محسن بیاتینیا در گفتوگو با ایرنا، به بررسی عملکرد فوتبال ایران و تیم ملی در سالی که گذشت پرداخت و اظهار داشت: اگر بخواهیم به صورت کلی فوتبال ایران را بررسی کنیم باید گفت فوتبال ما رو به رشد نیست و نیازمند تغییراتی وسیع در سطحی کلان است.
وی ادامه داد: برای آنکه فوتبال ایران رشد کند و در مسیر توسعه گام بردارد باید به مسائلی از جمله سرمایهگذاری، لیگ پویا، جوانگرایی و نکاتی از این دست توجه داشت تا در نهایت در رویدادهای آسیایی و جهانی به موفقیت برسید اما در فوتبال ما این روند طی نمیشود و نتایج، گواه آن است.
این کارشناس فوتبال کشورمان خاطرنشان کرد: موضوع مهم دیگری که باید مورد تاکید قرار داد به بحث مدیریت در سطح کلان باز میگردد که متاسفانه در فوتبال ما این نکته دیده نمیشود. در مدیریت باید دید اولویتها چیست و بر اساس چه راهبرد و مسیر میتوان به آن دست یافت. در فوتبال ما باید بر اساس داشتههایی که دارد پیش رفت و طبیعی است که نمیتوانیم مانند کشورهای پیشرفته و توسعه یافته برنامهریزی کنیم و آنها را الگوی خود قرار دهیم.
بیاتینیا تصریح کرد: متاسفانه این روند در فوتبال باشگاهی هم دیده میشود، وقتی فوتبال حرفهای نباشد خروجی خاصی هم ندارد چراکه اساس و پایههای حرفهای شدن را نداریم و رعایت نمیکنیم. مدیریت هم در فوتبال ایران مدیریت در فوتبال ایران ضعیف و ناکارآمد است و این را از وضعیت باشگاهها و لیگ به اصطلاح حرفهای فوتبال میتوان دید. چرا باید باشگاههای لیگ حرفهای ما به همه بدهکار باشند؟
مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران یادآور شد: برای کارهای بزرگ نیاز به تغییرات بزرگ است و تا این ضعف در فوتبال ما اصلاح نشود نباید و نمیتوان انتظار معجزه داشت. در مدیریت یک اصطلاح است که میگوید وقتی مهم هستید که مفید باشید، وقتی مفید نیستید یعنی مهم هم نخواهید بود. مدیر خوب باید تغییراتی را ایجاد کند که مجموعه را به سمت موفقیت راهنمایی کند اما آنچه در فوتبال ایران دیده میشود به ضعیف و ناکارآمدی مدیریت باز میگردد و تا این موارد درست نشود، فوتبال ایران در مسیر درست گام برنخواهد داشت.
وی تصریح کرد: در سالی که گذشت نکته یا اتفاقی که بخواهیم در مورد آن به صورت خاص صحبت کنیم، نیست. در بحث آکادمیهای فوتبال، در حوزه درآمدزایی، در بخش زیرساختها و در موارد دیگری که به فوتبال حرفهای مرتبط باشد هیچ اتفاق خاصی رخ نداد و فقظ شاهد جابجایی مدیران از یک سمت به سمتی دیگر بودیم. باید پرسید چرا و چگونه افرادی که در ورزش دانش و تخصص و تحصیلات آکادمیک در این حوزه را ندارند سر از فوتبال درمیآورند و برای آن تصمیم میگیرند؟ مگر میشود بدون شناخت و لمس ماهیت فوتبال در خصوص آن اظهار نظر کرد؟ این موارد رعایت نمیشود و برای همین است که سالها فوتبال ما چهرهای گریان و نالان دارد.
کارشناس فوتبال کشورمان در خصوص حضور یک مربی ایران در راس کادر فنی تیم ملی تاکید کرد: همیشه موافق این بودهام که یک ایرانی سکان هدایت تیم ملی کشورم را در دست داشته باشد اما در مورد نتایج و صحبتهایی که بعد از آن مطرح شد اختلاف نظرهایی وجود دارد که طبیعی است چراکه اعتقاد دارم فوتبال ما باید نتایج بهتری در این مدت میگرفت.
وی ادامه داد: این جام درسهایی داشت که باید از آن درس گرفت، کرهجنوبی با آن همه هزینه و امکاناتی که در اختیار یورگن کلینزمن آلمانی قرار داد پا به مسابقات گذاشت اما وقتی دید با او به نتیجه نمیرسد و به اصطلاح مزیتی به فوتبال کره اضافه نمیکند بدون تعارف او را کنار گذاشت. همین کار را قطر با کیروش کرد و نتیجهاش را هم گرفت اما آیا در فوتبال ما این شجاعت وجود دارد؟ آیا مدیران ما این قدرت را دارند چنین برخوردهای سریع و قاطعانهای را از خود نشان بدهند؟
بیاتینیا گفت: فراموش نکنیم پشت هر موفقیت، واژهای به نام شجاعت است. در کنار آن باید برنامهریزی، صبوری و خرد جمعی هم باشد اما کدام یک از این موارد در فوتبال ما وجود دارد؟ دستآورد فوتبال ما در سالی که گذشت چه بود و هدفی که دنبال میکنیم، کجاست؟ به فوتبال باشگاهی ما نگاه کنید، درآمدزایی وجود ندارد و تیمها بدهکار هستند. فوتبال ما یک مصرفکننده شده که توجهی به تولید ندارد و از نظر ساختاری با مشکلات بسیاری دست به گریبان است. نه تنها در بعد بازیکنسازی حتی در آموزش و تربیت مربیان هم ضعف داریم و در کل با این شرایط، نمیتوان عملکرد فوتبال ایران را در سالی که گذشت مطلوب ارزیابی کرد.