در دنیای امروز، تأثیر رسانهها بر افکارعمومی و شکلدهی نظرات جامعه بسیار زیاد است. یکی از موضوعات حساس و پیچیده ای که مورد توجه رسانهها قرار گرفته، عملیات توفان الاقصی و حملات رژیم صهیونیستی به غزه است.
در این مقاله، سعی خواهیم کرد تحلیل پوشش رسانهای، الگوها، تمایلات و سوگیریهای مشاهدهشده در گزارشها و مقالات برخی از رسانه های غربی را بررسی کنیم.
پس از عملیات توفان الاقصی و حملات گسترده رژیم صهیونیستی به غزه، رسانه های مختلف جهان با توجه به تمایلات و خواستگاه های خود به پوشش آن پرداختند. در این میان نگرش رسانههای غربی گرچه با تفاوتهایی مواجه بود، ولی با این وجود، تشابهات و اشتراکات فراوانی را می توان شناسایی کرد که در پوشش رسانه ای آنها قابل مشاهده است.
با پایش نحوه اطلاع رسانی و پوشش رسانه های غربی موارد مشترکی قابل ملاحظه است که «مهمترین شاخص موجود و مشترک بین رسانه های پایش شده، وجود جهتگیری به نفع رژیم صهیونیستی است»، جایی که میگویند اسرائیل در واقع در برابر حملات گروههای تروریستی مسلح در نوار غزه از خود دفاع میکند.
رسانه های غربی قبل از عملیات توفان الاقصی همواره با تمرکز بر موشک های حماس که شهرک های اطراف غزه را هدف قرار می داد، به دروغی اشاره کردند که جز آنها هیچ کس آن را باور نمی کرد و آن «تهدید موجودیت اسرائیلی ها» بود. این همان چیزی است که پس از عملیات توفان الاقصی مجددا باز خوانی و در رسانه های غربی ارائه شد، اما چگونگی اعمال این جهت گیری هم جالب است.
رسانههای مذکور به صورت سیستماتیک در اخبار، تحلیل ها و گزارشات خود اعلام می کنند که جنبش حماس از کودکان و غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی سوء استفاده میکند و از بیمارستانها و مدارس نیز در واقع به عنوان مکانی برای نگهداری سلاح استفاده میشود و این دو امر منجر به تلفات غیرنظامیان شده است.
در واقع در این حالت غیر نظامیان، زنان و کودکان را مستحق برخورداری از خدمات اولیه بهداشتی و درمانی و آب و غذا نمی دانند و «پرتاب بمب های فسفر سفید بر سر زنان و کودکان و کشتار غیر نظامیان را با همین شگرد توجیه می کنند».
مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در مواضع اعلامی خود، ایده هایی از سیاست را ابداع کرده اند که مستلزم نسل کشی مردم غزه، حذف کامل مناطق فلسطینی از نقشه و ریشه کن کردن مردم فلسطین از سرزمینشان است، این سیاستی است که آنها به صورت علنی از آن یاد می کنند. توجیه آنها هم این است که در آینده باید از امنیت برخوردار بوده و اگر این اهداف محقق نشوند امکان استمرار حیات در امنیت را نخواهند داشت.
رسانه های غربی هم همین ادبیات را با قالب رسانه ای و با انواع شگردها به افکار عمومی منتقل می کنند، در واقع پایش رسانه های مذکور نشان می دهد که اتاق فکر واحدی در حال برنامه ریزی مستمر و منسجم است و با سنجش میدان و افکار عمومی به تطبیق اخبار و تحلیل های خود با آن می پردازد.
بنابراین، تعصبی که در گزارشها و مقالات روزنامههای غربی به چشم میخورد، یک الگوی رایج است و با مفهوم بیطرفی که رسانهها باید داشته باشند، در تضاد است. در حالی که بسیاری از رسانههای مستقل و غیر عربی و اسلامی بعضا شاید برای اولین بار به گونه ای وارد عرصه پوشش اخبار غزه شده اند، اما «رسانه های مطرح غربی در نسل کشی اسراییلی ها علیه فلسطینیها سوگیری آشکاری به نفع رژیم صهیونیستی دارند».
در سطحی مرتبط، این سوگیری به وضوح و به شکل های مختلف ظاهر شده که مهم ترین آن استفاده از مصطلحات و عبارات حمایت کننده از اقدامات جنگی و خشونت بار اسرائیل است که در آن ویژگی های گفتمان رسانه های غربی نسبت به جنگ اسرائیل علیه غزه و حتی وحشیانه بودن آن نمایان می شود.
این سوگیری حتی در رسانههایی مشاهده میشود که به رعایت استانداردهای روزنامهنگاری سختگیرانه توسط خود افتخار میکنند، رسانه ای مانند بنگاه خبر پراکنی بیبیسی که به شدت نسبت به روایت اسرائیل تعصب دارد. این بنگاه خبری در همان اوایل، توییتی را در صفحه ایکس خود منتشر و اینگونه بیان کرد که «اسرائیلیها کشته میشوند».
البته در مقابل، فلسطینیها صرفاً بهعنوان «در حال مُردن» توصیف میشدند که میتوانست این تصور را ایجاد کند که برخی از مرگها ممکن است تصادفی، غیرعمدی یا غیرقابل توضیح باشند، در حالی که مرگ طرف اسرائیلی بهعنوان نتیجه اعمال خشونتآمیز یا عمدی به تصویر کشیده میشوند.
در رسانه های خبری، لازم است بین مفاهیم «قتل و مرگ» در هنگام پوشش رویدادها تمایز قائل شد. اصطلاح مرگ به تلفات عمومی و خنثی مانند مرگ طبیعی، آتش سوزی و بلایای طبیعی اشاره دارد، اما قتل اصطلاحی است که برای اشاره به تلفات جانی در نتیجه اعمال خشونت آمیز به کار می رود.
در موارد حملات تروریستی استفاده از قتل ماهیت عمل خشونت آمیز را برجسته می کند و مسئولیت مرتکبان را تقویت می کند، در حالی که اصطلاح مرگ می تواند یک اصطلاح کلی تر در توصیف تلفات انسانی باشد.
در مصاحبهای که بیبیسی با «حسام زملط، سفیر فلسطین در بریتانیا» انجام داد، سؤالات این تلویزیون با تمرکز بر محکومیت حملات حماس و نادیده گرفتن قربانیان فلسطینی در نتیجه بمباران اسرائیل متمایز شد. سفیر فلسطین در پاسخ خود با اشاره به اینکه رسانه های غربی همیشه در کنار روایت اسرائیل بوده اند، خاطرنشان کرد که تنها زمانی از وی برای مصاحبه دعوت می شود که اسراییلی ها تلفات داده باشند و این امربه یک رویه توسط این رسانه ها تبدیل شده است.
این حمایت ناشیانه و بی پرده فقط به بی بی سی محدود نشد، بلکه سایر رسانه های غربی هم گفتمان مشابهی داشتند . شبکه ABC NEWS گزارشی را در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳ منتشر و در آن اعلام کرد که غیرنظامیان در نوار غزه در نتیجه حملات اسرائیل احساس ترس میکنند و در نتیجه جنگجویان جنبش تروریستی حماس را هدف قرار می دهند. تدوین اخبار و اختلاط اصطلاحات به این شکل، از شدت خشونت و کشتار فلسطینیان در اثر اشغالگری کاسته و اسرائیل را از مسئولیت مستقیم بمباران غیرنظامیان معاف می کند.
سوگیری رسانه های غربی در «شبکه فاکس نیوز» که به گرایش های راست گرایانه و طرفدار اسرائیل شهرت دارد نیز نمایان می شود. در ۱۲ اکتبر این رسانه میزبان مایکل آلن، دستیار پیشین امنیت ملی در کاخ سفید بود و او از خبرگزاری های بین المللی انتقاد کرد که طبق ادعای او «تقصیر آنچه را که در حال رخ دادن است را از حماس به اسرائیل منتقل می کنند».
وی این موضوع را مذموم توصیف کرد و خواستار فشار بر رسانه ها برای توقف این رویه شد. وی البته در مصاحبه ای دیگر به فاکس نیوز می گوید: ایران سر مار است و آنها یک ارکستر را هدایت میکنند و در توجیه حملات امریکایی ها علیه یمن هم می گوید: این (حملات به حوثی ها) قدم اول خوبی است، اما اگر در طول زمان میخواهیم از منافع آمریکا درخاورمیانه حفاظت کنیم، باید سراغ ایران برویم.
جهت گیری رسانه های مهم غربی از جمله فاکس نیوز، بی بی سی و ABC NEWS در خصوص حمایت از اسراییل کاملا آشکار است. این رسانه ها اغلب اخبار را به گونهای تنظیم میکنند که مسئولیت کسانی را که مستقیماً این حمله را انجام دادهاند مشخص نمیکنند و از اصطلاح «بمباران و هدف قرار دادن نوار غزه» استفاده میکنند و در ادامه از عباراتی مانند «آسیب دیده یا تخریب شده» استفاده می کنند، بدون اینکه نامی از مسببان و عاملان بمباران ببرند.
علاوه بر این، میتوان مشاهده کرد که در انتخاب واژه ها برای عناوین گزارشهای خبری سوگیری وجود دارد؛ از جمله ABC News در یکی از گزارش های خود «حملات حماس علیه اسرائیل را به عنوان یک قتل عام توصیف می کند»، در حالی که در هنگام گزارش اخبار مربوط به حملات اسرائیل از اصطلاحات ملایمی استفاده می کند و آنها را مستقیماً به نبردهای حماس مرتبط می کند و در تنظیم خبر کشته شدن زنان و کودکان فلسطینی توسط اسراییل اینگونه تیتر می زند: کشته شدن صدها غیرنظامی در نوار غزه.
در سطح مرتبط، رسانه های غربی در پوشش وقایع پس از عملیات توفان الاقصی «حقایق تاریخی» و آنچه در فلسطین رخ داده را به نحوی کتمان می کنند. به عنوان مثال، ABC News دریچه ای را به ریشه های مشکل و جنگ طرفین باز کرد و آن را به عنوان درگیری بین اسرائیل به عنوان یک دولت و حماس به عنوان یک سازمان تروریستی به تصویر کشید و از عباراتی مانند «حق حیات اسرائیل» استفاده کرد. در واقع ریشههای اصلی درگیری را نادیده میگیرد و حق فلسطینیها بر سرزمینشان را روشن نمیکند و به علت اصلی مشکل که همان اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل است نمی پردازد.
روزنامه آمریکایی «لس آنجلس تایمز» نیز با انتشار اخبار و روایات جعلی اسراییل از تجاوز به زنان و دختران توسط مبارزان فلسطینی خبر داد، هرچند این روزنامه کثیرالانتشار مدتی بعد این خبر را پس گرفت.
از سوی دیگر، «رسانههای غربی چشمان خود را به قتل عام کودکان و زنان و نابودی منازل مسکونی ، مدارس و بیمارستان های غزه می بندند» و درعوض توجه خود را بر دختری آلمانی متمرکز میکنند که ادعا میکنند توسط فلسطینیها کشته شده است. در حالی که بعدا معلوم شد که او زنده است و مردم غزه کسانی بودند که جان او را نجات دادند.
همه این موارد نحوه پوش رسانه های غربی را نمایان می کند که «اصولی ترین چارچوب حرفه ای را در انجام کار رسانه ای رعایت نمی کنند و جانبدارانه وارد خط نبرد علیه فلسطینی ها می شوند» و با سوگیری خود و انتشار روایات و دروغ های صهیونیست ها، به نحوی در نسل کشی فلسطینی ها مشارکت می کنند.
جالب اینجا است که در همین راستا، جولیانا بلون، نویسنده آمریکایی، به شدت از رسانه های غربی به دلیل اتخاذ گفتمان کمتر همدلانه با اسرائیل در طول جنگ اخیر انتقاد می کند. اما ظاهرا گمراه کردن، جعل کردن، انتشار کلیپ های ویدئویی ساختگی، انتشار تصاویر و اخبار جعلی و ارایه تحلیل های یک سویه توسط این رسانه ها و حامیان نسل کشی مردم غزه در آمریکا و غرب کافی نبوده است.
در همین زمینه، همان نقش را یک روزنامه بزرگ و با سابقه، مانند «دیلی میل»، ایفا کرد. وب سایت الکترونیکی این رونامه که ۱۰۰ میلیون بازدید کننده در ماه دارد و عینا روایت جعلی مقامات اسرائیلی را نقل می کند و می نویسد: آنها جسد چهل نوزاد (اسراییلی) را با سرهای بریده در شهرک کفارعزا پیدا کردند. همچنین یکی دیگر از روزنامههای معروف انگلیسی، «تایمز» در صفحه اول خود می نویسد: «حماس گلوی نوزادان را سلاخی میکند»!
این روایات جعلی به طرق مختلف و در قالب تصویر، خبر، تحلیل و ویدئو توسط رسانه های غربی به افکار عمومی تزریق شد و این در حالی است که هم زمان یک «روزنامهنگار اسرائیلی به نام اورین زیف» در صفحه شبکه اجتماعی خود وجود هرگونه مدرکی مبنی بر کشتن نوزادان توسط حماس را رد کرده و گفت: افسران اسرائیلی در این خصوص به هیچ حادثه ای اشاره نکردند.
اینها تنها نمونه ای از سوگیری رسانههای غربی در خصوص نحوه پوشش جنگ غزه است و این امر نشاندهنده «چالشها و انحرافات در رویکردهای اطلاعرسانی است» که نیازمند توجه جدی از سوی نهادهای بینالمللی است تا تأثیرات منفی این سوگیریها کاهش یافته و تصویر منصفانهتری از رویدادها به افکار عمومی ارائه شود.