به گزارش عصر جمعه ایرنا، تیم ملی فوتبال ایران امروز در دیداری سرنوشتساز به مصاف تیم ملی ژاپن میرود؛ دیداری که هر نتیجهای در آن رقم بخورد و حتی اگر با پیروزی شاگردان امیر قلعهنویی به پایان برسد، باز هم نمیتواند واقعیتهای فوتبال دو کشور را کتمان کند.
فوتبال ژاپن در آسیا حکم فوتبال آلمان را در دنیا دارد؛ فوتبالی مبتنی بر نظم که بر اساس یک برنامه بلندمدت برترین تیم ملی قاره کهن محسوب میشود. سالهاست بازیکنان ژاپنی در لیگهای معتبر اروپا حضور دارند و بازی در تیمهای بزرگ برای آنها دیگر یک مورد استثنایی محسوب نمیشود.
آرسنال، لیورپول، سوسیداد، برایتون، فاینورد و سلتیک و... تیمهایی هستند که بازیکنان ژاپنی در اختیار دارند و هر روز هم بر تعداد بازیکنان ژاپنی شاغل در لیگهای قاره سبز افزوده میشود.
در طول همه سالهایی که فوتبال ایران در گرداب حواشی اسیر بود، ژاپنیها به یک پیشرفت باثبات در فوتبالشان دست پیدا کردند و اگر در هشت دوره اخیر جام ملتهای آسیا، چهار بار قهرمان شدند به خاطر همین موضوع بوده است.
فوتبال وارداتی چگونه مرکز صادرات بازیکن شد؟
رنسانس در فوتبال ژاپن از اواخر دهه شصت هجری شمسی آغاز شد. در آن زمان ژاپنیها با فقر بازیکن سطح بالا روبهرو بودند و اینگونه بازیکنی برزیلیالاصل به ستاره این تیم تبدیل شد. «روی راموس» که حالا ۶۶ ساله است، بارها مقابل تیم ملی ایران بازی کرد و صحنه به یادماندنی از این رویاروییها، تقابل این دو تیم در سومین بازی مرحله گروهی جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۹۲ بود.
در آن بازی جمشید شاهمحمدی، موی راموس برزیلیالاصل را کشید و جمال شریف سوری به این بازیکن کارت قرمز نشان داد. در ادامه هم مجتبی محرمی به این داور لگدی پرتاب کرد اما فرشاد پیوس به اشتباه اخراج شد!
هیدهتوشی ناکاتا نخستین بازیکن ژاپنی بود که با فوتبال مدرن خود توانست راهی اروپا شود. او به قدری مؤثر بازی میکرد که تیمهای بزرگ ایتالیایی همچون رم، پارما و فیورنتینا را خواهان خود میدید. ناکاتا سردمدار بازیکنان ژاپنی بود که رؤیای خود را در فوتبال اروپا جستوجو میکردند.
وقتی جوبیلو ایواتا درس فوتبال داد
فینال جام باشگاههای آسیا در سال ۱۳۷۸ بین استقلال و جوبیلو ایواتا ژاپن برگزار شد؛ دیداری که با برتری تیم ژاپنی به پایان رسید. استقلال با ۱۲۰ هزار هوادار مقابل این تیم قرار گرفت؛ اما بازیکنان جوبیلو تحت تأثیر جو ورزشگاه آزادی قرار نگرفتند و در نهایت هم قهرمانی آسیا را از استقلال ربودند.
در آن زمان مرحوم ناصر حجازی که تیمش به شکل عجیبی دالیان چین را در نیمه نهایی جام باشگاههای آسیا شکست داده بود، در فینال این رقابتها پرویز برومند را نیمکتنشین کرد تا یحیوی که حتی در سادهترین بازی لیگ هم نیمکتنشین بود، دروازهبان ثابت استقلال در فینال آسیا شود.
این اشتباه مهلک کادرفنی استقلال از چشم تیم ژاپنی دور نماند و ۲ گل شبیه هم وارد دروازه آبیپوشان کرد تا مشخص شود تنها نمیتوان با کلیدواژه غیرت و تعصب مقابل فوتبال مدرن دوام آورد.
پس از این فینال هم هیچکدام از تیمهای ایرانی نتوانستند جام قهرمانی آسیا را بالای سر ببرند اما ژاپنیها در بیشتر فینالهای آسیا چه در رده باشگاهی و چه ملی حضور داشتند.
جی لیگ، معتبرترین لیگ آسیا
حتی حالا که لیگ فوتبال عربستان پُر شده از ستارههای گرانقیمت، باز هم نمیتوان گفت که این لیگ در آسیا حرف نخست را میزند چرا که جیلیگ سالهاست با تیمهایی که در ترکیب خود هم بازیکنان خارجی نه چندان مطرح دارد و هم بازیکنانی که زمانی در فوتبال دنیا آقایی میکردند، به لحاظ ساختاری حرف اول را در آسیا میزند.
مصداق این موضوع موفقیت بازیکنان ژاپنی در لیگهای اروپا است. وقتی بازیکنی از جیلیگ به یک لیگ مطرح اروپایی میرود، تفاوت زیادی را احساس نمیکند و خیلی زود با فوتبال حرفهای اروپا سازگاری پیدا میکند چرا که در کشورش البته در ابعادی کوچکتر این فوتبال حرفهای را تجربه کرده است.
همین موضوع باعث شده است که ژاپن تعداد زیادی بازیکن لژیونر در فوتبال اروپا داشته باشد.
بینیازی ژاپنیها از مربیان خارجی
زمانی بود که فیلیپ تروسیه فرانسوی به عنوان سرمربی تیم ملی ژاپن کار خود را آغاز کرد. او در طول چهار سالی که این سمت را بر عهده داشت، منشأ تغییرات زیادی در تیم ملی ژاپن بود.
پس از او مربیان خارجی دیگری همچون زاکهرونی و آگیره سرمربی این تیم شدند اما حالا چند سالی است که مربیان ژاپنی هدایت تیم ملی کشورشان را برعهده دارند و این موضوع بیانکننده این واقعیت است که ژاپنیها در مربیگری هم به یک استاندارد قابل قبول دست پیدا کردهاند و دیگر به دنبال مربیان خارجی نیستند.
وقتی کارتون فوتبالیستها رؤیای ژاپنیها بود
در کارتون «فوتبالیستها» که در ایران هم محبوبیت زیادی داشت، شخصیتهایی همچون سوباسا، کاکرو، واکی بایاشی و... کار خود را از تیمهای پایه آغاز کردند و در نهایت راهی تیمهای بزرگ دنیا شدند. این کارتون رؤیای آن زمان ژاپنیها را به تصویر کشید؛ رؤیایی که بر اساس برنامهریزی بلندمدت به واقعیت تبدیل شد.
حالا فوتبال اروپا پُر شده از سوباساها و کاکروها. حالا وقتی جیلیگ از تلویزیون پخش میشود به لحاظ کیفیت چمن و ورزشگاهها و حتی فیلمبرداری مسابقات، تفاوتی با لیگهای اروپایی ندارد اما فوتبال ایران هنوز در سال ۱۹۹۲ مانده است.
هنوز هم فوتبال ایران در دوران مو کشیدنها مانده است و هیچ پیشرفتی چه در لیگ، چه در ساختار باشگاهی و حتی زیرساختها دیده نمیشود. هنوز هم حرف اول فوتبال ایران دندان نشان دادن مدیر و مربی و بازیکن به یکدیگر است.