اینکه فیلمساز نسبت به جهان روایت قصهاش اشراف داشته باشد و در کارگردانی بداند که به دنبال چه مضمونی است؟ یک اصل مهم تلقی میشود که طی سال های اخیر در سینمای ایران به این اصل مهم کمتر توجه شده و صرفا فقط کارگردانان به دنبال این هستند که یک فیلمنامه دست بگیرند و کار تولید کنند و همین امر باعث شده از کیفیت غافل شوند.
اولین قدم برای فیلم ساختن این است که کارگردان بداند قصه ای که می خواهد روایت کند، با مخاطبش چه خواهد کرد؟ این دغدغه در فیلمسازهای اول جدیتر باید باشد که تا به امروز کمتر شاهد این بودیم.
جواد عزتی به عنوان یک سوپر استار شناخته شده و مطرح که سالها در مقام بازیگر همه فن حریف شناخته می شود که در ژانرهای مختلف اقتدارش در بازیگری و تواناییهایش را در این عرصه به رخ کشیده است، این بار و در اولین تجربه کارگردانی اش با فیلم تمساح خونی به سراغ فیلمنامه سختی می رود که روایت غیر خطی اش میتوانست آسیب بزند و در روند روایت قصه خطرناک باشد اما او با کارگردانی هوشمندانه و اشراف کامل بر موضوع و وفاداری با قواعد گونه یک فیلم، جسورانه با درونمایه کمدی خلق میکند و صاحب سبک میشود.
جواد عزتی در میان انبوه فیلم های کمدی که فاقد تکنیک و تسلط در کارگردانی هستند، ثابت می کند که می توان فیلمی در این ژانر ساخت که در حین خنده گرفتن از مخاطب در موقعیتهای مختلف، به ذات سینما هم وفادار باشد و در عین حال یک فیلم تمیز و بدون نقص ساخت و این یک دستاورد بزرگ است.
عزتی کارگردان با عزتی بازیگر تفاوت های زیادی دارد و مهمترین اش همین تسلط و اشراف کامل او بر روایت قصه است که انگار که سال ها تجربه و دانش و مولف بودنش در بازیگری در اینجا به کمک او آمده است.
تمساح خونی فیلمی است که هم مخاطب آن را می پسندد و هم منتقد این فیلم را دوست خواهد داشت. فیلم اول جواد عزتی در چیدمان تیم بازیگری اش هم هوشمندانه است، این که چه کسی می خواهد پارتنر این بازیگر صاحب نام باشد هم امر مهمی بود که او با انتخاب عباس جمشیدی فر به عنوان زوج همراهش کار را تمام می کند و با این انتخاب درست و اصولی ثابت کرد که نسبت به سینما آگاهی دارد.
جمشیدی فر بازیگر توانایی است که در چند قدمی قله است و در اینجا با کیفیت حاضر شده و وجوه دیگری از توانایی هایش دیده می شود. تمساح خونی یک فیلم درست است و می توان با جدیت گفت که یک اقتدار با شکوه در گام اول فیلمسازی جواد عزتی محسوب میشود.