ای کاش همانگونه که سفارش مسئولان برگزاری نماز عید فطر را برای آوردن مهر و سجاده گوش کرده بودم، به این توصیه هم توجه می کردم که با خودروی شخصی به مصلی نیایید و به جای این که نیم ساعت بیشتر در ترافیک خیابان های اطراف مصلای تهران معطل شوم، با خیالی آسوده تر برمی گشتم و کمی از سهمیه بنزین ماهانه ام را برای سفر ذخیره می کردم.سه روز پیش رئیس ستاد برگزاری نماز عید فطر گفته بود که درهای مصلی از ساعت ۶ روز عید فطر باز می شود و نماز هم به امامت رهبر معظم انقلاب ساعت ۸ آغاز می شود. شبکه خبر هم زیرنویس کرده بود که مردم از ساعت چهار صبح می توانند با مترو به مصلی بروند. از قدیم گفته اند، سحرخیز باش تا کامروا شوی. نماز عید فطر هم اینگونه است. یعنی اگر صبح علی الطلوع و قبل از روشن شدن هوا خود را به مراسم برسانی، کامروا می شوی. مثلا جای پارک بهتری پیدا می کنید یا از برنامه های جانبی نماز عید فطر مثل هنرنمایی محمدحسین پویانفر برای روزه اولی ها بیشتر استفاده می کنید.
همه چیز برای برگزاری نماز عید فطر در مصلای امام خمینی (ره) آماده بود. اتوبوس های صف کشیده کنار خیابان ها نشان از حضور هزاران نمازگزاری داشت که از میدان های تهران خود را به مصلی رسانده بودند. خودروهای ون، نمازگزاران را تا درهای مصلی می رساندند و داخل مصلی هم ون هایی برای حمل و نقل نمازگزاران صف کشیده بودند.
صندوق های رنگارنگ کمیته امداد
کمیته امداد امام خمینی (ره) صندوق های خود را در مسیر ورود نمازگزاران به مصلی قرار داده بود تا مردم قبل از نماز عید، زکات فطره و کفاره خود را پرداخت کنند تا چیزی بر گردن آن ها نماند و سال جدید عبادت را بدون بدهکاری به خالق یکتا آغاز کنند. صندوق های رنگارنگ کمیته امداد و سایر موسسات خیریه نشان از تنوع پرداخت ها داشت؛ یکی مربوط به فطریه عام، دیگری برای فطریه سادات، یکی کفاره غیر عمد و دیگری کفاره غیر عمد. البته بسیاری ترجیح می دهند که با کارتخوان فطریه خود را پرداخت کنند که در کنار هر صندوقی یک دستگاه کارتخوان هم وجود داشت.
دعای قنوت بدون عینک
دعای قنوت نماز عید فطر نیز که در یک برگه کوچک منتشر شده بود، هنگام ورود به مصلی بین مردم توزیع می شد و با وجود این که بسیاری از مردم این دعا را با گوشی های همراه خود می خوانند ولی تعداد زیادی از این برگه ها بین نمازگزاران توزیع می شد. یکی از کسانی که مشغول توزیع دعا بود، برای جلب «مشتری» با صدای بلند می گفت «از این دعاها ببرید که درشته و نیاز به عینک نداره» ظاهرا این فرد نیکوکار همه را به کیش خویش پنداشته بود و تصور می کرد همه مشکل نزدیک بینی یا دوربینی چشم دارند. البته شرکت آب و فاضلاب استان تهران در پشت این برگه یک تبلیغ جالب نوشته بود «تهران، شهر حساس به آب. با توجه به کاهش بارندگی ها و نزولات آسمانی با ۱۰درصد صرفه جویی هوشمندانه از منابع آبی مراقبت کنیم».
برخی صحنه های نماز بسیار دیدنی و جذاب بود؛ از مردان و زنانی که کودکان خود را در آن صبح زود با کالسکه به سمت مصلی می آوردند تا پیرمردان و پیرزنانی که با عصا و چرخ صندلی دار خودشان را به مصلی می رساندند یا پذیرایی هایی که از کودکان می شد. یکی از افراد نیروی انتظامی به هر کودکی که از مرحله بازرسی عبور می کرد، یک شکلات می داد و برخی نمازگزاران با دیدن این صحنه به شوخی می گفتند «ما هم بچه هستیم».
مصلی یا مصلا
همیشه با مصلی مشکل دارم؛ یعنی با دیکته این کلمه که یک واژه عربی است ولی به فارسی راه پیدا کرده و برخی توجه ندارند که نوشتن این کلمه، آداب دارد. مثلا وقتی به تنهایی نوشته شود، باید با «ی» باشد ولی «الف» خوانده می شود و هنگامی که به کلمه ای دیگر اضافه می شود، باید «الف» آن به اصل کلمه برگردد. در واقع مصلای تهران صحیح است نه مصلی تهران.
گنبد سبز مصلی برای نمازگزارانی که در حیاط بودند، خودنمایی ویژه ای داشت و نشان از تکمیل مراحل نهایی این مصلی دارد ولی گلدسته های آن هنوز کامل نشده است.
تابلوی «سنصلی فی القدس» با تصاویری هنرمندانه از مبارزات مردم فلسطین و غزه در حیاط مصلی نشان از توجه به این مساله روز اسلام دارد. تصاویر شهدا نیز در حیاط خودنمایی می کند؛ از شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم گرفته تا شهدای هسته ای و شهید علی صیاد شیرازی که دیروز سالگرد شهادتش را پشت سر گذاشتیم.
اگر خدا قبول کند قبل از ساعت هفت به عنوان نمازگزار به صحن اصلی مصلی رسیدم ولی تصور نمی کردم جایی برای نشستن نباشد. کمی صف های ضلع شرقی صحن را بالا و پایین کردم تا این که بین دو نفر جایی خالی دیدم ولی وقتی خواهش کردم که جایی برایم باز کنند، یکی از آن دو نفر با قیافه ای حق به جانب گفت «برو عقب، جا هست» عذرخواهی کردم و چند صف عقب تر، تعدادی کفش، روی هم دیدم و درخواست کردم که بنشینم و این بار یکی از آن دو نفر با لبخندی از روی رضایت گفت «بفرمایید» و هنگامی که نشستم، فرد دیگر که دید دو زانو نشسته ام، گفت راحت بنشینید. تشکر کردم و به یاد آیه ۱۱ سوره مجادله افتادم که می فرماید اگر شخص تازه واردی به مجلسی وارد شد، برای او جا باز کنید.
اگر شما هم جای افرادی باشید که وقتی هوا گرگ و میش است، خود را به محل برگزاری نماز عید فطر می رسانند، شاید حاضر نباشید جای خود را تنگ کنید. در همین افکار بودم که چند نفر خود را بین دو صف جا کردند و هنگامی که با اعتراض نرم یکی دو نفر روبرو شدند، یکی از آن ها گفت «من تجربه دارم. موقع شروع نماز، خود به خود جا باز می شود و ما داخل صف ها می شویم.» نمی خواهم بگویم «بسوزه پدر تجربه» ولی تجربه خوبی بود. البته وقتی به داخل حوض وسط مصلی نگاهی انداختم، متوجه شدم افراد باتجربه تری هم پیدا می شوند که بروند داخل حوض نماز بخوانند.
نماز در حوض مصلی
فاصله بین دیوار حوض و آب حوض مصلی یک حاشیه حدود یک متری وجود داشت که سه تا چهار نفر می توانستند صف تشکیل دهند و به صفوف نماز وصل شوند و این نمازگزاران گویی در حاشیه ای امن نماز می خوانند. چون دیوار حوض اجازه نمی دهد سایر نمازگزاران از آن محل عبور کنند و کمتر کسی هم به نماز خواندن در حوض مصلی می اندیشد.
هنگامی به صحن مصلی رسیدم که تلاوت قرآن تمام شده بود و مجید یراق بافان به عنوان مجری برنامه یادی از سردار دل ها کرد و فیلمی کوتاه پخش شد که اشک نمازگزاران را هم درآورد. او از نمازگزاران خواست تا به شعری گوش کنند که به یاد جای خالی حاج قاسم سلیمانی خوانده شده بود.
جای خالی حاج قاسم
«یکی بود روزی در این صف که جایش کنون خالی است و فقط خنده هایش، به قربان مردی که یار ولی بود، همان که شهید صف اولی بود. صف اولی بود و با دلبری ها شدند عاشق او صف آخری ها. یکی بود با ما و از خود جدا بود، یکی از مریدان روح خدا بود.»
«بعد او ما هم در آتش زنده ایم، همچنان با خاطراتش زنده ایم. السلام ای محور هنگامه اش، ای هم حرف وصیتنامه اش، دید آرامی، نشد آشفته او. ای ستون خیمه ای که گفته او. یارت ای یار خراسانی چه شد؟ ای صبا، دست سلیمانی چه شد؟»
یراق بافان از نمازگزاران خواست تا برای سردار دل ها و برادرش ابومهدی المهندس و شهدای بیست و یکم ماه مبارک رمضان که در کنسولگری ایران در دمشق به شهادت رسیدند، صلوات بفرستند و بعد تاکید کرد که این نماز هم، یک نماز عبادی سیاسی است و آنگاه حرف دل نمازگزاران را فریاد کرد که مرگ بر اسرائیل و از دشمن حقیر مسلمین خواست تا این ندای مومنان را بشنود که «جرثومه فتنه است و شر، اسراییل؛ پستی و پلیدی و خطر، اسراییل؛ با مشت گره کرده خود در این عید، فریاد بزن که مرگ بر اسراییل» آنگاه آمریکا و انگلیس را از شعارهای نمازگزاران بی بهره نگذاشت و گفت اربابان او که امروز هم عهدی خود را انکار می کنند، بدانند که ما فریب آنها را نخواهیم خورد و فریاد می زنیم «مرگ بر آمریکا». سپس گفت آن ها که پشت نقاب نفاق هستند بشنوند که «مرگ بر منافق»
افتتاحی که به فتح دلمان منجر شد
رضا بذری مداح اهل بیت هم سنگ تمام گذاشت و بساط توسل را به راه انداخت و در وصف سیدالشهدا و شهدای اخیر خواند و طنین «لبیک یا حسین» نمازگزاران، مصلی را عطرآگین کرد. این ذاکر اهل بیت در وصف امام زمان اینگونه خواند «دلم اسیر نگاهته، عمریه که چشم به راهته، حقیقت عید فطر من، تماشای روح ماهته. یابن الحسن! آقای من! دیروز من، امروز من، فردای من».
آنگاه گریزی به مهمانی ماه خدا زد و گفت «عطر عید از نفس سبز گلستان آمد، فصل مهمانی عشاق به پایان آمد؛ چه سحرهای خوشی بود که بیدار گذشت، چه سحرهای خوشی بود که با یار گذشت؛ با دعا ساحت اندیشه پر از باور شد، افتتاحی که به فتح دلمان منجر شد. سی شب از زمزمه عشق مرتب گفتیم، بک یا رب بک یا رب بک یا رب گفتی؛ روح با ما پر ادعیه به افلاک پرید، بال در بال ابوحمزه به معراج رسید».
وی فرازهایی از دعای ابوحمزه را در شعرش خواند و گفت «دل من با "بعلی" به شعف می آمد، زیر قرآن خدا عطر نجف می آمد؛ کشور ما حرم و کوچه به کوچه، صحن است؛ سفره افطاری ساده مردم پهن است؛ نوجوانان وطن در پی طاعت هستند، با خداوند به دنبال رفاقت هستند؛ روزه دارند در این ماه خدا اولی اند، نسل در نسل همه عاشق مولا علی اند»
غزه، مظلومترین مساله دنیا
این مداح اهل بیت اشاره ای هم به دردهای مردم غزه کرد و گفت «به بیابان بچشان طعم خوش باران را، یا الهی برسان منجی مظلومان را؛ کیست مظلوم تر از مردم غزه امروز، نیست چون غربتشان غصه و داغی جانسوز، تا قیامت همه بر عهد نخستین هستیم، و قسم بر شهدا یاد فلسطین هستیم. آه از غزه و آن غربت بی پایانش، کودکان مرد شده در میدانش؛ آه ای امت اسلام، برادرهایت! آسمان سرخ شدن از خون کبوترهایت؛ تو که مظلومترین مساله دنیایی، ای فلسطین! نکند فکر کنی تنهایی؛ قسمت این است تو بیدار کنی دنیا را، بشکنی هیبت پوشالی آمریکا را».
اینجا بود که نمازگزاران با فریاد «مرگ بر آمریکا» مهر تاییدی بر اشعار این مداح زدند و بذری هم اضافه کرد «می شود شاهد بیداری دنیا باشیم، عید بعدی همه در مسجد الاقصی باشیم؛ این شب تار به امید خدا می گذرد، راه قدس از سفر کرببلا می گذرد. نوبت ضربه خیبرشکن سجیل است، ذکر طوفانی ما مرگ بر اسرائیل است.»
وی همچنین به یاد شهدای اخیر در کنسولگری ایران در سوریه این ابیات را سرود «مژده ای بیت مقدس که سحر نزدیک است، خون پاک شهدایت به ثمر نزدیک است؛ از شهید سفرکرده سخن ها باقی است، شرح دلسوختگان است همه مشتاقی است؛ راه سردار شدن چیست؟ به بی سر شدن است، و معطر شدن لاله به پرپر شدن است؛ خون او تا به ابد مرثیه غیرت ماست، به خداوند قسم ضامن امنیت ماست؛ زاهدی بود که شد جلوه حق خواهی قدس، آن سفرکرده ز خود آن که شد راهی قدس؛ بی گمان اجر چهل سال رشادت این بود، در دعای شب قدرش اثر آمین بود».
نمک مجلس بذری هم این اشعار بود «نه محرم نه صفر، بلکه همه سال حسین، احسن الحال حسین افضل الاعمال حسین» و یراقبافان هم صلواتی را برای شادی ارواح شهدای اخیر فراجا در سیستان و بلوچستان تمنا کرد و با ذکر «یا حسین» به استقبال تکبیرهای عید فطر رفت. الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، الله اکبر و لله الحمد، الحمدلله علی ماهداینا و له الشکر علی ما اولینا
ابر رحمت الهی بر سر مردم
نمازگزاران با ورود رهبر معظم انقلاب شعار سر دادند که «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمد» و با شعار «ای رهبر آزاده. آماده ایم، آماده» به استقبال رهبر خود رفتند و سپس به مقتدای خود اقتدا کردند. با پایان یافتن نماز عید فطر نیز دوباره مردم حاضر در مصلی یکدل و یک صدا فریاد برآوردند که «ای رهبر آزاده، آماده ایم، آماده» و حضرت آیت الله خامنه ای از ابر رحمت الهی سخن گفت که لحظاتی بعد قطراتی از لابلای ابرهای بالای مصلی بر روی نمازگزاران نازل شد.
منظور حضرت آقا از ابر رحمت الهی، بهره برداری مردم ایران به اندازه توان خود از سفره ضیافت الهی بود که در تلاوت قرآن و محافل ذکر و دعا به ویژه در شب های قدر تبلور یافت و جشن های ابتدای سال را با معنویت ماه مبارک رمضان متبرک کرد.
رهبر انقلاب در خطبه دوم از مصیبت های مردم مظلوم فلسطین و حوادث خونبار غزه گفتند که چگونه کام مسلمانان دنیا را تلخ کرد و آنگاه لعن و نفرین را نثار رژیم صهیونیستی کردند و نمازگزاران هم که دل هایشان در این ۶ ماه از جنایت های اسراییل خون بود، از جان و دل با مشت های گره کرده فریاد مرگ بر اسراییل سر دادند.
ذات تمدن غرب را ببینید
ایشان همچنین از ذات تمدن غربی سخن گفتند که البته حنای تمدن غرب در این ۶ ماه رنگ باخته و ماهیت آن بر جهانیان عیان شده است. رهبر انقلاب فرمود: قبلاً بارها گفته بودیم که ذات این تمدن، خصومت و عناد با فضائل و ارزشهای معنوی و بشری است و عملکرد دولتهای حامی رژیم جعلی صهیونیستی، در ۶ ماه حوادث غزه این واقعیت را برملا کرد.
رهبر انقلاب از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه به عنوان یک خطای دیگر یاد کردند و گفتند که این رژیم خبیث اشتباه کرد و باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد.
شهدایی که کامیاب شدنددیدن بغض رهبر انقلاب برای مردم سخت بود؛ هنگامی که فرمانده کل قوا از شهیدان زاهدی، رحیمی و دیگر شهدای فاجعه اخیر رژیم صهیونیستی یاد کرده و گفتند: اینها عاشق شهادت بودند. اینها چیزی از دست ندادند. خوشا به حالشان. اینها کسانی بودند که یک عمر دنبال شهادت دویدند و خدا به آن ها این اجرت را به خاطر جهادشان داد. ما داغدار شدیم ولی آنها کامیاب شدند و توانستند به مقصود خودشان برسند.
آخرین تاکید رهبر انقلاب بر وحدت کلمه بود که خطاب به فعالان سیاسی، اجتماعی و رسانه ای فرمود: بدانید توفیق در وحدت کلمه ملت ایران است. اختلاف نظر سیاسی و غیرسیاسی اشکالی ندارد اما درگیری و یقه گیری و درست کردن دودستگی های جعلی به زیان کشور و دین و دنیای شماست.
خطبه های نماز تمام شد و حالا مردمی که یک ماه ضیافت الهی را پشت سر گذاشته و عید بندگی و همبستگی را جشن می گیرند، فصلی جدید را تجربه می کنند و همانگونه که رهبر انقلاب سفارش کردند، مواظب هستند تا مبادا این یک ماه بندگی به فراموشی سپرده شود و تمرین بندگی را برای ۱۱ ماه دیگر سال آغاز می کنند.
می کشم، می کشم، آن که برادرم کشت
فریادهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» نمازگزاران را هنگام خروج از مصلی باید جزو تعقیبات نماز عید فطر حساب کنیم و شعار «می کشم، می کشم، آنکه برادرم کشت» از سوی تعدادی نمازگزار مطرح شد که پس از نماز به دور سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حلقه زده بودند و درحالی که خون در رگ هایشان به جوش آمده بود، با فریادهای «انتقام، انتقام» حرف دل خود را با سردار زدند و در حالی که برای او آرزوی سلامتی و موفقیت می کردند از او جدا شدند.
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت؛ صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت و خوشا به حال آنان که این ماه را بدرقه می کنند. آیت الله عبدالله جوادی آملی می گوید: گفتهاند که پس از عید فطر ، ۶ روز از اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید؛ زیرا اگر کسی دوست عزیزی را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او میرود.