حمله آمریکا به افغانستان و عراق، طرح خاورمیانه بزرگ، ایجاد داعش(دولت اسلامی عراق و شام)، ایجاد ناامنی و آشوب در غرب آسیا، تحریک عربستان سعودی به حمله علیه یمن و اکنون جنگ غزه، در همین راستا صورت گرفت. اما آمریکا در افغانستان و عراق، با شکست مواجه شد و به همین جهت به استفاده از نیروهای نیابتی در غربآسیا(عربستان سعودی، ترکیه، قطر) و رژیم صهیونیستی اسرائیل متوسل شد و با ایجاد داعش، عملا محور مقاومت را با تهدیدات تروریستی و امنیتی مواجه ساخت.
حمایت آمریکا و متحدانش بویژه رژیم اسرائیل، از داعش و تلاش برای ساقط کردن حکومت بشار اسد در سوریه در همین راستا صورت گرفت؛ اما به هر میزان که طراحیهای دشمن پیچیدهتر میشد، به همان میزان جبهه مقاومت نیز آبدیدهتر میشد.اما تمام اقدامات، سیاستها و راهبردهای آمریکا و جبهه صهیونیستها در طول دو دهه گذشته که حمایت از رژیم صهیونیستی اسرائیل بود، اکنون با چالشهای اساسی روبرو شده است.
طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس، ضربه ترمیمناپذیری به رژیم غاصب اسرائیل وارد کرد و اکنون که رژیم صهیونیستی بیش از ۳۳ هزار نفر از مردم غزه بویژه زنان و کودکان بیگناه را به شهادت رسانده و بیش از ۷۰ هزار نفر را مجروح و دو میلیون نفر از اهالی غزه را آواره و بیخانمان کرده است؛ نتوانسته به کمترین دستاوردی در مقابل حماس دست یابد و عملا در آزادی اسرای شهرکنشین اسرائیلی، ناکام بوده است. هرچند رژیم جنایتکار تلآویو نزدیک به ۸۰ درصد از مناطق مسکونی نوار غزه و شهرکهای آن را ویران کرده است، اما نتوانسته بر ارادههای اهالی غزه و حماس غلبه یابد.
در سطح بینالمللی همه کشورها از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکای جنوبی و حتی در آمریکا و اروپا، ذات وحشیانه و جنایتکار و زورگوی رژیم صهیونیستی تلآویو بر همگان آشکار شده است. شاید برخی از کشورهای عربی مرتجع و خودباخته با سیاستهای دوگانه و شعار دو دولتی در فلسطین، آشکارا به مردم فلسطین و آرمانهای آن خیانت کردهاند؛ اما واقعیت این است که عملکردها و سیاستهای دوگانه و خائنانه این کشورها و در راس آن عربستان سعودی، جمهوری آذربایجان و ترکیه، نه تنها در داخل با مخالفتهایی روبرو بوده است، بلکه در سطح غرب آسیا و قدرتهای فرامنطقهای همسو یا نزدیک به محور مقاومت، این درک حاصل شده است که این کشورها به اهداف باطل و غلط آمریکا و متحدانش متعهد هستند تا این که از مردم مظلوم غزه و فلسطین حمایت کنند.
امروزه با همه محدودیتها و روایتهای غلط از جنگ غزه از سوی کشورهای اروپایی و آمریکایی متحد رژیم صهیونیستی اسرائیل، افکار عمومی غرب علیه سیاستهای رژیم صهیونیستی اسرائیل است و در برخی از همین کشورها، دولتهای غربی با مشاهده اعتراضات گسترده مردمی، مجبور به موضعگیری در خصوص آتشبس فوری در غزه شدهاند. البته این موضعگیریها بیشتر مشی سیاسی و عوامفریبانه دارد و در این بین آمریکا بیش از هر بازیگری از جنایات رژیم جنایتکار اسرائیل حمایت کرده است و حتی در آخرین اجلاس شورای امنیت سازمان ملل، در مورد آتشبس فوری، رای ممتنع داد. در واقع آمریکا نه تنها تسلیحات و بمبهای رژیم صهیونیستی اسرائیل را تامین میکند، بلکه در طراحی حمله به غزه و رفح نیز پیشگام بوده است.
اگر در گذشته ۲۹ کشور (به استثنای ۴ کشور بولیوی، کوبا، کره شمالی و ونزوئلا، بقیه کشورها عمدتا مسلمان هستند) از ۱۹۳ عضو سازمان ملل، اسرائیل را به رسمیت میشناختند، پس از جنایات اسرائیل در نوار غزه، برخی از کشورها نظیر آفریقای جنوبی، بولیوی و برزیل، روابط خود با اسرائیل را قطع کرده یا کاهش دادهاند. روابط بین رژیم اسرائیل و سایر کشورها، پس از تداوم نسلکشیها در نوار غزه، رو به تیرگی نهاده است. بولیوی روابط رسمی خود را با اسرائیل به دلیل جنگ جاری با حماس قطع کرد. در برخی موارد روابط کشورها به شدت تحت تاثیر جنایات رژیم اسرائیل در نوار غزه است. بمباران غزه موجب شده تا نگاهها به اسرائیل در آمریکای لاتین به شدت تغییر کند.
روسیه و چین، به شدت مخالف نسلکشی اسرائیل در نوار غزه هستند، اما واقعیت این است که آمریکا برخلاف سیاست اعلامی در آتشبس، عملا حامی اسرائیل بوده و سازمانهای بینالمللی نیز یار پنهان جنایات اسرائیل در فلسطین و نوار غزه است و همین مساله جایگاه سازمان ملل را تنزل داده است.
در پایان باید اشاره داشت که نظام بین المللی، در حال دوران گذار است و حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی و آمریکا، برای رهایی از غرق شدن و سقوط آزاد است. امروزه کشورهایی نظیر اسپانیا، ایرلند مجارستان و...، رویکرد انتقادآمیز به نسلکشی رژیم اسرائیل در غزه دارند. چین و روسیه بیش از هر زمانی، از سیاستهای وحشیانه رژیم اسرائیل انتقاد میکنند. در سایر نقاط جهان، افکار عمومی بر علیه جنایات رژیم صهیونیستی و حتی حامیان آن بویژه آمریکا است و این مساله به خوبی نشان از تشدید مخالفتها با اقدامات ددمنشانه رژیم صهیونیستی اسرائیل است.