به گزارش خبرنگار حوزه احزاب ایرنا، دوازدهمین دوره انتخابات مجلس روز یازدهم اسفند ماه سال جاری برگزار خواهد شد و ایران بار دیگر شاهد مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود خواهد بود. برگزاری شکوهمند این انتخابات و مشارکت بالای مردم در آن از مهمترین دغدغههای مسئولان و دلسوزان کشور از جریانها و گروههای مختلف سیاسی است. در همین راستا خبرگزاری ایرنا میزگرد انتخاباتی با حضور «محمود صادقی» نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب و «سید نظام الدین موسوی» نماینده مردم تهران در مجلس و فعال سیاسی اصولگرا برگزار کرده است تا به بررسی مهمترین دغدغههای آنان درباره انتخابات بپردازد.
متن کامل این مناظره بدین شرح است:
مجری: آقای صادقی! در ابتدا تحلیلی از شرایط انتخاباتی کشور داشته باشید و از راهبرد جبهه اصلاحات که به تازگی منتشر شده است توضیح بیشتری ارائه دهید.
صادقی: ما در شرایطی در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرار گرفتهایم که شرایط داخلی و بینالمللی ایران غیرعادی است و تقریبا حالت بحرانی دارد. آنطور که من برآورد میکنم مردم بعد از دو انتخابات اخیر که کمترین سطح مشارکت را در آن داشتند چندان امیدی به تاثیرگذاریِ نهاد انتخابات در سرنوشت کشور ندارند.
مجری: آیا این ناامیدی را با عملکرد ادوار گذشته مرتبط میدانید؟
صادقی: در دوره گذشته ۴۲.۵ درصد مشارکت را در انتخابات مجلس شاهد بودیم، یعنی ۵۷.۵ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند. به عنوان مثال در تهران نمایندگانی را مانند آقایان «سید رضا تقوی» با ۷ درصد، «اسماعیل کوثری» با ۸ درصدی، «سید نظام الدین موسوی» با ۱۲ درصد از آرای مردم در مجلس داریم.
بیشترین نسبت آرای نمایندگان در شهر تهران بین ۷ تا ۱۹ درصد است و آنطور که من دیدم غیر از یک نماینده در مجموع نمایندگان فعلی همه زیر ۴۰ درصد از حوزههای انتخابیهشان رأی کسب کردهاند. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز به همین ترتیب کمترین نصاب مشارکت را شاهد بودیم، به گونهای که حتی ۱۴ درصد آرا باطله بود.
مجری: این میزان مشارکتِ مردم را ناشی از چه میدانید؟ شما به یاس و ناامیدی اشاره میکنید، چقدر عملکرد دولت سابق یا مجلس قبل را در این ناامیدی دخیل میدانید؟
صادقی: مساله شما این است که چه کنیم مردم در انتخابات نقش موثر و مشارکت بالاتری داشته باشند. اولا ما یکسری بحثهای مبنایی داریم، یکسری بحثهای مربوط به عملکرد یا نظری هم داریم. ما نخست باید درک کنیم که انتخابات برای چیست و چرا ما انتظار داریم مردم در انتخابات مشارکت فعال داشته باشند. آیا میخواهیم پُز انتخابات بدهیم؟ یا میخواهیم بگوییم نظام قوی است، مردم مشارکت دارند، نصاب بالا است و بعد به رخ ترکیه که اخیرا انتخاباتِ با نصاب بالایی برگزار کرد و یا به رقبای منطقهای بکشیم یا اینکه مساله، بنیادیتر از این است.
صادقی: باید انتخابات را یک حق بدانیم، بیش و پیش از آنکه آن را یک تکلیف بدانیم.
ما برای مردم حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت ملی قائل هستیم. براساس آنچه که قانون اساسی جمهوری اسلامی حق حاکمیت ملی را به رسمیت شناخته و ذیل آن مجلس و سایر قوا را تعریف کرده و قوای سهگانه را ناشی از حق حاکمیت ملی دانسته است، باید انتخابات را یک حق بدانیم، بیش و پیش از آنکه آن را یک تکلیف بدانیم.
اکنون سویهای تکلیف انتخابات برای ما مهم است و میگوییم مردم مکلفند در انتخابات شرکت کنند و حتی اخیرا رهبری با اینکه خودشان تاکید زیادی بر روی حق و حقوق مردم داشتند، اما در تعبیری که بد هم تفسیر شد فرمودند مخالفت با انتخابات، مخالفت با جمهوری اسلامی و مخالفت با اسلام است. البته این مخالفت در تفسیرهایی که انجام شد، نه به معنای مخالفت با اصل نهاد انتخابات، بلکه به معنای عدم مشارکت است. یک نگاه این است که تعبیر کنیم، انتخابات یک تکلیف شرعی است و اگر کسی شرکت نکند خلاف شرع عمل کرده و نگاه دیگر هم این است که بگوییم انتخابات حق شما است. حق، دو لنگه دارد. من میتوانم حق خودم را اعمال کنم و میتوانم اعمال نکنم به این معنا که اگر شرایط اعمال حق برای من فراهم نشود، میتوانم شرکت نکنم و این حق باید محترم شمرده شود نه آنکه اگر کسی شرکت نکرد بگوییم گناه کبیره مرتکب شده است.
ثانیا: در انتخابات باید عرصه برای رقابت آزاد، عادلانه و منصفانه و بدون تبعیض همه مردم فراهم و برابر باشد تا همه بتوانند شرکت کنند، یعنی ما به لحاظ جناحهای سیاسی، نگرشهای سیاسی و فرهنگی نباید بحثهای مربوط به اقوام، مذاهب و تبعیض بر مبنای جنسیت را داشته باشیم. محدودیتهای کاندیداتوری و داوطلبی باید به حداقل خود برسد، اولا قانونی و شفاف باشد و ملاکهای عینی و غیرتفسیری برای آنکه بخواهیم محدودیت ایجاد کنیم وجود نداشته باشد. نهاد ناظر و نهاد مجری هم باید بیطرفی کاملشان تضمین شود و هیچکدام مداخله جانبدارانهای از ابتدا تا انتها نداشته باشند.
منتخبان ملت هم در فرآیند وظیفهای، تصمیمسازی و تصمیمگیری که بر عهده دارند از اختیارات کامل برخوردار باشند و بتوانند وعدههای انتخاباتی، مطالبات و انتظارات رأیدهندگان را پیگیری کنند و در قبال اعمال خود پاسخگو باشند. رعایت این ۵ اصل از الزامات یک انتخابات پرشور و مشارکتی است، اما اگر در هر کدام از این ۵ اصل خلل ایجاد شود که من ادعا دارم که عملا در همه قسمتها خلل داریم، باعث افت مشارکت مردم میشود.
مجری: آقای موسوی! راهبرد جریان اصولگرا در انتخابات پیش رو چیست؟
موسوی: من هم مانند آقای صادقی معتقدم که انتخابات یک حق برای مردم است. هم انتخاب شدن و هم انتخاب کردن یک حق است و اگر ما اسم جمهوریت و قالب جمهوریت را برای نظاممان برگزیدهایم طبق قاعده جمهوریت و براساس آنچه در قانون اساسی آمده همه نهادها، دستگاهها و جایگاههای کشور باید برخواسته از آرای مردم باشد. آنچه به ذهن من میرسد این است که باید به مساله رای مردم و انتخابات در یک فرایند کلان نگاه کنیم. گاهی اوقات برخی دوستان با نگاه سیاسی یا جناحی در تحلیل انتخابات پرشهایی دارند، یعنی مقاطعی را میبینند و مقاطعی را نمیبینند. در جایی معتقدند مشارکت خوب است و جای دیگر مشارکت را زیرسوال میبرند!
ما باید انتخابات را به عنوان فرآیند دموکراسی و مردمسالاری در نظر بگیریم و درباره آن صحبت کنیم. از جمله اینکه باید برای موضوع مشارکت و نحوه مشارکت مردم در انتخابات و مولفههای موثر بر آن، ابعاد مختلف را در نظر بگیریم. گاهی مشاهده میشود که ما یک بعدی به مساله نگاه میکنیم. لذا فضا به سمتی میرود که استنتاج و جمعبندی که میخواهیم انجام دهیم هم دچار اعوجاج و هم ناقص است. به این دلیل که ما فقط یک بعد را میبینیم و آن را برجسته میکنیم. گاهی هم نگاه کاریکاتوری به مساله داریم که موجب میشود در تحلیل یک پدیده کاملا مشابه، دچار ایراد شویم.
موسوی: گاهی اوقات برخی دوستان با نگاه سیاسی یا جناحی در تحلیل انتخابات پرشهایی دارند، یعنی مقاطعی را میبینند و مقاطعی را نمیبینند. در جایی معتقدند مشارکت خوب است و جای دیگر مشارکت را زیرسوال میبرند!
من معتقدم مردم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تجربه جدیدی از جمهوریت را پیش میبرند که این جمهوریت، اسلامی نیز است و قرار است محتوای آن اسلامی باشد. مردم در مقاطع مختلف حضور پیدا کردهاند، هم براساس حقشان و هم به واسطه اسلامیت. براساس تکلیفشان، یعنی معتقدند که انتخابات هم حق است و هم تکلیف. اگر ما نظام و جمهوری اسلامی را با همان نگاه و چارچوبی که امام(ره) داشتند و میفرمودند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است» بنگریم و شرکت در انتخابات مقدمه واجب و یک واجب باشد، شرکت در انتخابات واجب میشود. کسی که از منظر دینی و شرعی به مسأله نگاه میکند میبیند، در واقع یک تکلیف است و ما نمیتوانیم به آن ایراد بگیریم.
برخی میگویند انتخابات یک حق است و تکلیف نیست من معتقدم انتخابات حق است. کسی که از منظر حق به انتخابات نگاه میکند، درست میگوید همه حقی دارند و باید در انتخابات شرکت کنند. ممکن است یک عده ضمن آنکه انتخابات را حقی برای خودشان تلقی میکنند، به عنوان یک تکلیف و مقدمه واجبی که همان حفظ نظام است ورود پیدا کنند که به نظر بنده، بر این هم هیچ ایرادی نیست چراکه از منظر اسلامیت و حفظ نظام است.
مجری: لطفا درباره راهبرد جریان اصولگرا در انتخابات مجلس بگویید. آیا احزاب اصولگرا به لیست واحد میرسند و ائتلاف میکنند؟
موسوی: من فکر میکنم برای همه ما در درجه اول به عنوان باورمندان به نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، حضور مردم و دعوت مردم به مشارکت در انتخابات یک اصل است. همه باید تلاش کنیم که فرآیند مردمسالاری و انتخابات ساری و جاری شود. به اعتقاد من کسانی که به مسیر دموکراسی معتقدند و اعتقاد دارند، دموکراسی و مردمسالاری تنها مسیر امر سیاسی است باید از ابزار دموکراسی ـ همان انتخابات ـ استقبال کنند و اگر اصرار یا انتقادی هم دارند در طی روند ورود پیدا کنند. اما امر دموکراسی از انتخابات میگذرد و ما در وهله اول باید به این موضوع فکر کنیم.
احزاب و گروهها و جریانات چرخدهنده دموکراسی و چرخدهنده انتخابات هستند. طبیعتا من و آقای صادقی به عنوان بخشی از یک جریان اگر معتقدیم که باید تحولی ایجاد کنیم یا اصلاحی صورت بگیرد باید وارد صحنه انتخابات شویم. جریان اصولگرا یا جبهه نیروهای انقلاب هم در کش و قوس انتخابات هستند. در آستانه انتخابات ائتلافهایی صورت میگیرد، اعضا فعال میشوند. طیفهای مختلفی هم در تهران و شهرستان در حال فعالیت هستند، اما فعلا به لیست واحدی نرسیدهایم. البته معمولا همیشه اینگونه بوده که آنچه فهرست انتخاباتی نامیده میشود در آخرین روزهای منتهی به شروع تبلیغات انتخاباتی بسته میشود.
مجری: آقای صادقی! شما در ابتدای صحبتهایتان مسائلی را مطرح کردید اما نگفتید راهبرد جریان اصلاحات در ارتباط با انتخابات پیشرو چیست! در راهبرد انتخاباتی اصلاح طلبان مطرح شد که از منظر اصلاحطلبان انتخاباتی مدنظر است که حاشیهای و نمایشی نباشد. سوالی که افکار عمومی دارد این است: چرا جریان اصلاحات میگوید انتخابات را تحریم نمیکند اما لیستی هم نمیدهد؟ چرا مانند سال ۹۴ که لیست امید با حضور نیروهای کمتر شناخته شده بسته و منتشر شد، در انتخابات پیشرو که رهبر انقلاب نیز بر افزایش مشارکت تاکید دارند از این راهبرد استفاده نمیکنید؟!
صادقی: من اشارهای به فرمایش آقای موسوی میکنم. به فرمایش امام که فرموده بودند: «حفظ امام از اوجب واجبات است»، اشاره کردند. همین امام فرمودند که «مجلس در راس امور است» یعنی اگر مردم ببینند که مجلس نه تنها در راس امور نیست، بلکه به قول برخی نمایندگان که تعبیر نامناسبی هم بهکار میبرند که مجلس در انتهای امور است، طبیعی است که به چنین مجلسی دلخوش نمیشوند و انگیزه آنها برای شرکت در انتخاباتِ چنین مجلسی بهشدت کاهش پیدا میکند.
به تعبیر دیگر اثرگذاری نهادهای انتخابی که بنا است مردم در انتخابات آنها را انتخاب کنند در نظرسنجیهای مختلف از جمله در مقالهای که جلوی من و حاصل یک پایاننامه است و در دانشگاه علامه تحت عنوان «بررسی علل و کاهش مشارکت سیاسی» در تابستان ۱۴۰۱ انجام شد و به چاپ هم رسیده است، حدود ۳۰، ۴۰ عامل را بررسی و با ۳۰ نفر از نخبگان هم مصاحبه کردهاند. عواملی که رتبه تاثیر آنها از همه بالاتر است، عمدتا به کارآمدی مجلس برمیگردد و اینکه از نگاه منتخبین نمایندگان مجلس نتوانستند در قبال شعارهایشان در دو حیطه قانونگذاری و نظارت موثر باشند و به نوعی کوتاهی داشتند و انتظارات مردم را برآورده نکردند.
عوامل دیگر مانند خودتحریمی ناشی از بلاتکلیفی در لایحه CFT، پالرمو و لوایح چهارگانه مبارزه با پولشویی و ایده تشریفاتی خواندن انتخابات و غیرموثر بودن رأی آنها و حضور در انتخابات، کمتحرکی جریانهای سیاسی، احزاب و دیگر اعضای جامعه، تحریمهای ظالمانه و تبعات آن، حزبی نبودن انتخابات، جزو ۸ عامل بالا هستند که بیشترین تاثیر را در کاهش مشارکت مردم داشتهاند و ۳۵ عامل وزندهی شده است. به نظر من اگر نظام، اراده جدی دارد که مشارکت مردم در انتخابات افزایش پیدا کند و موثر باشد باید این عوامل را بررسی کند. اولا در نظام انتخاباتی باید اصلاحات بنیادین صورت بگیرد زیرا نظام انتخاباتی ما نظامی نیست که برای مشارکت آحاد مردم زمینهسازی کرده باشد.
صادقی: در نظام انتخاباتی باید اصلاحات بنیادین صورت بگیرد زیرا نظام انتخاباتی ما نظامی نیست که برای مشارکت آحاد مردم زمینهسازی کرده باشد.
دوم اینکه این انتخابات دودرجهای است. ابتدا شورای نگهبان میآید و یک عده را پالایش میکند. اکنون حدود ۲۵ هزار نفر ثبتنام کردهاند که پس از پالایش این عدد به ۱۰، ۱۱ هزار نفر میرسد و شورای نگهبان بیش از نیمی را کنار میگذارد و از گردونه انتخابات حذف میکند و به مردم میگوید از میان کسانی که ما انتخاب کردهایم، انتخاب کنید. این روش، حق انتخاب مردم را به شدت تضییع میکند.
ثانیا در مرحلهای که گزینش نامزد و اعمال نظر صورت میگیرد، به شدت باعث کاهش رقابت میشود. شما میگویید چرا اصلاحطلبان در انتخابات ۹۴ در مجلس دهم شرکت کردند، اما اکنون اینگونه میگویند! اتفاقا در انتخابات ۹۴ همه نامزدهای اصلی اصلاحطلبان حذف شدند چون من در جریان بودم و در همان مرحله نیز تعبیرهای فراوانی برای مشارکت فعال به عنوان لیست دادن وجود داشت. اما با توجه به شرایطی که بود و دولتی که نسبتا همسو بود و شرایط بانشاط اجتماعی وجود داشت، فراخوانی صورت گرفت و اعلام شد هر کسی که فکر میکند اصلاحطلب است در آن فراخوان شرکت کند و اسم بنویسد و تعداد ۲۰۰ نفر هم اسم نوشتند که البته از این تعداد حدود ۴-۵ نفر اصلاحطلب شاخص تایید شده بودند.
خود من که دبیرکل انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه هستم حذف شده بودم. آقای دکتر نجفقلی حبیبی و آقای رهامی که از چهرههای شاخص و باتجربه بودند هم حذف شده بودند. اما فرصتی به ما داده شد و وقتی نزد حقوقدان شورای نگهبان رفتم و اسامی بزرگانی که حذف شده بودند در یک «زونکن» قرار داشت و آن را دیدم. من در آنجا این شانس را پیدا کرده بودم که در مصاحبهای شرکت کنم و در وقت اضافه تایید شدم. افرادی که در آن فرآیند به عنوان نامزد تایید شدند افراد اصلی اصلاحطلبان نبودند، اما راهبردی که اصلاحطلبان در آن زمان با توجه به شرایط جامعه داشتند انتظارات حداقلی و مشارکت حداکثری بود. اصلاحطلبان بخشی از جامعه و همسو و در کنار مردم هستند. در شرایطی که میل به مشارکت بالا است طبیعی است که اصلاحطلبان هم فعالتر می شوند و تمایل بیشتری پیدا میکنند، اما در شرایط فعلی اصلاحطلبان نمیتوانند به خواستهها و انتظارات و گرایش مردم بیتوجه باشند.
اینکه چرا ایرنا و سایر دستگاههای دولتی تکاپو دارند که برای مشارکت تبلیغ کنند به این دلیل است که براساس نظرسنجیها، مشارکت حتی نسبت به مجلس یازدهم بهشدت افت کرده است. با وجود اینکه حاکمیت یکدست ایجاد شده و سه قوه با هم یکدست هستند اما در عین حال نتوانستند به وعدههایی که دادند عمل کنند. همین مجلس یازدهم دو وعده اصلی داشت که آنهم در تقابل با مجلس دهم بود. نخست، بحث شفافیت آرا را مطرح میکرد اما نتوانست آن را انجام دهد و به نتیجه برساند و دیگری هم بحث معیشت بود که در هر دو بهشدت شکست خورد و علیرغم اینکه دو سال و نیم از روی کار آمدن دولتِ آیتالله رئیسی میگذرد علایمی نیز از موفقیت دولت دیده نمیشود.
مجری: آقای صادقی! شما بحث ردصلاحیتها را مطرح میکنید، اما در سال ۹۴ شما با همین رویکرد وارد انتخابات شدید و لیستِ «امید» را ارائه دادید...
صادقی: یکی از اصولی که اصلاحطلبان در راهبردشان به آن توجه دارند [با توجه به شرایط موجود] همراهی با مردم است. البته نیروهای سیاسی وظیفه دارند که مردم را به مشارکت سیاسی ترغیب کنندT اما قبل از آن وظیفه آنها همراهی با خواستهها و مطالبات مردم است. در شرایط فعلی مردم از اینکه با انتخابات بتوانند تغییری در وضعیت ایجاد کنند، عبور کردهاند و براساس تجربیات زیستیشان دیدهاند که انتخاباتشان باعث تغییر نمیشود از این رو ناامید شدند. اگر نظام میخواهد مردم به مشارکت ترغیب شوند باید نهادهای منتخب مردم را اثرگذار کند.
به عنوان نمایندهای که در دوره دهم مجلس حضور داشتم، حدود ۸، ۹ تجربه خود را نوشتهام (تجاربی مبنی بر اینکه من و عدهای از دوستان چه اقداماتی میخواستم در مجلس انجام دهیم و عملا نتوانستیم و با مانع برخورد کردیم) یکی از آن اقدامات همان لوایح FATF است. به عنوان مثال دولتِ آقای روحانی ۴ لایحه را تهیه کرد و به مجلس ارسال کرد. ما با وجود تهدیدهای فراوان و پیامکهای تهدیدآمیز، آن لوایح را تصویب کردیم، اما به درِ بسته شورای نگهبان و مجمع تشخیص خورد. الان حدود ۸ سال است لوایح دولت که به تصویب مجلس رسیده در آنجا خاک میخورد و با مشکل و تنگناهای مبادلات پولی در سطح بینالمللی روبرو هستیم و مردم اینها را میبینند.
مجری: آقای صادقی! در بخشی از مناظره خوردهای وارد کردید و گفتید که فعالیتهای ما تبلیغ و تکاپو برای انتخابات است. شما باید در جریان رسالت رسانهها باشید. رسالت رسانه این است که فضا را برای مشارکت و انتخاب رقابتی فراهم کند و این میزگرد هم پیرو همین موضوع برگزار شده است. این توضیح باید داده میشد. آقای موسوی نظر شما درباره مطالب مطرح شده چیست؟
موسوی: شاید انتقادی که من به جریان اصلاحطلب دارم و بخشی از آن انتقاد هم در اظهارات آقای صادقی روشن بود، این است که ما بگوییم به مردم نگاه میکنیم و میببینیم که میزان مشارکت مردم به چه اندازه است و بعد براساس آن تصمیم میگیریم که آیا در انتخابات شرکت کنیم یا نکنیم! به اعتقاد من این تفکر با رسالت یک جریان سیاسی متعهد و مسئول مغایرت دارد. شاید یک تعبیر این باشد که من هر وقت ببینم امکان رایآوردن دارم در انتخابات شرکت میکنم و هر موقع امکان رای آوردن ندارم قهر میکنم و میگویم من نیستم، فعالیت سیاسی صادقانهای نیست. اولا میزان مشارکت همانطور که آقای صادقی اشاره کرد تابع عوامل مختلفی است. بخش عمدهای از عواملی که با میزان مشارکت در ارتباط است و شما آن را بیان کردید، غیر از عوامل سیاسی است. شما همان نظرسنجی را در دست دارید بخوانید.
موسوی: این نگاه از سوی یک جریان سیاسی که هر گاه امکان رایآوردن دارم در انتخابات شرکت میکنم و هر موقع امکان رای آوردن ندارم قهر میکنم و میگویم من نیستم، فعالیت سیاسی صادقانهای نیست
صادقی: نخست آنکه به دو وظیفه اصلی نمایندگان که قانونگذاری و نظارت است درست ایفا نشد و دوم آنکه رقابتهای سیاسی انتخاباتی، غیرنهادمند و غیرمسالمتآمیز مبتنی بر حذف رقیب و ستیز میان جناحهای سیاسی کشور است.
موسوی: براساس نظرسنجیهایی که اخیرا در خبرگزاری ایسنا مشاهده کردم، بخش عمدهای از دلایلی که مردم مبنی بر عدم حضور و مشارکت در انتخابات مطرح میکنند، به مساله کارآمدی، نگرانی اقتصادی و مفاسد اقتصادی برمیگردد و این مسائل جزو اولویتهای مردم قرار دارد.کارآمدی چیزی نیست که مربوط به یک جریان باشد. البته شما اشاره کردید و گفتید که اکنون حاکمیت یکدست است. خُب در دوره مجلس قبل، حاکمیت هم یکدست بود؛ هم مجلس و هم دولت تقریبا همسو بودند و یک جریان سیاسی را نمایندگی میکردند.
عرض من این است که اولا جریان سیاسی واقعی و کسی که میخواهد فعالیت سیاسی انجام دهد، از امر سیاسی استقبال میکند. انتخابات یک امر سیاسی است. اگر ما خودمان را مردمسالار و دموکرات میدانیم باید بپذیریم، تنها راه دموکراسی صندوق رای و انتخابات است.
آقای صادقی میگوید که اکنون بسیاری از مردم از صندوق رای گذشتهاند. برداشت من هم این است که ما از انتخابات گذشتهایم و شما اشاره کردید که اصلاحطلبان اعلام کردهاند در انتخابات شرکت نمیکنند، خُب بعد از آنکه شرکت نکردید، چه کار میکنید؟ راهکار و راهحل شما چیست؟
آقای X یا Y توسط نهاد ناظر رد شدهاند، اما شما آمدهاید [چون گفتمان مهم بود و مردم آمدند و رای دادهاند]. اگر مردم ببینند یک جریان فعال سیاسی وجود دارد به آن اقبال میکنند و رای میدهند. این تعبیر را از یک تئوریسین قبلی جریان اصلاحات که الان کمتر فعال است شنیده بودم. در جزوهای در سال ۸۸ نوشته بود: ما باید «کت پوزیسیونی و شلوار اپوزیسیونی تن کنیم!» بالاخره شما یک جریان سیاسی در درون ساختار و یا بیرون ساختار هستید. نمیشود که همزمان هم در داخل سیستم یا جریان باشید و التزام عملی به یک نظام داشته باشید و از طرف دیگر هم خارج از سیستم باشید!
تفکیک بین اصلاحات و اپوزیسیون به معنای اپوزیسیون نظام باید روشن شود؛ در جاهایی روشن نیست. بالاخره بین نظام، حاکمیت و جریانهای سیاسی مسئولیت دوجانبهای برقرار است. یک جریان سیاسی که در چارچوب یک نظام فعالیت میکند میتواند در انتخابات ورود پیدا کند و درون چارچوبهای آن نظام قرار بگیرد و نماینده مجلس و یا رئیس جمهور یا عضو دولت شود، اما باید پایبندی نیز داشته باشند و یکدیگر را تقویت کنند. اگر یک جریان واقعی سیاسی که خود را دموکرات و مردمسالار میداند به هر دلیل احساس کند که میزان مشارکت مردم پایین آمده، باید ورود پیدا کرده و مردم را قانع کند که میتوانند تحول و اصلاح ایجاد کنند، در غیر اینصورت اینکه شما عقبنشینی کنید و بگویید من راهی ندارم زیرا مردم شرکت نمیکنند که فعالیت سیاسی نمیشود.
آقای صادقی! معتقدم در جمهوری اسلامی میزان تحول و تحرک اجتماعی و سیاسی نسبت به گذشته بسیار رشد و پیشرفت کرده است اما بالاخره گاهی در مجالسی ۵ نفر از افراد توانستهاند اتفاق مهمی را رقم بزنند.
یکی از کارویژههای احزاب و جریانهای سیاسی نیز آموزش سیاسی به مردم است. شما باید به مردم آموزش و امید بدهید، درغیر اینصورت گاهی یک کشور یا یک نظام در بدترین شرایط قرار میگیرد و اگر آن حزب یا جریان نتواند به مردم امید بدهد، بودن آن چه فایدهای دارد. اسم آن دیگر حزب نیست بلکه فرصتطلبی است. شما هر وقت ببینید که میتوانید وارد مجلس شوید و قدرت را در دست بگیرید، ورود میکنید و چهار شعار هم میدهید وی میروید و هر وقت دیدید که مردم کمی سرخورده شدهاند و نظام به لحاظ بینالمللی در شرایط تحریمی قرار دارد بگویید شرکت نمیکنید! این که نمیشود. شما گفتید یکی از بحثها، تحریم ظالمانه است. یک حزب سیاسی دارای مسئولیت و مسئولیتپذیر در شرایط تحریم ظالمانه برای دفاع از منافع ملی باید مردم را امیدوار کند ولو اینکه انتقاد هم داشته باشد. شما اسم خود را اصلاحطلب گذاشتهاید. در همه دنیا یک حزب اصلاحطلب یا «رفورمیسم» معتقد به اصلاح است و میگوید من آمدهام که تحول ایجاد کنم. مسیر این تحول پارلمان و انتخابات است ولو اینکه مشکل هم وجود داشته باشد. اگر شما از صندوق رأی دست کشیدید و با صندوق قهر کردید و گفتید نمایشی است، دیگر اصلاحطلب نیستید. اسم دیگری دارید و باید اسم دیگری برای خودتان انتخاب کنید.
مجری: آقای صادقی گفتند ما از صندوق رأی و انتخابات عبور کردیم. نظر شما درباره موضع گیری او چیست؟
موسوی: کسی که خود را اصلاحطلب و «رفورمیسم» میداند و امر سیاسی را پذیرفته و خود را در قالب مردمسالاری تعریف میکند، باید بپذیرد مسیر آن مردمسالاری و صندوق رأی است. من غیر از این در تجربه دنیا، مدل دیگری را نمیشناسم، مگر آنکه اسم دیگری روی آن بگذاریم.
مجری: آقای صادقی! شما گفتید از صندوق رأی و انتخابات عبور کردیم. این جمله فضای انتخابات را سرد میکند و مردم را دعوت میکند که به راههای غیردموکراتیک روی بیاورند. مشخصا بگویید منظورتان از این موضوع چیست؟ اگر بخواهید راهحلی در این زمینه پیشروی ما بگذارید آن راه حل چیست؟
صادقی: اگر شما این نوار را به عقب برگردانید، میبینید که من چنین جملهای نگفتهام که ما از صندوق رای عبور کردهایم بلکه گفتم مردم از صندوق رأی و انتخابات عبور کردهاند.
ما نباید نسبت به خواست مردم و نسبت مردم با انتخابات بیتوجه باشیم. البته باید به عنوان یک جریان سیاسی مردم را به مشارکت سیاسی و حضور در انتخابات ترغیب کنیم. اما مردم که تصنعی ترغیب نمیشود. نمیتوانیم مردم را هول بدهیم یا با زور، اجبار، تکلیف شرعی و روشهای دیگر آنها را ملزم به مشارکت کنیم باید دید چرا مردم به چنین وضعی رسیدهاند. به تعبیری، در پژوهش دیگری که در زمینه کاهش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ انجام شده است، در واقع عدم مشارکت در انتخابات رفته رفته تبدیل به عادتبرای مردم میشود تا در همه دورهها تکرار شود. من گفتم علت اصلی چنین وضعیتی این است که مردم انتخابات را اثربخش نمیدانند و آن را بیهوده تلقی میکنند، یکسال است که کل کشور درگیر مساله انتخابات است و این مقدار هزینه میشود، برای آنکه ۲۹۰ نماینده به مجلس بروند که چه کنند؟! بعد از آنکه به مجلس میروند در الفبای آنچه که وعده دادهاند و مورد انتظار و مشکل اساسی مردم است میمانند. از یک طرف بحث تحریمهای ظالمانه مطرح است و از طرف دیگر مردم میبینند که دچار خودتحریمی هستند. اکنون ۷ لایحه از لوایح چهارگانه در مجمع تشخیص مصلحت خاک میخورد. دولت منتخب لایحه تنظیم کرد در مجلس منتخب تصویب شد اما نهادهای غیرانتخابی در بالا، جلوی آن را قفل کردهاند. مردم این قفلشدگی را در سیستم میبینید ،در نتیجه خودشان را موثر نمیبینند. ما چه کاری باید انجام دهیم؟
صادقی: صندوق رأی راهحل مشکلات است، اما صندوق رأیی که صندوق رأی مردم باشد و آن هم پیششرط و الزاماتی دارد.
همانطور که آقای دکتر موسوی گفتند و اصلاحطلبان هم معتقدند، صندوق رأی راهحل مشکلات است، اما صندوق رأیی که صندوق رأی مردم باشد و آن هم پیششرط و الزاماتی دارد. وقتی این پیششرطها و الزامات وجود نداشته نباشد صندوق رأی استهاله میشود و عملا چیزی دیگری است. تلاش ما این بود که صندوق رأی را صندوق رأی کنیم. ما نمیگوییم با صندوق رای قهر کنیم، بلکه میگوییم صندوق رأی را با طرح مطالبات و کنشهایمان به وضع خودش برگردانیم. ممکن است مردم فکر کنند، اگر یک یا دو دوره شرکت نکنند در عملکرد حاکمیت تاثیر میگذارد کما اینکه اکنون میبینیم هر روز سخنگوی شورای نگهبان اعلام میکند که هزار نفر دیگر را تایید کرده است. انگار که هول شدهاند تا مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کنند.
موسوی: در گذشته هم اینگونه بوده است.
صادقی: خیر ـ در گذشته هرگز اینگونه نبوده است. اصلاحطلبان همواره مانند بازیکنی بودهاند که میخواهند خود را گرم کنند و وارد زمین فوتبال شوند و قبل از شروع فوتبال داور با کارت قرمز تعداد زیادی را اخراج میکند و مربی میبیند که با بازیکن اصلی نمیتواند بازی کند و مجبور است بازیکنان رده بعدی را وارد کند. اکنون در انتخابات مجلس یازدهم در بیش از ۱۸۰ کرسی، اصلاحطلبان امکان رقابت نداشتند. در همین دوره در جبهه اصلاحات، چند حزب از جمله حزب ندای ایرانیان که اندکی تمایل به مشارکت دارند، وقتی که صحبت شد و از آنها سوال کردیم در سراسر کشور چند نامزد دارند، گفتند: کلا ۳۰ نامزد برای ما باقی مانده است. آیا با این ۳۰ نامزد امکان رقابت فراهم میشود یا نمیشود! تازه این ۳۰ نامزد، افراد شاخصی نیستند. من به عنوان یک حزب چگونه باید عملکرد آنها را در مجلس تضمین کنم.
مجری: چگونه در سال ۹۴ برای تهیه لیست امید این اطمینان را به آنها پیدا کردید و با حضور در فهرست امید و رأی مردم راهی مجلس شدید؟
صادقی: انتخابات به چندعاملی برمیگردد. من نگفتم که چون مردم شرکت نمیکنند، پس ما هم شرکت نکنیم. این یک فاکتور از این چند عامل است. مشارکت، امکان رقابت و معنادار بودن سه اصل مهم است. مشارکت مردم یعنی اینکه مردم راغب به شرکت باشند و زمینه فراهم شود، دوم اینکه امکان رقابت عادلانه وجود داشته باشد و سوم اینکه انتخابات اثربخش باشد. اگر این سه عامل وجود داشته باشد، انتخابات خود به خود شکل میگیرد و نیازی به تبلیغات نیست که شما ناراحت شدید. البته این را شوخی میکنم و این را به عنوان طنز بپذیرید. اگر حق حاکمیت مردم به رسمیت شناخته شود نیازی نیست این همه برای تبلیغات خرج شود.
مجری: آقای صادقی! اگر لیستی برای انتخابات داشتید و مانند سال ۹۴ یا ادوار گذشته فعال بودید قطعا در رسانههای شما هم مشهود بود، اما در صحبتهایتان نکتهای را مکررا تکرار میکنید و آن این است که مردم دلسرد و ناامید شدهاند و تصور میکنند در انتخابات اثربخش نیستند. این دلسردی را ناشی از چه چیزی میدانید؟ حداقل دو عامل مطرح میشود: نخست آنکه صلاحیت عدهای تایید نشده و برخی از همفکران شما همین موضوع را مطرح میکنند و عامل دیگر هم به کارنامه و عملکرد مجلس و دولت سابق برمی گردد. نظر شما در این باره چیست؟
صادقی: من گفتم در این پژوهش ۳۵ عامل در نظر گرفته شده و همه وزندهی شده است و نمایندگان مجلس دهم هم نتوانستند به وضعیت نظارتی و قانونی خود آنطور که مردم انتظار داشتند عمل کنند و نمونههایی را برای شما بیان کردم. نمایندگان مجلس با همه نقایصی که داشتند، لوایح چهارگانه را تصویب کردند اما سیستم جلوی آن را گرفت. به نظر من اگر مردم بهترین نماینده را هم انتخاب کنند نتیجهای ندارد. به عنوان مثال اگر من آقای تاجزاده را که در میان اصلاحطلبان از محبوبیت بالایی برخوردار است را از زندان بیاوریم، کاندیدا کنیم و به مجلس برود نمیتواند با آن مجلس کار کند و اگر همه تلاش خود را هم انجام دهد اما عملا نتیجه نمیگیرد زیرا سیستم قفل است.
من حدود ۹ تجربه خود را دارم. تلاش های فراوانی کردیم و حتی حوزه غیرسیاسی را در نظر گرفتیم. در ارتباط با لایحه حق مولف ۱۰۰ جلسه با متخصصین برگزار کردم و یکباره از طرف آقای رئیسی که آن زمان رئیس قوه قضائیه بودند، به عنوان معاون قوانین آمد و جلوی آن را گرفت.
موسوی: معاونت قوانین کجا؟
صادقی: معاونت قوانین قوه قضائیه در کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس آمد. ما تا ماده ۸۹ رسیده بودیم و یکباره آقای ملکشاهی، رئیس کمیسیون وقت گفت: قوه قضائیه پیام داده که آن را از دستور خارج کنید.
موسوی: مگر قوه قضائیه می تواند دستور این کار را بدهد؟
صادقی: بله، نمیتواند اما عملاً این اتفاق افتاد.
موسوی: این بحث سلیقهای و شخصی کمیسیون بود. مواردی بود که دولت مخالفت میکرد، دولت با قوه قضائیه فرقی ندارد. این بحث شخصی است. ممکن است نماینده دیگری محکم بایستد و بگوید قوه قضائیه حق دخالت ندارد.
صادقی: من نمونه دیگری مثال میزنم. ما طرحی ارائه داده بودیم، من یک فراکسیون شفاف سازی تاسیس کرده بودیم و می گفتیم یکی از عوامل اصلی فساد عدم شفافیت است. یک طرحی را با دیوان محاسبات بررسی کردیم. طرح حذف و نقد احکام و استثنائاتی که دستگاهها را از شمول قوانین و مقررات عمومی استثناء میکند. ۱۲۰ دستگاه را احصاء کردیم که اساسنامه فقط بر آنها حاکم است و اصولاً از قوانین و مقررات عمومی مستثنی هستند، مگر اینکه در قانون گفته شود. ما خواستیم آنها را قانونمند کنیم. ۶۰ نماینده نیز امضا کردند و اعلام وصول شد، برای کمیسیون بودجه رفت و کلیات هم تصویب شد، در کمیسیون قضائی هم تصویب شد و گفتند کارگروه برای آن تشکیل شود. کارگروه درست کردیم و دستگاهها وارد شدند. دستگاههایی که قدرتهای پنهان هستند و از بیرون میآیند و کارگروه دست این دستگاهها و صداوسیما و بعضی از نهادهای نظامی و امنیتی افتاد و آن طرح را کنسل کردند. پیگیر برگزاری جلسات کارگروه بودیم که مجلس تمام شد و این کارگروه تشکیل نشد.
موسوی: مگر دست مجلس نبوده است؟
صادقی: مجلسی که سایههایی آن را اداره میکنند، مجلسی که خودِ مجلس نیست.
موسوی: شما از تجربه خود گفتید. من هم الان داخل مجلس هستم. با توجه به مواردی که شما بیان کردید تصور من این بود که در مجلس مصوبهای داشتید و به نهادهای ذی ربط ارسال و رد شد اما عمده مواردی که بیان می کنید در خود مجلس دچار مشکل میشود. این به مدیریت آن مجلس یا اکثریت مجلس برمی گردد. من مثالی می زنم. در مسئله خودروی دست دوم ما در مجلس اصرار کردیم و حتی به مجمع تشخیص مصلحت و هیأت عالی نظارت رفت که در زمان شما به این اندازه قدرت نداشت و جانیفتاده بود اما پیگیری و اصرار کردیم و نهایتاً هم تصویب شد. من منکر این نیستم، شما در مجلس حضور داشتید و در فراکسیون اکثریت بودید، رئیس مجلس با شما در کلان و در دولت همسو بود، در مجلس فعلی نمیبینم قوه قضائیه جلوی تصویب قانونی را بگیرد. قوه قضائیه و حتی دولت نظر میدهد اما نمیتوانند جلوی تصویب قانونی را بگیرند. در بودجه مواردی را دولت نظر میدهد و نمایندگان نظر دیگری دارند.
صادقی: من چند نمونه دیگر بیان میکنم.
موسوی: چون وقت نیست چند مورد بیرون از مجلس و چند مورد داخل مجلس بوده است؟
صادقی: موارد درونی سازوکارهایی که درون مجلس است شفاف نیست، نیروهایی در مدیریت و حتی در هیأت رئیسه و اداره مجلس دخالت میکنند، شما در مجلس هستید و میبینید.
موسوی: من موارد را ندیدهام. اگر هم دخالتهایی بوده نمایندگان قبول نکردند.
صادقی: چشم بصیرت میخواهد که ببینید. در بحث افزایش حاملهای انرژی در سال ۹۸ سه فراکسیون مجلس مخالف بودند. مدتها بحث شد. اصولگرایان، مستقلین و اصلاح طلبان در این خصوص بحث کرد. ما هم اکثریت نبودیم، اصلاح طلبان ۱۰۵ رای داشتند.
موسوی: در مقایسه با اعتدالیون و دیگر گروهها اکثریت بودید.
صادقی: مستقلین حالت «بالانس» داشتند. یک زمانی به سمت اصولگرایان میرفتند و برخی مواقع سمت اصلاح طلبان میآمدند. در ۴ اجلاسیه موفق نشدیم آقای عارف را رئیس مجلس کنیم. پس بین اصولگرایان و مستقلین همواره در اجلاسیهها یک همگرایی بود و آقای لاریجانی رئیس میشد. هر ۴ دوره آقای عارف کاندیدا بود و رأی نیاورد، پس ما اکثریت نبودیم. در بحث بنزین سه فراکسیون مخالف بودند و نطقها و جزوات موجود است. یکبار سر از شورای هماهنگی سران قوا درمیآورد و تصویب میشد و یکباره جامعه را دچار التهاب میکرد و مدیریت بدی نیز وجود داشت که حدود ۳۰۰ نفر از مردم را در خیابان کشتند.
موسوی: این موضوع را با آقای روحانی بحث کنید. همه میدانند آقای روحانی این طرح را برد و گفت کشور تحت فشار و دچار مشکل است و چون از مجلس ناامید شد به سران قوا پناه برد. همه حرف من این است، برخی دوستان میگویند یک زمانی حکم حکومتی که داده میشد بعداً معلوم شد دولت آقای خاتمی بیشترین استفاده را از حکم حکومتی کرده است. واقعاً اینطور بود. اگر یک جا حکم حکومتی برای این دولت داشتیم برای آنطرف بسیار بود. این مواردی که شما بیان میکنید درست است اما ما باید یک سازوکارهایی را در کلان کشور بپذیریم.
صادقی: اجازه دهید لیست آنها را بیان کنم. تجربه زیست خود را به عنوان نماینده مجلس در ۴ سال بیان کنم که سعی کردم دِین خود را به مردم ادا کنم. نه در اظهارات و نه اقدامات چیزی غیر از مردم را در نظر نگرفتم. گفتم برای دوره بعد نمیخواهم کاندیدا شوم و شمشیر شورای نگهبان را بالای سر خود برای دوره بعد احساس نمیکردم. یکی از مشکلات نمایندگان این است که میخواهند اظهارنظر کنند اما نگران هستند چه بگویند و چه نگویند که برای دورههای آتی رد نشوند. یعنی سایه شورای نگهبان بالای سر آنهاست. شورای نگهبان هم دنبال این است که نظارت خود را به کل دوره نمایندگی تعمیم دهد و این دوستان کمک کردند که در قانون آورده شد. نظارت استصوابی توسعه پیدا میکند و شورای نگهبان دنبال همین است، یعنی نمایندگان کنترل میشوند و براساس آرایی که میدهند برای دوره بعد رد یا تائید میشوند. یعنی نماینده در رأیی که میدهد آزاد نیست. رأیی که دولت جمهوری اسلامی حق آن را داده و مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است.
موسوی: برای این موضوع مستند دارید؟ چون ما این را نشنیدیم.
صادقی: مستند دارم.
موسوی: بسیاری از مصوباتی که در مجلس داریم در شورای نگهبان رد میشود. اگر قرار باشد به دلیل رأی دادن به مصوبهای که شورای نگهبان رد کرده، شما را رد یا تائید صلاحیت کنند که منطقی نیست. من اینجا سخنگوی شورای نگهبان نیستم اما بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد چون شورای نگهبان مدام بر روی مصوبات مجلس ابهام و یا ایراد میگیرد. اگر قرار باشد درباره هر موضوعی که شورای نگهبان نظر مغایر داد گفت چون شما رای مخالف یا موافق دادید ردصلاحیت میشوید منطقی نیست. این قاعده دقیقی نیست.
صادقی: شما اظهارات من را تفسیر به رأی میکنید. من صحبتم سر همه موارد نیست. در این مورد حتی کسانی در زمانی که نماینده بودند به این لوایح رأی دادند. در حوزههای انتخابیه به شدت تحت فشار نهادهای امنیتی و نظامی قرار گرفتند و حتی گفتند کسانی که به این لوایح رأی دادند شریک در قتل سردار سلیمانی بودند.
موسوی: انتقادی که من به جریان اصلاحات دارم این است که یک حزب، جریان و جناح باید خود را فدای منافع ملی کند و در شرایط بد ایثار کند، اینکه فقط موقع خوشی همراه باشید خوب نیست.
موسوی: شاید طرف، نظر خود را بیان کرده است!
مجری: آقای موسوی، نقدی بر صحبتهای آقای صادقی داشته باشید و همچنین گریزی به عملکرد خود در مجلس یازدهم هم داشته باشید.
موسوی: من چند نکته بیان میکنم. نخست درباره بحث مشارکت است که خوشبختانه آقای صادقی هم معتقد هستند مولفههای مختلفی در مشارکت اهمیت دارد که من فکر میکنم شاید مهمترین مولفه امید مردم است. از همین منظر هم فکر میکنم یکی از وظایف احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی این است که به مردم امیدواری بدهند. یک انتقادی که من به جریان اصلاحات دارم این است که یک حزب، جریان و جناح باید خود را فدای منافع ملی کند و در شرایط بد ایثار کند، اینکه فقط موقع خوشی همراه باشید خوب نیست.
صادقی: در تجربهای که در مجلس داشتیم، زمانیکه با تحریم سپاه روبرو شدیم یکپارچه ایستادیم و لباس سپاه پوشیدیم و الان هم براندازان این اقدام را به رخ ما میکشند. همین الان هم از این کار دفاع میکنم. خط قرمز امنیت ملی است.
موسوی: این اقدام خوبی است. درباره بحث مشارکت ما فراز و فرودهای متعددی داشتیم، مشارکت لزوماً هم رقابت نیست. در شورای شهر دوم به یاد دارم که در تهران همه گروهها و جریانها حتی آنهایی که خارج از نظام بودند، نهضت آزادی، ملی-مذهبی و غیره لیست داده بودند اما رای نیاوردند. در آن زمان در دوره دانشجوییام در اتوبان شهید مدرس آنها را میدیدم که همه لیست داده بودند. آقای سازگارا که الان خارج از کشور و مخالف نظام است و در تلویزیون آمریکا صحبت میکند لیست داده بود. همه جریانات اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان و غیره لیست داده بودند، اما با این حال میزان مشارکت در تهران ۱۲ درصد بود. یعنی لزوماً حضور همه چهرههای برجسته، دلیل بر مشارکت بالا نیست. در راس لیست اصلاحات آقای تاجزاده بود که شما میگویید بیشترین محبوبیت را در پایگاه اجتماعی دارد.
آقای تاجزاده نیم درصد آرا را کسب کرد. در رقابتیترین انتخابات بعد از انقلاب یا حداقل سه دهه اخیری که مشاهده کردهایم، برای مردم امیدواری مهم است. مردم احساس کردند آنقدر زدوخورد در آن شورا زیاد است [با اینکه نهاد جدیدالتاسیسی بود و طبیعتاً مردم باید نسبت به آن اقبال میکردند و رقابت هم بالا میرفت، اما حس ناامیدی وجود داشت.] این در دورههای بعد ترمیم شد. در ادوار مختلف ریاست جمهوری مشارکت بالا و پائین بود و یک زمانی ـ دوره دوم انتخابات آقای هاشمی رفسنجانی ـ ۵۱ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند. ما یک انتخاباتی در ۸۸ داشتیم که ۸۵ درصد مردم شرکت کردند. باز در ۸۸ که باید نقطه اوج و بهار دموکراسی و مردم سالاری در ایران تلقی میشد، به دلیل مسائلی که در ۸۸ پیش آمد و فتنهای که ایجاد شد تبدیل به ناامیدی شد.
باز در همین فضا برخی گفتند در انتخابات شرکت نمیکنیم و سلامت انتخابات را زیرسوال بردند. مردم سال ۹۲ یعنی ۴ سال بعد در انتخابات شرکت کردند و اتفاقاً سال ۸۸ آقای احمدینژاد با ۲۴ میلیون رای پیروز شد و کسی گمان نمیکرد ۴ سال بعد، آقای روحانی انتخاب شود اما او پیروز شد! من میخواهم بیان کنم احزاب و جریانها باید قدری تحمل خود را بالا ببرند. ما تا یک دوره دیدیم دچار مشکل شدیم قهر کنیم، خوب نیست. در مجلس دهم با رای وارد مجلس شدید و چهره شناخته شده نبودید اما با این حال مردم به تفکر نگاه کردند. حرفهایی زدید و رأی آوردید و ما هم قبول کردیم. سرلیست جریان اصولگرا در آن دوره نفر سی و یکم شد. یعنی سرلیست اصولگرایان ذیل آخرین نفر شما قرار گرفت که عموماً چهرهای ناشناخته بودند، اما آیا اصولگرایان باید میگفتند با صندوق رأی قهر میکنیم و مردم چرا اینطور رای میدهند؟
شما در آن مجلس رفتید و قطعاً مجلس شما با مجلس ما تفاوت دارد. قطعاً دولت شما با دولت ما تفاوت دارد. شما با فرآیند مجلس آشنا هستید، مخصوصاً در مجلس شما که ۳ فراکسیونی فعالیت میکرد، طبیعتاً سازوکارهای داخل مجلس سختتر بود. خیلی از مسائل ممکن است در فرآیندهای داخل مجلس متوقف شود اما اگر بخواهید از مجلس دهم دفاع کنید ۶-۵ مصوبه خوب میتوانید بیان کنید. یک گام به جلو رفتیم. در این فضا آنچه باعث شده سیر مشارکت کاهش یابد یک بخش به همین کارآمدی و پیدا کردن راههای جدید برمیگردد. شما میگویید چون نتوانستم این دو موضوع را تمام کنیم پس ساختار بسته است و نمیتوانیم کار کنیم. من میگویم اینگونه نیست.
صادقی: تعابیر بنده را تفسیر غلط نکنید. من آنها را به عنوان نمونه بیان کردم. بحث من مفصلتر است. میخواهم بگویم چرا این مجلس کارآمدی ندارد و به تعبیر ما اثربخشی ندارد.
موسوی: این مجلس!
صادقی: منظور نهاد مجلس شورای اسلامی است. چرا در ۱۰-۱۱ دوره ای که از مجلس می گذرد مردم امیدی ندارند؟ ما باید این موارد را بررسی کنیم. مجلس دو وظیفه اصلی قانونگذاری و نظارت را دارد. شاخص اول که نمایندگان درباره مجلس دهم قضاوت کردند کوتاهی در این دو وظیفه بود. من مجلس دهم را بیان میکنم. یکی همین موضوع و دیگری بحثهای رقابتهای سیاسی است که غیرنهادمند است. چرا اینگونه شده است؟ چرا مجلسی که امام(ره) فرمودند در راس امور است حتی در زمان حیات ایشان در برابر شورای نگهبان که مصوبات را رد میکرد، فرمودند اگر دو سوم مجلس رای بدهد شما قبول کنید، یعنی امام (ره) سَمت جمهوری بود.
امام(ره) در تعارضات جمهوریت و اسلامیت همواره سمت جمهوری بود و بحث جمهوریت را تقویت میکرد در حالیکه بعداً این بُعد تضعیف شد. من بنا به تجربه خود میگویم، تفسیرهای شورای نگهبان در طول این ۴ دهه وجود دارد و یک نمونه را بیان میکنم که براساس آن وظایف نمایندگی را به شدت فروکاسته است. تفسیری که شورای نگهبان از اصل ۷۶ کرده این است که میگوید: مجلس در تمامی امور حق تحقیق و تفحص دارد. شورای نگهبان برخلاف نص قانون اساسی گفته در اینها دخالت ندارد و ما هر قانونی که میگذراندیم میگوید شمول این قانون بر نهادهای وابسته به رهبری مستلزم اذن معظمله است، در حالی که قانون اساسی میگوید رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است و شورای نگهبان، مجلس را وادار میکند استثناء بزند. مردم این موارد را میبینند.
موسوی: شورای نگهبان ابداع امام (ره) بود. نمیتوانید این را بیان کنید که نبوده است! حضرت امام (ره) در عین حال که میگفتند مجلس در راس امور است اما شورای نگهبان را هم پیشنهاد دادند.
صادقی: در قانون اساسی آمده است. آن زمان مجتهدین بودند و در قانون بود و ابداع امام (ره) نبود.
موسوی: تفسیر مجتهدان بود. آن هم یک نوع شورای نگهبان بود و در قانون اساسی ما ابداع ایشان بود.
صادقی: من اگر نقد میکنم اصل نهاد را نقد نمیکنم، بلکه عملکرد را نقد میکنم.شما تلقی دیگری نکنید.
موسوی: هر نهاد، یک چارچوب و یک وظایفی دارد. در آمریکا مجلس نمایندگان به تنهایی میتواند تصمیم بگیرد. مجلس سنا هم همین گونه است.
صادقی: من میگویم در آن زمان امام (ره) پشت مجلس بود.
موسوی: بعد امام(ره) مجمع تشخیص را تاسیس کردند. ما آنها را هم داریم.
صادقی: مجلسِ یکدستی هستید و میبینید که مصوبه مجلس برای ثبت اسناد و املاک گیر کرده و ۴۰ سال است که این گیر را دارد و چه تبعات بدی داشته است که باعث فساد شده و پروندههای قضائی ایجاد کرده است.
موسوی: شما مواردی بیان میکنید و این را در نظر نمیگیرید، هزار مواردی بوده که شورای نگهبان تائید کرده است. آنها را چرا مثال نمیزنید؟ قانون جهش تولید مسکن، قانون جهش تولید دانش بنیان، بودجهها و برنامهها و غیره بود که رفته و ابهاماتی داشت اما رفع و تصویب شد.
صادقی: مثالهای من رویهساز است و رویهسازی میکند. مثلاً میگوید اصل ۷۶ قانون اساسی تفسیر میکند که شامل این نهادها نمیشود و این رویه را درست کرده است.
موسوی: میگویند با کسب مجوز از مقام معظم رهبری است.
صادقی: ایشان در راس نظام است. چه نیازی است که کسب اجازه کنیم؟ مجلس جزء نظام است. قانون است. باید برای اجرای قانون از رهبری اذن بگیریم؟ این خنده دار است.
موسوی: درخصوص برخی موارد بنا به مسائلی نمیتوانیم طبق روال عمل کنیم، مانند مسائل نظامی. اگر بخواهید به مسائل نظامی ورود پیدا کنید در تمام دنیا چارچوبهایی برای ورود به اینگونه مسائل وجود دارد. برای قوه قضائیه و تفحص در آن در مجلس هفتم مقام معظم رهبری مجوز دادند.
صادقی: نباید نیاز به مجوز داشته باشد. اصل ۷۶ قانون اساسی میگوید نیاز به کسب مجوز ندارد.
موسوی: شما یا شورای نگهبان را قبول دارید یا ندارید!
صادقی: شورای نگهبان را قبول دارم اما از عملکرد آن انتقاد میکنم.
موسوی: انتقاد فرق دارد. یک قانونی مصوب و رویه شده است. شورا طبق قانون اساسی میگوید تفسیر قوانین عادی بر عهده مجلس است و تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است.
صادقی: بر منکر آن لعنت! تفسیر باید متناسب با نص قانون باشد و نباید خلاف قانون باشد.
موسوی: قانون اساسی اعلام کرد: شورای نگهبان میتواند این را تفسیر کند. اجازه دهید عرضم را تمام کنم. موارد متعدد دیگری وجود دارد. مواردی که من مثال زدم دقیقاً در راستای معیشت مردم است.
صادقی: معیشت مردم وضعیتی است که درست کردید، تمام کسب و کارها را تعطیل کردید.
موسوی: قانون کسب و کار و تسهیل مجوزهای کسب و کار در همین مجلس تصویب شد.
صادقی: قانون را ذبح میکنید.
موسوی: قانون مشکل ندارد. قبلاً یک نفر میخواست برای یک رستوران و کارگاه کوچک تولیدی مجوز بگیرد، در کوچه و پسکوچه و خیابانها و ادارت اذیت میشد.
صادقی: الان این درست شده است؟!
موسوی: بله. در درگاه مجوزها میروید و تلویزیون هر هفته میگوید فلان دستگاه عملکردش درست نبوده است.
صادقی: این قانون مصوب مجلس قبل بوده است.
موسوی: این اصلاح شد.
صادقی: ما اصلاحاتی کردیم و شما هم اصلاحاتی داشتید.
موسوی: این مشکلی ندارد. در این دوره، از سازمان بازرسی کل کشور با تصویب اکثریت نمایندگان، تحقیق و تفحص انجام شد. سازمان بازرسی کل کشور که خود یک پای نظارت است.
صادقی: من تذکر دو دقیقهای به وزیر اقتصاد درباره حسابهای سپرده قوه قضائیه دادم و شاهد بودید چه بساطی راه انداختند.
مجری: اگر اجازه دهید سراغ پاسخ سوال اول برویم که پاسخ آن را از آقای موسوی درباره لیست اصولگرایان و جبهه انقلاب در انتخابات پیشرو گرفتیم، اما آقای صادقی پاسخ شفاف و روشنی به این موضوع ندادند. اصلاحطلبان قرار است در انتخابات چه کار کنند؟
صادقی: اصلاحطلبان مثل همه دورهها تا دقیقه ۹۰ و وقت اضافه نمیدانند نامزد آنها چه کسانی هستند. آقایان(اصولگرایان) سر زیادی کاندیداها با هم دعوا دارند و ما سر نداشتن کاندیدا مشکل داریم. بنده در سال ۹۴ ردصلاحیت شده بودم و زمانی بود که داشتند لیست را میبستند و نمیدانستند من تائید میشوم یا نمیشوم. یعنی یکی دو روز گذشته بود و بعد تائید شدم. من فرصت یک هفتهای داشتم.
صادقی: اصلاحطلبان مثل همه دورهها تا دقیقه ۹۰ و وقت اضافه نمیدانند نامزد آنها چه کسانی هستند.من آقای «باهنر» یا«نوبخت» را در لیست خود بگذارم؟!
مجری: شما از یک سو می گویید، پایگاه اجتماعی در بین مردم دارید و از سوی دیگر میگویید اصلاحطلبان نقش پررنگی در انتخابات ندارند!
صادقی: هنوز لیستی اعلام نکردند.
مجری: اجازه دهید من سوالم را کامل بپرسم. شما گفتید که اصلاحطلبان در انتخابات نباید نقش داشته باشد و باید با کاهش مشارکت روبرو باشیم. از منظر شما به عنوان کارشناس و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، مرز بین براندازی و فعالیت سیاسی منتقدانه و قانونمند چیست؟
صادقی: اصلاحطلبان نگفتند ما لیست نمیدهیم، راهبردها را اعلام کردند. در بند سوم میگوید اصول راهبردی سابق الذکر اصولی غیر منعطف نیستند. بدین معنا که به هر میزان و معنا که اصول مذکور قابل تحصیل باشند و حاکمیت در قبال آن از خود انعطاف نشان دهد اصلاحطلبان به همان میزان باید از تغییرات استقبال کنند. این تغییرات باید علیالقاعده چندان علنی و محسوس باشد که عرصه عمومی را دستکم به تغییر امیدوار سازد. در عین حال در راهبرد منتشر شده آمده اگر هیچ یک از این احتمالات رخ ندهد اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخابات تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرموثر در اداره کشور شرکت کنند. این به معنای قهر با صندوق و تحریم نیست، بلکه اصلاحطلبان موظف هستند به رغم اینکه لیستی ارائه نمیدهند تلاش خود را برای تغییر اوضاع کنند، یعنی صندوق رأی را به جای خود بازگردانند اما هنوز اصلاحطلبان برنامه ندادند بلکه راهبرد دادند.
براساس شرایط پیش رو باید دید چه اتفاقی میافتد، تاکنون وضع امیدوارکنندهای نیست. آقای کواکبیان میگوید از ۲۵ نفری که که در حزب مردمسالاری ثبت نام کرده اند، ۵ نفر تائید شده است، ندای ایرانیان میگوید از ۱۰۰ و خردهای که اسم نوشته بودند ۳۰ نفر تائید شدند. این مقدار تائیدیه کم است و عدم تمایل مردم به مشارکت به نظر شما چه نتیجه ای دربردارد؟
مجری: شما میگویید پایگاه اجتماعی دارید و اگر بخواهید از این منظر نگاه کنید که انتخاباتی با مشارکت بالا را داشته باشید بنا به پایگاه اجتماعی که از آن برخوردارید، لیست ارائه میدهید. به این نگاه نمیکنید که افراد سرشناس نیستند یا هستند.
صادقی: پایگاه اجتماعی به افراد شاخص که توان رقابت دارد نگاه میکند. همچنین فاکتورهای دیگر موثر است. ما هر چقدر مردم را ترغیب کنیم میگویند انتخابات کیلویی چند؟ در تاکسی راننده میگفت مجلس و انتخابات کیلویی چند؟
مجری: این موضوع به عملکرد مجالس دورههای قبل برمیگردد؟
صادقی: به همه ادوار برمیگردد. من اینجا مجلس دهم را بیان کردم و میگویم اشکال ساختاری است و ایرادات ساختاری وجود دارد.
مجری: یک جمع بندی در این بخش داشته باشیم.
صادقی: انتخابات رکن اصلی دموکراسی و مردمسالاری است. اما انتخابات عامل دموکراسی نیست بلکه نتیجه دموکراسی است، یعنی زنجیرههای زیادی وجود دارد تا به انتخابات میرسد. پیش شرط هایی دارد که اعم از آزادی انتخابات، رقابتی بودن انتخابات، معنادار بودن انتخابات، منصفانهبودن و عادلانهبودن و همه این مولفهها در کنار هم یک انتخابات را میسازد. من میگویم مردم به تجربه خود دریافتند در شرایط فعلی چنین انتخاباتی نداریم. انتخابات از معنا تهی شده است. اصلاح طلبان تلاش میکنند این وضعیت تغییر کند، اما چشم انداز امیدوارکنندهای ندارند. باید چه کار کرد؟ من میگویم راهحل، اصلاحات ساختاری است.
باید مثل سال ۶۸ که قانون اساسی را اصلاح کردیم، اصلاحاتی داشته باشیم. از این رو اکنون هم نیاز داریم برای آنکه کلیه ارکان این نظام را کارآمد کنیم، چه در بحث قوه قضائیه و چه در بحث قوه مجریه و قوه مقننه، اصلاحات ساختاری انجام دهیم. از جمله آن اصلاحات ساختاری، اصلاح نظام انتخاباتی است تا معنادار شود که وقتی مردم رأی میدهند بتوانند از منتخب خود سوال کنند. چون حزب وجود دارد. نقش احزاب باید در نظام انتخاباتی به رسمیت شناخته شود. برای شورای نگهبان احزاب تابو هستند. بنابراین نیاز به اصلاحات بنیادین داریم تا بتوانیم انتخابات را معنادار و مردم را امیدوار به مشارکت در انتخابات کنیم.
موسوی: من فکر میکنم به رغم ایراداتی که وجود دارد اما انتخابات در کشور ما معنادار است.
صادقی: معنادار برای شماست!
موسوی: جهت اطلاع شما! در انتخابات مجلس یازدهم، میفرمایید ما آدم نداشتیم اما دو لیست اصلاحطلب داشتید. یعنی اگر اصولگرایان به یک لیست رسیده بودند، در مقابل دو لیست اصلاحطلب داشتیم. یک زمانی از منظر حزبی نگاه میکنیم و میگوییم افراد حزبِ من نیستند. مگر ما حزبی بودیم که وارد مجلس شدیم.
صادقی: باید حزبی شوید. یکی از خلاءهای مهم در نظام سیاسی ما فقدان حزب است.
موسوی: چون شما جریان اصلاحات حزب قوی ندارید.
صادقی: نمیگذارند حزب قوی شکل گیرد.
موسوی: حزب باید مسئول و متعهد باشد، نه حزبی که اگر رأی آوردم هستم و اگر رأی نیاوردم زیر بازی میزنم.
صادقی: اجازه نمیدهند حزب شکل بگیرد!
موسوی: استاد بنده هستید. پایاننامه بنده درباره احزاب بود. در نظام ولایت فقیه این را بررسی کردم و معتقدم آسیبشناسی نظام حزبی را برای بعد بگذاریم که بخش عمده خود به احزاب بر میگردد. احزاب فصلی، احزاب انتخاباتی و غیره هستند.
صادقی: احزاب فصلی خروجی سیستم هستند، خروجی چنین وضعیتی هستند.
موسوی: مسئله این نیست. مسئله این است که به کار حزبی و حرفهای ورود پیدا نکردیم.
صادقی: چون نمیخواهند ورود کنیم.
موسوی: شورای نگهبان هم حزبی نگاه نمیکند.
صادقی: همه اعضای شورای نگهبان به یک جناح تعلق دارند.
موسوی: در همین مجلس ـ مجلس یازدهم ـ ۲۶ نفر ردصلاحیت شدند. بخش عمده هم منتسب به اصولگرایان بودند. من این موضوع را که شما درباره اعضای شورای نگهبان بیان کردید قبول ندارم.
صادقی: معصوم هستند.
موسوی: معصوم نیستند اما سیاسی به معنایی که شما بیان میکنید نیستند.
صادقی: سال ۸۸ آیتالله یزدی در هیأت نظارت مرکزی بود و رسماً انتخابات را به نفع احمدینژاد کرد. شما که میگویید ۸۸ چه شد یکی از عوامل آن بیطرف نبودن نهاد ناظر بود. مرحوم آیتالله یزدی رسماً به نفع احمدینژاد رأی داد و عضو هیات نظارت هم بود!
موسوی: موقعی که رأی نمیآورید زیر میز میزنید و موقعی که رأی میآورید میگویید همه چیز خوب است. سال ۹۲ همین شورای نگهبان بود.
موسوی: یک زمانی درباره سال ۸۸ مفصل با شما صحبت میکنم، چون خیلی درباره آن کار کردم. بحث این است موقعی که رأی نمیآورید زیر میز میزنید و موقعی که رأی میآورید میگویید همه چیز خوب است. سال ۹۲ همین شورای نگهبان بود و گفتند درست است.
صادقی: آقای هاشمی را رد کردند و به آقای خاتمی اجازه ندادند وارد شود. اصلی نبود و نیابتی بود.
موسوی: اصل که آقای معین بود. سال ۸۴ آمد و نفر ششم یا هفتم شد.
صادقی: کسی حرفی نزد.
موسوی: همان زمان آقای معین بیانیه داد و گفت همه را به خدا میسپارم و شما ناداوری کردید.
صادقی: نتیجه را پذیرفتند.
موسوی: آقای معین نپذیرفت، آقای هاشمی هم نپذیرفت، آقای کروبی هم نامه داد. انتخابات را دولتِ آقای خاتمی برگزار کرد. یعنی دست اصلاحطلبان بود. آقای معین و مرحوم هاشمی رفسنجانی و کروبی به نتیجه انتخابات اعتراض کردند. آقای موسوی لاری مجبور شد دفاع کند و بگوید انتخابات را سالم برگزار کردیم.
صادقی: اعتراض قانونی حق افراد است.
موسوی: اعتراض قانونی نبود. اینجا که زیر میز میزنیم درست نیست. انتخابات را دولت نزدیک به شما و دولت خود شما، «موسوی لاری» برگزار کرد اما سلامت این انتخابات را قبول نکردید. کجای این دموکراسی و امید دادن است؟ کجای این امر سیاسی است؟
صادقی: همان است که من عرض میکنم. در امر انتخاباتی باید نهاد ناظر بیطرف و پاسخگو باشد.
موسوی: نهاد ناظر همه آنها را تائید کرد. آقایان معین، مهرعلیزاده، هاشمی و غیره را تائید کرد. برگزارکننده انتخابات دولت آقای خاتمی و موسوی لاری عضو مجمع روحانیون مبارز بود.
صادقی: همان آقای موسوی لاری از انتخابات دفاع کرد.
موسوی: بله، گفت سالمترین انتخابات است.
صادقی: اگر یک نامزد گفت سالم نبوده که نمیتوان گفت موضع اصلاحطلبان است.
موسوی: اگر دنبال امر سیاسی هستیم، اگر دنبال انتخابات و قوام جمهوریت در کشور هستیم باید در آن چارچوب ورود کنیم و به مردم امید دهیم، نه آنکه مردم را ناامید کنیم.
موسوی: سه نامزد شما گفتند سالم نبود. بیانیه سه نامزد را دارم. آقایان کروبی، معین و هاشمی رفسنجانی به نتیجه انتخابات اعتراض کردند. حرف من این است که ممکن است ایراداتی در نظام سیاسی وجود داشته باشد، اگر دنبال امر سیاسی هستیم، اگر دنبال انتخابات و قوام جمهوریت در کشور هستیم باید در آن چارچوب ورود کنیم و به مردم امید دهیم، نه اینکه مردم را ناامید کنیم. سال ۸۸ آقای احمدی نژاد و سال ۹۲ آقای روحانی رئیس جمهور شدند. کسی این را باور نمیکرد. حال شما می گویید نیابتی یا غیرنیابتی یا هر چیز دیگری بود. حرف من این است در ورود به انتخابات تصمیم دقیق و درست بگیرید. بالاخره یک حزب و جریان راهی غیر از این ندارد وگرنه باید وارد راهبردها و استراتژیهای دیگری شود. در این صورت اسم اصلاحطلب را روی خود نگذارید.
امیدوارم به حول و قوه الهی هم از منظر حق و هم از منظر تکلیف، مردم عزیز در انتخابات شرکت کنند و معتقدم همه جریانهای سیاسی، آنهایی که معتقد به نظام هستند و فکر میکنند میشود تحول و تغییر و اصلاح را از این مسیر رقم زد حضور پیدا کنند و ما انتخابات آبرومندی را برگزار خواهیم کرد.
فیلم کامل مناظره را می توانید در قسمت زیر مشاهده کنید؛