به گزارش ایرنا، زنده بودن فرشهای ترکمن و نقشهای زرین آن مرهون زحمات چهرهها و شخصیتهای برجسته فرشبافی و بانوان هنرمند ترکمن است که سالها برای حفظ و صیانت از این میراث کهن، پای دار قالی نشستند و خاکِ قالی خوردند.
شاید به همین دلیل است که فرش ترکمن هرچه کهنهتر میشود جذابتر و زیباتر به نظر میرسد، چرا که در تار و پود فرش، هنر و ذوق بانوان ترکمنی نهفته که برای حفظ این سنت کهن تلاش میکنند و گره به گره آن را با عشق میزنند.
اما در میان این همه هنر و اصالت، بانویی در دیار ترکمنصحرا نقش ماندگاری را بر فرشبافی و حفظ این سنت کهن گره زده و آن بانو، کسی جز خدیجه پقه نیست؛ بانویی که وقتی در سن هفت سالگی، دست چپش را برای همیشه روی تاب جا گذاشت موجی از نگرانی و دلهره در قلب پدر و مادرش ایجاد شد. آنها تصور میکردند دیگر آینده تکدختر خانهشان با معلولیت و از دست دادن یک دست، تیره و تار شد اما خدیجه که طاقت دیدن اشک و دلواپسی مادر را نداشت ناامید نشد و دست از تلاش و ممارست برنداشت و در نتیجه آن، چند روز بعد با تمرین زیاد توانست جای خالی دستِ چپ را با پای چپ پُر کند.
آن زمان خدیجه دختر کوچک ترکمن که دلنگرانیهای پدر و مادرش را خوب درک میکرد خیلی زود فرشبافی را جایگزین بازیهای کودکانهاش کرد و روزها در انباری خانه با کمک یک دست و پای چپ، بافتن فرش را شروع کرد و بعد از ۱۰ روز موفق به تولید قالی کوچکی شد که حیرت همگان را به همراه داشت.
دخترک معلول ترکمن که آن زمان از دختران سالم روستا هم فعالتر بود علاوهبر قالیبافی، هنر سوزندوزی، گلدوزی، خیاطی، نخریسی و نمدبافی را هم آموخت و آنقدر در کارش اوج گرفت که دیگر کسی به معلولیتش توجه نمیکرد برای همین وقتی ۱۷ ساله بود پا در زندگی متاهلی گذاشت و همسرش مرحوم حاجیمحمد پقه که شیفته نجابت و ایستادگیاش در برابر مشکلات شده بود به پاس اراده و همت ستودنیاش، او را برای یک عمر زندگی مشترک برگزید.
خدیجه خانم اگرچه در کودکی و در سن هفت سالگی طعم تلخ معلولیت را چشید اما در عمل ثابت کرد یک دست هم صدا دارد. خودش میگوید گاهی اوقات با خودم فکر میکردم اگر ۲ دست سالم داشتم شاید هیچگاه در جایگاهی که امروز هستم، نمیایستادم. روزهایی که با یک دست و پای چپم فرش میبافتم به این واقعیت ایمان داشتم که خدا مرا دوست دارد برای همین هر چند یک دست نداشتم اما هیچگاه ارادهام را از دست ندادم.
او با ایجاد کارگاه تولیدی در خانه قدیمی و نمور خود، سنگر حفظ و صیانت از این میراث خانوادگی را به وجود آورد و به گفته خودش، فرزندانش به ویژه ۲ دختر و یک پسرش همیشه همراه و حامی وی بودهاند.
او به حمایتهای همسرش اشاره کرد و گفت: پس از فوت همسرم، بعد از خداوند، قوت قلبم فرزندانم هستند. هفت فرزند داشتم که ۲ فرزندم فوت کردند و پنج فرزندم پا به پای من برای رونق صنایع دستی کمکحالم هستند.
این بانوی ترکمن که حالا ۶۶ سال از خداوند عمر گرفته سرپرست خانوار است و سه فرزند او بهنامهای گلناز، زهرا و عبدالرئوف با داشتن تحصیلات دانشگاهی، همپای مادر برای احیای صنایع دستی و زنده ماندن فرش ترکمن تلاش میکنند.
وی به دعوت عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در نمایشگاه حمایت از تولید داخل حضور یافت و در بازدید رهبر معظم انقلاب از این نمایشگاه، با معظمله دیدار کرده و چفیه رهبر انقلاب به این بانوی پرتلاش ترکمن اهدا شد.
در حالی که هنوز شیرینی این دیدار زیر زبان این بانوی ترکمن است، میافزاید: آقا در این دیدار درباره تولیداتم سوال پرسیدند و من هم از معلولیت و فعالیتهایم برای ایشان توضیح دادم.
این بانوی ترکمن که حالا ۷۰ نیرو دارد و تاکنون توانسته به ۶۰۰ نفر آموزش دهد ادامه داد: همه این حرفها را به رهبر معظم انقلاب هم گفتم.
وی که برای اولین بار با رهبر معظم انقلاب دیدار داشته، معتقد است؛ این دیدار خیلی مرا خوشحال کرد. من تحصیل نکردم و از اینکه با یک دست در جایگاهی ایستادم که لایق دیدار با رهبر معظم انقلاب شدم به خودم افتخار میکنم.
خدیجه خانم که همیشه آرزوی دیدار با رهبر معظم انقلاب را در سر میپرواند، میگوید تا حالا ۲ بار با رییسجمهور دیدار داشتم اما از آنجا که هیچ دیداری با رهبر انقلاب نداشتم به یکی از آرزوهایم تبدیل شده بود. خدا را شاکرم که تا به حال به همه آرزوهایم جامه عمل پوشانده و این آرزویم هم بیجواب نمانده است.
وی با وجود آنکه از کودکی در این حوزه مشغول است و نیروهای زیادی را تربیت کرده اما هنوز کارگاه صنایع دستی مناسب ندارد. او همچنان در خانه نمور و قدیمیاش و زیر سقفهای لرزان مشغول تولید صنایع دستی و فرشبافی است و میخواهد یک خانه صنایع دستی مناسب داشته باشد تا علاوهبر رونق گرفتن تولیدات، بستری برای حضور گردشگران داخلی و خارجی و هنردوستان در این خانه صنایع دستی ایجاد شود.
گلناز پقه دختر این بانوی ترکمن هم به وضعیت نامناسب خانه صنایع دستی اشاره میکند و میافزاید: ما کارگاه تخصصی نمد را راهاندازی کردیم اما این کارگاه تخصصی دیگر مخروبه شده و در حالی که کارشناس هم برای بازدید به کارگاه آمده اما هنوز بودجهای برای بازسازی این کارگاه به ما اختصاص پیدا نکرده است.
وی ادامه داد: خانه صنایع دستی که الان در آن فعالیت میکنیم وضعیت نامناسبی دارد، سقفش چکه میکند و ممکن است هر لحظه ریزش کند، حتی کارشناسان بنیاد مسکن هم بعد از بازدید، اعلام کردند کارگاه فعلی قابل تعمیر نیست و باید در مکان جدید ساخته شود.
این خانواده پرتلاش حتی مدتی روند تولید را به منزل شخصی خود بردند و اتاقها را به کارگاه تبدیل کردند اما از آنجا که ادامه کار در منزل میسر نبود بار دیگر به همان کارگاه قدیمی پناه آوردند و امروز درخواستشان از مسوولان، بهرهمندی از یک خانه صنایع دستی مناسب در مکان جدید است.
از خدیجه خانم راجع به بازار فروش محصولاتش سوال میپرسم: خیلی خوب نیست. بیشتر فروش ما از نمایشگاههایی بود که در استانهای دیگر برپا میشد اما از آنجا که حضور ما در هر نمایشگاه نیاز به پرداخت هزینه دارد پرداخت آن در توانم نیست.
به گفته وی تنوع کارهای صنایع دستی گلستان بسیار بالا است اما بازار فروش آن، چنگی به دل نمیزند. اگر سوی مسوولان حمایت شوند و بتوانند در نمایشگاه استانهای دیگر حضور پیدا کنند فروش بهتری خواهند داشت.
این بانوی ترکمن با وجود آنکه ۶۶ سال سن دارد اما نه تنها خود را بازنشسته نکرده که با شور و شوق وصفنشدنی پا به پای جوانان مشغول کار و تولید است.
این بانوی کارآفرین ترکمن برگزیده گره زرین فرش ملی است و موفق به دریافت پلاک ماندگار تعاونی برتر شده، همچنین کسب عنوان کارآفرین برتر گلستان و دریافت سرو سیمین جشنواره بینالمللی صنایع دستی از جمله مقامهایی است که در کارنامه این بانوی موفق میدرخشد.