تهران-ایرنا- جمهوری اسلامی ایران اخیراً ۱۴ بازرس را طی دو مرحله پذیرفته است. بنابراین لغو انتصاب ۸ بازرس در حالی که ۱۴ تن به جای آنها پذیرفته شده­‌اند نباید جای هیچ نارضایتی و ناسپاسی باقی گذارد. این پیشرفت در نتیجه حسن نیت ایران در پاسخ به درخواست مدیر کل آژانس بوده است که متأسفانه مدیرکل این موضوع را نادیده می‌گیرد.

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست فصلی شورای حکام بار دیگر اظهارات جهت‌دار و غیرحرفه‌ای را مطرح کرد. سخنان ناقص او در ارتباط با بازرسان لغو انتصاب شده توسط ایران، عملکرد وی در جایگزین کردن اقدامات سیاسی به جای اقدامات فنی و همچنین نوع کنش گروسی در خصوص مواجهه با تهدید رژیم صهیونیستی به استفاده از سلاح هسته‌ای اهمیت بالایی دارد.

در همین خصوص به نظر میرسد توجه به ۳ نکته در زمینه‌های یاد شده اهمیت دارد:

یکم؛ تصمیم اتخاذ شده توسط جمهوری اسلامی ایران برای لغو انتصاب ۸ بازرس منصوب آژانس در کشور براساس حقوق حاکمیتی ایران وفق ماده ۹ موافقتنامه پادمان جامع صورت گرفته است و آژانس نباید انتظار داشته باشد که ایران تصمیم حاکمیتی خود را تحت فشارها تغییر دهد. بهتر است آژانس ضمن احترام به حاکمیت کشورها و به جای اینکه صرفاً با تعداد خاصی از بازرسان کار کند از صدها بازرس دیگری که در اختیار این نهاد بین‌المللی است استفاده نماید.

لازم به ذکر است جمهوری اسلامی ایران اخیراً ۱۴ بازرس را طی دو مرحله پذیرفته است. بنابراین لغو انتصاب ۸ بازرس در حالی که ۱۴ تن به جای آنها پذیرفته شده‌اند نباید جای هیچ نارضایتی و ناسپاسی باقی گذارد. این پیشرفت در نتیجه حسن نیت ایران در پاسخ به درخواست مدیر کل آژانس بوده است که متأسفانه مدیرکل این موضوع را نادیده می‌گیرد.

آژانس یا کشورهایی که به این نهاد فشار می‌آورند باید بدانند که نمیتوانند ایران را بخاطر استفاده از حقوق قانونی وفق ماده ۹ زیر فشار و تهدید قرار دهند. این فشارها و تهدیدها سازنده نبوده و به آنها نیز کمک نخواهد کرد. اصرار آژانس در مورد بررسی مجدد لغو بازرسان لغو انتصاب شده آن هم پس از پذیرش ۱۴ بازرس جدید، احتمال این شائبه را تقویت می‌کند که نیّات غیرخیرخواهانه دارند. تهدید غیرمستقیم مدیرکل در مورد برگزاری جلسه فوق‌العاده شورای حکام نشان دهنده سیاسی کاری و تحت فشار بودن مدیرکل است.

دوم؛ در حالی که ایران فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را با شفافیت کامل و با حضور گسترده بازرسان ادامه می‌دهد جای هیچگونه نگرانی برای باقی گذاردن موضوع ایران در دستور کار سیاسی نمی‌گذارد. مدیر کل علی القاعده چنانچه دستور کار سیاسی نداشته باشد، باید گزارش حرفه‌ای خود را به شورای حکام و نه به روسای کشورها و وزرای خارجه مثل مقامات صهیونیستی ارائه دهد.

گزارش‌های مدیر کل بایستی براساس واقعیات (factual) منتشر گردد. مدیر کل غیر از ارائه گزارش واقعیات به شورای حکام وظیفه دیگری برای گزارش دادن به مقامات کشورها ندارد و ارائه گزارش به سایر کشورها یک امر غیرحرفه‌ای و غیربیطرفانه است. این درحالی است که مدیر کل آژانس به این مهم اذعان کرده است که در هر دیداری با مقامات عالی سیاسی کشورها، ایران اولین موضوع وی‌ می‌باشد!

سوم؛ مدیر کل آژانس در پاسخ به سوال خبرنگاری در رابطه با تهدید اسرائیل به استفاده از سلاح هسته‌ای علیه فلسطینیان، نه تنها پاسخ روشنی نداده بلکه به نحوی سعی کرده که آن را به بهانه اینکه «خارج بودن برخی کشورها از NPT برای آنها مسئولیتی ایجاد نمی‌نماید»، توجیه نماید. در حالیکه این موضوع بایستی مطالبه مدیر کل باشد.

عدم عضویت رژیم صهیونیستی در NPT به هیچ وجه این حق را ایجاد نمی‌کند که سلاح هسته‌ای داشته باشد. پاسخ مدیر کل به پرسش خبرنگار کاملاً نشان می‌دهد که وی از استاندارد دوگانه تبعیت میکند. به عبارتی وقتی صحبت از ممنوعیت سلاح هسته‌ای می‌شود جهان را به کشورهای عضو و غیرعضو تقسیم میکند و بدین ترتیب وی برای کشورهای غیرعضو، سلاح هسته‌ای را ممنوع نمی‌داند.

این امر با قوانین بین‌المللی مغایرت دارد چه اینکه برای عضوی که محدودیت و مسئولیت قبول کرده تکلیف قائل است و برای غیرعضو هیچ مسئولیتی قائل نیست. عجیب این است که مدیرکل تحت این شرایط خود را محافظ (گاردین) NPT نیز میداند!