به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، هم میتوان از جنبه خاطرهسازی آثارش، این گزارش را آغاز کرد و هم از منظر آقازادگیاش. هم میتوان همکاریهای اش با کارگردانان شاخص را فهرست کرد و هم از سالهای دوریاش از سینما نوشت. حتی میتوان او را با نوای حماسی اما مملو از حزن و حسرتهای باقیمانده از زخمهای جنگ، در تاروپود سمفونی خرمشهر، معرفی کرد. بهجای همه اینها اما کافی است از این جمله ساده شروع کنیم که مجید انتظامی، بار دیگر دست به کار شده و برای یک فیلم حماسی، آهنگسازی کرده است.
او که فرزند زندهیاد عزتالله انتظامی است، از همان گامهای اولیه فعالیت حرفهایاش در سینما بهعنوان آهنگساز، توانست هویت مستقل خود را پیدا کند و تبدیل به چهرهای، معتبر و تعیینکننده در فرآیند خلق آثار ماندگار در ویترین سینمای ایران شود؛ او آقازادهای است که آقازادگی نکرده است.
به مناسبت رونمایی از فیلم مجنون به کارگردانی مهدی شامحمدی بهعنوان تازهترین محصول سازمان سینمایی اوج که آهنگسازیاش را مجید انتظامی برعهده داشته است، در این گزارش کوتاه مروریبر خاطرهانگیزترین تجربههای آهنگسازی او در سینمای ایران داشتهایم.
قصهای که با «سفر سنگ» آغاز شد
این شانس بزرگی بود که مجید انتظامی در اولین فعالیت حرفهایاش در سینمای ایران، فرصت همکاری با یکی از موسیقیشناسترین کارگردانان سینمای ایران را به دست آورد. مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیهاش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنینانداز است و تا پیش از انقلاب همکاریهای درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهرهای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد.
مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیهاش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنینانداز است و تا پیش از انقلاب همکاریهای درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهرهای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد
انتظامی با همین فیلم در سال ۵۶ بهصورت حرفهای وارد سینما شد. در همین سال اما او تجربه درخشان دیگری را هم به ثبت رساند. انیمیشن کوتاه «زال و سیمرغ» اثری بود که انتظامی جوان برای آن موسیقی نوشت و حاصل کارش، نه با این اثر که با انیمیشن نوستالژیک دیگری در حافظهها ماندگار شد. این قطعه موسیقی همان قطعهای است که روی تیتراژ ابتدایی انیمیشن «بچههای کوه آلپ» نشست و با ضرباهنگ سنتورش، حسابی از کودکان و نوجوانان دهه شصتی، دلربایی کرد.
مسعود کیمیایی که از همکاری اول راضی بود، ۴ سال بعد برای «خط قرمز» هم از انتظامی دعوت به همکاری کرد اما فیلم توقیف شد.
شکار سیمرغها کلید خورد
تا نیمه دهه ۶۰ مجید انتظامی جایگاه معتبری در سینمای ایران به دست آورده بود و برای آثار پرمخاطبی همچون «عقابها» آهنگسازی کرد. او در همین سالها بود که با ساخت موسیقی «ترن» توانست اولین جایزه خود را با عنوان «لوح زرین» از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. موسیقی ماندگار این فیلم، بعدها بهدلیل تکثر استفاده در مناسبتهای ملی و بهطور خاص ایام برگزاری انتخابات، هویتی مستقل از فیلم در حافظه مخاطبان پیدا کرد اما همچنان اثری تحسینبرانگیز و نوستالژیک است.
یک سال بعد از آنکه انتظامی برای فیلم «ترن» لوح زرین بهترین موسیقی متن را از جشنواره فجر دریافت کرد، باردیگر هنرنماییاش در «بایسیکلران» به چشم هیات داوران فجر آمد تا در جشنواره هفتم فیلم فجر، اولین سیمرغ موسیقی این رویداد را به نام خود ثبت کند. تعدد تجربهها و همکاریهای انتظامی در دهه ۶۰ مثالزدنی است و از «کانیمانگا» تا «شب بیستونهم» را در بر میگیرد. در سال ۷۰ اما انتظامی با فیلم «وصل نیکان» همکاری با ابراهیم حاتمیکیا را آغاز کرد و شاید در آغاز این همکاری خودشان هم تصور نمیکردند که ماندگارترین موسیقیهای فیلم سینمای ایران را در کنار یکدیگر قرار است خلق کنند.
خاطرهسازیهایی که با ابراهیم رقم خورد
هنوز هم میتوان حاتمیکیا و انتظامی را زوجی طلایی در مقام کارگردان و آهنگساز توصیف کرد. یک سال بعد از «وصل نیکان» بود که با فیلم «از کرخه تا راین» این همکاری خیلی زود به یک قله رسید. ملودی خاطرهانگیز و تکاندهنده این فیلم، هنوز هم برای فیلمبازها سرشار از نوستالژی و البته احساس است. انتظامی برای این موسیقی جاودان، دیپلم افتخار جشنواره یازدهم فیلم فجر را از آن خود کرد. انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمیکیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودیای با آن سوتهای جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سالها همنشین تصاویری از آزادی آزادگان بود. قطعهای که هرچند انتظامی برای آن حتی نامزد سیمرغ هم نشد، اما یکی از جاودانهترین آواهای سینمای ایران شد.
انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمیکیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودیای با آن سوتهای جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سالها همنشین تصاویری از آزادی آزادگان بود
سال ۷۶ حاتمیکیا تحسینبرانگیزترین فیلم کارنامه خود را کارگردانی کرد و بار دیگر این مجید انتظامی بود که با جادوی نتهای خود، خاطره «آژانس شیشهای» را در حافظه سینمادوستان ایرانی، جاودانه کرد. «آژانس شیشهای» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر ۹ سیمرغ بلورین گرفت که یکی از آنها سهم انتظامی بود.
در آستانه دهه هشتاد، همکاری انتظامی با احمدرضا معتمدی در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» باردیگر او را صاحب سیمرغ بلورین کرد و در سال بعد از آن بود که یکی دیگر از شاهکارهای حماسی دیگر کارنامه مجید انتظامی، در قالب موسیقی درخشان فیلم «دوئل» خلق شد.
فیلمی که احمدرضا درویش با نهایت وسواسهای تکنیکی خود در سال ۸۲ با بهروزترین سیستمهای صوتی و تصویری در سینما، آن را کارگردانی کرد تا ایده بکر خود را در قالب یک فیلم روانه پرده سینما کند. ماجرای گاوصندوقی ساخته شده از طلای ناب، که سالها پس از جنگ، هنوز عدهای چشم طمع به آن دارند.
لحظهشماری برای حماسه «مجنون»
بعد از آهنگسازی برای فیلم «دوئل» در سال ۸۲، انتظامی به مدت یک دهه، کمتر از انگشتان یک دست آهنگسازی کرد تا سال ۹۲ که برای فیلم نهچندان موفق «پی ۲۲» قطعاتی را نوشت و به یادگار گذاشت. او پس از آن به مدت یک دهه هیچ فعالیتی در سینمای ایران نداشت. آهنگساز خاطرهسازی که در تمام این سالها، هر از گاهی در قالب کنسرتهایی از جنس «خاطره» میزبان علاقهمندانش میشد و ماندگارترین آثارش را بازاجرا میکرد.
حالا بعد از سالها باردیگر چشمانتظاریم تا پس از ۱۰ سال دوری از دنیای سینما، ملودی حماسی دیگری از مجید انتظامی در فضای جشنواره فجر طنینانداز شود. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، محصول تازه سازمان اوج است که آهنگسازی متن آن با انتظامی است و بهنظر میرسد یکی از شانسهای اصلی شکار سیمرغ این شاخه باشد.