به گزارش ایرنا، پس از ناکامی تکراری تیم ملی فوتبال در جام ملتهای آسیا، این روزها «جوانگرایی» به کلید واژهای مشترک بین اهالی فوتبال تبدیل شده است؛ یک انتظار مشترک از تیمی که در قطر مانند دوره گذشته باز هم در پای فینال متوقف شد تا حسرت قهرمانی در جام ملتها از نیم قرن هم بگذرد.
امیر قلعهنویی دقایقی پس از شکست برابر قطر در مسابقه نیمهنهایی جام ملتها، در سالن نشست خبری ورزشگاه الثمامه از رویکرد جدیدش در تیم ملی پس از این مسابقات رونمایی کرد و گفت: ما از الان باید به فکر تغییرات باشیم و یکسری نیروهای جوانتر را وارد چرخه تیم ملی کنیم تا برای جامجهانی تغییرات بالای ۵۰، ۶۰ درصد را داشته باشیم تا هم تیم جوانتر شود و هم از نظر نتیجه عقب نیفتیم. رویکردی که مورد اسقبال فدراسیون فوتبال هم قرار گرفت و احسان اصولی، سخنگوی فدراسیون جمعهشب با اعلام تداوم حضور قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی تا جام جهانی ۲۰۲۶، اشاره کرد که فدراسیون فوتبال از راهبرد اتخاذ شده توسط قلعهنویی مبنی بر جوانگرایی در تیم ملی استقبال میکند و به همین منظور از او خواسته شده تا در اسرع وقت نسبت به تدوین و ارائه برنامه مدون و عملی خود اقدام کند.
البته تغییر نسل در تیم ملی فوتبال با توجه به میانگین سنی بالا، مطالبه تازهای نیست و پس از نتایج ضعیف ایران در جام جهانی قطر، خیلیها از ضرورت تغییر نسل در فوتبال صحبت کردند. با این حال فاصله یک ساله تا جام ملتها سبب شد با توجه به رویکرد نتیجهگرایی جهت شکستن طلسم ۴۸ ساله و کسب قهرمانی، قلعهنویی از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کند. تصمیمی که سبب شد تا پس از دعوت از چند پدیده جوان به تیم ملی، آنها راهی به فهرست تیم ملی در قطر پیدا نکنند.
در نقطه مقابل بازیکنان مسنتری مانند امید ابراهیمی ۳۶ ساله، دوباره به تیم ملی دعوت شدند و چهرههای جوانی مانند جواد حسیننژاد پدیده ۲۰ ساله سپاهان در فصل جاری، جایی در لیست اعزامی به قطر پیدا نکردند. رویکرد تجربهمحور قلعهنویی برای حمله به طلسم جام، سبب شد تا میانگین سنی تیم ملی در جام ملتها حتی در مقایسه با جامجهانی هم بیشتر شود.
در حالی میانگین سنی تیم ملی در جامجهانی ۲۸ سال و ۶ ماه بود که این میانگین در جام ملتها با دعوت از بازیکنانی مسن مانند ابراهیمی، به ۲۹ سال رسید و تیم ایران پس از لبنان، دومین تیم پیر جام ملتها لقب گرفت.
حال پس از بازیهای پرفراز و نشیب تیم ملی در جام ملتها و حذف در نیمهنهایی، این بار برخلاف جام جهانی مطالبه تغییر نسل و اعتماد بیشتر به بازیکنان جوان، مورد استقبال کادر فنی و فدراسیون فوتبال هم قرار گرفت تا تیم ملی و منتقدانش به یک نقطه مشترک برسند.
حال فرصت خداحافظی با نسلی که از جام ملتهای ۲۰۱۵ وارد تیم ملی شد و سه جام ملتها و ۲ جام جهانی را تجربه کرد، فرا رسیده است؛ نسلی که بهرغم نزدیک به یک دهه حضور در تیم ملی نتوانست افتخار قابل توجهی را ثبت کند و باید با دست خالی پیراهن تیم ملی را به جوانترها بدهد.
باتوجه به فاصله نزدیک به ۲ سالونیم تا جامجهانی ۲۰۲۶ به عنوان اولین میدان جدی تیم ملی در بازیهای پیشرو، فرصتی مناسب برای تغییر نسل و اعتماد به بازیکنان جوان فراهم شده است. به خصوص که با صعود ۸ تیم از قاره آسیا به دوره بعدی جامجهانی که قرار است برای اولین بار با ۴۸ تیم برگزار شود، تیم ملی در قیاس با گذشته، دغدغهای برای صعود به جامجهانی ندارد و این کار قلعهنویی را برای فرصت دادن به بازیکنان جوان راحتتر میکند.
به گفته قلعهنویی از تیم فعلی، ۶۰ درصد تا جامجهانی بعدی تغییر خواهند کرد و تنها ۴۰ درصد از بازیکنان حفظ خواهند شد. باتوجه به تغییرات گستردهای که قرار است در تیم ملی صورت بگیرد، ضرورت دارد که هم فدراسیون فوتبال و هم هواداران و کارشناسان، فرصت کافی را به قلعهنویی برای انجام تغییرات بدهند.
قطعا تغییر بیش از نیمی از ترکیب تیم ملی و تغییر نسل، ممکن است هزینههایی را هم بر تیم تحمیل کند و سبب شود تا در روند صعودی تیم کشورمان خلل و توقف یا حتی عقبگردی ایجاد شود. البته چنین مسائلی طبیعی و ضروری است که اهالی فوتبال با توجه به اینکه تغییر نسل، هزینه دارد، نتایج آینده تیم ملی را مورد تحلیل قرار بدهند. همان طور که در برخی دورههای جام ملتها شاهد بودیم که کره و ژاپن با تیم امیدشان پا به این مسابقات گذاشتند و با وجود حذف شدن، فرصتی را فراهم کردند تا نسل بعدی تیم ملی کشور متبوعشان تجربه کسب کند و آبدیده شود.
به همین خاطر صبر و حوصله اهالی فوتبال در زمان پوستاندازی تیم ملی، میبایست بیشتر از هر زمان دیگری باشد تا قلعهنویی با توجه به تغییرات مدنظرش، برای یک یا چند شکست مورد مواخذه قرار نگیرد؛ به خصوص که با توجه به تغییرات مورد انتظار در تیم ملی، گریزی از افت احتمالی نتایج نیست.
برنامهریزی اصولی و البته مبتنی بر اهدافی که تیم ملی در ادامه مسیر با قلعهنویی ترسیم کرده است، سبب خواهد شد تا جوانگرایی و تغییر نسل در تیم ملی با کمترین هزینه همراه شود و نسل جدید میتواند برای نزدیک به یک دهه تیم ملی را بیمه کند؛ نسلی که اگر با برنامه و پلهبهپله بالا آمده باشد، میتوان به آنها امیدوار بود تا خلاف نسل فعلی که بهرغم تلاش، با دستی خالی به پایان خط رسیدهاند، در روز خداحافظیشان با دستی پر، کفشهایشان را بیاویزند.