پیامبر اکرم (ص) در بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان اینگونه دعا کردند: اَللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک فِیهِ مَا یرْضِیک وَ أَعُوذُ بِک مِمَّا یؤْذِیک وَ أَسْأَلُک التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَک وَ لاأَعْصِیک یا جَوَادَ السَّائِلِینَ؛ خدایا، در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست میکنم و از آنچه تو را بیازارد، به تو پناه می آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان.
قرآن کریم در چندین آیه سخن از اذیت و آزار خدا را ذکر کرده و در دعای امروز نیز به خدا پناه می بریم از آنچه موجب اذیت پروردگار شود.
در تفسیر نمونه ذیل آیه ۵۷ سوره احزاب آمده است: در اینکه منظور از"ایذاء پروردگار" چیست، بعضی گفته اند همان کفر و الحاد است که خدا را به خشم میآورد. چرا که آزار در مورد خداوند جز ایجاد خشم مفهوم دیگری نمی تواند داشته باشد. این احتمال نیز وجود دارد که ایذاء خداوند همان ایذاء پیامبر (ص) و مؤمنان است و ذکر خداوند برای اهمیت و تاکید مطلب است.
اذیت کردن پیامبر، مفهوم وسیعی دارد و هر گونه کاری که او را آزار دهد شامل میشود، اعم از کفر و الحاد و مخالفت دستورات خدا، همچنین نسبت های ناروا و تهمت یا ایجاد مزاحمت به هنگامی که آنها را دعوت به خانه خود میکند همانگونه که در آیه ۵۳ همین سوره آمده است.
در شأن نزول آیه ۵۳ سوره احزاب آمده است: اَنس بن مالک که خادم مخصوص پیامبر بود، میگوید پیامبر به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم، من همه را دعوت کردم، دسته دسته میآمدند و غذا میخوردند و از اطاق خارج میشدند، تا اینکه عرض کردم کسی باقی نمانده که من او را دعوت نکرده باشم. رسول خدا فرمود سفره را جمع کنید، سفره را برداشتند و جمعیت پراکنده شدند اما سه نفر هم چنان در اطاق پیامبر ماندند و مشغول بحث و گفتگو بودند.
انس گفت: هنگامی که سخنان آنها به طول انجامید، پیامبر برخاست و من نیز همراه او برخاستم تا شاید آنها متوجه شوند و پی کار خود بروند. پیامبر بیرون آمد تا به حجره عایشه رسید بار دیگر برگشت من هم در خدمتش آمدم. باز دیدم هم چنان نشسته اند تا آیه فوق نازل شد و دستورات لازم را در برخورد با این مسائل به آنها تفهیم کرد.
در آیه ۶۱ سوره توبه نیز می خوانیم که چگونه برخی منافقان پیامبر را اذیت می کردند. در شأن نزول این آیه آمده است که گروهی از منافقان، دور هم نشسته بودند و سخنان ناهنجار درباره پیامبر میگفتند. یکی از آنان گفت این کار را نکنید، زیرا، میترسیم به گوش محمد برسد، و او به ما بد بگوید (و مردم را بر ضد ما بشوراند).
یکی از آنان که نامش جلاس بود، گفت مهم نیست، ما هر چه بخواهیم میگوئیم و اگر به گوش او رسید نزد وی میرویم و انکار میکنیم، و او از ما میپذیرد، زیرا محمد، آدم خوش باور و دهن بینی است و هر کس هر چه بگوید قبول میکند. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
در آیه ۵۷ سوره احزاب به صراحت آمده است: کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت میکنند، خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور میسازد و برای آنان عذاب خوار کننده ای آماده کرده است.
لعن در این آیه به معنای دوری از رحمت خداست که نقطه مقابل آن، رحمت و صلوات است که در آیه قبل از این آیه آمده است.
در حقیقت لعن و طرد از رحمت آن هم از سوی خداوندی که رحمتش گسترده و بی پایان است، بدترین نوع عذاب محسوب میشود، به خصوص که این طرد از رحمت هم در دنیا باشد و هم در آخرت.
از برخی روایات که در ذیل آیه ۵۷ سوره احزاب وارد شده، چنین استفاده میشود که آزار خاندان پیامبر (ص) نیز مشمول همین آیه است. در صحیح بخاری یکی از کتاب های معتبر اهل سنت می خوانیم که رسول خدا فرمود «فاطمه پاره تن من است. هر کس او را به خشم در آورد مرا به خشم در آورده است». شبیه همین معنی در باره حضرت علی (ع) از پیامبر (ص) نقل شده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود «چه شده گروهی را که خویشاوندان و بستگان مرا میآزارند؟ هر که خویشاوند و وابسته مرا بیازارد، مرا آزرده و هر که مرا بیازارد، خدا را آزرده است».