به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، به طورحتم یکی از واژه هایی که این روزها ذهن بسیاری از مردم دنیا را درگیر خود ساخته است، هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) یا AI است، تکنولوژی جدیدی که قادر به انجام کارهایی است که انسان با بهرهگیری از هوش خود انجام میدهد.
هرچند استفاده از این تکنولوژی در برخی کشورها و در حوزه های گوناگونی از جمله پزشکی، موسیقی، طراحی، گرافیک و ترجمه با پیشرفت های چشمگیری همراه بوده و حتی بسیاری از مردم کشورمان به خصوص در حوزه تقلید صدا و موسیقی جذب آن شده اند، اما مطالعات و تحقیقات در دنیا به شکل جدی برای استفاده حداکثری از این پدیده اعجاب انگیز دارای قدرت تفکر ادامه دارد و گویی قرار است در آینده نزدیک زندگی همه انسان ها به این تکنولوژی گره بخورد.
به عنوان مثال هم اکنون هوش مصنوعی که در حوزه پزشکی دنیا پیشرفت هایی داشته، این امید را ایجاد کرده که در آینده نزدیک کار تشخیص و درمان انواع و اقسام بیماری ها را بسیار بهبود بخشد. هرچند از طرفی برخی نگرانی ها از سرعت پیشرفت این تکنولوژی و بهره گیری نادرست و رسوخ آن به حریم خصوصی افراد و ناشناخته بودن آن نگرانی های جدی نیز در جوامع بشری ایجاد کرده است.
«استیفن هاکینگ» دانشمند انگلیسی اخیرا هشدار داده است: توسعه هوش مصنوعی میتواند پایان نژاد انسان باشد. «ایلان ماسک» از بنیانگذاران شرکت «اوپن ای. آی» نیز گفته است: هوش مصنوعی مرا وحشت زده میکند. این فناوری توانایی بیش از تصورات دارد و سرعت پیشرفت آن بالا است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا به منظور آشنایی هرچه دقیق تر با هوش مصنوعی به عنوان پدیده قرن حاضر در خصوص برخی مسائل مرتبط با این حوزه بسیار مهم از جمله انواع کاربردهای هوش مصنوعی، مزایا، معایب و خطرات این پدیده، آشنایی با کشورهای پیشرو در این حوزه، مهمترین چالش های مربوط به توسعه هوش مصنوعی در ایران... با جوان نخبه کشورمان دکتر علیرضا صدیقی مدرس دانشگاه و دارای دکتری مهندسی سیستم های نرم افزار که در آغازین روزهای سال جدید برنده جایزه هوش مصنوعی دیسبند آمریکا شده است، به گفت و گو نشسته است.
جایزه هوش مصنوعی دیسبند با هدف بزرگداشت یاد یکی از پیشگامان هوش مصنوعی تعیین و با برگزاری رویداد بینالمللی جی دی سی (GDC) در سانفرانسیسکو، ایالات متحده آمریکا اهدا میشود. این جایزه به پژوهشگری برجسته در زمینه هوش مصنوعی در بازیهای ویدیویی تعلق میگیرد که تحقیقات و دستاوردهای قابل توجهی در این حوزه ارائه داده باشد.
دکتر صدیقی در زمینههای مختلف پژوهشی از جمله تحقیق و توسعه بازیهای ویدئویی، هوش مصنوعی، تحلیل دادهها و شبیهسازی شبکه و همچنین تدریس در دانشگاه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد(دروسی همچون هوش مصنوعی، مهندسی نرم افزار، شبکه، بازی سازی، داده کاوی، یادگیری ماشین، معماری کامپیوتر و ...)، ساخت و توسعه بازی ها، طراحی سرفصل دروس رشته بازی سازی، برگزاری رویدادهای توسعه بازی و آموزش بازی سازی فعالیت داشته است.
پروژههای او بهخاطر اثربخشی، ماهیت پیشگامانه و تأثیر تحولآفرین بر صنعت مورد تحسین قرار گرفتهاند. علاوه بر این، او مدرس دوره های هوش مصنوعی و توسعه بازی در دانشگاه های متعدد و نویسنده چندین کتاب است.
صدیقی پس از دریافت تندیس هوش مصنوعی اظهارداشته است: "دریافت این جایزه افتخاری فوق العاده است. این به اشتیاق من برای کشف امکانات بی حد و حصر هوش مصنوعی در ساخت بازی دامن می زند و به من انگیزه می دهد تا به تلاش خود ادامه دهم.
این نخبه ایرانی همچنین تعداد قابل توجهی مقاله تخصصی را در حوزه هوش مصنوعی به رشته تحریر درآورده و فعالیتهای داوری او شامل ارزیابی مقالات در ژورنالها و کنفرانسهای معتبر هوش مصنوعی، به علاوه داوری در رویدادهای بینالمللی مرتبط با بازیهای ویدیویی است.
وی همچنین به عنوان راهنمای تعدادی از پایاننامههای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد با محوریت هوش مصنوعی و به خصوص کاربردهای آن در بازیها، شناخته شده است. ضمن اینکه در طراحی سرفصلهای دروس رشته بازیسازی و عضویت در گروه طراحی سیلابس درسی این رشته، سهم بسزایی داشته است. برگزاری موفقیتآمیز رویدادهای بینالمللی بازیسازی در طول سالها، بیانگر نقش مهم دکتر صدیقی در توسعه آموزشی و حرفهای بازیهای ویدیویی است.
مشارکت به عنوان سخنران در افتتاحیه رویدادهای جهانی بازیسازی، نشاندهنده تأثیرگذاری او در این صنعت است. همچنین، کسب مقام و جوایز متعدد در مسابقات مختلف بازیسازی و دریافت عنوان پژوهشگر برتر، از جمله افتخارات قابل توجه این جوان نخبه کشورمان است.
هوش مصنوعی و هدف این علم چیست؟
هوش مصنوعی (AI) بخشی از علم کامپیوتر است که در آن ماشینها، مانند کامپیوترها، طوری برنامهریزی میشوند که کارهایی را انجام دهند که به طور معمول نیازمند بهره گیری از هوش انسان است، مانند یادگیری، تشخیص الگو، استدلال، درک زبان و حل مسئله. هوش مصنوعی به ماشینها "هوش" میدهد تا مانند انسان فکر و عمل کنند. این هوش به آنها اجازه میدهد تا کارهایی مانند تشخیص چهره، ترجمه زبان و رانندگی خودکار را انجام دهند.
بطور کلی هدف از هوش مصنوعی خودکارسازی وظایف، بهبود کارایی و حل مسائل پیچیده هست یا به تعبیری دیگر هدف از هوش مصنوعی این است که زندگی انسانها را راحتتر و موثرتر کند. این کار را با اتوماتیک کردن وظایف پیچیده و زمانبر، بهبود دقت و کارایی فرآیندها و کمک به تصمیمگیریهای بهتر و سریعتر انجام میدهد. به عبارت دیگر، هدف هوش مصنوعی ساختن سیستمهایی است که میتوانند کارها را به صورت خودکار و با هوشی شبیه به انسان انجام دهند. علاوه بر کاربردهای عملی در صنایع مختلف مانند پزشکی، تجارت و تولید، هوش مصنوعی در زمینه سرگرمی نیز مورد استفاده قرار میگیرد تا تجربیات غنی و تعاملی را برای کاربران به ارمغان بیاورد. در مجموع، هدف هوش مصنوعی ایجاد سیستمهایی است که میتوانند به طور خودکار و با هوشی شبیه به انسان، وظایف مختلفی را انجام دهند، زندگی را راحتتر کنند و به بهبود جوامع کمک کنند.
بطور مثال از هوش مصنوعی در بازیهای ویدیویی، برای ایجاد رفتارهای پیچیده و چالشبرانگیز در شخصیتهای غیربازیکن (NPCها) استفاده میشود. مثلاً در بازیهای استراتژی مانند "StarCraft"، از هوش مصنوعی برای مدیریت منابع، ساخت نیروها و تصمیمگیریهای تاکتیکی بر اساس حرکات بازیکن به کار رود. این نوع هوش مصنوعی باعث میشود که NPCها رفتارهایی واقعگرایانهتر و چالشبرانگیزتری داشته باشند. در بازیهای ویدئویی، یک سیستم هوش مصنوعی خوب طوری طراحی میشود که تجربهای واقعگرایانه و چالشبرانگیز را برای بازیکنان فراهم کند، بدون اینکه لزوماً از انسان بهتر عمل کند. این بدان معناست که هوش مصنوعی در بازیها باید به گونهای باشد که بازیکنان احساس کنند آنها در حال رقابت با یک حریف هوشمند هستند که میتواند از استراتژیها و تاکتیکها به شکل معتبر و قابل پیشبینی استفاده کند.
در علوم پزشکی، هوش مصنوعی میتواند به پزشکان کمک کند تا دقیقتر و سریعتر تشخیص بیماری بدهند. به عنوان مثال، سیستمهای هوش مصنوعی در تصویربرداری پزشکی مانند MRI یا CT Scan استفاده میشوند تا تصاویر را تجزیه و تحلیل کنند و ویژگیهای خاصی را که ممکن است نشاندهنده حضور یک بیماری خاص باشند، شناسایی کنند. این فناوری به پزشکان اجازه میدهد تا تشخیصهای دقیقتری داشته باشند و برنامههای درمانی موثرتری را توسعه دهند. در سیستم های پزشکی هوش مصنوعی باید با نهایت دقت خود در کنار پزشک از اشکالات انسانی جلوگیری کند
در هر دو مورد، هدف هوش مصنوعی بهبود تجربه و نتایج است، چه با ایجاد دشمنان هوشمند در یک بازی ویدیویی باشد چه در کمک به تشخیص بیماریها در حوزه پزشکی.
تفاوت هوش مصنوعی و برنامه نویسی
بطور کلی هوش مصنوعی و برنامهنویسی در هدف و نحوه عملکرد تفاوت دارند. برنامهنویسی فرآیند نوشتن کدها و دستور العمل هایی است که توسط رایانهها اجرا میشود تا کارهای مختلفی را انجام دهند. بدین صورت که دستورالعملها و الگوریتمهای دقیقی وجود دارند که به طور مشخص میگویند رایانه باید چه کاری انجام دهد. و در نهایت برنامههای نوشته شده معمولاً برای حل مسائل مشخص یا انجام وظایف معین طراحی میشوند.
هوش مصنوعی شاخهای از علم کامپیوتر است که به ساخت مدل ها و یا ماشین هایی میپردازد که قادر به انجام کارهایی هستند که به طور سنتی نیاز به هوش انسانی دارند، مانند تصمیمگیری، شناسایی الگو، یادگیری و درک زبان.
در هوش مصنوعی، ماشینها از دادهها یاد میگیرند و میتوانند خود را بر اساس اطلاعات جدید تطبیق دهند و بهبود بخشند، بدون اینکه نیاز به برنامهریزی مستقیم داشته باشند. هوش مصنوعی اغلب در مواردی به کار میرود که نیاز به تحلیل و پردازش مقادیر زیادی از دادهها برای درک الگوها و انجام تصمیمگیریهای پیچیده است.
اگر بخواهم بصورت ساده تفاوت برنامه نویسی و هوش مصنوعی را توضیح دهم باید بگویم که برنامهنویسی مثل دستور پخت غذاست که مراحل مشخصی دارد و باید دقیقاً طبق آن عمل شود.
وقتی شما دستور پخت را دنبال میکنید، هر قدم را دقیقاً مطابق با دستورالعمل انجام میدهید تا به نتیجه مورد نظر برسید. در برنامهنویسی، شما به کامپیوتر دقیقاً میگویید چه کاری انجام دهد و کامپیوتر فقط همان دستورات را اجرا میکند. از طرف دیگر، هوش مصنوعی شبیه به یادگیری آشپزی است؛ جایی که شما نه تنها دستورالعملها را دنبال میکنید بلکه از تجربههای پیشین یاد میگیرید، میتوانید با مواد مختلف آزمایش کنید و غذاهای جدید خلق کنید بدون نیاز به دنبال کردن دستور پخت دقیق. هوش مصنوعی به کامپیوترها این توانایی را میدهد که از دادهها یاد بگیرند، تطبیق دهند و در موقعیتهای جدید تصمیمگیری کنند.
من سعی می کنم که با یک مثال دیگر تفاوت این دو را کمی نزدیک تر به دنیای کامپیوتر بیان کنم.
سناریوی دیگری را در یک خانه هوشمند در نظر بگیرید به عنوان مثال در برنامهنویسی، برای کنترل چراغهای خانه هوشمند، کدی نوشته میشود که دستورات مشخصی مانند "روشن کردن چراغ" یا "خاموش کردن چراغ" را اجرا میکند؛ کاربران با فشار دادن دکمهای روی اپلیکیشن، چراغها را مستقیماً روشن یا خاموش میکنند.
در مقابل، سیستم هوش مصنوعی در خانه هوشمند، عادات روزانه شما را یاد میگیرد و چراغها را بر اساس آن به طور خودکار کنترل میکند؛ به عنوان مثال، اگر شما هر روز حدود ۷ شب به خانه برمیگردید، سیستم هوشمند چراغها را در همان زمان برایتان روشن میکند یا با تشخیص حضور شما در خانه، چراغها را روشن و هنگام خروج شما خاموش میکند.
با توجه به مثال بالا برنامهنویسی فرآیند خیلی مستقیم و دستوری است؛ اگر کاربر بگوید چراغ روشن شود، برنامه آن را روشن میکند. در هوش مصنوعی، سیستم یاد میگیرد و بر اساس الگوهای شناخته شده رفتار میکند، بدون اینکه نیاز باشد کاربر به طور مداوم دستورات مشخصی را صادر کند.
بنابراین، برنامهنویسی به نوشتن کد برای اجرای دستورالعملهای مشخص میپردازد، در حالی که هوش مصنوعی به ساخت سیستمهایی میپردازد که میتوانند یاد بگیرند و تصمیمگیری کنند، مشابه نحوه تفکر و عملکرد انسان.
تفاوت رباتیک و هوش مصنوعی
رباتیک و هوش مصنوعی (AI) دو حوزه مرتبط اما متفاوت هستند به طوریکه علوم رباتیک بیشتر به طراحی، ساخت و به کار گیری رباتها میپردازد.
رباتها دستگاههای فیزیکی هستند که میتوانند کارهایی را در دنیای واقعی انجام دهند، مانند جابجایی اشیاء، انجام کارهای تکراری در خط تولید یا حتی جراحی در حوزه پزشکی. هوش مصنوعی اما به ساخت سیستمهای کامپیوتری که میتوانند وظایفی را انجام دهند که معمولا نیاز به هوش انسانی دارند، مانند یادگیری، تشخیص الگو و تصمیمگیری، میپردازد.
هوش مصنوعی لزوما به دستگاههای فیزیکی محدود نمیشود و میتواند در نرمافزارها، سیستمهای مجازی یا حتی در شبکههای کامپیوتری به کار رود.
تفاوت اصلی این است که رباتیک به ساخت و استفاده از رباتها برای انجام کارهای فیزیکی میپردازد، در حالی که هوش مصنوعی به توسعه سیستمهایی میپردازد که قابلیت انجام تصمیمگیریها، یادگیری و پردازش اطلاعات را دارند. گاهی اوقات این دو با هم ترکیب میشوند؛ به طوری که رباتها مجهز به سیستمهای هوش مصنوعی میشوند تا بتوانند به صورت خودکار و هوشمندانه عمل کنند.
اگر بخواهم تفاوت رباتیک و هوش مصنوعی را بهتر بیان کنم سناریو های زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید یک ربات جاروبرقی دارید که بر اساس برنامه زمانبندی شده از پیش تعیین شده، مسیرهای مشخصی را در خانه پاکسازی میکند. این ربات فیزیکی است و میتواند حرکت کند، اما فقط بر اساس دستورالعملهایی عمل میکند که به آن داده شدهاند. این سناریو در واقع سناریو علوم رباتیک خواهد بود.
حالا تصور کنید که همین ربات جاروبرقی با هوش مصنوعی بهبود یافته است. این بار، ربات نه تنها برنامهریزی شده بلکه میتواند محیط را "درک" کند و یاد بگیرد. برای مثال، اگر در خانه موانع جدیدی پیدا شود یا تغییر چیدمان اتاق انجام شود، ربات میتواند این تغییرات را تشخیص دهد و مسیر خود را تنظیم کند تا به طور موثرتری تمیز کند.
این ربات هوشمند میتواند بر اساس تجربیات قبلی خود تصمیمگیری کند و بدون دخالت انسانی بهترین و بهینه ترین(از منظر زمانی، پیمایش و مصرف انرژی) مسیر را برای پاکسازی انتخاب کند. بنابراین رباتیک به جنبههای سختافزاری و مکانیکی ربات اشاره دارد، در حالی که هوش مصنوعی به قابلیتهای یادگیری و تصمیمگیری آن مربوط میشود.
سطوح مختلف هوش مصنوعی
هوش مصنوعی به طور معمول در سه سطح مختلف تقسیمبندی میشود:
هوش مصنوعی محدود (ANI یا Narrow AI): این سطح از هوش مصنوعی در انجام یک کار خاص بسیار خوب عمل میکند. به عبارت دیگر، اگر وظیفهای را به آن بدهید، بهترین کار را انجام میدهد. اما مهم است که بدانیم این نوع هوش مصنوعی تنها در یک حوزه خاص و مشخص عمل میکند و قابلیت انجام وظایف مختلف و پیچیدهتر را ندارد. به عنوان مثال، سیستمهایی که میتوانند صداها را تشخیص دهند، توصیهگرهایی که به شما موسیقی مناسب برای گوش دادن پیشنهاد میدهند، یا رباتهای چت که برای پاسخ به سؤالات خاصی طراحی شدهاند، همه از این نوع هوش مصنوعی هستند.
هوش مصنوعی عمومی (AGI یا General AI): این سطح از هوش مصنوعی میتواند وظایف متنوعی را با تواناییهای فکری مشابه انسان انجام دهد. برای مثال، یک ربات که میتواند مانند یک انسان عمل کند، مفاهیم را درک کند، قادر به یادگیری باشد و بتواند خودش را در محیطهای مختلف به طور مستقل تطبیق دهد. اما هنوز کاملاً محقق نشده است و بیشتر در حوزه تحقیقاتی و تئوری مورد بررسی قرار دارد.
هوش مصنوعی فوق هوشمند (ASI یا Superintelligent AI): این سطح از هوش مصنوعی از هوش انسانی فراتر رفته و در همه زمینهها میتواند بهتر از انسانها عمل کند. اما مهم است بدانیم که این نوع از هوش مصنوعی هنوز محقق نشده و بیشتر به عنوان یک مفهوم فلسفی و فرضی مطرح میشود. به عنوان مثال، سیستمی که قادر به حل پیچیدهترین مسائل علمی و فلسفی باشد، و همچنین دارای خلاقیت و نوآوری فراتر از تواناییهای انسانی باشد، میتواند نمونهای از این نوع هوش مصنوعی باشد.
هوش مصنوعی از سطوح محدود و تخصصی شروع میشود و به سمت اهداف بلندپروازانهتر و پیچیدهتری مانند هوش عمومی و فوق هوشمند پیش میرود. نکته جالب توجه این است که ChatGPT و Gemini، مانند بسیاری از مدلهای زبانی بزرگ(Large Language Models (LLMs))، در حال حاضر در سطح هوش مصنوعی محدود (ANI) قرار دارند و به عنوان هوش مصنوعی افزوده (Augmented AI) برای کمک به انسانها در انجام وظایف مختلف به کار میروند.
سطوح هوش مصنوعی، از ANI تا AGI و ASI، در حال تکامل مداوم هستند و هیچ مرز مشخصی بین سطوح هوش مصنوعی وجود ندارد؛ هریک از آنها چالشها و فرصتهای خاص خود را به همراه دارند، از جمله مسائل اخلاقی و فلسفی پیچیدهای که نیازمند بررسی دقیق هستند، در حالی که برخی کارشناسان در امکان دستیابی به AGI تردید دارند، برخی دیگر آن را امری اجتنابناپذیر و اعتقاد دارند که هوش مصنوعی در مقطعی از زمان به این سطح خواهد رسید.
به نظر من، بحث در زمینه فلسفه هوش مصنوعی که البته در این سوال مورد بحث قرار نمیگیرد، روز به روز بیشتر شده و بسیار جذاب و مهم است. این بحث به مطالعه ماهیت هوش، آگاهی و خلاقیت در ماشینها میپردازد و سوالاتی را مطرح میکند مانند امکان فکر کردن ماشینها و تهدیدات بالقوه آنها برای بشریت، در عین حال از دانش فلسفه ذهن، علم، اخلاق و حقوق برای بررسی موضوعاتی نظیر هوشیاری ماشینی، استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی، کنترل بر هوش مصنوعی و تأثیر آن بر معنای زندگی انسان بهره میبرد.
انواع کاربردهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی (AI) در بسیاری از حوزهها کاربرد دارد و میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد، از جمله در خدمات مشتری، که چتباتها و دستیارهای صوتی مانند Siri یا Alexa بدون نیاز به تعامل انسانی به سوالات پاسخ میدهند؛ در پزشکی، که سیستمهای تشخیص بیماری مانند تجزیه و تحلیل تصاویر پزشکی به شناسایی بیماریها کمک میکنند؛ در تجارت و بازاریابی، که سیستمهای تحلیل دادهها الگوهای خرید مشتریان را شناسایی و پیشنهادات فروش مبتنی بر علایق آنها ارائه میدهند؛ در صنعت بازیهای ویدیویی، که شخصیتهای غیربازیکن(NPCها) بازیکنان را به چالش میکشند؛ در تولید و صنعت، که رباتهای مجهز به هوش مصنوعی کارهای تولیدی را با دقت بالا انجام میدهند؛ در آموزش و یادگیری، که پلتفرمهای آموزشی مبتنی بر AI مسیر یادگیری را سفارشیسازی میکنند؛ و در امنیت سایبری، که سیستمها تهدیدهای امنیتی را شناسایی و خودکار مقابله میکنند، نشان دهنده نقش کلیدی AI در بهبود کارایی، دقت و تصمیمگیری است.
مزایا، معایب و خطرات هوش مصنوعی
هوش مصنوعی (AI) با سرعتی چشمگیر در حال تبدیل شدن به یک عنصر اساسی در جوامع مدرن است و در طیف گستردهای از صنایع، از تولید و مالی گرفته تا بهداشت و آموزش، کاربردهای فراوانی دارد.
یکی از مزایای عمدهی AI، توانایی آن در افزایش بهرهوری و بهبود دقت است؛ به این معنا که سیستمها و رباتهای مجهز به AI میتوانند وظایف مختلف، به ویژه کارهای تکراری و دقیق، را با سرعت و کارایی فوقالعاده انجام دهند. به عنوان مثال، در صنعت تولید، رباتها میتوانند با استفاده از دستورالعملهای دقیق AI، قطعات را با خطای بسیار کم مونتاژ کنند، که منجر به کاهش ضایعات و افزایش کیفیت محصول نهایی میشود.
علاوه بر این، AI نقش بسزایی در تجزیه و تحلیل دادههای پیچیده و حجیم دارد؛ این تکنولوژی میتواند اطلاعات را سریعتر و دقیقتر از توان انسانی پردازش کرده و از آنها برای شناسایی الگوها، روندها و فرصتهای پنهان استفاده کند. این توانایی در حوزههایی مانند تجارت، سرمایهگذاری و مدیریت مالی امکان میدهد تصمیمگیریهای بهتر و آگاهانهتری اتخاذ شود و در حوزه بهداشت، به پزشکان کمک میکند تا تشخیصهای دقیقتری داشته باشند و درمانهای مؤثرتری ارائه دهند.
توسعه و پیادهسازی هوش مصنوعی (AI) چالشها و معایبی را به همراه دارد که تأثیرات عمیقی بر جامعه و بازار کار دارند. از جمله مهمترین این چالشها، از دست دادن شغلها به دلیل اتوماسیون است که موجب نگرانیهایی در مورد بیکاری و تغییر ساختار بازار کار میشود.
مانند دوران انقلاب صنعتی، که ماشینها جایگزین نیروی کار انسانی شدند، AI نیز شغلهای سنتی را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب حذف برخی مشاغل میشود؛ به عنوان نمونه، در بخش خردهفروشی، کیوسکهای خودکار و سیستمهای پرداخت خودخدمت میتوانند جایگزین فروشندگان شوند.
با این حال، همانطور که انقلاب صنعتی منجر به ایجاد شغلهای جدیدی شد، توسعه AI نیز موجب ظهور فرصتهای شغلی جدید در زمینههای مانند توسعه نرمافزار، تحلیل دادهها و نگهداری سیستمهای هوشمند میشود. با این حال، AI همچنین میتواند بدون توجه به ملاحظات اخلاقی تصمیمگیری کند؛ برای مثال، سیستمهای تشخیص چهره میتوانند برای نظارت وسیع استفاده شوند که این امر به نقض حریم خصوصی و ایجاد نگرانیهای اخلاقی منجر می شود.
بنابراین، در حالی که AI فرصتهای بزرگی را برای پیشرفت فناوری فراهم میکند، نیاز به توازن دقیق بین بهرهبرداری از مزایای آن و مدیریت پیامدهای اجتماعی و اخلاقی ناشی از آن وجود دارد.
وابستگی زیاد به هوش مصنوعی (AI) میتواند جوامع را در برابر اختلالات و شکستهای فنی آسیبپذیر کند، به خصوص هنگامی که سیستمهای حیاتی مانند شبکههای حمل و نقل، مراقبتهای بهداشتی، و سیستمهای مالی به طور فزایندهای بر AI متکی هستند.
یک اختلال یا خرابی در سیستمهای AI میتواند پیامدهای وسیعی داشته باشد، مانند قطع ارتباطات، اختلال در ترافیک شهری، یا خطاهای تشخیصی در پزشکی که میتواند به مخاطره انداختن جان انسانها منجر شود. علاوه بر این، سوگیری در دادههای آموزشی میتواند به تصمیمگیریهای AI ناعادلانه یا غیردقیق منجر شود و این مهم نشان از اهمیت نظارت دقیق بر دادهها و الگوریتمهای مورد استفاده دارد.
به عنوان مثال اگر سیستمهای توصیهگر شغلی AI بر اساس دادههای گذشتهای با سوگیری جنسیتی آموزش ببینند، ممکن است به ناخودآگاه افرادی از یک جنسیت خاص را ترجیح دهند، که این مسئله به تبعیض در فرآیندهای استخدامی منجر میشود. بنابراین، برای اطمینان از استفاده موثر و اخلاقی از AI، ضروری است که چارچوبهای قانونی و اخلاقی قوی برای راهنمایی و نظارت بر توسعه و کاربرد AI تعریف و اجرا شوند، تا از ایجاد مشکلات اجتماعی و اخلاقی جلوگیری کنند و تضمین کنند که فناوری به نحوی پایدار و مسئولانه پیش میرود.
کشورهای پیشرو در هوش مصنوعی و دلائل اصلی پیشرفت آنها
کشورهای پیشرو در زمینه هوش مصنوعی شامل ایالات متحده آمریکا، چین، بریتانیا، و آلمان هستند که در این حوزه پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند. این پیشرفت به طور عمده نتیجه سرمایهگذاریهای کلان مالی در تحقیق و توسعه است. به عنوان مثال، چین با اعلام برنامههای بلندپروازانهای برای تبدیل شدن به یکی از رهبران جهانی در زمینه AI تا سال ۲۰۳۰، تعهد خود را به این حوزه نشان داده است. این سرمایهگذاریها شامل تامین مالی پروژههای تحقیقاتی، توسعه زیرساختهای فناوری و تشویق به نوآوری در AI است.
بنیاد قوی تکنولوژیکی و دانشگاهی این کشورها نیز در پیشرفتهای حاصل در حوزه هوش مصنوعی نقش اساسی داشته است. در ایالات متحده، دانشگاههایی چون MIT، استنفورد، و برکلی با تحقیقات پیشرو و نوآوریهای خود، راه را برای پیشرفتهای بزرگ در AI هموار کردهاند. این مراکز آکادمیک با همکاری نزدیک با صنعت، محیطی را فراهم میکنند که در آن دانش و فناوری به طور موثری برای حل مشکلات پیچیده ترکیب شده و به نوآوریهای عملی تبدیل میشوند.
علاوه بر این، حضور فعال شرکتهای بزرگ فناوری مانند Google، Apple، Amazon در ایالات متحده، و Alibaba و Baidu در چین، به تسریع رشد و توسعه AI کمک کرده است. این شرکتها با سرمایهگذاریهای گسترده در تحقیق و توسعه، محصولات و خدمات مبتنی بر AI را به بازار عرضه میکنند که این امر به تقویت اکوسیستم نوآوری کمک کرده و رشد استارتاپها را تشویق میکند.
دولتها در این کشورها نیز با ایجاد سیاستها و مقررات حمایتی، زمینهساز توسعه پایدار AI شدهاند، از جمله از طریق محرکهای مالیاتی و بودجههای تحقیقاتی. این تدابیر سیاستی نه تنها نوآوری را تسهیل میکنند، بلکه استانداردهای اخلاقی و حقوقی برای کاربرد AI نیز تعیین میکنند، که همگی به شکلگیری محیطی مساعد برای رشد AI در سطح جهانی کمک میکنند.
مهمترین چالش های مربوط به توسعه هوش مصنوعی در ایران
توسعه هوش مصنوعی (AI) در ایران با چالشهای عمدهای روبرو است که در رأس آنها کمبود سرمایهگذاری مالی قرار دارد. تأمین بودجه لازم برای پشتیبانی از فعالیتهای تحقیق و توسعه در زمینه AI، ایجاد استارتاپها و تجاریسازی نوآوریهای تکنولوژیک محدودیت بزرگی است. این کمبود سرمایه باعث میشود تا دستیابی به پیشرفتهای قابل توجه در این حوزه دشوار شود.
تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای اقتصادی دسترسی به فناوریها، ابزارهای تخصصی، و همکاریهای بینالمللی را برای محققان و شرکتهای فناوری ایرانی بهشدت محدود کرده است. این محدودیتها نه تنها بر دستیابی به فناوریهای نوین و مواد اولیه تأثیر میگذارند بلکه بر توانایی ایجاد شراکتهای بینالمللی و استفاده از دانش و تجربه جهانی نیز اثر منفی میگذارند، که این امر چالشی جدی برای پیشرفت AI در ایران محسوب میشود.
کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه AI از دیگر چالشهای اساسی است که با مهاجرت مغزها و کاهش تعداد پژوهشگران و متخصصان در این حوزه تشدید میشود. این کمبود متخصصین باعث میشود که توانایی اجرای پروژههای تحقیقاتی پیچیده و توسعه نوآوریهای پیشرفته در زمینه AI در ایران محدود شود. همچنین، مقاومت درون سازمانی در برابر تغییر و پذیرش فناوریهای نوین، بهویژه در بخشهای دولتی و صنایع سنتی، فرایند تطبیق و پیادهسازی راهحلهای مبتنی بر AI را دشوار میکند.
علاوه بر اینها، توسعه مهارتهای لازم برای استفاده از AI نیز چالشی عمده است. برای بهرهگیری کامل از پتانسیل AI، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتهای کار با فناوریهای نوین ضروری است. برنامههای آموزشی باید بهروزرسانی شوند تا نیروی کار را قادر به کارایی و خلاقیت در استفاده از AI سازند. بنابراین، تعهد دولتی و خصوصی برای افزایش سرمایهگذاری، بهبود زیرساختها، تقویت همکاریهای بینالمللی و توسعه برنامههای آموزشی مرتبط با AI از اهمیت بالایی برخوردار است تا این چالشها مرتفع شده و رشد هوش مصنوعی در ایران تسریع شود.
متاسفانه تاکنون رویکردها در ایران نسبت به بهره گیری از هوش مصنوعی بیشتر به سمت کاربردهای بسیار ابتدایی بوده و از بخش نرمافزاری هوش مصنوعی نیز در سطوح بالا و پیشرفته بهرهبرداری نداشته ایم.
به عنوان نمونه در بخش نرم افزاری، صداگذاری یا پردازش تصویر، کاربردهایی است که حداقل از پنج سال پیش در دنیا تجاری سازی و همه کارهای آن انجام شده و درحال حاضر نیز فناوری های آن حتی در گوشی های همراه وجود دارد و استفاده می شود نظر شما چیست؟
موضوعی که مطرح فرمودید بیانگر یک چالش مهم در زمینه تکنولوژی AI در کشور است. این موضوع نشاندهنده فاصلهی بین امکانات و پتانسیل موجود در ایران با وضعیت جهانی است. کاربردهای ابتدایی مانند صداگذاری و پردازش تصویر، هرچند مهم هستند، اما فقط بخش کوچکی از ظرفیت کلی هوش مصنوعی را نشان میدهند. جهان امروز شاهد استفاده گسترده از AI در حوزههایی مانند یادگیری عمیق، شبکههای عصبی، تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ، خودرانها، روباتیک پیشرفته، و غیره است.
همانطور که پیش تر بیان شد، برای ارتقاء و توسعه هوش مصنوعی در ایران به سطح پیشرفته و جهانی، توجه به چندین جنبه حیاتی ضروری است.
نخست آنکه، افزایش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای دستیابی به فناوریهای پیشرفته و تجاریسازی محصولات مبتنی بر AI امری ضروری است.
ضمن آنکه تقویت زیرساختهای فنی برای حمایت از پروژههای پیشرفته AI و پردازش دادههای بزرگ، به تسریع در توسعه هوش مصنوعی کمک خواهد کرد.
همچنین، توسعه منابع انسانی از طریق آموزش و توسعه مهارتهای متخصصین AI میتواند زمینهساز نوآوریهای بیشتر در این حوزه باشد.
و در نهایت علاوه بر اینها، ایجاد همکاریهای بینالمللی برای به اشتراکگذاری دانش و دستیابی به فناوریهای جدید، فرصتهایی را برای پیشرفت در عرصه جهانی فراهم خواهد کرد. با پرداختن به این جنبهها، ایران میتواند در زمینه هوش مصنوعی پیشرفتهای چشمگیری را تجربه کند و به استانداردهای جهانی نزدیکتر شود.
از دیدگاه من، توسعه هوش مصنوعی در ایران نه تنها یک چالش، بلکه فرصتی برای احیای روحیه نوآوری و کشف مجدد، با تکیه بر تاریخ علمی و فرهنگی غنی این سرزمین است.
با نگاهی به گذشته، بهویژه در زمینههایی مانند ریاضیات، نجوم، و پزشکی، میتوان بینشهای قدیمی را با فناوریهای نوین مانند AI ادغام کرد. این ترکیب میتواند مسیری برای توسعه راهحلهای خلاقانهای باشد که هم با فرهنگ و تاریخ ایران سازگار است و هم می تواند پاسخگوی نیازهای مدرن باشد.
تصور کنید که هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک پل بین نسلهای قدیم و جدید عمل کند، که تجربیات گذشته را برای حل مسائل کنونی به کار میگیرد و به ایجاد آیندهای روشنتر کمک میکند.
هوش مصنوعی میتواند در حل چالشهای محلی ایران نظیر مدیریت منابع آب، کشاورزی پایدار و حفظ میراث فرهنگی، راهحلهایی با ریشه در دانش و نیازهای محلی ارائه دهد. این اقدام نه تنها میتواند به حل مسائل کمک کند بلکه زمینهساز نوآوریهایی میشود که مختص به ایران است و میتواند در سطح جهانی معرفی شود.
علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند ابزاری برای دیپلماسی فناوری باشد، که ایران را با جامعه جهانی در زمینههای علمی و تحقیقاتی مرتبط میکند. از طریق همکاریهای بینالمللی، ایران میتواند دستاوردهای علمی خود را به اشتراک بگذارد و از تجربیات دیگران بهره ببرد.
این همکاریها نه تنها به تبادل دانش کمک میکنند، بلکه میتوانند به ایجاد روابط مثبت و فرصتهایی برای پیشرفت مشترک منجر شوند. در نهایت، توسعه AI در ایران با در نظر گرفتن این ابعاد، میتواند به معنای بیشتری دست یابد و نه تنها در پیشبرد فناوری، بلکه در تقویت ارتباطات و همکاریهای فرهنگی و علمی نیز نقش داشته باشد.
کارشناسان معتقدند که یکی از چالش های اصلی این حوزه که ما با آن مواجه هستیم، زیرساخت های فناوری اطلاعات است که باید روی آن کار شود. توسعه هوش مصنوعی در کشور نیازمند زیرساخت های سخت افزاری همچون آزمایشگاهی مختلف و یکسری پایگاه های داده (دیتابیسهای) مرتبط با دیتاهای بزرگتر جهانی است، دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
به عقیده من، برای توسعه هوش مصنوعی در ایران، تقویت زیرساختهای فناوری اطلاعات حیاتی است، شبیه به آمادهسازی خاک باغ برای کاشت. نخستین قدم، توسعه مراکز داده و بهبود دسترسی به اینترنت پرسرعت است که نیازمند سرمایهگذاری جدی در سختافزارهای پردازشی و ذخیرهسازی دادهها است.
مثل باغبانی که برای رشد گیاهان، خاک حاصلخیز فراهم میکند، در حوزه AI باید مطمئن شویم که سرورها و سیستمهای ذخیرهسازی قدرتمندی برای پردازش حجم بزرگی از دادههای مورد نیاز فراهم آمده است.
در مرحله بعدی، توسعه دیتابیسها و فراهم کردن دسترسی به دادههای بزرگ و جهانی مانند کاشت بذر در باغبانی است. این امر نیاز به ایجاد مجموعههای دادهای دارد که بتوانند بستر مناسبی برای آموزش و تربیت الگوریتمهای AI فراهم کنند.
به منظور ایجاد پیشرفت در هوش مصنوعی، باید منابع دادهای متنوع و جامعی در دسترس باشد تا محققان بتوانند مدلهای دقیقتر و کارآمدتری توسعه دهند.
نهایتاً، مانند آبیاری و نگهداری باغ، زیرساختهای فناوری اطلاعات باید به طور مستمر بهروز و نگهداری شوند. این شامل بهروزرسانی سختافزارها، نرمافزارها و شبکههای ارتباطی برای اطمینان از پشتیبانی مؤثر از فناوریهای نوین است. مدیریت منابع سختافزاری و نرمافزاری و حفاظت از امنیت دادهها اهمیت بسزایی دارد.
این فرآیند مستلزم حمایت دولتی و خصوصی، همچنین تمرکز بر آموزش و توسعه مهارتهای لازم برای کار با فناوریهای جدید، بهویژه در حوزه AI است.
بنابراین برای مواجهه با چالشهای زیرساخت فناوری اطلاعات در زمینه هوش مصنوعی در ایران، اقدامات موثر و جامعی نیاز است که شامل ساخت و تقویت مراکز داده مجهزی میشود که قادر به پردازش و ذخیرهسازی حجم عظیم دادهها هستند، همچون کتابخانههای دیجیتالی که دادهها را منظم و قابل دسترس نگه میدارند.
توسعه شبکههای ارتباطی پیشرفته نظیر ۵G و فیبر نوری که انتقال دادهها را با سرعت و کارایی بالا تضمین میکنند، نیز ضروری است. علاوه بر این، تأمین منابع مالی و حمایت دولتی برای سرمایهگذاری در این زیرساختها و همچنین آموزش و توسعه نیروی انسانی متخصص در AI از طریق برنامههای تحصیلی و دورههای آموزشی مخصوص، اهمیت فراوانی دارد.
همچنین، تقویت امنیت سایبری و حفاظت از دادهها با اجرای سیستمهای امنیتی پیشرفته و رعایت سیاستهای حفظ حریم خصوصی برای محافظت از دادههای ذخیره شده در مراکز داده در برابر دسترسیهای غیرمجاز و تهدیدات سایبری، ضروری است.
برخی کارشناسان کاربردهای اصلی هوش مصنوعی را در حوزه صنعت و تکنولوژی می دانند و معتقدند باید در این حوزهها نیز بر کاربرد اینترنت اشیاء صنعتی متمرکز شویم. به نظر شما چگونه می توانیم به این هدف دست یابیم؟
هوش مصنوعی (AI) در حوزههای صنعت و تکنولوژی نقش بسزایی دارد و اغلب تمرکز بر کاربرد اینترنت اشیاء (IoT) صنعتی است که مزایای قابل توجهی از جمله بهبود کارایی، کاهش هزینهها و بهینهسازی فرآیندها به همراه دارد.
اینترنت اشیاء صنعتی با استفاده از دادههای جمعآوری شده از سنسورها و دستگاهها، امکان مدیریت هوشمند تجهیزات، تحلیل پیشبینانه برای نگهداری و تعمیرات و همچنین بهینهسازی خطوط تولید را فراهم میکند. این کاربرد میتواند سبب افزایش بهرهوری و کاهش زمان توقف ماشینآلات شود، که نهایتاً به افزایش تولید و کاهش هزینهها منجر میشود.
با این حال، در نظر داشتن هوش مصنوعی تنها در چارچوب صنعت و تکنولوژی میتواند منجر به نادیده گرفتن فرصتهایی در سایر حوزهها شود. هوش مصنوعی پتانسیل گستردهای در زمینههای متنوعی مانند بهداشت و درمان، آموزش، محیط زیست، هنر و ادبیات دارد.
استفاده از AI برای تشخیص بیماریها، پیشبینی تغییرات اقلیمی، شخصیسازی تجربههای یادگیری و خلق آثار هنری جدید نمونههایی از کاربردهای آن در حوزههای مختلف است. تمرکز صرف بر کاربردهای صنعتی میتواند مانع از بهرهبرداری کامل از این پتانسیلها شود.
برای دستیابی به مزایای کامل هوش مصنوعی، باید تعادلی بین کاربردهای صنعتی و سایر حوزههای مستعد فناوری AI ایجاد شود. این نیازمند سیاستگذاریهایی است که هم توسعه اینترنت اشیاء صنعتی را حمایت کنند و هم زمینهساز نوآوریهای AI در حوزههای دیگر باشند.
باید تلاشهای مشترکی از سوی دولت، بخش خصوصی و مؤسسات آموزشی صورت گیرد تا توسعه هوش مصنوعی به گونهای جامع و همهجانبه پیش رود، تا همه بتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند.
یکی از بخش هایی را که در حوزه هوش مصنوعی کشور مورد غفلت واقع شده است، بحث های مربوط به سامانه و سیستم های سایبر- فیزیکی (CPS) و این مهم همان برقراری ارتباط بین دستگاه و ماشین است، این به چه معناست و چه باید کرد؟
سامانههای سایبر-فیزیکی (CPS) که ادغامی از قابلیتهای کامپیوتری، شبکهای و فیزیکی را فراهم میکنند، نقش مهمی در توسعه هوشمندی صنایع ایفا میکنند. این سیستمها بهطور همزمان دنیای فیزیکی و مجازی را مدیریت و ادغام میکنند و امکان پذیرکردن کنترل دقیق و خودکار دستگاهها و ماشینآلات را فراهم خواهد کرد.
لازم هست به این نکته اشاره کنم که سامانههای سایبر-فیزیکی (CPS) و هوش مصنوعی (AI) به صورت تنگاتنگ به یکدیگر وابسته هستند. در واقع، AI به عنوان مغز این سیستمها عمل میکند، که قدرت تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری CPSها را افزایش میدهد.
این تعامل میتواند فرآیندهای خودکار و هوشمند را در محیطهای صنعتی و فیزیکی بهبود بخشد، بدین ترتیب، AI باعث میشود که CPSها نه تنها دقیقتر کار کنند بلکه به شیوهای هوشمندتر با محیط اطرافشان تعامل داشته باشند.
به نظر من غفلت از این بخش نشاندهنده یک خلأ مهم در بهکارگیری کامل پتانسیل فناوریهای نوین است. برای جبران این مسئله و بهرهبرداری از فرصتهای CPS، نخست باید به افزایش آگاهی و آموزش در این زمینه پرداخت. این امر میتواند شامل برگزاری کارگاهها و سمینارهای تخصصی باشد تا دانشمندان، مهندسین و سایر ذینفعان بتوانند از فناوریهای CPS در صنایع مختلف استفاده کنند.
همچنین، به نظر بنده تحقیق و توسعه در این زمینه باید با سرمایهگذاری در مراکز تحقیقاتی مخصوص و تشویق به همکاری بین بخشی و بینالمللی برای توسعه نوآوریهای جدید در فناوریهای CPS تقویت و حمایت شود.
توسعه زیرساختهای لازم برای پشتیبانی از سامانههای سایبر-فیزیکی نیز ضروری است. این شامل تقویت شبکههای ارتباطی، بهبود امنیت سایبری و ایجاد پلتفرمهایی برای تبادل دادهها و مدیریت دستگاهها است.
تعامل و همکاری با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی نیز میتواند به تسریع توسعه و پذیرش فناوریهای CPS در ایران کمک کرده و همچنین توجه به امنیت سایبری و حفاظت از دادهها باید بهعنوان بخش جداییناپذیر از توسعه CPS مورد توجه قرار گیرد.