به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، نشست پژوهشی عود و عودنوازی جمعه- ۱۸ اسفندماه- در آخرین روز نخستین جشنواره عودنوازی قشم با حضور استاد محمدرضا درویشی آهنگساز و پژوهشگر موسیقی، ارسلان کامکار دبیر نخستین جشنواره عودنوازی قشم و احمد بیت سیاح، نوشین پاسدار، محمد پیری، سیدفوادالدین توحیدی، حمید حاصلی، علی رادمهر، نجمه صغیر، شهرام غلامی، محمد فیروزی، مرتضی کریمی و مجید ناظمپور داوران این جشنواره، علی مغازهای پژوهشگر موسیقی و منتخبان جشنواره در مرکز رشد جزیره قشم برگزار شد.
تاریخچه عودنوازی
درویشی در این نشست با اشاره به تاریخچهای از عودنوازی و نواختن این ساز در ایران اظهارداشت: ۴۰۰ سال گذشته در دوران صفویه، شبه رنسانسی در همه حوزهها اعم از معماری، شهرسازی، نگارگری و موسیقی رخ داد؛ در این دوران سازهای عود و قانون از ایران به سمت عثمانی رفت و به عربها سپرده شد و چند قرن در ایران تقریبا فراموش شد و همچنین چند ساز از دوره تیموری فراموش شده بود.
وی گفت: پس از ۳۰۰ سال که دوره تاریکی موسیقی ایران بود و هیچ سند قابل ملاحظهای از این دوران وجود ندارد، در دوره قاجار سه ساز؛ تار، سه تار و سنتور پیدا شدند، منشاء ظهور این سازها مشخص نیست البته در دوره زندیه در تصاویری نشانههایی از ساز تار دیده میشود. در دوره قاجار، این سه ساز، سازهای اصلی موسیقی ایران شدند و در این دوران خبری از عود و قانون نبود تا ۷۰ سال پیش که با رپرتواری عربی به ایران بازگشت و نوازندگانی همچون منصور نریمان موسیقی دستگاهی را با آن نواختند و اینگونه سازهای عود و قانون به ایران بازگشتند.
این پژوهشگر همچنین درباره ریشه کلمه «عود» اظهارداشت: عود یک واژه عربی است و عربها به آن العود میگویند، در ایران پیش از اسلام به این ساز، بربط میگفتند که در آثار مینیاتوری دوره خسرو پرویز یا در اشعار فردوسی، نظامی و حافظ، واژه بربط دیده میشود؛ حافظ در یکی دو غزل خود از کلمه عود استفاده کرده است همچون «دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟ پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند»، این از معدود غزلهای حافظ است که به جای بربط از واژه عود استفاده کرده است که احتمالا به دلیل وزن آن بوده است. عثمانیها و عربها، کلمه عود را به کار میبرند. اگر من جای برگزارکنندگان جشنواره عودندازی قشم بودم، نام آن را «نخستین جشنواره بربط نوازی» میگذاشتم.
درویشی درباره ورود بربط به اروپا گفت: در دوره جنگهای صلیبی که میان مسلمانان و مسیحیان رخ داد، مسیحیان و اروپاییها با عود آشنا شدند و آن را با خودشان به اروپا بردند. نام ساز ظاهرا با حذف و تغییر یکی دو حرف از کلمه العود به لوت تغییر پیدا کرد.
این ساز بعدها در اروپا به نام لوا شناخته شد و بعضی از آهنگسازان اروپا مانند باخ آثاری را براساس این ساز ساختند، اگر عود وارد اروپا نمیشد موسیقی اروپا قادر نبود وارد مرحله چندصدایی شود.
تغییر شکل ساز عود
این پژوهشگر موسیقی درباره تغییر و تحول شکل ساز عود بیان کرد: از اوایل دهه ۴۰ که ابراهیم قنبریمهر در کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ وقت آغاز به کار کرد، معتقد بود که فاصله حجیم عود عربی و ترکی با زیباییشناسی هنر ایرانی فاصله بسیاری دارد، کاسه صوتی را کوچکتر و دسته آن را چند سانت بلندتر کرد. بیشتر سازهایی که در ایران نواخته میشود، نمونه همان سازهایی است که از روی سازهای قنبری مهر ساخته شدند.
تاکید بر اصالتها
درویشی درباره سبک عودنوازی شرکتکنندگان در جشنواره عودنوازی قشم گفت: عود امروز یک ساز جاافتاده در موسیقی ایران است و منحصر به تهران و کلان شهرها نیست، در این جشنواره شاهد نوازندگی هنرمندانی از فولادشهر اصفهان یا گنبد کاووس بودیم، همه این مناطق موسیقی مخصوص به خود را دارند و شرکتکنندگان آنها مجبور نیستند فقط موسیقی دستگاهی بنوازند، این گونه تنها ۱۰ درصد موسیقی ایران است.
وی افزود: برخی از نوازندگانی که در این جشنواره، موسیقی اجرا میکردند، ترکیبی بین موسیقی کُردی و عربی بود و آثارشان بین این دو موسیقی معلق بود و روی هیچ کدام تثبیت نشد. نوجوانی از بندر ترکمن در جشنواره عودنوازی، موسیقی دستگاهی نواخت البته اشکالی ندارد و موسیقی بندر ترکمن خیلی عظیم است و در تهران به قدر کافی نوازنده داریم که دستگاهی بنوازند.
این آهنگساز اظهارداشت: در هرمزگان آوازهایی به نام شرند داریم که بدون ساز اجرا میشوند و میتوان آن را با عود ارایه کرد، این بخش بسیار مهمی از موسیقی هرمزگان است که از غربیترین تا شرقیترین نقطه آن به بلوچستان میرسد. چرا نوازندگان هرمزگانی باید دستگاهی یا عربی بنوازند؟ موسیقی خودشان را بنوازند که با آنها بزرگ شدند.
درویشی درباره آینده عودنوازی ایران گفت: آینده این ساز به آینده کل موسیقی ایران گره خورده و پدیده مجزایی نیست و اگر بخواهیم درباره آینده موسیقی ایران سخن بگوییم، در بخشهایی آینده بهتری در انتظار موسیقی ایران نیست و در بخشهای آینده خوبی مورد انتظار است.
نبود مکتب عودنوازی در کشور
مجید ناظمپور پژوهشگر، آهنگساز و از داوران نخستین جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست اظهارداشت: این ساز سه دهه فراموش شده و نمیتوانیم به تجربیات آن دسترسی داشته باشیم. با این دوره فراموشی پس مکتب و سبک عودنوازی نداریم که به آن بپردازیم، در دوره سرگردانی به سر میبریم هر کس سعی میکند سبک جدید برای خود داشته باشد اما نباید اصالتها فراموش شود. متن فدای حاشیه نشود. اصل تکنیک نیست، تکنیک هدف نیست و ابزاری است که به آن هدف برسیم تا آن پیام فیلسوفانه و تاریخی خود را به گوش شنونده برسانیم.
ناظمپور گفت: اجراهای نوازندهها چشمگیر بودند و بهترین روزهای زندگی من بود، کاش نوازندگان به اصالتها توجه داشته باشند. بربط و عود تفاوت دارند و بر اساس اسناد ما هم عود و هم بربط داشتهایم.
این آهنگساز افزود: اینکه نوازنده چه سازی را در دست بگیرد، کسی نمیتواند برایش تعیین و تکلیف کند، ساز باید با محتوایی که اجرا میکنیم یکی باشد نوازنده باید به آنچه که قرار بوده بنوازد عمل کند، اگر قرار بوده موسیقی دستگاهی بنوازد باید به همان عمل کند.
ما هر هارمونی میتوانیم اجرا کنیم تا جایی که به آن اصالت موسیقی که ادعایش را داریم، آسیب نزند و به روان موسیقی آسیب وارد نکند.
حفظ اصالتها
شهرام غلامی نوازنده عود و یکی از داوران جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست اظهارداشت: روند موسیقی دستگاهی عود دچار مشکلاتی است البته من نوآوریهایی در این حوزه داشتم، زمانی که صحبت از موسیقی دستگاهی میشود باید هویت فرهنگی را حفظ کنیم و اگر نکنیم دچار مشکل میشویم و جای نگرانی است.
ساز خوب نشنیدم، با مزه شنیدم
فوادالدین توحیدی پژوهشگر موسیقی و از داوران نخستین جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست گفت: در چند دهه گذشته، تعداد عودنوازی ما به اندازه دو دست نمیرسید اما در جشنواره حضور تعداد ف
قابل توجهی از نوازندگان شگفتانگیز بود. موسیقی نواحی به موسیقی کلاسیک ایرانی نزدیک میشود و کمتر پسری بهتر از پدرش مینوازد حتی زندگی روستایی به سمت شهری میرود. در جشنواره ساز خوب نشنیدم بلکه ساز بامزه میشنیدم.
وی خطاب به نوازندگان منتخب جشنواره اظهارداشت: متن را فدای حاشیه نکنید، نوازندگی شما شبیه یکدیگر و شخص خاص است. روایت خود را داشته باشید. همه چیز ردیف نیست. ردیف برای تمرین است.براساس ردیف باید ارائه شخصی داسته باشید. اخلاق خوب یاد بگیرید. درک زیباییشناسانه خود را با فیلم و شعر خوب ببینید و بخوانید و دید وسیعی داشته باشید.
جشنواره عودنوازی همچون موزه است
حمید حاصلی یکی دیگر از داوران نخستین جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست با اشاره به تاثیر سیستم آموزشی در شیوه کنونی نوازندگان جوان اظهارداشت: نظام آموزشی کلا در خدمت موسیقی دستگاهی است و وقتی به دانشگاه رفتم و موسیقی خواندم، روند زندگی و نوازندگیم تغییر کرد و در حوزه موسیقی نواحی، رپرتوار تدوین شده نداریم. اگر نظام آموزشی یک توازن بین توجه به موسیقی ایرانی و نواحی ایجاد میکرد قطعا شاهد این نبودیم که نوازندهها صرفا به سمت موسیقی کلاسیک ایرانی بروند. به هر حال این جوانها اینگونه آموزش دیدهاند و اگر فرصت ایجاد شود بخش بزرگی از این نگرانیها از بین میرود.
حاصلی افزود: جشنواره عودنوازی مانند یک موزه بود و ما انتظار داریم یک مجموعه کامل از موسیقی نواحی مختلف را ببینیم و آن بخش از مجموعه تنها نباید تکنیک باشد.
امید برای حضور نوازندگان زن
نوشین پاسدار نوازنده عود،آهنگساز و یکی دیگر از داوران نخستین جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست گفت: این رویداد هچون دهکده هنری با برنامههای سازماندهی شده بود. با توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی بانوان نوازنده هرمزگانی در این رویداد حضور نداشتند که امیدوارم شرایطی برای حضور آنان فراهم شود. من ردیف دوست دارم که اینجا نشنیدم امیدوارم جشنواره تداوم داشته باشد، کمی سختگیرانه باشد و خوب است.
شرکتکنندگان جشنواره عودنوازی بینظیر بودند
ارسالان کامکار داور جشنواره عودنوازی قشم نیز در این نشست با اشاره به انتقاد داوران نسبت به نوازندگان منتخب اظهارداشت: یک چیزهایی جالب نیست مانند اینکه بگوییم ایرانی باش، خب ایرانی است. خودش هست لازم نیست ما بگوییم. هنرمندان جشنواره جوان هستند و دوست دارند همه امکانات ساز را ببلعند. نوازندهای که متعلق به ترکمن صحرا است میتواند در گروهنوازی، موسیقی محلی خود را بنوازد.
وی افزود: نوازنده دوست دارد تکنیک خود را نشان بدهد. نوازندگان دنیا در کنکور ویولن سعی میکنند قطعهای سخت را بزنند که تکنیک خود را به رخ بکشند.
شرکت کنندگان جشنواره عودنوازی بینظیر بودند و کار داوران سخت است اگه نتایج اعلام شد، اگر کسی واقعا اختلافها کم است، ناراحت نشود چون شرایط
هیچ کس ردیف نزند،آسمان آبی و درخت سبز است. شما عمری است درخت سبز میبینید و هیچوقت خسته نشدید اما یک روز میبینید آسمان قرمز است، اول برایتان جالب است اما بعد چند روز میگویید ای بابا بس است دیگر. به هر حال مسیر اصلی را فراموش نکنید که میدانم نمیکنید. سن که بالا برود به همان مسیر اصلی بازخواهید گشت.