تهران-ایرنا- پایان دومین سال جنگ اوکراین و آغاز سومین سال نبرد روسیه و ناتو در اوکراین، سوالات زیادی پیرامون معمای امنیت در قاره اروپا ایجاد کرده است.

به گزارش حوزه سیاست خارجی ایرنا؛قاره سبز امروز در یکی از حساس‌ترین دوران خود بعد از جنگ دوم جهانی به سر می‌برد. بازگشت سایه جنگ به قاره ای که ۸ دهه از آن فاصله گرفته بود در کنار بحران‌های فزاینده امنیتی شاید فقط بخشی از وضعیت تراژیک این روزهای اروپا باشد؛ اروپایی که نه دیگر چسب اتحادیه پیونددهنده اعضایش است و نه منجی مثل جرج مارشال در راه است که با «طرح مارشال» اروپایی ها را از خطرات حفظ کند.

جنگ اوکراین در شرایطی به سومین سال خود رسیده است که با پیشروی روسیه، جنگ به به نقطه نهایی خود نزدیک شده است و دورنمایی از پیروزی کی‌یف و زلنسکی به عنوان نمایندگان ناتو در خط مقدم نبرد با روسیه نشان نمی دهد.

در کنار این موارد زمزمه‌های بازگشت ترامپ به کاخ سفید با دیدگاه های منحصر به فرد ضدناتویی که ابایی از ابراز آنها هم ندارد نگرانی سران اروپا را بشدت برانگیخته است.

مقامات اروپایی حتی می بینند که در بازی «دوگانه» دولت دموکرات هم گرفتار شده‌اند. همین چند روز قبل بود که وال‌استریت ژورنال به این پرداخت که چگونه جنگ در اروپا، اقتصاد آمریکا را تقویت کرده است.

این روزنامه آمریکایی در گزارش جالب توجه خود نوشت: بر اساس گزارش پنتاگون، از سپتامبر ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳، ایالات متحده ۸۰ میلیارد دلار از فروش تسلیحات به دست آورده که ۵۰ میلیارد دلار آن از متحدان اروپایی بوده است. طبق این گزارش، ایالات متحده به طور کامل زیرساخت‌های انرژی و دفاعی اروپا را به هم متصل کرده است و توانسته است صنعت نظامی اروپا، همچنین صنایع سنگین اروپا را نابود و به خود وابسته کند.

جو بایدن در لوای شعارهای پرطمطراق بازگشت ایالات متحده به سمت اروپا و بازسازی روابط با قاره سبز، عملا سیاست «اول آمریکا» ترامپ را بکار گرفته است؛ یعنی اگر روزگاری آمریکا با «طرح مارشال» توانست اروپا را در برابر اتحاد جماهیر شوروی حفظ کند اما ۷ دهه بعد واشنگتن در حال مهندسی معکوس این طرح است و این‌ بار قرار است اروپا قربانی آمریکا در نبرد با روسیه و چین باشد.

تمام اینها در سایه پیگیری «سیاست خارجی منفعلانه و غیر واقع بینانه» بروکسل در قبال اتکای صرف به متحد آنسوی آتلانتیک و ارزیابی نادرست از قدرت روسیه اتفاق افتاده و اروپا را در یک بحران حاد امنیتی قرار داده و ثبات این قاره را هدف گرفته است.

۲ سال قبل سران اروپایی و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی انتظار یک شکست تاریخی برای فدراسیون روسیه و ولادیمیر پوتین در اوکراین را می کشیدند اما امروز با سرخوردگی کامل نگران سقوط دومینووار شهرهای اوکراین هستند و انبارهای تسلیحاتی خود را هم خالی تر از هر زمانی می بینند.

قدرت های وابسته اروپایی حالا و البته خیلی دیرهنگام به فکر کابوس دنباله روی از واشنگتن افتاده اند. استقلال از ایالات متحده برای اروپا شاید به نقطه ای رسیده است که عملا غیرممکن شده است!

سران اروپا این روزها بیش از گذشته به اصول «گلیسم» در سیاست خارجی خود رجوع می کنند. مقامات غربی در اینسوی آتلانتیک شاید تازه بعد از ۷۰ سال منظور ژنرال دوگل را فهمیده اند که در کوران جنگ سرد، خواستار استقلال اروپا از آمریکا در برخی وظایف بود و حتی پاریس را از تعهدات نظامی ناتو خارج کرد.

به همین خاطر است که امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه سال گذشته و پس از پایان سفرش به چین در تقلید از قهرمان ملی فرانسوی ها گفت: اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل‌شدن به «دنباله‌رو آمریکا» مقاومت کند.

کنفرانس امنیتی مونیخ، امسال شاهد بازتاب نگرانی های ویژه سران غرب درباره آینده جنگ اوکراین و سرریز آن به دیگر نقاط اروپا بود و تقریبا با یک دستور کار جنگی پیش رفت.

همزمان با نشست امسال، خبر بسیار تکان‌دهنده و مهمی اعلام شد: عقب‌نشینی نیروهای اوکراین از شهر کلیدی «آودیوکا» که در شرق دونباس واقع بوده و از اهمیت استراتژیک فراوانی برخوردار است.

این اتفاق باعث شد مقامات اروپایی و سران ناتو زنگ خطر را به صدا درآورده‌ و نگرانی عمیق خود را از موفقیت‌های روسیه در مونیخ ابراز کنند.

در این راستا رسانه‌های غربی گزارش های قابل تاملی از کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۴ منتشر کردند.

نشریه بیلد آلمان نوشت: در آمریکا جمهوری‌خواهان همچنان مانع کمک‌های بیشتر به اوکراین هستند. «دونالد ترامپ» کاندیدای احتمالی حزب جمهوری‌خواه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا تصمیم دارد در صورت پیروزی در انتخابات، به قیمت جان اوکراینی‌ها، سیاست «اول آمریکا» را به کار ببندد. از سوی دیگر، «جو بایدن» رئیس‌جمهور فعلی هم حتی اگر بخواهد کمک‌های بیشتری به اوکراین کند، قدرت اعمال سیاست خود به سنا و مجلس نمایندگان را ندارد.

رسانه آمریکایی پالیتیکو نیز از کنفرانس امنیتی مونیخ گزارش داد حاضران با احساس ترسی فزاینده مواجه بودند؛ ترسی که ناشی از احتمال پیروزی روسیه در جنگ اوکراین و روی کار آمدن چهره‌ای مانند دونالد ترامپ در آمریکا است.

به نوشته پالیتیکو آنها نگران این هستند که روسیه در جنگ پیروز شده به اوکراین بسنده نکند و در فکر حمله به دیگر کشورهای اروپایی باشد. از سوی دیگر، با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، ناتو از امروز هم ضعیف‌تر می‌شود و ترامپ اساسا سیاستمداری است که با متحدان آمریکا رفتاری در حد دشمنان این کشور دارد.

گرچه اروپا به دلیل نگرانی فزاینده نسبت به اقدام احتمالی روسیه شروع به افزایش هزینه‌های نظامی کرده است اما سال‌ها زمان لازم است تا این هزینه‌ها به سلاح و تجهیزات در ارتش‌های اروپایی بدل شوند.

ضدضربه کردن قدرت دفاعی ناتو و اروپا در برابر تهدید احتمالی ترامپ آسان نخواهد بود. با این حال، بسیاری امروز به این باور رسیده‌اند که این کار باید انجام شود. در گزارش پالتیکو آمده است: حتی اگر بایدن هم (در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا) انتخاب شود، اروپایی‌ها رفته‌رفته در حال درک این نکته هستند که دوره روسای جمهوری که همزمان منافع ۲ سوی آتلانتیک را مدنظر داشته باشند، به اتمام رسیده است.

نشریه آمریکایی فارن پالیسی در گزارشی به مناسبت پایان کنفرانس امنیتی مونیخ، به سایه‌ افکندن شبح جنگ بر سر اروپا پرداخت و نوشت کنفرانس امنیتی مونیخ در حالی به پایان رسید که «تهدید قریب‌الوقوع درگیری روسیه با اروپا، رهبران جهان را دچار نوعی پریشانی ملموس کرده است».

یکی از مهم‌ترین لحظات این کنفرانس زمانی بود که - روز شنبه - نخست‌وزیر دانمارک خبری غیرمنتظره را اعلام کرد؛ اینکه دانمارک قرار است تمام تسلیحات توپخانه‌ای موجود در انبارهای خود را به اوکراین ارسال کند.

این اقدام نه‌تنها در جنگ با روسیه به یاری اوکراین می‌آید، بلکه تلنگری است برای دیگر کشورهای اروپایی تا حمایت‌های خود از اوکراین را تسریع و تقویت کنند. وزیر دفاع سوئد هم اوایل سال میلادی جاری اظهاراتی درباره لزوم آمادگی برای حمله روسیه مطرح کرد.

به نوشته فارن پالیسی، تاخیر پیش‌آمده در تصویب بودجه حمایتی اوکراین در کنگره آمریکا که شامل کمک‌هایی حیاتی برای ارتش این کشور است، موجب نگرانی و استیصال متحدان اروپایی ایالات متحده شده است.

۲ سال قبل جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، قاره اروپا را به باغی تشبیه کرد که بقیه جهان که او از آن به عنوان جنگلی ها یاد کرد در آرزوی آن هستند.

منظور این دیپلمات ارشد واضح بود؛ اروپا باید به قیمت جنگل شدن جهان، همیشه یک باغ دست نیافتنی باقی بماند اما تاریخ نشان می دهد اروپا کمتر یک باغ امن بوده است چه امروز که حتی باغبانان مطمئنی هم ندارد تا باغ اروپا را از خطر حریق نجات دهند!