مراغه - ایرنا- نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان‌شرقی و امام جمعه تبریز گفت: اگر به نسبت جمعیت محاسبه شود، آمار شهدای روحانی دوران دفاع مقدس بیشتر از سایر اقشار است.

به گزارش ایرنا حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی آل‌هاشم روز شنبه در ویژه‌برنامه بزرگداشت شهدای عملیات والفجر ۸ با محوریت شهید «علی سیفی نسب» و گرامیداشت روز حفاظت اطلاعات در سپاه پاسداران که در تالار بهشتی مراغه برگزار شد، افزود: امدادهای غیبی و مردمی بودمی بودن دفاع از اصلی‌ترین عوامل غلبه بر دشمن در جنگ تحمیلی بود و رزمندگانی چون شهید «سیفی‌نسب» در این زمینه نقش موثر داشتند.

بزرگداشت شهدای عملیات والفجر ۸ با محوریت شهید «علی سیفی نسب» و گرامیداشت روز حفاظت اطلاعات در سپاه پاسداران

وی اضافه کرد: این دفاع مردمی با نقش‌آفرینی رزمندگان روحانی نشان داد که اگر مردم و مسئولان و همچنین فرماندهان نظامی در ارتش و سپاه با هم یکصدا و متحد باشند، با دست خالی هم می‌توانند در برابر دشمنان بابستند.

حجت‌الاسلام والمسلمین آل‌هاشم با بیان اینکه طی جنگ‌های ۲۰۰ سال اخیر کشورمان به جز دفاع مقدس همواره قسمتی از ایران جدا شده بود، افزود: در جنگ تحمیلی با وجود اینکه دشمنان ما متحد شده بودند، حتی یک وجب از خاک کشورمان به دست دشمنان نیافتاد.

وی در پاسخ به ادعای برخی‌ها مبنی بر اینکه جوانان امروز ما نمی‌توانند پا جای پای جوانان دوران دفاع مقدس بگذارند، افزود: اگر آیین اعتکاف و دیگر آیین‌های مذهبی را مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که در برابر برخی از ربزش‌ها، رویش‌هایی هم وجود دارد و جوانان امروز می‌توانند راه شهدای دوران دفاع مقدس را ادامه دهند.

امام جمعه تبریز: حماسه حضور در انتخابات ۱۱ اسفندماه رویش جوانانی از جنس دوران دفاع مقدس را به نمایش می‌گذارد

وی همچنین افزود: حضور حماسی مردم و به ویژه جوانان در راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن و انتخابات ۱۱ اسفندماه نیز رویش جوانانی از جنس دوران دفاع مقدس را به نمایش خواهد گذاشت.

وی این را هم بیان کرد که ملت ایران می‌دانند که اگر مشارکت در انتخابات ۱۱ اسفندماه پایین باشد، اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی در سطح بین‌المللی تحت تاثیر قرار می‌گیرد؛ بر همین اساس به صورت گسترده در انتخابات شرکت خواهند کرد.

«سیفی نسب» شهید شاخص روحانی آذربایجان‌شرقی

شهید «علی سیفی نسب» یکی از هزار و ۴۰۰ شهید گلگون‌کفن مراغه است که طی سال جاری به عنوان شهید شاخص روحانی در سطح آذربایجان‌شرقی معرفی شد؛ این شهید بزرگوار به گفته مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه مراغه تاثیر قابل توجهی در دوران سال دفاع مقدس داشت و خوش‌رویی وی موجب شده بود تا رزمندگان شیفته‌اش شوند.

به گفته حجت‌الاسلام ابراهیم برزگر شهید «سیفی نسب» آموزش‌های عمومی، آموزش‌های ویژه غواصی و همچنین تخریب را در منطقه عملیاتی گذرانده بود و علاوه بر آن در گردان سیدالشهداء (ع) مداحی، و معمولا به فاطمه زهرا(س) توسل می‌کرد.

«سیفی نسب» شهید شاخص روحانی آذربایجان‌شرقی در سال ۱۴۰۲

آری شهید «سیفی نسب» به نقل از همرزمانش گلی در بین رزمندگان مراغه بود و همه به دورش می‌چرخیدند تا جایی که وقتی در محفلی حضور داشت، همه مراقب اعمال خودشان بودند.

همیشه عمامه به سر و در خطوط مقدم حضور داشت؛ وقتی از ناحیه پا زخمی شد، نظر پزشکان این بود که پای وی باید قطع شود اما در عالم رویا به مشهد مقدس دعوت شد.

با این نیت که پس از شفا یافتن، به جبهه‌ حق علیه باطل برگردد به مشهد مقدس رهسپار شد و اطرافیان وی نقل می‌کنند که این شهید بزرگوار با نزدیک شدن به حرم، عصاهای زیربغلش را کنار گذاشت.

وی پس از بازگشت به جبهه نیز یک طلبه و رزمنده نمونه بود و با سیر و سلوکی که داشت، در میان رزمندگان از یک جایگاه معنوی برخوردار بود.

شهید «سیفی نسب» در عملیات والفجر هشت در لباس غواص به جنگ با دشمنان رفت و در همان عملیات نیز به شهادت رسید.

گفتنی است حکایت مجروح شدن و عزیمت این شهید روحانی به مشهد در کتابی با عنوان «بیا مشهد» و به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری و منتشر شده است.

در بخشی از این کتاب نوشته شده است: «یادم هست در ارتفاعات حسین‌آباد بود. دشمن بالای کوه مسقر بود، ماهم پایین کوه، خوابیده و درازکش تو برف‌ها و یخ زده بودیم. در آن سرمای کردستان، وقتی دست می‌زدیم به لباس خودمان عین تخته صدا می‌کرد، از شدت سرما خشک شده بود! بعد شهید سیفی موقعی که ما درازکش بودیم، ایشان خیلی عادی راه می‌رفت!

می‌گفتیم: حاجی بشین می‌زنند اما گوش نمی‌داد، آخر سر بهش گفتیم: حالا که راه می‌ری، برو اونطرف راه برو تا حداقل ما رو نزنند. حاجی می‌رفت و می‌آمد و به بچه‌ها نیرو می‌داد، آخه بچه‌ها کُپ کرده بودند.

نماز جماعت‌های باحالی داشت؛ وقتی که اذان و اقامه گفتنش تمام می‌شد شروع می‌کرد به خواندن دعای قبل نماز، بچه‌ها چشمشان را می‌بستند و شروع به گریه می‌کردند و با حالت گریان تکبیر را می‌گفتند.

این تأثیر نفس و حال این شهید بزرگوار بود. بنده تا حالا چنین نماز جماعتی ندیدم. بچه‌های رزمنده با علی خیلی انس داشتند. جذبه علی در اخمش نبود، بلکه لبخندش بود که جذب می‌کرد.

او بسیار خوش رفتار بود. تو هرجاکه لازم بود حضور داشت. اگه توی تخریب نیاز بود می‌رفت، یا اگه نیاز به غواص، اطلاعاتی و ... بود حتماً می‌رفت».