گروه دفاعی ایرنا- سهیل آقارخی: ساعت ۶ صبح ۲۲ بهمن ۱۴۰۲؛ هنوز سپیده دم نزده و باید خودمان را به محل تجمع برسانیم. پایگاه شهید لشگری مهرآباد تهران جایی است که باید برویم و رأس ساعت ۶ وارد پایگاه میشویم. قرار است جمع زیادی از چتربازان نیروهای مسلح از ارتش و سپاه و فراجا خود را به اینجا برسانند تا چهل و پنجمین جشن پیروزی انقلاب را به آسمانها هم بکشانند.
چتربازان نیروهای مسلح دسته دسته میرسند و بازار دیدهبوسی و احوالپرسی میان آنها داغ است؛ فرقی نمیکند از ارتش باشند یا سپاه یا فراجا؛ یکدیگر را خوب میشناسند و پیداست که قبلترها زیاد با هم پریدهاند. ترکیبی دوست داشتنی از جوانها و با تجربهترهایی که البته گویی دلهای بسیار جوانی دارند و حتی بالا رفتن سن و سال هم آنها را از پرش سقوط آزاد باز نمیدارد!
جمع که کمی منسجمتر میشود، حرکت به سمت بالگردها برای سوار شدن و پرواز هم آغاز میشود. قرعه فال امسال به نام من افتاده تا کار چتربازان و عملیاتی که قرار است شور و نشاطی وافر در جمع مردم ایجاد کند را به تصویر بکشم.
به عنوان مسئول تیم مستندسازی برنامه با چتربازانی که همهشان را از پیشتر میشناسم، همراه میشوم. به رمپ که میرسیم چند فروند بالگرد را میبینم، بالگردهای Mi-17 سپاه و فراجا و شینوکهای دوست داشتنی هوانیروز ارتش! من که از همان ابتدا شینوک را برای پرواز و همراهی با چتربازان انتخاب میکنم.
چتربازان در ۳ دسته به ردیف قرار میگیرند. مشغول پوشیدن تجهیزات خاص و مخصوص چتربازیشان میشوند؛ فرآیندی که نیاز به دقت زیادی برای کسب اطمینان از صحت عملکرد تجهیزات دارد و همین باعث میشود که دو به دو تجهیزات یکدیگر را چک کنند تا خللی در عملکردشان نباشد.
تجهیزات را که میپوشند؛ بلافاصله دور یکدیگر جمع میشوند تا آخرین هماهنگیها و صحبتها را هم پیش از پرواز داشته باشند. نزدیک یکی از گروههاشان میشوم که چتربازان سپاه هستند، ۱۶ نفرند و میاندار آنها عاقل مردی جاافتاده با موهای جوگندمی است. از همان هاست که هر کسی با دیدن او حس میکند سالهاست که او را میشناسد. در صحبتهایش آرامش و طمأنینه خاصی موج میزند. صحبتهای خود را با شکرگذاری به درگاه الهی آغاز میکند که دوباره توفیق پیدا کرده امسال هم با عملیات چتربازی در راهپیمایی ۲۲ بهمن، دل مردم، مسلمین و طرفداران انقلاب اسلامی را گرم و شاد کند.
او به دیگر چتربازان تأکید میکند که عملیات فرود چتربازی روز ۲۲ بهمن به یکی از نمادهای این مراسم تبدیل شده و خیلیها از روزهای قبل از او پرسیدهاند که عملیات چتربازی چه ساعتی انجام خواهد شد.
فرمانده البته اینها را که میگوید با صلابت در صدایش از نیروهایش ۲ خواهش دارد؛
۱-به نحو احسنت و بهترین شکل ممکن کار را اجرا کنید
۲-ایمنی را هم رعایت کنید و در حین پرواز شیطنت نکنید!
صحبتهای فرمانده که تمام میشود به همراه نیروهایش که اولین دسته از چتربازانی هستند که باید پس از پرش از بالگرد در میدان آزادی تهران و روبروی جایگاه فرود بیایند، به سمت بالگرد حرکت میکند. یکی از نیروهای فرمانده یک کیسه بزرگ در دست دارد که وقتی از او میپرسم چیست؛ میگوید پرچم فلسطین!
تنها دقایقی بعد بالگرد فرمانده و دیگر چتربازان همراه با پرچم فلسطینی که قرار است در آسمان تهران به اهتزاز در بیایید، پرواز میکند.
دومین بالگردی که باید به پرواز در بیاید؛ بالگرد شینوک مربوط به چتربازان تیپ ۶۵ نوهد ارتش است یعنی بالگردی که من دوست داشتم با آن پرواز کنم. بدون معطلی با آنها همراه و سوار بالگرد میشویم.
بالگرد برای آنکه به ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان برسد، باید چندباری را بر فراز تهران پرواز کند و این فرصت خوبی است تا تهران را از بالا ببینیم! به ارتفاع لازم برای پرش که میرسد چتربازان تیپ ۶۵ نوهد یکی یکی به صورت پرش سقوط آزاد عملیات خود را اجرا میکنند. هرکدام با یک حرکت منحصر به فرد خود به سمت پایین پرش میکنند و یک جمله که عمدتا مربوط به توسل به ائمه اطهار (ع) است را به زبان میآورند.
چشمم به دستان یکی از آنهاست که کیسه بزرگ حامل پرچم مقدس کشورمان را همراه دارد و قرار است در آسمان تهران به اهتزاز در بیاورد.
از فرصت استفاده میکنم و از پنجره حبابی بالگرد پایین را نگاه میکنم تا صحنههای هنرنمایی آنها در آسمان تهران را ببینم؛ آفتاب چهل و پنجمین فجر انقلاب، پرچم سه رنگ ایران را با مهربانی هرچه تمامتر مینوازد و صحنههایی زیبا خلق میکند، پرچم باید بالا باشه، بالای بالا...!