تهران- ایرنا-کارگردان «ضد» هم‌زمان با آغاز اکران آنلاین این فیلم سینمایی، به ارائه توضیحاتی درباره ارتباط مخاطبان مختلف با آن پرداخت.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فیلم سینمایی «ضد» دومین تجربه کارگردانی امیرعباس ربیعی محسوب می‌شود که زودتر از فیلم اولش یعنی «لباس شخصی» فرصت اکران عمومی به دست آورد و همین امسال راهی پرده سینماها شد.

«ضد» از محصولات سازمان سینمایی سوره است که در موسسه فرهنگی هنری وصف صبا به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی تولید شده است. این فیلم که با جذب بالغ‌ بر ۲۸ هزار مخاطب به سالن‌های سینما، در فرآیند اکران عمومی مجموع فروش ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی را در گیشه خود ثبت کرده است، حالا به اکران آنلاین رسیده تا در بستری متفاوت، به مخاطبان عرضه شود.

همزمان با آغاز اکران آنلاین «ضد» و کلید خوردن اکران بین‌المللی آن در کشور لبنان، با امیرعباس ربیعی، کارگردان جوان این فیلم گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

* از اینجا شروع کنیم که تحلیل و پیش‌بینی خودتان درباره کیفیت ارتباط مخاطبان با فیلم «ضد»، در فرآیند اکران آنلاین نسبت به اکران عمومی چیست؟ آیا این فیلم می‌تواند در پخش خانگی عملکرد موفق‌تری داشته باشد؟

فیلم سینمایی «ضد» اولین تجربه من است که می‌توانم به‌واسطه آن ارزیابی کنم که مخاطب در اکران آنلاین ارتباط بهتری با یک فیلم برقرار می‌کند یا در اکران سراسری سینماها. طبیعتا به دلیل شرایط خانواده‌ها و مسائل مالی و اقتصادی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، احساس می‌کنم خیلی از مخاطبان منتظر بودند که فیلم به شبکه نمایش خانگی بیاید و احتمالا شرایط رفتن به سینما برایشان سخت بوده، احساسم این است که در پخش خانگی دایره مخاطبان «ضد» بیشتر خواهد شد. مخاطبان عمومی‌تری با فیلم ارتباط برقرار می‌کنند. در اکران عمومی بیشتر با مخاطبانی از قشر دانشجو و فضای پژوهشی و نخبگانی سروکار داشتیم اما در پخش خانگی، خانواده‌های بیشتری می‌توانند فیلم را ببینند.

* اخیرا اکران فیلم «ضد» در لبنان هم کلید خورد؛ از تجربه این اکران بین‌المللی بگویید. آیا ادامه خواهد داشت؟

تجربه اکران «ضد» در کشور لبنان، تجربه بسیار دل‌نشینی برای من بود. اساسا هرگاه فیلمی را می‌سازم، در اکران‌های با فضای عمومی‌تر، شرایط جذاب‌تری را تجربه می‌کنم. احساس می‌کنم برای مخاطبانی از جنس اصحاب رسانه و منتقدان که در فضاهایی مانند جشنواره فجر، فیلم‌ها را تماشا می‌کنند و پیگیر تخصصی سینما هستند، مواجهه مستقیم با درام و قصه، کمی سخت شده است. مسائلی مانند پیش‌داوری‌ها و یا برخی حاشیه‌ها باعث می‌شود جهت ذهنی آن‌ها در مواجهه مستقیم با اصل درام، تغییر کند اما وقتی دایره مخاطب، صورت عمومی‌تری پیدا می‌کند و از حواشی و پیش‌داوری‌ها فاصله می‌گیرد، رابطه مستقیم‌تری میان فیلم و مخاطب شکل می‌گیرد و احساس می‌کنم در این حالت، فیلم بهتر درک می‌شود.

احساس می‌کنم برای مخاطبانی از جنس اصحاب رسانه و منتقدان که در فضاهایی مانند جشنواره فجر، فیلم‌ها را تماشا می‌کنند و پیگیر تخصصی سینما هستند، مواجهه مستقیم با درام و قصه، کمی سخت شده است. مسائلی مانند پیش‌داوری‌ها و یا برخی حاشیه‌ها باعث می‌شود جهت ذهنی آن‌ها در مواجهه مستقیم با اصل درام، تغییر کند

وقتی گستردگی این دایره به سمت مخاطب خارج از کشور برود که به‌طور کامل منفک از مسائل پیرامونی ما، چه درباره فیلم و چه درباره شرایط سیاسی و اجتماعی هستند، مواجهه مخاطبان با فیلم کاملا مستقیم خواهد بود. احساس شخصی‌ام این است که این گروه می‌توانند فهم عمیق‌تر و درست‌تری با فیلم برقرار کنند و آنچه در فرآیند نگارش فیلمنامه و یا کارگردانی فیلم مدنظر داشته‌ام، در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. تجربه اکران لبنان برای من از همین جنس بود. شاید درست‌ترین بازخوردی که از مخاطبان فیلم «ضد» گرفتم را در لبنان تجربه کردم. احساس کردم فیلم به درستی فهم شده و مخاطب به درستی با آن ارتباط برقرار کرده است.

* به‌طور مشخص در زمینه تاریخچه گروهک منافقین چقدر پژوهش شخصی داشته‌اید و فکر می‌کنید آثار نمایشی تا به امروز چقدر در بازنمایی درست واقعیت‌ها درباره این گروهک موفق عمل کرده‌اند؟

اساسا سلیقه و زمینه مطالعاتی‌ام، تاریخ سیاسی معاصر است و درباره این رویدادها، چیزهایی خوانده‌ام اما ما در کشورمان به اندازه‌ای شاهد تحولات پیرامونی هستیم که روی هر موضوعی که دست بگذاریم، از زوایای مختلف قابل بررسی و پژوهش است. درباره مجاهدین خلق هم همین شرایط وجود دارد. من هم مطالعاتی داشته‌ام اما همچنان احساس می‌کنم درباره این گروهک هنوز مسائلی وجود دارد که مخاطبان ما با آن آشنایی ندارند و در عین حال برای امروز جامعه ما به‌شدت موردنیاز است. بیان تاریخ در هر بازه‌ای برای جامعه مفید است.

فیلم‌های زیادی هم درباره این گروهک ساخته شده است اما احساس می‌کنم این سازمان، باید مبنایی‌تر شناخته شود. سازمان مجاهدین خلق، آن‌قدر در حق مردم ما ظلم کرده و در برابر اهداف تمام ملت ایستاده که قطعا امروز هیچ محبوبیتی ندارد، اما بحث مهمتر، تفکر و رویکرد این گروهک است. پشتوانه‌های ذهنی‌ای که یک گروه اقلیت را به چنین منجلاب و سقوطی می‌رساند باید شناسایی شود. ریشه‌یابی کردن این پشتوانه‌های فکر به‌شدت برای امروز ما مفید است که چرا که تاریخ همواره در حال تکرار است.

مهدی نصرتی و نادر سلیمانی در نمایی از «ضد»

* از همین زاویه، نسبت روایت داستانی فیلمی مانند «ضد» با مستندات تاریخی چیست؟

فیلم «ضد» مانند هر فیلم تاریخی دیگری، قطعا نسبت عمیقی با پژوهش‌های تاریخی دارد. درباره همه این فیلم‌ها پژوهش می‌شود. درباره فیلم «ضد» هم، چه خودم در مقام کارگردان و چه حسین تراب‌نژاد در مقام فیلمنامه‌نویس و چه جواد موگویی در مقام مشاور تاریخی، به نسبت مطالعات تخصصی در این حوزه داشته‌ایم.

در عین حال میان فیلم داستانی و فیلم مستند، تفاوت‌هایی وجود دارد. روایت تاریخی در یک فیلم داستانی باید تبدیل به یک روایت دراماتیک شود و طبیعتا به همین دلیل، کاراکترها و موقعیت‌ها دستخوش تغییر می‌شود. آنچه مهم است، این است که در فرآیند این تغییر، تاریخ دچار تحریف نشود. به معنای دیگر، جزییات رویدادها دستخوش تغییر و بعضا کاراکترهایی خلق می‌شوند تا روایت فیلم، شکل یک درام را به خود بگیرد.

کاراکتر لیندا کیانی در فیلم «ضد»، کاراکتری است که سازمان مجاهدین خلق را براساس ارزش‌ها و اصولی که در ذهن خود داشته، انتخاب کرده است و نه براساس یک تبعیت محض و بدون فکر

* اما مشخصا در زمینه شخصیت‌پردازی، به‌نظر می‌رسد کنش‌ها و واکنش‌های شخصیت‌ها در مقاطعی از فیلم «ضد» باورپذیر نیست. به‌طور مشخص کاراکتری که لیندا کیانی در فیلم بازی می‌کند، به‌عنوان فردی معرفی می‌شود که تا مرحله ازدواج سازمان، پیش رفته و این یعنی او جزو ذوب‌شده‌ها در آرمان‌های سازمان بوده است. آیا کنش‌هایی که در فراز پایانی فیلم از او می‌بینیم، با چنین سابقه‌ای هم‌خوانی دارد؟

مشخصا درباره شخصیت‌پردازی کاراکتری که لیندا کیانی در فیلم ایفا کرده است، این نقد را وارد نمی‌دانم چراکه در بدنه سازمان ما شاهد حضور انواع افراد بوده‌ایم و در فیلم «ضد» هم تلاش کرده‌ایم که برای همه طیف‌ها و تفکرات، نماینده‌ای داشته باشیم. کاراکتر لیندا کیانی، کاراکتری است که سازمان مجاهدین خلق را براساس ارزش‌ها و اصولی که در ذهن خود داشته، انتخاب کرده است و نه براساس یک تبعیت محض و بدون فکر.

یعنی او بر مبنای فطرت انسانی‌اش، آرمان‌هایی داشته که هنوز شعله آن‌ها به‌طور کامل درونش خاموش نشده و در وهله اول، سازمان مجاهدین را مترادف و مطابق با همین آرمان‌ها و ارزش‌ها یافته است. به همین پشتوانه هم فعالیت‌های سازمانی خود را آغاز می‌کند. وقتی دستورات سازمان در تضاد با این ارزش‌های اخلاقی لحاظ شد، طبیعتا از آن‌ها فاصله گرفت. اینگونه نیست که بگوییم در آن مقطع، چنین اعضایی را در سازمان مجاهدین خلق نداشته‌ایم.

لیندا کیانی در نمایی از «ضد»

* چنین اعضایی که قطعا بوده‌اند، اما این کنش با شناسنامه‌ای که از این کاراکتر ارائه شده آیا هم‌خوانی دارد؟

ما انواع و اقسام ریزش‌ها را در بدنه سازمان، در فرآیند ورودشان به فاز مسلحانه شاهد بوده‌ایم. کمااینکه در فیلم هم اشاره می‌شود از زمانی که سازمان رفتارهایی در تضاد با باور مردم، داشته، شاهد ریزش خیلی از نیروها بوده‌اند و این سازمان است که در واکنش به این ریزش‌ها دست به خشونت می‌زند و آن‌ها را حذف می‌کند. سازمان مجاهدین خلق، در اوایل سال ۶۰ تعداد زیادی میلیشیا یا نیروهای سمپات در میان مردم داشت اما با ورود سازمان به مرحله آدم‌کشی و ترور، آن‌ها ریزش کردند و از سازمان فاصله گرفتند. درباره آن طیف از نیروهای متعصب سازمان که شعله فطرت به ‌طور کامل در آن‌ها خاموش شده هم نمایندگانی را در روایت «ضد» داریم که شاخص‌ترین آن‌ها ناصر است. به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت که کاراکتر لیندا کیانی هم الزاما شبیه آن‌ها باشد.

به‌صورت عمدی و یا سهوی هم برخی تلاش می‌کنند که به مسئله نفوذ کمتر پرداخته شود. برای من که تاریخ یک دغدغه است و نگاه به تاریخ را برای امروز یک اولویت می‌دانم، احساس می‌کنم یکی از مسائلی که باید به آن توجه کنیم تا تلفات کمتری از ما بگیرد، همین نفوذ است

* تم «نفوذ» از چه مرحله‌ای در فیلمنامه «ضد» وارد شد و با توجه به سابقه‌ای که در پرداختن به همین مضمون در فیلم «لباس شخصی» داشتید، آیا تعمدی در تمرکز روی آن دارید؟

«نفوذ» همواره یکی از مساله‌های جدی من در فرآیند بررسی تاریخ معاصر بوده است. معتقدم یکی از مسائلی که همچنان هم جمهوری اسلامی با آن گریبان‌گیر است، همین مساله نفوذ است. جریانی که تلفاتی بسیاری در طول این سال‌ها از ما گرفته است؛ از رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر گرفته تا رئیس دستگاه قضا و نمایندگان مجلس.

وقتی نفوذ تا این اندازه در کشور ما عمیق است و قربانی‌های سطح بالا از ما گرفته است، نمی‌توانیم آن را دست کم بگیریم و سطحی با آن برخورد کنیم. وقتی تاریخ را بررسی می‌کنیم هم فکر می‌کنم یکی از مسائل اصلی باید نفوذ باشد. به‌صورت عمدی و یا سهوی هم برخی تلاش می‌کنند که به مساله نفوذ کمتر پرداخته شود. برای من که تاریخ، یک دغدغه است و نگاه به تاریخ را برای امروز یک اولویت می‌دانم، احساس می‌کنم یکی از مسائلی که باید به آن توجه کنیم تا تلفات کمتری از ما بگیرد، همین نفوذ است.

* درباره ماجرای بمب‌گذاری حزب جمهوری، روایت‌های متعددی وجود دارد و بخشی از ابهامات مربوط به این پرونده در مستند «ترور سرچشمه» محمدحسین مهدویان هم روایت شده، روایتی را که در فیلم «ضد» مورد استناد قرار گرفته است، چقدر می‌توان نزدیک به واقعیت دانست؟

هر آنچه را که در پژوهش‌های خود درباره ماجرای بمب‌گذاری در حزب جمهوری به آن رسیده بودیم، در فیلم «ضد» به تصویر کشیدیم. آنچه در فیلم «ضد» شاهد هستید، منطبق با نتایج پژوهش‌های ماست اما قطعا تاریخ از زوایای مختلفی قابل پژوهش و روایت است. ما تاریخ‌پژوهان مختلفی داریم که هریک نگاه متفاوتی به تاریخ دارند و نمی‌توان در روایت یک مقطع تاریخی، به یک روایت منسجم و یکتا رسید.

تینو صالحی و امیرعباس ربیعی در نشست خبری فیلم «احمد»

* شما امسال سومین فیلم خود یعنی «احمد»‌ را در چهل‌ودومین جشنواره فجر رونمایی کردید. بازخوردها نسبت به این فیلم چگونه بود و چقدر در اهدافی که داشتید، موفق بودید؟

بازخوردهایی که از اکران فیلم «احمد» در جشنواره فیلم فجر و ارتباط مخاطبان با آن داشتیم، بسیار خوب بود. در زمینه ارتباط احساسی و عاطفی مخاطبان با فیلم که جزو اهداف‌مان هم بود، فیلم بسیار موفق بود. از نگاه خودم، فیلم «احمد» هم مانند فیلم‌های قبلی من یک بازگشت به تاریخ، برای طرح مساله‌ای است که به‌شدت نیاز امروز است. فکر می‌کنم در اکران جشنواره‌ای فیلم، این مساله خیلی خوب درک شد. به‌خصوص طیفی از مخاطبان که اشاره کردم، از مسائل حاشیه‌ای سینما دور هستند و توانستند مواجهه‌ای مستقیم با قصه فیلم داشته باشند. احساس می‌کنم «احمد» کاری که باید را با مخاطب خود می‌کند.

* برنامه‌ریزی‌تان برای اکران «احمد» چیست؟

امیدوارم هرچه زودتر شرایط اکران عمومی این فیلم فراهم شود، چرا که معتقدم «احمد» فیلمی است که برای عموم مردم ساخته شده است و از آن دست آثاری نیست که محدود به گروهی از مخاطبان خاص باشد. «احمد» فیلمی است که با مساله روز عموم مردم درگیر است و می‌خواهد مساله مردم را پیگیری کند. به همین دلیل هم احساس می‌کنم عموم مردم، در قیاس با مسئولان و یا گروهی که خودشان را نخبه می‌دانند، ارتباط بهتری با این فیلم برقرار می‌کنند.