نظریه پردازان بسیاری به تاثیر هنر و سینما در یادگیری معتقدند؛ فردریک شومان نظریه پرداز معناگرا معتقد است هنر امری اساسی در یادگیری عمیق مفاهیم پیچیده است. مفاهیمی نظیر عدالت، حسادت و امانتداری از جمله مواردی هستند که شاید آموزششان در کلام نگنجد و هنر به عنصر اصلی انتقال آنها تبدیل شود.
در این میان وظیفه انتقال مفاهیم در هنر سینما بیشتر ناظر به کودکان و با هدف تربیت نسل و انتقال آن است، گروهی از مخاطبان که شاید به سختی تماشای کامل یک فیلم را بپذیرند و برای قبول مفاهیم آن نیز مقاومتی عجیب دارند.
شاید در این میان مدیوم انیمیشن (پویانمایی) برای این گروه از مخاطب جذابتر باشد، همین نکته اهمیت پویانمایی را نشان میدهد. گونهای از سینما که بیش از هر اثری به مخاطب هدف کودک، نوجوان و جوان توجه دارد.
پویانمایی سینمایی شمشیر و اندوه به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی با دغدغهای مهم ساخته شده است، روایت یک حادثه تاریخی در بستری ایرانی اسلامی که با ایدهای قهرمان پرورانه اجرا میشود.
بستر تاریخی داستان از زمان امام حسن(ع) شروع و به حادثه کربلا ختم میشود، فضای داستان هم میان مدائن و ایرانیان آن منطقه میچرخد. شاید روایت این بستر تاریخی هدف این پویانمایی نباشد، اما قطعا فایده بزرگی برای آن است.
شمشیر و اندوه را شاید بتوان اولین پویانمایی هایپر رئال سینمای ایران دانست، ساختهای که تکنیکش(فن) بیش از هر اتفاق دیگری تاثیرش را برای مخاطب هدفش دو چندان میکند.
قهرمان داستان جوانی است که دلاوری را از کودکی مشق کرده و آموخته است، روایت داستان با فلش بک یا گذشتهنماییهایی همراه است که همزمان با پیشبرد داستان شخصیت پردازی آن را نیز محکم میکند.
صحنههای شبهه اکشن، معمایی و همذات پنداری مخاطب با شخصیتهای داستان جذابیتهای انیمیشن را دوچندان کرده است؛ هرچند دیالوگها و خرده روایتها گاهی به پیشبرد درست داستان ضربه زده اما جذابیتهای تکنیکی آن را پوشانده است.
قهرمان داستان انگیزهای جدی برای طی مسیر دارد، پرداخت ابتدایی آنقدر قوی هست که بر خلاف آثار اینچنینی از متن شعارزدگی دوری کند. یک روایت عاشقانه در دل یک رویداد دینی داستان را کارن شخصیت لصلی انیمیشن را شکل میدهد؛ عشقی در ادامه منجر به یک خیانت و البته شکست ماموریت علویان ایران میشود.
شاید بتوان گفت که پیشبرد قصه و پیرنگ اصلی داستان_که ایده خوبی هم دارد _ روان نیست، فضای داستان هم که با تاریخ روایت داستان فاصله دارد.
اما آنچه در این زمینه اهمیت بیشتری دارد، نقطه عطف شمشیر و اندوه در تکنیک ساخت پویانمایی در ایران است. تکنیکی که میتواند در جذب مخاطب بینالمللی نیز موثر باشد.
حرکت، جزئیات کاراکترها و صحنهپردازی انیمیشن ورق تازهای از تکنیک در سینمای پویانمایی ایران است؛ اتفاقی که با استفاده از اسکن انسانی در روند تولید شمشیر و اندوه شکل گرفته است.
در نهایت باید گفت شمشیر و اندوه اثری با مخاطب نوجوان و جوان است که تکنیکی درخشان را به نمایش گذاشته است. موقعیت شکل گرفته و داستان اصلی قابل قبول اما پرداخت آن در متن کمی عقبتر از تکنیکش(فنی) است.
اما آنچه مشخص است نوید شمشیر و اندوه برای خودنمایی انیمیشن ایرانی در آینده سینما و حضور پررنگ آن در بازارهای جهانی است.