به گزارش ایرنا، ابوالفضل ممشلی متولد ۱۳۳۸ و حسنعلی ممشلی متولد ۱۳۴۶ بسیجی داوطلب حاضر در جبهههای جنگ بودند که سال ۱۳۶۳ همزمان در جزیره هویزه به شهادت رسیدند و غلامرضا متولد (۱۳۴۸) سال ۱۳۶۵در بمباران هوایی مریوان به شهادت رسید.
در روستای «جنگلده بالا» پیدا کردن آدرس خانه شهیدان ممشلی کار سختی نیست. از هر کس که بپرسی راه رسیدن به خانه حاج رمضانعلی را نشان میدهد. در یک کوچه بن بست که با بارش باران شب گذشته پر از گل و لای شده، وارد این خانه شدم. بانویی با «چارشویی» بر کمر و روسری سبزسنتی به استقبالم آمد و مرا به درون خانه دعوت کرد.
گوشهای از دیوار عکس برادران شهید ممشلی خودنمایی میکند. امکلثوم سلطانی، عروس خانواده ممشلی گفت: برادر شوهرهای شهیدم اهل مسجد و تربیت شده مکتب اسلام بودند.
وی اظهار داشت: روستا آب آشامیدنی نداشت و برادر شوهرهایم تلاش بسیاری در راستای فراهم آوردن امکانات لازم انجام دادند تا دیگر روستاییان دچار سختی نشوند.
سلطانی ادامه داد: شهیدان ممشلی همزمان با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه و در قالب نیروی بسیجی رهسپار جبهههای حق علیه باطل شدند. در آخرین روز سال ۱۳۶۳ که مادر شوهرم در تدارک عید نوروز و پختن حلوا برنجی بود، خبر شهادت ابوالفضل و حسنعلی را به او دادند.
وی ادامه داد: غلامرضا برادر شوهر کوچکم پس از شهادت ابوالفضل و حسنعلی به جبهه رفت و ۲ سال بعد در ۱۷ سالگی در بمباران هوایی مریوان به شهادت رسید.
حاج رمضانعلی برادر بزرگ شهیدان ممشلی هم گفت: برادرانم روضه خوان اهل بیت(ع) بودند و خصوصیات اخلاقی آنها از جمله مهربانی، گشاده رویی، گره گشایی و نیکوکاری برگرفته از مکتب این خاندان بود، به همین دلیل مورد احترام مردم روستا بودند.
ممشلی افزود: از ویژگیهای شاخص ابوالفضل که بزرگتر از حسنعلی و غلامرضا بود، فکر کردن قبل از انجام هر کاری بود و وقتی تصمیمی میگرفت همه به آن احترام میگذاشتند و یا وقتی متوجه مشکل و گرفتاری فردی میشد تا زمان حل آن روز و شب نداشت.
وی اضافه کرد: به سبب ویژگیهای اخلاقی شاخص سه برادر شهیدم از جمله حل کردن مشکلات مردم، اکنون که سالها از شهادتشان میگذرد مردم روستا با خلوص نیت به برادرانم متوسل شده و گره گشایی در مشکلات خود را خواستار میشوند.
رمضانعلی بیان داشت: برادرانم داوطلبانه برای دفاع از میهن در مجموع هفت بار به جبهه رفتند، حسنعلی آخرین بار که به جبهه اعزام شد فقط ۱۵ روز از پوشیدن رخت دامادیاش میگذشت که رفت و شهید شد.
فاطمه خواهر شهیدان ممشلی هم با یادآوری اینکه پدرم قبل از پیروزی انقلاب به رحمت خدا رفته بود و رمضانعلی برادر بزرگم، نقش پدر را برای سایر برادران و خواهرانم ایفا میکرد، گفت: مادرم هم درسال ۱۳۸۴ به فرزندان شهیدش پیوست و من بعد از به دنیا آمدن فرزندم، متوجه صبر فاطمی مادران شهدا شدم.
وی افزود: روزی در منزل پدر نشسته بودم که غلامرضا متوجه افتادن روسری از سرم شد و همان لحظه سنجاقی به آن زد تا موهایم دیده نشود و من امروز حجاب کامل خود را مدیون برادرم هستم.
ممشلی ادامه داد: رنگ حنای دامادی دست حسنعلی هنوز پاک نشده بود که به جبهه رفت آن زمان با دلخوری به مادرم گفتم چرا گذاشتی برادر تازه دامادم برود؟ که یادم نمی رود مادرم گفت «برادرت راه خودش رو پیدا کرد».
خواهر شهیدان ممشلی گفت: برادرانم در اوائل پیروزی انقلاب و حوادثی که ضد انقلاب در گنبدکاووس ایجاد کردند، از اهالی روستا نان و غذا جمع آوری کرده و با اسب برای مردم این شهر میبردند.
وی خاطرنشان کرد: آنها همیشه زودتر از دیگران در مسجد حضور داشتند و پذیرایی کردن از دوستداران اهل بیت (س) یکی از دغدغههای آنها بود.
همسر شهید حسنعلی ممشلی هم گفت: ۱۵ روز از ازدواجمان گذشته بود و هنوز با غربت پس از عروسی کنار نیامده بودم که همسرم راهی جبهه شد و شب عید خبر شهادتش را آوردند.
هاجر اسپانلو افزود: زمان برگشت پیکر همسرم، به دلیل بالاآمدن آب رودخانه روستا، نیم ساعت منتظر بودیم تا مردان به سختی جنازه شهیدم را از رودخانه عبور دهند اما چند سال بعد و به برکت خون شهیدان، روستای جنگلده از راه و پل مناسب برخوردار است.
همسر شهید حسنعلی ممشلی گفت: خصوصیات اخلاقی خوب ابوالفضل، حسنعلی و غلامرضا آنها را لایق شهادت کرد و هر فردی که در کار و زندگیاش گرفتاری پیش میآید، صلوات نذر این شهیدان میکند تا گره از مشکلات شان باز شود.
به گزارش ایرنا، مردم گلستان در پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس حماسهآفرینی زیادی داشته و حدود چهار هزار شهید، افزون بر این ۱۳ هزار جانباز و یک هزار و ۱۷۸ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کردند.
استان حدود ۲ میلیون نفری گلستان از تنوع قومی و مذهبی و با آداب و فرهنگهای گوناگون برخوردار است ولی همه آنها به سرزمین خود عشق می ورزند و در اعتلای وطن هم نظرند که جلوه گری آن در هشت سال دفاع مقدس بخوبی نمایان است.