سری برنامههای مافیا را کنار بگذاریم، عمده کارهای باقیمانده را آثاری تشکیل میدهند که تلاش میکنند تا با تکیه بر حضور چهرههای شناختهشده، به برنامهسازی روی آورند.
وابستگی به چهرهها، آفت این سالهای رئالیتیشوهای ایرانی بوده که به دلیل تکرار این چهرههای معروف و چرخش آنها در برنامههای مختلف، محبوبیت و جذابیت خود را تدریجا از دست دادهاند
این وابستگی به چهرهها، آفت این سالهای رئالیتیشوهای ایرانی بوده که به دلیل تکرار این چهرهها و چرخش آنها در برنامههای مختلف، محبوبیت و جذابیت خود را تدریجا از دست دادهاند. این وضعیت در شرایطی رقم خورده که چهرههای شاخص، عموما دعوت این برنامهها را نمیپذیرند و بنابراین تداوم این شکل برنامهسازی با حضور چهرههای تکراری، غافلگیری چندانی برای مخاطبان این پلتفرمها در پی ندارد.
با توجه به هزینههای نسبتا پائین تولید این رئالیتیشوها که قابلقیاس با تولید سریال نیست و اقبال قابلتوجهی که حتی از ضعیفترین این برنامهها صورت گرفته، حال جای پرسشی جدی وجود دارد که چرا اتاق فکر این سامانهها درصدد تولید متناسب این شکل برنامهها برنمیآیند. ضمن اینکه نمونههای خارجی این مدل برنامهها به اندازهای زیاد است که دست برنامهسازان را در ایرانیزه کردن آنها باز گذاشته و زمینه را به سمتوسویی نمیبرد که بخواهد چنین تعویق طولانی بر این فضا مستولی شود.
سامانههای ویاودی اکنون تمام تمرکز خود را بر روی سریالسازی معطوف کردهاند و نتوانستهاند خود را در مقام یک اهرم پیشرو، به اکران آنلاین فیلمهای جدید متصل کنند. این سامانهها اگرچه بهلحاظ زیرساخت، صورتی زیبا دارند اما به لحاظ سیاستگذاری، نتوانستهاند گامهای بلندی در مسیر استانداردهای رایج فعالیت حوزه خود در سطحی بینالمللی دست یابند و تاحدودی سنتی عمل میکنند.
بنابراین اکنون که این پلتفرمها، اقبال عمومی خوبی یافتهاند و توانستهاند از تجارب مفیدی در طول فعالیت چندساله برخوردار شوند، جا دارد تا با یک رنسانس فکری، دایره فعالیتهای خود را به شکلی ممتد گسترش داده و با پوشش قرار دادن شاخههای بیشتری از تولیدات متنوع، گامهای هوشمندانهتری در مسیر استانداردهای بینالمللی حوزه خود بردارند.