احمدزیدآبادی روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب ایرنا، درباره «حق رأی هر ایرانی» و همچنین بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب موسوم به «روزنهگشایی»، گفت: نظرات خاص خودم را درباره انتخابات دارم و معتقدم انتخابات در صورتی موثر و معنادار میشود که یک سلسله اصلاحات پیشاانتخاباتی انجام شود؛ به این معنی که همه نیروهای سیاسی در قالب یک پیمان درباره چگونگی اداره کشور به توافق برسند. در غیر این صورت این فعالیتها نمیتواند اثر چندانی داشته باشد.
این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه «توافق و وحدت نیروهای سیاسی برای اداره کشور» در کدام «دموکراسی معیار» به کار گرفته شده است، تاکید کرد: اساسا دموکراسی براساس وفاق حاصل میشود، یعنی قاطبه مردم راجع به حاکمیت ملی و عملکرد و شیوه دموکراسی با هم توافق کرده و در چارچوب این توافق رقابت میکنند.
زیدآبادی افزود: ما دموکراسی نهادینه شده نداریم و در وضعیتی قرار داریم که کشور به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پر از مشکل است، و این مشکلات با شیوههای فعلی و گذشته حل نمیشود. برای حل آنها باید چند پله عقب برویم و ابتدا در مورد نحوه اداره کشور به توافق برسیم.
وی تصریح کرد: رقابت هم به صورت فعلی ممکن نیست یعنی اینکه هرکس قدرت را به دست میگیرد سعی می کند انتخاب مردم را محدود کند و قدرت را به انحصار درآورد و در کار منتخب ملت خلل ایجاد کند.
اصلاحطلبان چشم به قدرت داشتند/راه اصلاح تنها از طریق موازنه اجتماعی باز میشود
زیدآبادی، مهمترین انتقادش به اصلاحطلبان را اینگونه اعلام کرد که آنها از دوره ای به بعد چشم به قدرت داشتند و تصور میکردند با گرفتن قدرت اجرایی و تقنینی راه اصلاح باز میشود، در صورتی که راه اصلاح تنها از طریق موازنه اجتماعی باز میشود و موازنه اجتماعی منجر به وفاق میشود.
یادداشتنویس روزنامههای اصلاحطلب ادامه داد: در این روش باید با نیروهای مقابل به توازنی برسید که نتواند شما را نادیده بگیرد و البته شما هم نمیتوانید او را نادیده بگیرید؛ بنابراین تا درباره نحوه اداره کشور توافق نداشته باشیم وقتمان را تلف میکنیم.
زیدآبادی با تصریح به اینکه از سال ۷۶ تا امروز تنها دوبار از جمله سال ۸۸ در انتخابات شرکت کرده و عواقبی هم متحمل شده، درخصوص اصل رأی دادن گفت: با توجه به فضای انتخاباتی موجود برای افرادی چون من به صلاح نیست وارد این عرصه شویم.
این فعال سیاسی و اجتماعی در پاسخ به این سوال که خود را در چه جریان فکری جانمایی میکند، گفت: من به لحاظ سیاسی، مشی اصلاحی را دنبال میکنم البته با یک الگوی جدید. اما هرگز بخشی از اصلاح طلبان یا در سازمانی از آن جنس نبودم.
زیدآبادی مهمترین انتقادش به اصلاحطلبان را اینگونه اعلام داشت که آنها از دوره ای به بعد چشم به قدرت داشتند و تصور میکردند با گرفتن قدرت اجرایی و تقنینی راه اصلاح باز میشود، در صورتی که راه اصلاح تنها از طریق موازنه اجتماعی باز میشود و موازنه اجتماعی منجر به وفاق میشود.
خودم را نیروی چهارم تعریف می کنم
زیدآبادی گفت: خودم را "نیروی چهارم" تعریف می کنم که البته هنوز شکل نگرفته است.
اصلاحات باید از درون جامعه بجوشد
این روزنامه نگار با بیان اینکه اصلاحات باید از درون جامعه بجوشد، افزود: در سال ۷۶ هم نیروی اجتماعی شکل گرفت و خودش را در انتخابات نشان داد و در نهایت خاتمی بر این موج سوار شد. وقتی هم این نیرو فرسوده و ناامید شد و کنار رفت، خاتمی هم نتوانست کار زیادی بکند و گفت که «من تدارکاتچی هستم.»
زیدآبادی ادامه داد: در کشور ما قدرت مادی دست طیف خاصی است، در ازای آن نیروهای منتقد باید نیروی معنویشان را به قدرت اجتماعی تبدیل کنند تا توازن ایجاد شود و بعد در سایه این توازن تعامل و توافق شکل گیرد و سپس در سایه این توافق به راهحل برسیم.
اتحاد اعتدالیها و اصلاحطلبها امری حاشیهای است
وی اتحاد اعتدالیها و اصلاحطلبها به سرلیستی علی مطهری را امری حاشیهای خواند و در عین حال تأکید کرد: کشور باید به سمت اعتدال به معنای عقلانیت حرکت کند و اگر بخواهد خودش را اداره کند به ناچار باید تندروها را کنار بگذارد. اما من این پروسه را از طریق حضور در جامعه مدنی دنبال میکنم، نه از طریق انتخابات.