حدیث مهرانپور کارگردان مستند کوتاه «شیرینیفروش» که پیشتر در پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت رونمایی شده بود، در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره این اثر توضیح داد: واقعیت این است که در گذشته شیرینیها جایگاهی را که امروز در جامعه ما دارند، نداشتهاند. زمانی شیرینی، یک کالای لوکس محسوب میشد و به مرور زمان از اشرافیت آن کم شد و این محصول در دسترس عموم مردم هم قرار گرفت.
وی افزود: ایده مستند «شیرینی فروش» هم زمانی شکل گرفت که با جمعی از دوستان و همکاران درباره سوژههای مختلف مستندسازی صحبت میکردیم و توجهم به سوژه شیرینی جلب شد. احساس کردم میتوانم برای اولین مستندم سراغ این ایده بروم. اینگونه بود که مستند «شیرینیفروش» متولد شد.
این مستندساز ادامه داد: برای ساخت این مستند از تجربیات بسیاری از دوستان و همکارانم استفاده کردم و به این نتیجه رسیدم که باید اثری عامهپسند بسازم. شیرینی موضوعی است که برای همه مردم جذابیت دارد. از طرف دیگر از آنجایی که مخاطبان گرایش به فضای مجازی پیدا کردهاند، علاقهمند به اطلاعات موجز و مختصر هستند و میخواهد با سرعت بیشتر در جریان اطلاعات قرار بگیرند. به همین دلیل تلاش کردم در مستند «شیرینیفروش» در یک بازه زمانی کوتاه، اطلاعات مفیدی را در اختیار مخاطب قرار بدهم.
وی با اشاره به یکی از فرازهای تاریخی مورد اشاره در مستند خود، توضیح داد: در مقطعی از تاریخ ایران، شکر در دسترس مردم نبود و به همین دلیل شیرینی نایاب شده بود. قنادیهای قدیمیتر هم برای آنکه بازارشان از رونق نیفتد، از جایگزینهایی مانند عسل استفاده میکردند. در آن شرایط قیمت شکر از عسل هم گرانتر بود! حتی در مقطعی شیرینی قاچاق میشد.
مهرانپور که در بخشی از مستند «شیرینیفروش» به وجه تسمیه برخی شیرینیهای محبوب هم پرداخته است، ادامه داد: نام شیرینی ناپلئونی از ماجراهای مرتبط با ناپلئون آمده که در مستند به تشریح به آن اشاره شده است. ناپلئون، زمانی که به جنگهای مختلف میرود، در نبردی که با روسیه داشت به آنجا لشکرکشی میکند و پیروز میشود اما به دلیل سرما و برف زیاد روسیه نمیتواند این پیروزی را حفظ کند، از همین رو روسها این موضوع را جشن میگیرند و شیرینی میپزند. لایههای مختلف این شیرینی نمادی از نیروهای زیاد ناپلئون است و پودری که روی این شیرینی ریخته میشود نمادی از برف روسیه است پس، از همان مقطع این شیرینی به شیرینی ناپلئونی معروف شده است.
این مستندساز درباره نسبت مستند خود با آداب و رسوم مردم هم گفت: در بخشهایی از این مستند هم به آداب و رسوم مردم ایران در زمینه پخت شیرینی اشاره کردهام و هم به کشورهای دیگر نگاه داشتهام. به نوعی این روایت تاریخچه مختصری از فرهنگ جوامع مختلف را هم در دل خود دارد و تلاش کردم روایتم در مستند، از این منظر جامعیت داشته باشد. هرچند میخواستم بیشتر به شیرینیهای ایرانی بپردازم اما در واقعیت دیدم ما محصولات متنوعی را مصرف میکنیم و به همین دلیل براساس ذائقه عمومی مردم در مصرف شیرینی سراغ ساخت این مستند رفتیم.
کارگردان «شیرینی فروش» گفت: برای ساخت این مستند، یک روز در یک قنادی مشغول به کار شدم. روپوش پوشیدم و در فرآیند کار در قنادی، با نکات جالب و عجیبی مواجه شدم. یکی از این موارد استفاده از خردهشیرینی در برخی قنادیها بود و یا استفاده از موادی شبیه به پسته که پسته نبود! گیاهی بود بهشدت شبیه پسته و با طعمی نزدیک به آن، اما پسته نبود و بسیار هم ارزانتر تمام میشد.
وی در پایان گفت: شاید تصور مردم از خیلی از شیرینیفروشیهای مطرح و شناختهشده این باشد که پشتپرده بسیار تمیزی دارند اما باید از نزدیک ببینند تا متوجه شوند در خیلی از موارد، واقعیت با آنچه تصور میکنند همخوانی ندارد. حتی ممکن است در برخی از این شیرینیفروشیهای معتبر شاهد کمفروشی هم باشیم. خیلی از مردم هم متوجه این جزییات نمیشوند. همان مورد گیاهی که شبیه پسته است را اگر خودم با چشم نمیدیدم متوجه آن نمیشدم!