به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ اعتنای ایران به برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای مختلف منطقه از قبال پیگیری سیاست همسایگی در دولت سیزدهم و برخورداری از حق انتخاب بیشتر سبب شده است که تهران در فصل تازه روابط خود با کشورهایی همچون ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، هند و ... از موضعی برابر و مبتنی بر برآورده شدن منافع اقتصادی میان مدت و بلند مدت خود وارد شود. وقتی «سردار بردی محمداف»، رئیس جمهور جوان ترکمنستان خردادماه سال ۱۴۰۱ به تهران سفر کرد، امضای اسناد رنگارنگ همکاری میان تهران و عشق آباد در حوزههای متعدد از حوزه انرژی و گاز گرفته تا همکاریهای امنیتی نشان داد که عشقآباد روی گشاده خود را به سیاست خارجه همسایه محور دولت سیدابراهیم رئیسی نشان داده است؛ سیاستی که هرچند در دولت گذشته مغفول مانده بود اما اینک متناسب با اقتضائات برآمده از ویژگیهای جغرافیایی و جمعیتی ایران و ترکمنستان در دستور کار قرار گرفته و به مسیر اصلی بازگشته است.
پیامی به طراحان تحریم
در پی این تحول بود که ترکمنستان همزمان با آغاز مذاکرات رفع تحریمهای ضدآمریکایی با امضای قرارداد سهجانبه سوآپ گاز میان ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان در حاشیه اجلاس ۲ سال پیش سران سازمان اکو به طراحان غربی تحریمها پیام معناداری با این فحوا فرستاد که جمهوری اسلامی بواسطه رویکرد جدید منطقهای خود در سیاست خارجی کشورهای همسایه جایگاه ویژهای یافته است. این درحالی بود که از منظر اقتصادی امضای این قرارداد سهجانبه، موقعیت ایران را به عنوان محور ترانزیت یا سوآپ انرژی در غرب آسیا تثبیت کرد. بویژه آنکه کشورهای حوزه قفقاز جنوبی و نیز آسیای مرکزی به این واقعیت وقوف یافتند که یک راه ارزانتر، مطمئنتر و کوتاهتر نسبت به سایر کشورها وجود دارد که میتواند دستیابی این کشورها را به خلیج فارس یا جنوب غرب آسیا تسهیل کند. بنابراین این توافقنامه اقدام عملی و میدانی دولت رئیسی برای بازگشت توجهات سیاست خارجی از غرب به همسایگان به شمار می رفت که میتوانست به خدمت اهداف کشور جهت ارتقای جایگاه ژئوپلیتیک ایران در منطقه، گسترش پیوندهای اقتصادی با همسایگانش، پشت سر گذاشتن برخی رقبای منطقهای در حوزه ترانزیت انرژی و در نهایت تقویت روابط تهران و عشق آباد منتج شود.
واکنشهای ایذایی اسرائیل و متحدانشان
تقویت رابطه تهران و عشق آباد فارغ از نتایجی که در روند تحقق اهداف دو کشور در زمینههای دیپلماتیک و اقتصادی دارد، تیر خلاصی به سیاست امنیتیسازی دشمنان برای بحرانسازی در محیط پیرامونی ایران به شمار میآید. چه آنکه شمار زیادی از کشورها و بازیگران منطقه و فرامنطقه میکوشند با توسل به حربههایی همچون دامن زدن به افراط گرایی قومی و مذهبی از یک سو و همچنین تغییرات ژئوپلتیکی در مسیر ترانزیت انرژی از سوی دیگر در روابط تاریخی دوکشور چالش ایجاد کنند. طبیعی است که شکلگیری همکاری ایران و شرکای آسیایی بویژه در حوزه انرژی و تأثیراتی که بر تغییرات ژئوپلیتیک منطقه بر جای خواهد گذاشت، از واکنشهای ایذایی اسرائیل و متحدانشان برکنار نباشد و ناراضیان از این مناسبات را به اجرای طرح های ضد امنیتی متوسل کند.
در این میان تل آویو متاثر از منافع ایدئولوژیک، اقتصادی خود و پروژه عادی سازی رابطه با کشورهای عربی با تکیه بر عملیات روانی و رسانهای و انعقاد پیمانهای نظامی، سعی خود را بر تخریب روابط حسنه ایران با همسایگانش در بخش آسیای میانه از جمله ترکمنستان قرار داده است. دو کشور با وقوف به این مهم، همکاریهای امنیتی را به عنوان یک موضوع دارای اولویت دنبال میکنند. به اعتقاد ترکمنستان وسعت مرزهای مشترک با ایران، نقش مهمی در برقراری امنیت در مناطق مرزی و جلوگیری از فعالیت گروههای ترویستی همچون داعش دارد. خاصه آنکه ترکمنستان همواره موضعی سخت در برابر جریانهای تکفیری و گروه تروریستی داعش داشته و مقابله با تهدیدات بنیادگرایان را به عنوان رویکرد اساسی در سیاست های امنیتی خود تعقیب میکند. این رویکرد میتواند این کشور را برای ایران به یک شریک قابل اطمینان امنیتی در آسیای مرکزی تبدیل کند. بنابراین وجود اهداف و دغدغههای امنیتی مشترک، اتحاد تهران ـ عشق آباد را حائز اهمیت ویژه کرده و و تاثیر و تاثر قابل ملاحظهای برای امنیت آسیای مرکزی و خاورمیانه به دنبال دارد.