تهران- ایرنا- محمد معتمدی خواننده موسیقی سنتی کشورمان می‌گوید: در کودکی و نوجوانی علاقه زیادی به تیم پرسپولیس داشتم، اما بعدها به خاطر دو بازیکن استقلالی که رفیق شدیم، دچار دوگانگی شدم؛ الان راستش نه استقلال و نه پرسپولیس، یک تیم شهرستانی، مانند خیبر خرم‌آباد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، هنرمند به جز ابعاد و سلیقه و تخصص هنری، فرهنگی و اجتماعی که دارد، ابعاد شخصی و روحی خاص و منحصر به فردی دارد، اتفاقا مسائل را زاویه دید خود تحلیل می کند، اینکه یک خواننده موسیقی سنتی طرفدار فوتبال است، کدام تیم را هواداری می‌کند، برای مخاطبان هنری او جذاب است، تحلیل او از شرایط فوتبال و نحوه حمایت از تیم های فوتبال، می تواند شنیدی باشد؛ از محمد معتمدی درباره اینکه کدام تیم فوتبال را دوست دارد، سوال کردیم؛ حتی درباره تیم‌های شهرستان و تهران؛ او از موسیقی گریزی زد به کاشان شهر محل تولدش، . نابودی یک تیم شهرستانی محبوب، از فوتبال پاک و نقش ارزآوری فوتبالیست‌ها هم گفت و نقد کرد؛ و از این تصور که انگار تمرکز همه چیز در تهران است و انگار برای پیشرفت باید به تهران آمد، گله داشت؛ با اصرار تیم محبوبش را جویا شدیم.

چه تیمی را دوست دارید؟

اتفاقا همین چند روز پیش عمیقاً به این فکر می‌کردم؛ فوتبال دو جنبه دارد، یکی جنه درآمدی و ارزآوری است؛ یعنی بازیکن ایرانی که در یک باشگاه پولدار خارجی بازی می کند، ازآنجا پولدار هم پول می‌گیرد و هم برای کشور افتخارآفرینی می کند، یعنی هم ارزآوری کند و هم به درد خودش و هم به درد مملکت خود بمی خورد؛ اما وجه دیگر عرصه باشگاهی است، شاید نکته منفی باشد که باشگاه‌های ما هزینه‌های خود را از دستگاه‌های دولتی و صنعتی تامین می‌کنند. در این رهگذر نکات ابهامی به ‌وجود می آید و برخی هزینه هایی که انجام می شود ابهام برانگیز است، اما در کل فوتبال پدیده ای است که من هم مثل بقیه مردم به آن علاقه دارم، البته انتقادهایی هم به ساختار اجرایی فوتبال در کشور خودمان دارم مثل بقیه مردم که منتقد هستند، مثل خود خیلی از فوتبالیست‌های ما که به ساختار اجرایی فوتبال انتقادهایی دارند، مثلا اینکه فوتبال می تواند سالم تر، پویاتر و بهتر از این که الان هست باشد، من بچه که بودم، در کودکی و نوجوانی، علاقه زیادی به تیم پرسپولیس داشتم.

خب یعنی الان طرفدار پرسپولیس نیستید؟

دچار دوگانگی شدم

راستش بعدها به واسطه موسیقی با سیاوش برهانی و آرش برهانی رابطه دوستی پیدا کردم که فوتبالیست و استقلالی بودند. دچار یک پارادوکسی شدم و گفتم یکی از رفقای خوب ما استقلالی هستند. مسابقه استقلال و پرسپولیس بود و می دیدم مادرم که فوتبالی نیست و سابقه ذهنی فوتبالی نداشت طرفدار استقلال بود و می‌گفتم چرا؟! می‌گفت بخاطر آرش است. من فهمیدم مادرم استدلال درست‌تری دارد. من در تیم پرسپولیس رفیقی نداشتم، ولی در استقلال رفیق دارم. دچار یک «بودن و نبودن مسئله این است!» شدم؛ واقعیت این است که الان دچار یک تفکر یا گرایش ضدکاپیتالیسم هستم.

یعنی الان طرفدار استقلال هستید؟

نه استقلال نه پرسپولیس، خیبر خرم‌آباد / تیم همای کاشان حمایت نشد از بین رفت

اتفاقا، من که بچه کاشان هستم و شما که مثلا بچه خرم‌آباد هستید و غیره باید بگوییم: نه استقلال و نه پرسپولیس بلکه خیبر خرم آباد! درست همین است. البته کاشان تیم قوی ندارد. بچه که بودیم کاشان تیمی به نام هما داشت ولی کسی از این تیم حمایت نکرد و این تیم نیز از بین رفت. چرا کاشان با تمدن ۸ هزار ساله نباید تیم داشته باشد. جالب است من یک مساله ای را بیان کردم که مثلاً در تهران دو تیم هستند که همیشه طرفدارهای میلیونی دارند؛ استقلال و پرسپولیس که همه آنها را دوست دارند و طرفداران خاص خود را دارند، یکسری تیم در تهران هستند که بودجه های زیادی دارند؛ در تهران که بازی می کنند اینها طرفداران استقلال و پرسپولیس ضد آنها شعار می‌دهند، در شهرستان‌ها که می‌روند طرفداران آن شهر ضد آنها هستند یعنی هیچ جا این ها طرفدار ندارند، یک بار به مسئولین تیم سایپا گفتم یکی از بزرگترین کارخانه های تولید محصولات سایپا در کاشان است، این تیم الان در تهران است. تیم در تهران است و کارخانه در کاشان؛ گفتم چه اشکالی دارد حتی اسمی به کاشان واگذار شود؟

تحلیل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی از فوتبال دارید؛ به نظر واگذاری و حمایت از تیم‌های کوچک محلی شدنی است؟

حمایت‌ها همزمان از تیم‌های بزرگ به تیم‌های کوچک تعمیم داده شود

بحث من واگذاری رسمی تیم ها نیست، التبه یکبار مطرح کردم گفتند «هبه کردن و هدیه کردن باشگاه از جایی به جای دیگر تجربه خوبی نیست»، گفتم قرار نیست سایپا تیم خود را به کسی هبه کند یا هدیه بدهد. سایپا در تهران همان سایپا در کاشان است؛ گفتم حداقل اسم این تیم را سایپای کاشان بگذارید؛ یک سری طرفدار پیدا می کنند. کاشانی‌ها طرفدار می شوند و یا تیم‌های دیگر و شرکت‌هایی که در تهران هستند و کارخانه در شهرستان است. مثلاً اگر وزارتخانه‌ای در تهران تیمی دارد می تواند همان تشکیلات تیم یک شهرستان شود.

اگر بخواهید طرفدار باشید کدام تیم را انتخاب می کنید؟

همه امکانات متوجه تهران است!

اگر بخواهم بین استقلال و پرسپولیس یا تیم شهرستانی انتخاب کنم یک تیم شهرستانی ار انتخاب می‌کنم. اگر بنا باشد بگویند توجهات بیشتر روی استقلال و پرسپولیس متمرکز شود یا تیم شهرستانی؟ باز می‌گویم تیم شهرستانی باشد، چون اصلاً این وضعیت سرطان‌گونه شهری در شهر تهران که همه چیز مانند توده سرطانی بزرگ می شود، ساختمان‌ها را ببینید بلندتر می‌شوند و همه دچار خفقان بلندمرتبه‌سازی و ترافیک و ازدحام شده است، اصلا همه چیز تهران شده، برخی می گویند «مدیریت ترافیکی ندارند» که به نظرم بخشی از این مدیریت ترافیک سر رشته مدیریت همان فوتبال، بیمارستان و غیره است که در شهرستان هیچ‌کدام از اینها وجود ندارد.

چه اشکالی دارد جوانان شهرهای دیگر نیز بدانند تیمی دارند که در لیگ برتر شرکت می‌کنند، تیم داشتن در لیگ مهم است، می بریم و یا می بازیم فرقی ندارد اما بالاخره یکی از بازیگران ویترین ملی فوتبال هستیم. انگار همه چیز به تهران آمده و همه امکانات متوجه تهران است؛ در زمینه موسیقی می‌خواهید پیشرفت کنید باید به تهران بیایید، می خواهید در تجارت و اقتصاد و مالی پیشرفت کنید باید به تهران بیایید، در زمینه علمی بخواهید پیشرفت کنید باید به تهران بیایید، در هر زمینه ای بخواهید پیشرفت کنید باید به تهران بیایید؛ به نظرم این زمینه رشد سرطان‌گونه این شهر را باید با این‌گونه مدیریت‌ها کم کنیم یعنی توجه بیش از حد در قبال عدم توجه به سایر مناطق را باید اصلاح کنیم.