قزوین - ایرنا - امروزه هنر ترجمه نیازمند توان واژه‌یابی و مهارت‌های زبانی مترجم است تا واژه‌ها طوری ساخته شوند که همه خوانندگان معنی جمله را بفهمند و درک کنند.

به گزارش ایرنا، فهم معنای درست واژه‌ها در برگردان آن به زبانی دیگر نیازمند اندیشه‌ورزی و توان ادبی بالایی است تا متن ترجمه شده برای خواننده غریب، بی‌معنی و ناآشنا نباشد اما گاهی اوقات برخی کتاب‌ها با ترجمه‌های بسیار بی‌کفیتی برگردان می‌شوند که اصل موضوع درست فهم نمی‌شود.

اگر قرار است که یک مترجم فکر، نظر یا گفته‌ای را ترجمه کند باید در ابتدا استعداد، تسلط و فهم بالایی از آن متن داشته باشد تا افق‌های تازه‌ای را برای مخاطبان خود بگشاید و از دل کتاب‌های ترجمه شده نگرش جدیدی در بستر فکری و فرهنگی شکل گیرد.

متاسفانه چند سالی است که ترجمه با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند از جمله اینکه کتاب‌های مهم فلسفه و علوم انسانی به دست کسانی ترجمه می‌شود که فهم درستی از حرفه ترجمه ندارند چرا که متون ترجمه شده نیازمند توضیحات بیشتری در فهم معانی آن است یا قراردادهای ترجمه بین مترجمان و ناشران بیشتر به سود ناشران است و کمترین بهره مالی شامل حال مترجم می‌شود.

کاوه حسین‌زاده راد، نویسنده و مترجم نام آشنا در حوزه علوم انسانی در این رابطه معتقد است: مشکل اینجاست که برخی از ناشران می‌خواهند بدون پرداخت هیچ وجهی به مترجم، کتاب را به چاپ برسانند و بیشترین مساله در این است که هیچ زمانی رقم واقعی تیراژ کتاب برای مترجم آشکار نمی‌شود و مترجم نمی‌داند که کتاب با چه تیراژی چاپ شده و به فروش رفته است، در حالی که این موضوع بسیار مهم است زیرا پولی که به مترجم تعلق می‌گیرد براساس تیراژ کتاب محاسبه می‌شود.

خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز قزوین با این نویسنده قزوینی که با انتشار بیش از هشت عنوان کتاب و مقاله‌های متعدد علمی در حوزه علوم انسانی، جایگاه ویژه‌ای بین اهل قلم و اندیشه دارد و به بهانه انتشار کتاب "کمرهای خم شده" که به موضوع پروپاگاندای آلمان نازی و جمهوری دموکراتیک آلمان می‌پردازد، به گفت‌ و گو پرداخته‌ که در ادامه آن را می‌خوانیم.


ایرنا. به عنوان شروع گفت‌ و گو، کتابی با عنوان کمرهای خم شده (پروپاگاندای آلمان نازی و جمهوری دموکراتیک آلمان) را به چاپ رسانده اید، از ویژگی‌های این کتاب برای ما بگویید؟

واژه پروپاگاندا ریشه در اغنای مذهبی دارد و هدف این کتاب آن است که نشان دهد چگونه در قرن بیستم پدیده‌های به ظاهر سکولار از جمله پروپاگاندا و توتالیتاریسم همچنان ریشه‌های دینی داشتند و نویسنده در این کتاب توتالیتاریسم را متوسل شدن به انگیزه‌های مذهبی و برآورده‌ کننده‌های نیاز ذاتی بشر می‌داند و پروپاگاندا و توتالیتر پدیده شبه مذهبی در نظر گرفته می‌شود؛ یعنی هیچ کدام از این دو نظام‌ها دین نبودند اما هر دو از پروپاگاندا استفاده می‌کردند تا خودشان را به شیوه‌های مشابهی در قالب یک دین جا بزنند.

همچنین این کتاب می‌گوید که وحدت کلمه در حکومت‌های توتالیتر بسیار مهم است، اینکه نشان دهند هیچ مخالفی وجود ندارد حتی برای این امر با ابزارهایی سعی دارند که کمر شهروندان خود را میلی‌متر به میلی‌متر خم کنند.

ایرنا. خواندن این کتاب از چه جهت اهمیت دارد و بعد از خواندن آن چه تغییری در نگرش خواننده ایجاد می‌شود؟

مقایسه حکومت‌ها می‌تواند برای خواننده مفید و جالب باشد، به نظرم مقایسه حکومت نازی و جمهوری دموکراتیک آلمان ارزشمند است به دلیل اینکه هر دو نظام تاریخ و فرهنگ مشترکی داشتند و ادعا می‌کردند که بهترین آلمان را به نمایش می‌گذاشتند و جالب این است که بدانیم چگونه دو نظام مختلف براساس بنیانی مشترک پروپاگاندا ایجاد می‌کنند و تا چه اندازه این پروپاگاندا انعطاف‌پذیر است، بنابراین خواننده پی می‌برد به اینکه حکومت‌های توتالیتر فارغ از عنوانشان از یک اصول ثابت پیروی می‌کنند و آن دستگاه پروپاگاندا سعی دارد که شر را بزک کند؛ یعنی بدترین اعمال صورت می‌گیرد اما ظاهر موجهی نشان داده شود.

ایرنا. بیشتر آثار شما در خصوص فلسفه سیاسی، نظام اخلاقی و جامعه‌شناسی است، انتخاب این موضوعات علت خاصی دارد؟

انتخاب و ترجمه این موضوعات طبیعی است؛ چون رشته من جامعه‌شناسی بود و باید کارهایی را انتخاب می‌کردم که در آن حوزه اطلاعات کافی داشته باشم، اما به نظر من انتخاب موضوع برای ترجمه یک کتاب یا می‌تواند بنا بر علاقه خود مترجم باشد؛ یعنی زمانی که پروژه‌ای را براساس نگرش سیاسی و اجتماعی خود برای ترجمه انتخاب می‌کند این کتاب را پاسخ به یک نیازی در نظر می‌گیرد یا یک زمانی هم کتابی را ناشر برای ترجمه پیشنهاد می دهد و آن چیزی که در عمل اتفاق می‌افتد، حاصل تعامل دیالکتیک ناشر و مترجم است.

ایرنا. حالا سوال اصلی این است که چرا رفتید سراغ ترجمه؟

درست است که ترجمه در سطحی پایین‌تر از کار مولف قرار دارد اما یک جور آفرینش است و کسانی که در حوزه‌های مختلف اثری را خلق می‌کنند یک لذتی از آن خلق کردن می‌برند چون روحی را به آن دمیده و آفریدند.

معتقدم که بخشی از آن به این دلیل است که بشر همواره سودای جاودانگی داشته و ترجمه پاسخ به همان سودای جاودانگی است به گونه‌ای که بعد از نبودنم در این دنیا، یک اثر از من باقی بماند و کسانی از آن استفاده کنند.

ایرنا. به نظر شما ترجمه کتاب در جامعه امروز چه اهمیتی دارد؟

کار ترجمه گره خورده به مخاطب است و از این نظر شاهد یک سراشیبی در جامعه هستیم که این سیر نزولی در صنعت نشر هم کاملا هویداست، در اوایل انقلاب، کتاب‌ها تیراژ ۱۲ هزار تایی داشتند اما الان کف تیراژ به ۲۰۰ نسخه رسیده است و باید به دنبال این باشیم که چرا تیراژ کتاب‌ها به این وضعیت رسیده؟ چون معیشت کتاب‌ فروشان، نویسندگان یا کسانی که چاپخانه دارند، همگی یک زنجیره هستند و قطعا آسیب می‌بینند.

ایرنا. از رابطه با صنعت نشر گفتید، تجربه ناخوشایندی در همکاری با انتشاراتی ها داشته اید؟

بسیاری از مترجم‌ها در فضای مجازی از تجربه‌های ناخوشایند خود با ناشران گفته اند و این یک جرقه‌ای شد برای بیان برخی از تجربیات مترجمان که فی‌نفسه واکنش‌ها به جایی بود، چون بیان این تجربیات باعث می‌شود تا مشکلات برطرف شود.

اما در خصوص صنعت نشر، ممکن است از بیرون اینگونه به نظر برسد که تمام کسانی که در این حوزه فعالیت دارند عاشقان فرهنگ و انسان‌های فرهیخته‌ای هستند اما به واقع اینگونه نیست و شاید اندکی از آنها که در این حرفه فعالیت دارند، الویت و دغدغه فرهنگ برایشان مهم باشد در حالی که اکثریت کسب سود در این راه برایشان مهم تر است.

مشکل اینجاست که برخی از ناشران می‌خواهند بدون پرداخت هیچ وجهی به مترجم کتاب را به چاپ برسانند و بیشترین مساله در این است که هیچ زمانی رقم واقعی تیراژ کتاب برای مترجم آشکار نمی‌شود و مترجم نمی‌داند که کتاب با چه تیراژی چاپ شده و به فروش رفته است، در حالی که این موضوع بسیار مهم است، زیرا پولی که به مترجم تعلق می‌گیرد براساس تیراژ کتاب محاسبه می‌شود.

این مساله حل نخواهد شد مگر اینکه مشخص شود هر کتابی، چه تعداد چاپ شده و چه تعداد به فروش رفته است و این موضوع فقط برای این دوره نیست بلکه از ۵۰ سال پیش هم مترجمان و مولفان این مشکل را با ناشران داشتند و شاید مشکل اساسی این است که صنعت چاپ و نشر، صنعت فقیری است و کسانی که از راه ترجمه، ارتزاق می‌کنند شاید به اندازه انگشتان یک دست باشند.

ایرنا. اگر بخواهید به کسی که وارد حرفه ترجمه می‌شود نصیحتی کنید چه می‌گویید؟

می گویم اگر دغدغه اصلی شما بحث اقتصادی است به طور قطع وارد این میدان نشوید، شرط اول این است که بایستی در ابتدا عشق و علاقه به این حرفه داشته باشید اما اگر در ابتدای راه، اقتصادی فکر می‌کنید بهتر است که در این راه قدم نگذارید.