به گزارش ایرنا، فیلم سینمایی پرویز خان به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه کنندگی عطا پناهی در چهلودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد. این فیلم سینمایی در خصوص پرویز دهداری یکی از متفاوتترین مربیان بزرگ تیم ملی فوتبال ایران است.
بازیگرانی مثل سعید پورصمیمی، بهنام تشکر، حمیدرضا پگاه، مریم سعادت، المیرا دهقانی، یدالله شادمانی، مهدی قربانی، رسول کربکندی و اسکندر کوتی در آن حضور دارند.
پس از پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰، نام پرویز دهداری با سرمربیگری تیم ملی فوتبال دوباره بر سر زبانها افتاد. سالهایی که دهداری تیم ملی را برای حضور در بازیهای آسیایی۱۹۸۶ سئول آماده کرد. داستان اختلاف با ستارههای نامدار تیم ملی هم از اینجا شروع شد. وقتی تیم ملی از سئول باز میگشت، نامهای توسط ۱۴ بازیکن امضا شده بود که پس از رسیدن به فرودگاه مهرآباد، به بمب خبری تبدیل شد. استعفای ۱۴ بازیکن از حضور در تیم ملی جنجالیترین رخداد فوتبالی دهه ۶۰ بود.
دهداری تیم ملی تازهای با جوانان گمنام تشکیل داد که از میانشان تعدادی جزو ستارههای بزرگ فوتبال شدند. تیم جوان دهداری پس از کسب مقام سومی در جام ملتهای آسیا، آماده رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۰ میشد که حاشیههای دیدار دوستانه ایران و ژاپن در استادیوم آزادی، پرونده حضور دهداری در تیم ملی را بست.
از همین رو خبرنگار ورزشی ایرنا با رسول کربکندی که در آن دوران چند ستاره را به مرحوم دهداری معرفی کرده بود و همچنین در این فیلم هم نقشی ایفا کرده، گفتوگویی داشته که در ادامه آن را میخوانیم.
چه شد که در این فیلم بازی کردید؟
به احترام محروم پرویز دهداری فقط چند دقیقه جلوی دوربین قرار گرفتم و نقش خودم را با گریمی که من را ۴۰ سال جوانتر کرده بود بازی کردم و احمدرضا عابدزاده را به او معرفی کردم. من نه اهل سینما هستم نه بازیگری اما خواستم به پرویزخان ادای دین کرده باشم.
احمدرضا عابدزاده را شما پیدا کردید؟
من او را پیدا نکردم. در حقیقت او در تیم تام اصفهان حضور داشت و آقای چرخابی او را پیدا کرد. بعد از آن، من او را به تیم جوانان اصفهان آوردم و در تیم ما رشد کرد و بعد به تیم بزرگسالان اصفهان آمد که با او موفق شدیم قهرمان ایران شویم. من تنها به رشد نهایی او کمک کردم، همین.
چگونه او را به پرویزخان دهداری معرفی کردید؟
عابدزاده نمایش خوبی در تیم ما داشت. سال ۶۵ و بعد از استعفا بازیکنان تیم ملی من مطلع شدم مرحوم دهداری به دنبال بازیکن است. او بعد از این موضوع کل ایران را چرخید و زمینهای خاکی را زیر و رو کرد تا بازیکنان مورد نظر خود را به تیم ملی ببرد و یک تیم جدید و جوان را بسازد. با او تماس گرفتم و احمدرضا را به او معرفی کردم و گفتم او آینده خوبی دارد و میتواند دروازهبان بزرگی شود. او بعد از تماس من به اصفهان آمد تا بازی او و ۲ بازیکن دیگر را ببیند. او آمد عملکرد عابدزاده را دید و عابدزاده را به اردو تیم ملی دعوت کرد و رفته رفته عابدزاده شایستگیهای خود را نشان داد و تبدیل به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ایران شد.
ماجرای استعفا آن ۱۴ بازیکن چه بود؟
من دقیق در جریان نیستم. اما استاد دهداری شیوهای را در تیم ملی شروع کرد که تا پیش از این کسی چنین کاری نکرده بود. او اصول و چارچوب خودش را داشت و پذیرش آن توسط برخی از بازیکنان سخت و مشکل بود. پیش از این چنین شرایطی در تیم حکم فرما نبود. تعهد به لباس تیم ملی و و انضباط برای پرویزخان یک اصل بود و اگر کسی آن را رعایت نمی کرد به سختی با او برخورد میشد. به عنوان مثال موقع غذا خوردن کسی حق نشد صندلی را بکشد تا صدا بدهد و همه باید آن را بلند میکردند. کسی اجازه نداشت وقتی غذایش تمام شده از سر میز بلند شود و باید صبر میکرد تا غذای همه تمام شود و همگی میز غذا را ترک کنند. به نظرم اصول اخلاقی او بسیار متفاوت بود و به گونهای نظامی انجام میشد. بعضی از بازیکنان نمیتوانستند خود را با این شرایط وفق دهند و همین موضوع باعث شد نتوانند با استاد همکاری کنند.
در فوتبال در شرایط مشابه مدیران ترجیح میدهند پشت بازیکنان باشند. چرا فدراسیون طرف پرویز خان ایستاد؟
بله، فوتبال در گذشته با حالا فرق دارد. آن روزها اوایل انقلاب بود و این چارچوبها مورد حمایت مدیران بود و بازیکن سالاری وجود نداشت. با استعفا این بازیکنان به نظرم فدراسیون تصمیم درستی گرفت و پیش مرحوم دهداری ایستاد و نتیجهاش را دید. هر اتفاقی که رخ میدهد ابتدا افراد متعصبانه نظر میدهند. بعد از استعفا ۱۴ بازیکن به هرحال طرفداران آنها با این تصمیم مخالفت کردند ولی رفته رفته همه دیدند این تصمیم درست بود و نتیجه هم داد. همه دیدند تصمیم او حرفهای و اصولی بود. البته این تصمیمها در فوتبال امروز ما بی معنی است. فوتبال امروز ما مادی و بازیکن سالاری شده است. دستمزد بازیکنان از مربیان بیشتر شده و آنها حالا مهمتر شدند. وقتی یک بازیکن مخالف سرمربی باشد مدیریت به راحتی مربی را عوض میکند و خروجی آن همان چیزیست که هماکنون میبینیم.
درست است که مرحوم دهداری مخالف مسائل مالی در فوتبال بود؟
در آن زمان بحث مالی مطرح نبود و عشق و غیرت مهم بود. من در دهه پنجاه زمانی که بازیکن تیم ملی هم بودم ۴ هزار تومان دستمزدم بود. چیزی که برای بازیکنان اهمیت داشت عشق و علاقه به لباسی بود که بر تن داشتند و کسی دنبال پول نبود. شما هزینه هم میکردید برای عشق خود اما حالا همه چیز شده پول. تفکر او نظم و انضباط بود و اگر کسی به این موضوع پایبند نبود با او سخت برخورد میکرد.
به یاد دارد پرویز خان چه بازیکنانی را از کجا پیدا کرد و چهره شدند؟
پرویز خان کل ایران را گشت و از زمینهای خاکی بازیکن جمع کرد. احمدرضا عابدزاده، مرحوم سیروس قایقران، جواد زرینچه، مجتبی محرمی و صمد مرفاوی ستارههای بودند که او به فوتبال ایران معرفی کردند. به هرحال سخت بود ۱۴ بازیکن که همگی ستاره بودند بروند و دست شما را خالی بگذارند اما مرحوم دهداری با شهامت پای کار خود ایستاد و کار غیرممکنی را ممکن کرد. او با همین بازیکنان جوان و جویای نام در بازیهای آسیایی سوم شد و به نظرم اگر کمی خوششانس بودیم، میتوانستیم در این رقابتها حتی قهرمان هم شویم. این بازیکنان بعدها تبدیل به ستارههای فوتبال ایران شدند. این موضوع به خوبی نشان داد پایبندی به اصول شما را به موفقیت خواهد رساند.