تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۰

تهران-ایرنا-جنگ اوکراین از جمله بحران هایی است که با وجود تلاش طرف های مختلف برای آتش بس، به دلیل ماهیت ژئوپلیتیکی و مداخله طرف های غربی هنوز دورنمای روشنی برای صلح دیده نمی شود.  

جنگ اوکراین از جمله بحران های ژئوپلیتیکی است که از زمان آغاز یعنی ۵ اسفند۱۴۰۰ به این سو، افزون بر ایجاد یک فضای جنگ فرسایشی میان غرب (آمریکا+اروپا) و روسیه، به یک بحران فزاینده منطقه ای و بین المللی نیز انجامیده است.

اوکراین از جمله کشورهایی است که ژئوپلیتیک بر سیاست داخلی، اقتصاد و رفتار منطقه ای و بین المللی آن سایه افکنده؛ شرایطی که این کشور را در مرکز توجه، تمرکز و کنشگری روسیه، اروپا و آمریکا قرار داده است.

اوکراین را در لغت پایان قلمرو، حاشیه و مرزمعنا می کنند و به نظر می رسد که این عنوان به دلیل موقعیت حائل این سرزمین در مقابل حملات قبایل شرقی به اروپا اطلاق شده باشد. به لحاظ تاریخی کی یف پایتخت، نخستین مرکز تشکیل دولت روسیه بوده و اوکراین دومین جمهوری از جمله جمهوری های کشورهای مشترک المنافع است. اوکراین با وجود ۲۲ درصد روس از جمعیت ۵۲ میلیون خود یکی از ناهمگون ترین کشورهای حوزه شرق اروپا به لحاظ هویتی بوده و این کشور درمیانه درهم آمیختگی نژادی- هویتی با مرزهای جغرفیایی نزدیک به خود یعنی روسیه قرار دارد. به نحوی که این درهم آمیختگی نژادی و هویتی برای سال ها ژئوپلیتیک این کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین نیز در ۲۴ اوت ۱۹۹۱ میلادی اعلام استقلال کرد و در همان زمان نیز مولفه های هویتی- سرزمینی برسیاست و اقتصاد آن غلبه داشت چراکه در همان زمان نیز چالش علنی و پنهان میان ملی گرایان اوکراینی و جدایی طلبان روسی در بخش شرقی این کشور به اوج خود رسید اما این چالش هویتی در زیر خاکستر یکپارچکی سرزمینی و چالش های سیاسی اقتصادی ناشی از فضای پسا کمونیستی باقی ماند.

انقلاب نارنجی سال ۲۰۰۴ در اوکراین باعث شد این شکاف های هویتی به شکاف های سیاسی و ژئوپلیتیکی نیز کشیده شود. با فرار ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهوری طرفدار روسیه، این کشور وارد فضای دوگونه گی ژئوپلیتیکی و چرخش راهبردی شد. در این چارچوب، ادراک راهبردی کارگزاران سیاسی اوکراین معطوف به بازیابی ملی گرایی افراطی برای پس زدن هویت روسی بود و چنین اقدامی عملا این کشورا را وارد فاز چالش های پرریسک هویتی نژادی کرد. اما رخدادهای پسینی و روی کار آمدن پترو پروشنکو در اوکراین و به دامنه های این چالش های پربرخورد افزود.

رخدادهای سال ۲۰۱۴ اوکراین، نیروهای روس گرا در این کشور را به این نقطه رساند که در فضای دوگونه سیاسی-هویتی و رشد ملی گرایی افراطی، نیاز به یک حامی قدرتمند می تواند، این نیروها را در وضعیت برتر قرار دهد. در این قالب با اعلام استقلال شبه جزیره کریمه در مه ۲۰۱۴ و ورود نیروهای ارتش روسیه به این منطقه و آغاز تنش ها در مناطق شرق این کشور همچون دونتسک، لوهانسک و خارکی یف، اوکراین به صورت عملی وارد یک فرایند پرچالش بحران ژئولیتیکی شد. اما جنگ اوکراین(۲۴ فوریه۲۰۲۲) نقطه اوج بحران فزاینده میان روسیه- اوکراین-غرب محسوب می شود که از سال ۲۰۱۴ آغاز شده و با فقدان راهبرد موازنه گرایی راهبردی در ساختار حکمرانی اوکراین تاکنون تداوم پیدا کرد. جنگ اوکراین و تداوم بحران آن را می توان ناشی فقدان توجه کارگزاران سیاسی این کشور به اصل «موازنه گرایی» در سیاست خارجی دانست.

در بستر رقابت و تقابل راهبردی دو قدرت بزرگ یعنی آمریکا و روسیه نیاز به الگوهایی در سیاست خارجی است که بتواند ضمن ایجاد تعادل در هزینه و فایده، منافع و امنیت ملی را نیز حفظ کند.

اگرچه بحران اوکراین در بستر چانه زنی های بین المللی ناشی از جنگ غزه به موضوعی فرعی تبدیل شد و هر دو طرف تلاش کردند تا در این بستر با تقویت نیروهای نظامی شرایط تازه ای را برای مذاکرات ایجاد کنند اما اساسا جنگ اوکراین به دلیل ماهیت ژئوپلیتیکی، در یک وضعیت بین المللی قرار گرفته و وقوع یک بحران بین المللی دیگر نمی تواند شرایط بنیادین آن را تغییر دهد چنانکه تحولات روزهای اخیر نشان داد که نه روسیه تصمیمی برای عقب نشینی از این عملیات دارد و نه ساختار حاکمیتی در اوکراین به دنبال راه حل میانه است. از یک سو، آمریکا و اروپا تلاش می کنند تا حمایت های خود را از اوکرایت تداوم بخشیده و حتی افزایش دهند و از دیگر سو، مسکو نیز با حملات مرحله ای به دنبال ایجاد بهترین شرایط برای دستیابی به موقعیت مساعدتر در چانه‌زنی های سیاسی با آمریکا و غرب است. ارتش روسیه در تازه ترین حملات خود توانست شهر اودیکا نزدیک ترین شهر به منطقه دونتسک را به تصرف خود دراورند.

بحران های ژئوپلیتیکی مانند جنگ اوکراین ازجمله بحران هایی محسوب می شود که به دلیل ماهیت جغرافیایی- هویتی از ویژگی هایی همچون پیچیدگی، بین المللی شدن، هویتی شدن و تداخل برخوردار است چنین مولفه هایی برای تداوم آن در چارچوب جنگ و دیپلماسی وجود دارد. افزون براین، راهبرد روسی نیز مبتنی بر یک جنگ فرسایشی جهت تغییر بسترهای رویکرد غربی در اوکراین است. از این رو، به نظر می رسد روندهای بحران اوکراین هنوز در شرایط کاهش تنش و دیپلماسی برای صلح حرکت نمی کند و این جنگ با توجه به مولفه های ژئوپلیتیکی- راهبردی و مداخلات فرامنطقه ای تداوم خواهد داشت.