تحرکات تروریستی چند هفته اخیر رژیم صهیونیستی را نه باید دست کم گرفت و نه مسئله اول جنگ جاری در منطقه تصور کرد. مهم است، چون رژیم صهیونیستی به همراه آمریکا میخواهد زمین بازی را که در آن گرفتار شده، تغییر دهد. بنابراین، بانیان عملیات ترور باید برای احیای بازدارندگی جبهه مقاومت، ضربات موثر و دردناک دریافت کنند. این ضربات، به طراحیها و تدارکات جدید نیاز دارد. لازم است تهدیدها، مقدورات و ظرفیتها، با وسعت دید بیشتری بازنگاری شوند و اقدامات تلافی جویانه به گزینههای رایج محدود نماند. در عین حال، نباید اجازه داد، این اقدامات تروریستی در لبنان و سوریه و عراق و ایران، جای واقعیات و اولویت های جنگ فعلی را از میدان تا اذهان بگیرد یا موجب خطای محاسباتی شود.
کاری که جبهه مقاومت کرد و بلایی که سر اسرائیل در آورده است، با هزار جنایت و ترور، جبران نمیشود.
۲) امروز ۱۰۸ روز از آغاز جنگ غزه و ضربه مهیبی که «عملیات طوفان الاقصی» به اسرائیل زد، می گذرد. اسرائیل و آمریکا در این مصاف صد روزه، با وجود جنایت و قساوت بسیار، هرگز نتوانستند ابتکار عمل را به دست بگیرند یا از تاثیرات ضربه اولی که خورد، بکاهند، بلکه در چند مقطع، ضربات موثرتری هم از حزب الله لبنان، انصار الله یمن و مقاومت عراق و سوریه، و به ویژه مقاومت شجاع غزه دریافت کردند.
آمریکا به خاطر سربار پر درد سری به نام نتانیاهو، زیر ضرب حملات ضرب دری گروههای مقاومت قرار گرفته و نتوانسته هیچ واکنش موثری نشان بدهد. چند روز قبل، خبرنگاری از جو بایدن پرسید که آیا حملات هوایی به یمن اثری دارد؟ و او پاسخ داد: اگر منظور این است که آنها حملات رو متوقف کنند، نه! . نیویورک تایمز دیروز به نقل از مقامات پنتاگون اعلام کرد که حمله بعدازظهر شنبه به پایگاه عین الاسد (با بیش از ۴۰ راکت و موشک)، جدی ترین حملات ظرف سه ماه گذشته علیه به پایگاههای آمریکا بوده و مجموعا در این حملات، ۷۰ نظامی زخمی شدهاند.
۳) روند میدان، هرچه تنگتر کردن حلقه محاصره و فشار بر رژیم صهیونیستی بوده و اقدامات تروریستی نمی تواند این روند را متوقف نمیکند. رژیم صهیونیستی (با کمک آمریکا و انگلیس و دیگران) میخواهد این تصویر را بسازد که دارای قدرت اطلاعاتی است؛ اما اگر واقعا این گونه بود آن سرشکستگی تاریخی در عملیات طوفان الاقصی (۱۵ مهر) را متحمل نمی شد.
روزنامه معاریو اخیرا به عنوان یک نمونه از سرشکستگی چند لایه نوشت: به نظر می رسد همانطور که ارتش اسرائیل، تخمین اطلاعاتی اشتباهی در مورد تونل های غزه داشت، همین امر در مورد تخمین تعداد موشک های موجود درغزه نیز صدق می کند. همزمان، روزنامه وال استریت ژورنال مینویسد: "بر اساس برآوردهای اطلاعاتی آمریکا، حماس مهمات کافی برای چندین ماه در اختیار دارد و می تواند به اسرائیل حمله کند. با وجود حملات هوایی و زمینی به غزه، نابودی حماس محقق نشده است".
۴) تفاوت "چیرگی راهبردی" جبهه مقاومت با تحرکات مذبوحانه اسرائیل، آشکار است. اسرائیل دست و پا می زند، چون "نفرین هشتاد سالگی" را پیش چشم میبیند. حتی حامیان اسرائیل هم به این واقعیت اقرار دارند. اخیرا دو تحلیلگر شبکه صهیونیستی ایران اینترنشال گفتند:
- در این منازعه به ویژه منازعه اطلاعاتی، اسرائیل پیروز نهایی نخواهد بود. من مخالف جمهوری اسلامی و طرفدار عبور از آن هستم. ولی صرف این که بگوییم اسرائیل دستش بالاست، این واقعیت خاورمیانه نیست. جمهوری اسلامی بخش نظامی اش را تقویت کرده و چهار تا قدرت برای خودش ایجاد کرده؛ توان موشکی، پهپادی، نیروی تهاجمی سپاه و نیروهای نیابتی. جمهوری اسلامی از ۱۹۸۲ که اسرائیل به لبنان حمله کرد، ۴- ۵ تهدید ایجاد کرده.
حزب الله وجود نداشت. الان یک تهدید بزرگ علیه اسرائیل است. سال ۱۹۸۷، حماس و جهاد اسلامی نبودند و الان تهدید امنیتی جدی هستند. حوثیها نبودند و الان تهدید جدی علیه هستند. حشد الشعبی نبود. بنابراین اگر بخواهیم بر اساس واقعیت صحبت کنیم، جمهوری اسلامی تهدیدهایی را در خاورمیانه به وجود آورده، کما این که اسرائیل، به آن سه هدف نرسیده؛ نه حماس نابود شده، نه گروگانها آزاد شده اند، نه تهدید امنیتی از بین رفته است.
- الان هم ابزارهای تهدید ایران خیلی خوب عمل میکنند. نا امن شدن دریای سرخ موضوع مهمی است. حوثیها توانستند ۲۰ تا ۳۵ درصد تجارت جهانی را معلق کنند. حماس در مقابل ارتش مجهز بیش از سه ماه مقاومت کرده و اسرائیل نتوانسته به اهدافش برسد. اسرائیل، حزب الله را تهدید به حمله میکند ولی بدیهی است وقتی در غزه به اذعان خودشان در این وضعیت مانده و چه بسا تا پایان سال میلادی جدید هم ادامه پیدا بکند، طبعتا جنگ با حزب الله، هدف بسیار سخت تری خواهد بود و لبنان مانند غزه نیست.
۵) دو واژه "باتلاق" و "اسرائیل" را کنار هم در اینترنت جستوجو کنید و ببینید چند ده تحلیگر غربی یا عبری میگویند اسرائیل در باتلاق گرفتار شده است. چند نمونه:
«آموس هرئیل»، تحلیلگر روزنامه هاآرتص: نشانههای واضحی وجود دارد دالّ بر اینکه اسرائیل به طور کامل در باتلاق غزه و کرانه باختری، گیر افتاده است.
«ایهود باراک»، نخست وزیر اسبق: حماس شکست نخورده و احتمال بازگرداندن گروگانها، هر لحظه رو به کاهش است. نبود هدفی واقعی، ما را در باتلاق غزه غرق خواهد کرد.
پروفسور «دنی رابینوویچ» استاد دانشگاه تل آویو: اسرائیل در سایه نبود استراتژی خروج، در باتلاق غزه غرق خواهد شد.
روزنامه یدیعوت آحارانوت: مقامات مختلف در واشنگتن و برخی کشورهای عربی به تل آویو هشدار داده بودند وارد غزه نشوند، زیرا در باتلاق گرفتار خواهد شد.
«اندرو بوستامانته» مأمور ویژه سابق سیا: ایرانیها درحال کشاندن اسرائیل به نسخه اسرائیلی باتلاق جنگ ویتنام هستند. نتانیاهو باید بفهمد که دارد از ایران بازی میخورد.
پایگاه عبری زبان «واللا» : آیا اسرائیل در باتلاق غزه گرفتار شده؟ پس از گذشت چند ماه، ظاهرا دیگر حرف زیادی در مورد پیروزی قاطع در جنگ به میان نمیآید. فهرست نظامیان کشته شده هر لحظه طولانی تر، وجایگاه حماس نزد افکار عمومی، بهتر میشود؛ نه فقط به خاطر اینکه توانست با حمله هفتم اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کند، بلکه به این خاطر که با موفقیت میجنگد.
۶) «توماس فریدمن» تحلیلگر آمریکایی، دو روز پس از عملیات طوفان الاقصی هشدار داده بود: ورود به غزه، پانهادن در باتلاق است، چنان باتلاقی که آریل شارون و نتانیاهو در گذشته از آن اجتناب کردند. او مدتی بعد تاکید کرد: اصرار اسرائیل به این معناست که برای همیشه در باتلاق غزه غرق خواهد شد. این تحلیل او در نیویورک تایمز به (۱۹ آبان) هم خیلی دست به دست شد که نوشته بود: چند روز پیش از آنکه به تل آویو بروم، بسیاری از دوستان، به من هشدار دادند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، دیگر اسرائیل قبلی نیست. آنها حق داشتند. اسرائیل به مکانی تبدیل شده که ساکنان آن هرگز قبلاً در آن زندگی نکرده و ژنرال های اسرائیل هرگز مجبور نشده بودند از آن محافظت کنند.
آمریکا هرگز قبلاً مجبور به مداخله و دفاع مستقیم نشده بود. پس از سفر، درک میکنم که چرا همه گفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حمله حماس، رخ داده. کاملاً روشن است که اسرائیل در معرض خطر واقعی و بزرگتر از هر زمان دیگر قرار دارد. تهدیدات مجموعهای از دشمنان که جهان بینی خداسالارانه را با تسلیحات مدرن قرن ۲۱ ترکیب کرده اند. دشمنان اسرائیل را نمیتوان به عنوان گروه های کوچک شبه نظامی سازماندهی کرد، بلکه هر کدام دارای ارتش مدرن با قابلیتهای سایبری، موشکی بالستیک، پهپادی و پشتیبانی فنی هستند.
آنها مدتها برنامه ریزی کرده و اکنون، کنار هم ظاهر شده و اسرائیل را از همه طرف تهدید میکنند. هدف این است که اعتماد اسرائیلیها را از بین ببرند و اثبات کنند که سرویسهای دفاعی و اطلاعاتی دیگر نمیتوانند از آنها در برابر حملات غافلگیرانه محافظت کنند.
اگر این مهم اثبات شود، ساکنان اسرائیل مجبور خواهند بود از مناطق مرزی و سپس اسرائیل خارج شوند. متأسفانه باید اذعان کنم حماس، ترس را در دل بسیاری، حتی در مناطقی بسیار دورتر از غزه انداخته است.
۷) نتانیاهو در اسرائیل، به عنوان بیکفایتترین و نحسترین زمامدار ۷۵ سال گذشته شناخته می شود. گزارشهای متعدد مانند گزارش هاآرتص، از اختلافات شدید حکایت میکند. هاآرتص به نقل از یک مقام وزارت امنیت نوشت "جنگ، هیچ آینده ای ندارد و نتانیاهو تنها به دنبال فرار از مسئولیت و خریدن زمان، به جنگ ادامه میدهد".
همزمان، «یدیعوت آحارانوت» و نیویورک تایمز، از قول «گادی آیزنکوت» عضو کابینه جنگ نوشتند: "رفتار دولت، قبل و بعد از ۷ اکتبر، یک شکست بزرگ بود. اسرائیل باید از خود سوال کند، چگونه میتوان با مقاماتی شکست خورده، به جنگ ادامه داد؟ نتانیاهو در مورد اهداف جنگ، حقیقت را نمیگوید".
شدت فشار وارده را باید در درگیری میان مقاماتی دید که قبلا بر سر اختلافات عمیق سیاسی، دست به گریبان بودند، اما افتادن در سربالایی سخت جنگ، منازعات آنها را بیشتر کرده است. وبسایت «واللا» دیروز گزارش داد: "گالانت وزیر جنگ، میخواست به زور وارد دفتر نتانیاهو شود و چیزی نمانده بود درگیری فیزیکی رخ دهد. او، وزیر امور راهبردی را تهدید کرد که با استفاده از نیروهای گولانی، کنترل کابینه جنگ را به دست می گیرد".
رسانههای عبری دو روز قبل، از تقویت احتمال فروپاشی کابینه جنگ به علت اختلافات شدید بین اعضا خبر دادند. روزنامه اسرائیل هیوم نوشت: «بنی گانتز مدتهاست تصمیم گرفته استعفا دهد و تنها چیزی که نیاز دارد، بهانه است».
در حالی که «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق می گوید: "کابینه جنگ نتانیاهو، سردرگم است و در نگرانی به سر می برد"، روزنامه انگلیسی تایمز، به نقل از یک مسئول امنیتی نوشت: "کابینه جنگ اسرائیل، نفس های آخر را می کشد و در آستانه فروپاشی است. نتانیاهو مردّد و سردرگم، و فقط به دنبال اتلاف وقت است".
۸) عملیات ترکیبی محورهای مقاومت ظرف سه ماه گذشته، ناظران نظامی جهان را در حیرت فرو برده است، اما به همان میزان اهمیت بلکه مهمتر از آن، اطلاعات ـ عملیات پیشرفته جبهه مقاومت است که توانسته مقدمات دقیق برای اجرای دهها عملیات بزرگ و پیچیده از غزه تا شمال فلسطین و از عراق و سوریه تا اقیانوس هند و دریای سرخ (از جمله شناسایی و شکار کشتی های اسرائیلی و آمریکایی در میان انبوه کشتی های عبوری) را فراهم کند.
دردناک ترین ضربات باید به اقتصاد و امنیت اسرائیل زده شود و به هر میزان که دیگران، آشکار یا پنهان، در جنایات و ترورها یا دادن تنفس مصنوعی به اقتصاد اسرائیل شریک شوند، باید هزینه بپردازد.
بعد از به تعطیلی کشاندن بندر مهم ایلات، حالا نوبت دو بندر دیگر در «حیفا» و «اشدود»، و فلج کردن اقتصاد رژیم صهیونیستی است. این کار الزما آتش تهیه سنگین نمیخواهد و احتمالا با نقطه زنی متناوب و موثر، قابل وصول است.
گرای دیگر را لابلای تحلیل «فریدمن» و دیگران میتوان یافت؛ ضربه در عمق اسرائیل، و مناطقی مانند تل آویو، حیفا، عکا، عسقلان، هرتزلیا، بیت المقدس، نهاریا، بئر سبع، شمس بیت، نتانیا، رعانانا، سدیروت و طبریا، تا برای جمعیت وارداتی و سرمایه گذاران، این یقین حاصل شود که اسرائیل، هیچ آینده ای ندارد.
همچنین یقینا مقامات، تاسیسات و منافع رژیم صهیونیستی، دیگر در هیچ جا امنیت نخواهند داشت و در فهرست بانک اهداف جبهه مقاومت قرار گرفته اند. زدن این ضربات الزاما نیازمند شلیک موشک نیست و طبیعتا می تواند عملیات ترکیبی فعلی برای فلج کردن رژیم، گسترش و تنوع بیشتری پیدا کند؛ هر چند که اولویت، داخل سرزمین های اشغالی است.