به گزارش ایرنا، تا همین چند ماه پیش کمتر کسی تصور میکرد که رئیس آینده فدراسیون والیبال، میلاد تقوی باشد؛ اما او که در دوره ریاست داورزنی، دبیر این فدراسیون بود توانست با آرای قاطع اعضای مجمع، ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده بگیرد. او که یکی از جوانترین روسای تاریخ فدراسیون والیبال محسوب میشود و کار سختی برای موفقیت در این فدراسیون دارد؛ به خصوص اینکه والیبال ایران روزهای کمفروغی را سپری میکند. تقوی در اولین گفتوگوی تفصیلی خود به عنوان رئیس فدراسیون والیبال، پاسخگوی سوالات ایرنا بود. این گفتوگوی چالشی را در ادامه بخوانید.
مصاحبه را با کاندیداتوری شما در انتخابات فدراسیون والیبال شروع کنیم. چطور شد که کاندیدا شدید؟
زمانی که ثبتنام از کاندیداهای ریاست فدراسیون والیبال آغاز شد قرار نبود ثبتنام کنم اما با مشورتهایی که با دوستانم در فدراسیون و همینطور خارج از فدراسیون داشتم و البته با توجه به شرایط، تشخیص داده شد که تعدادی از همراهان و دوستانی که در مسیر فکری فدراسیون والیبال بودند ثبتنام کنند و من هم یکی از این افراد بودم.
۴ سال پیش و در انتخابات فدراسیون والیبال شما به عنوان رئیس هیئت مازندران شرکت کردید. فکر میکردید پس از ۴ سال از ریاست یک هیئت استانی به ریاست فدراسیون والیبال برسید؟
هر چیزی که تقدیر باشد رخ میدهد. البته ۴ سال پیش من علاوه بر ریاست هیئت مازندران، مسئول امور استانهای فدراسیون والیبال هم بودم. ضمن اینکه مدتی هم در هیئت رئیسه سازمان لیگ حضور داشتم. همچنین ۴ سال به عنوان دبیر فدراسیون فعالیت داشتم. واقعیت این است که در آن زمان فکر نمیکردم ۴ سال بعد، رئیس فدراسیون میشوم. البته اینگونه نبود که برای خودم پیشرفتی را متصور نبودم؛ اگر غیر از این باشد زندگی مفهومی ندارد. لطف خداوند و محبت دوستان و تلاشهایی که داشتیم باعث شد در انتخابات فدراسیون والیبال به پیروزی برسم. البته قکر می کردم مشکل اداری داورزنی حل میشود و او بار دیگر رئیس فدراسیون والیبال میشود.
در دوره سرپرستی وحید مرادی، برخی کاندیداهای ریاست فدراسیون والیبال مدعی شدند وی برای پیروزی شما در انتخابات فدراسیون تلاش کرده است. مرادی در ریاست شما چقدر نقش داشت؟
مرادی هیچ تاثیری در نتیجه انتخابات نداشت. البته دوستان در این خصوص به مراجع قانونی شکایت رسمی هم کردند و اگر ایرادی بود این نهادها واکنش نشان میدادند. البته کسانی که این شکایت را تنظیم کرده بودند وقتی در جریان اتفاقات قرار گرفتند نظرشان تغییر کرد؛ اما دستگاه نظارتی به وظایف خود عمل کرد. با وجود این مسائل اعتقاد دارم انتخابات یک رقابت است که با پایان مجمع این رقابت هم تمام میشود. قرار نیست تا پایان ۴ سال رقابت کاندیداها ادامه پیدا کند. من اصلا به اتفاقات قبل از انتخابات فکر نمیکنم. منطقی بود که رقبایم در انتخابات فدراسیون والیبال همه تلاششان را برای پیروزی در انتخابات کنند؛ من هم اینگونه بودم.
در دوره ریاست داورزنی، وی از برخی منتقدانش در جایگاههای مختلف همچون هیئت رئیسه استفاده کرد. آیا شما هم چنین رویهای در پیش خواهید گرفت؟
من منتخب مجمع هستم اما خیلی افراد بهتر از من هستند که به دلایل مختلف فرصت حضور در جایگاه ریاست فدراسیون والیبال را پیدا نکردند. به نظر من بین منتقد و مغرض تفاوت زیادی وجود دارد. رئیسی که خودش را عاری از اشتباه بداند هر منتقدی را دشمن قلمداد میکند. چنین سیاستی محکوم به شکست است. دوستی و دشمنی ما ربطی به سوابق و علایق ندارد و تنها در منفعت والیبال تامین می شود. از هر کسی که منافع والیبال را تامین کند حتی اگر با من رابطه خوبی نداشته باشد استفاده میکنیم. عکس این مسئله هم وجود دارد. اگر کسی که دنبال منافع شخصی و باج گرفتن باشد راه به جایی نخواهد برد؛ چون من به کسی باج نمیدهم.
در خصوص انتخاب دبیر فدراسیون والیبال هم توضیح دهید؛ چون برای این پست از افرادی نام برده میشود که به نظر میرسد بعضی از آنها دارای صلاحیت لازم نیستند.
ما نمیتوانیم به راحتی در خصوص صلاحیت افراد صحبت کنیم و باید با سند و دلیل در خصوص استفاده از افراد تصمیم بگیریم. آیتمهای انتخاب افراد فقط به یکسری شاخصهها محدود نمیشود و موارد زیادی را باید در نظر گرفت. در حال حاضر گزینههای متعدد برای جایگاه دبیری فدراسیون در نظر گرفته شده است و هنوز به نتیجه قطعی نرسیدهایم.
اما به هر حال جایگاه دبیری فدراسیون اهمیت زیادی دارد.
اگر ساختار درستی وجود داشته باشد و برنامه محور باشیم افرادی که نتوانند در این سیستم کار کنند خودشان کنار میروند. اعتقاد دارم مدیر قوی از افراد قوی استفاده میکند و به همین دلیل رفاقت و انتقاد افراد تاثیری در تصمیمات من ندارند.
چند روز قبل از انتخابات فدراسیون والیبال عنوان شد که قرار است از میان رقبای شما یک نفر در انتخابات باقی بماند و سایر کاندیداها به نفع او کنار بروند؛ اما این اتفاق رخ نداد و بر خلاف تصور شما پیمان اکبری را به عنوان مربی تیم ملی منصوب کردید و امیرحسین منظمی هم یکی از گزینه های دبیری فدراسیون شد. آیا شما با آنها در قبال کنارهگیری از انتخابات و عدم حمایتشان از کاندیدای دیگر معامله کرده بودید؟
اول اینکه آنها به نفع من کاری نکردند و در انصرافشان از کاندیداتوری هم عنوان نکردند که به نفع من کنارهگیری میکنند. البته من هم دوست نداشتم آنها چنین کاری کنند. اگر هم اتفاقی رخ میداد تدبیر انتخاباتی بود و نه معامله. اگر مثلا فرد که اصلا مربی نبوده را تنها به این دلیل که در انتخابات از کاندیدای پیروز حمایت کرده به عنوان مربی تیم ملی انتخاب کنم قطعا تخلف رخ داده است اما اگر پیمان اکبری که سالها سابقه مربیگری دارد به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شود نه تخلفی انجام شده و نه تقلب. من در صحبتی که با دوستان داشتم عنوان کردم که فقط اخلاق رعایت شود. من هیچ وقت در خصوص هیچ کدام از کاندیداها صحبت نکردم. خداراشکر میکنم که اکثر کاندیداها وارد بیاخلاقی نشدند. اگر هم مصاحبهای یا شکایتی انجام شد حق قانونی کاندیداها است. من این مسائل را دشمنی نمیدانم.
ضمن اینکه نتیجه انتخابات فدراسیون والیبال از چند روز قبل از آن مشخص بود. چون بسیاری از اعضای مجمع آرای خود را در فضای مجازی علنی کرده بودند و برخی کاندیداها که انصراف دادند باهوش بودند؛ چون نتیجه، مشخص بود.
یعنی اگر پیمان اکبری انصراف نمیداد و یا اگر به نفع افشاردوست انصراف میداد باز هم به عنوان مربی تیم ملی انتخاب میشد؟
قطعا باز هم به عنوان دستیار اول تیم ملی انتخاب میشد.
در حین مجمع پیمان اکبری مدام با شما به صورت درگوشی صحبت میکرد. این صحبتها ربطی به اتفاقات بعدی در خصوص تیم ملی داشت؟
یادم نیست درباره چه چیزی صحبت میکردیم. اما فکر میکنم چون شمارش آرا در حال انجام بود و تا حدود زیادی مشخص شده بود که برنده انتخابات هستم به من تبریک میگفت.
تصمیمی برای استفاده از افشاردوست در ساختار جدید فدراسیون والیبال دارید؟
از توانمندی افشاردوست در جایگاهی که بتواند کمک کند استفاده خواهیم کرد.
در این خصوص با او صحبتی هم شده است؟
صحبتی نشده؛ اما افشاردوست علاقهمند است که در عرصه بینالمللی پیشرفت داشته باشد. برخی تصور میکردند چون افشاردوست رقیب من در انتخابات بوده برای آسیا کاندیدا نشود اما انتخابات تمام شده است و ما از او حمایت خواهیم کرد..
منظورتان در استفاده از افشاردوست در جایگاه مناسب چیست؟
چارت فدراسیون تغییر خواهد کرد و بهروزرسانی خواهد شد. احساس میکنم افشاردوست هم در عرصه فنی و هم در امور بینالملل به ما کمک خواهد کرد. افشاردوست میتواند مهره تاثیرگذاری در عرصه بینالمللی باشد و ما هم به شدت از او حمایت خواهیم کرد.
چارت فدراسیون والیبال چه تغییراتی خواهد کرد؟
روی این مسئله در حال کار کردن هستیم. یکی از پیشنهادات، استقلال سازمان لیگ است اما اینکه میتوانیم این کار را انجام دهیم یا خیر پس از کارشناسیهای لازم مشخص خواهد شد.
شما در دوره ریاست داورزنی، دبیر فدراسیون بودید. الان چقدر از او مشورت میگیرید؟
هر جایی که لازم باشد از داورزنی مشورت میگیرم.
شایعاتی مطرح شد مبنی بر اینکه داورزنی قبل از انتخابات با شما دچار اختلاف شد و اینگونه به نظر رسید که شما و وحید مرادی، او را کنار گذاشتید. چقدر این مسائل واقعیت داشت؟
من با داورزنی به اختلاف نخوردیم اما داورزنی اعتقاد داشت من برای ریاست فدراسیون والیبال باید تجربه بیشتری داشته باشم. در انتخابات نظر من و او همسو نبود با این حال این مسئله باعث خدشه دار شدن رابطه من با داورزنی نشد.
یعنی ثبتنام شما در انتخابات فدراسیون والیبال با نظر داورزنی نبود؟
داورزنی به من پیشنهادی مبنی بر ثبتنام در انتخابات فدراسیون والیبال نداد. تعدادی از دوستان در هیئت رئیسه به داورزنی پیشنهاد دادند تقوی هم در انتخابات ثبتنام کند و داورزنی با این پیشنهاد موافقت کرد.
اگر داورزنی با ثبتنام شما مخالفت میکرد باز هم ثبتنام میکردید؟
قطعا با توجه به احترامی که برای داورزنی قائل هستم ثبتنام نمیکردم.
وحید مرادی هم به عنوان نایب رئیس فدراسیون انتخاب شد. به نظر میرسد او در دوره جدید نقش رئیسِ در سایه فدراسیون را ایفا میکند.
تا پیش از این گفته میشد داورزنی رئیس در سایه است و حالا صحبت از وحید مرادی است. منطقی است که من از همه ظرفیتها استفاده کنم؛ اما آینده نه چندان دور نشان خواهد داد چه کسی در فدراسیون والیبال تصمیمگیرنده است.
اینکه داورزنی از پیمان اکبری برای انتخابات فدراسیون والیبال حمایت کرد اما در انتخابات به شما رای داد واقعیت داشت؟
نظر داورزنی، پیمان اکبری بود. اینکه او به من رای داد یا خیر را نمیدانم. البته دوست دارم داورزنی به من رای داده باشد. شایعه حمایت داورزنی از اکبری هم به یکی از جلسات کمیته فنی برمیگردد. در آن جلسه داورزنی عنوان کرد پیمان اکبری میتواند در آینده گزینه خوبی برای ریاست فدراسیون والیبال باشد.
قبل از انتخابات فدراسیون، داورزنی با شما و سایر کاندیداها جلسه داشت؟
با من جلسهای نداشت و داورزنی پس از اینکه از فدراسیون رفت تا روز انتخابات، او را ندیدم.
چرا داورزنی را به عنوان نایب رئیس به مجمع معرفی نکردید؟
تیم هیئت رئیسه را من با مشورت با داورزنی به مجمع معرفی کردم. چون در زمان ثبتنام، قرار بود داورزنی هم به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشد.
اگر داورزنی میتوانست به عنوان کاندیدا در مجمع حاضر شود و بار دیگر رئیس میشد از شما به عنوان دبیر فدراسیون استفاده میکرد؟
حضور من در فدراسیون والیبال با نظر داورزنی بود و او بود که حکم دبیری فدراسیون را برای من صادر کرد. من اگر دبیر فدراسیون نبودم رئیس فدراسیون نمیشدم. حتی اگر او بار دیگر رئیس میشد و من را به عنوان دبیر انتخاب نمیکرد هم ناراحت نمیشدم. نامه استعفایم که تاریخ هم نداشت نزد داورزنی بود . او به من بدهکار نبود که تحت هر شرایطی من را به عنوان دبیر فدراسیون منصوب کند. وظیفه من بود که روز اول نوروز با داورزنی تماس بگیرم و او را به اختتامیه لیگ دعوت کنم؛ چون من به این فرد بدهکارم اما داورزنی به من بدهیای نداشت که دبیر فدراسیون بمانم.
زمانی که دبیر فدراسیون بودید به نظر میرسید مورد اعتماد داورزنی نیستید و در تصمیمات فدراسیون نقشی نداشتید.
در یکی دو سال اول حضورم در فدراسیون، با توجه به اینکه نیازمند کسب تجربه بودم این مسئله وجود داشت اما از ابتدای ۱۴۰۱ همه اختیارات در عرصه اجرایی به من واگذار شد. من هم تلاش کردم دبیر خوبی برای داورزنی باشم.
در دوره سرپرستی وحید مرادی، کادرفنی دو تیم بزرگسالان و نوجوانان مشخص شدند. اگر این دو تیم نتیجه نگیرند آیا مسئولیت آن را بر عهده می گیرید یا این بهانه را عنوان می کنید که انتخاب کادرفنی آنها با نظر شما نبوده است؟
معیار انتخاب افراد، توانمندیهای آنهاست و سلایق و علایق افراد، معیار نیست. من آدم بیست سال پیش نیستم و انسانها تغییر میکنند. اساس انتخاب ما حال فعلی افراد است. من به نظر کمیته فنی احترام گذاشتم. در خصوص کمیته فنی هم اعتقاد دارم این کمیته نباید وظیفه انتخاب سرمربی تیم ملی را بر عهده داشته باشد. رئیس فدراسیون باید با مشورت با افراد خبره تصمیم عاقلانه بگیرد و پاسخگو هم باشد.
در خصوص انتخاب سرپرست تیم ملی هم خودتان تصمیمگیرنده هستید یا همچون گذشته سرمربی تیم ملی؟
اعتقاد دارم فدراسیون باید سرپرست تیم ملی را انتخاب کند، نه سرمربی. سرپرست تیم ملی باید به رئیس فدراسیون پاسخگو باشد و دستورات را هم باید از رئیس فدراسیون بگیرد و نباید خودش را مدیون سرمربی بداند.
نظرتان را در خصوص کادرفنی تیم نوجوانان نگفتید.
کادرفنی این تیم را کمیته فنی انتخاب کرد و ما هم به انتخاب این کمیته احترام میگذاریم.
یعنی شما که نقشی در انتخاب کادر تیم نوجوانان نداشتید مسئولیت نتایج این تیم را بر عهده نمیگیرید؟
من مسئولیت انتخابهایی را بر عهده می گیرد که خودم آن انتخابها را کرده باشم. البته کمیته فنی خارج از فدراسیون نیست و من هم قسمتی از این ماجرا هستم. ضمن اینکه فراموش نکنیم برد و باخت ذات ورزش است. بهروز عطایی که خیلی افراد منتقد او هستند وقتی توانست ژاپن را در خانهاش مغلوب کند همه از او تعریف و تمجید میکردند. زمانی هم که تیم نتیجه نگرفت همان افراد منتقد او شدند. برای ما وضعیت حال افراد، ملاک تصمیمگیری است. یک روزی عطایی به تیم ملی کمک کرد فدراسیون از او حمایت کرد. در ادامه هم که نتایج تیم ملی ضعیف بود باز هم فدراسیون از عطایی حمایت کرد اما خودش به این نتیجه رسید که نمیتواند به تیم ملی کمک کند.
چه نظری درباره کمیته فنی دارید؟
بهترین نفرات فنی در تیمهای ملی به کار گرفته شدند؛ پس نمیتوان از آنها در کمیته فنی استفاده کرد. چون تعارض منافع به وجود میآید. ضمن اینکه اگر اعتقاد داریم مربیان ما با علم روز والیبال دنیا فاصله دارند پس چطور توقع داریم آنها درباره مربیان بزرگ دنیا نظر کارشناسی بدهند؟ من اعتقادی به اینکه از مربیان ایرانی استفاده نشود ندارم اما به نظر جامعه احترام میگذارم و باید صدای مخاطب را بشنویم.
اما نظر مخاطبان والیبال، نظر کارشناسی نیست.
اگر یک مربی خارجی و یک مربی داخلی همسطح داشته باشیم و مخاطبان و هواداران والیبال، مربی خارجی بخواهند من هم مربی خارجی را انتخاب میکنم. البته باید هزینه جذب او را پرداخت کنم اما در مقابل به نظر مردم که باید پاسخگوی آنها باشم احترام گذاشتهام.
با این اوصاف به نظر میرسد کمیته فنی همچون سابق دیگر وجود خارجی نداشته باشد.
از این پس از تعدادی کارشناسان به صورت انفرادی دعوت خواهیم کرد و نظرات آنها را در خصوص مسائل مهم والیبال جویا خواهیم شد و دیگر کمیته فنی به شکل سابق نداریم.
چه نظری درباره پائز دارید؟
به نظر من پائز تجربه خوبی دارد و در عرصه سرمربیگری هم باید تجربه بیشتری کسب کند. او جزو بهترین گزینههای ما بود.
پائز گزینه خوبی برای سرمربیگری تیم ملی است؟
شما گزینه بهتری دارید بگویید با او قرارداد ببندیم.
جواب سوال من را ندادید. آیا او گزینه خوبی برای سرمربیگری تیم ملی است؟
تضعیف سرمربی تیم ملی، تضعیف تیم ملی است. اینکه من چه اعتقادی دارم یک طرف ماجراست. آن چیزی که اهمیت دارد منافع تیم ملی است.
شما انتخاب پائز را گردن نمیگیرد و مسئولیت این انتخاب را متوجه تیم قبلی فدراسیون میکنید.
دوستانی که در کمیته فنی بودند و پائز را انتخاب کردند از من افراد فنیتری هستند و من هم به نظر آنها احترام میگذارم. الان هم من رئیس فدراسیون هستم و باید پاسخگو باشم. اینکه من تصمیمات را گردن چه کسی بیندازم چندان مهم نیست چون مردم از رئیس فدراسیون انتظار پاسخ دارند.
اما اگر تیم ملی نتواند در لیگ ملتها عملکرد قابل قبولی داشته باشد نمیتوانید از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنید.
من اصلا نیازی به توجیه نتایج ندارم. فراموش نکنید ما تمام تلاشمان را برای حفظ منافع والیبال میکنیم. ضمن اینکه در نهایت هر کاری کنیم عدهای ناراضی خواهند بود. من اگر اشتباه کنیم دنبال توجیه آن اشتباه نیستم. من یک فرد فنی نیستم و مدیر ورزشی هستم و وظیفه دارم آدمهای درست را در جاهای درست قرار دهم. در شرایط موجود پائز بهترین گزینه ما بود و با تمام توان از او حمایت خواهیم کرد.
شما چند روز پیش گفتوگویی با یکی از رسانهها انجام دادید و عنوان کردید یکسری اختلافات با پائز وجود دارد. این اختلافات پیرامون چه مسائلی است؟
اختلافی با پائز ندارم. منطقی است که به عنوان یک مدیر اولویتهایی داشته باشم. او هم به عنوان مربی اولویتهای خودش را دارد. طبیعی است که اختلافنظرهایی وجود داشته باشد. اختلاف نظر ما با پائز پیرامون انتخاب دستیاران است. معیارهای ما در این خصوص با معیارهای او متفاوت است.
یعنی پائز با حضور اکبری در کادرفنی تیم ملی مخالف بود؟
بحث پائز اصلا شخص نیست. طبق قرارداد ما باید گزینهها را به این مربی پیشنهاد دهیم و او در این خصوص تصمیمگیری کند. ممکن است پائز پیشنهاداتی داشته باشد که در پیشنهادات ما نباشد. مثلا ممکن است من ۳ مربی را به پائز معرفی کنم اما او ۲ مربی دیگر را هم مدنظر داشته باشد. در جلساتی که با پائز داشتم متوجه شدم یک نقطه مشترک با او دارم. هم من و هم او به شدت دوست داریم تیم ملی به المپیک صعود کند. من واقعا امیدوارم راهی المپیک شویم و مردم هم همچون ما امیدوار هستند.
شما با بهروز عطایی همشهری هستید و حتی ۴ سال پیش گفته شد که او نقش زیادی در انتصاب شما به عنوان دبیر فدراسیون داشت. توقع میرفت شما از عطایی حمایت بیشتری انجام میدادید اما این اتفاق رخ نداد.
اینکه گفته شده عطایی در انتصاب من به عنوان دبیر فدراسیون نقش داشته را تا به حال نشنیدهام. من سالهاست که ارتباط نزدیکی با او دارم؛ اما فارغ از این مسائل عطایی برای والیبال ایران زحمت زیادی کشیده است. او زمانی برای والیبال ایران افتخاراتی مثل قهرمانی جوانان جهان یا قهرمانی آسیا را پس از عملکرد ناموفق تیم ملی در المپیک توکیو آورد؛ روزی هم موفق نبود و قرار نیست که ما به هر قیمتی آدمها را حفظ کنیم چون منافع والیبال از هر چیزی مهمتر است. قرار هم نیست مسائل کاری را با مسائل فردی قاطی کنیم. ما هنوز هم دوستی نزدیکی با هم داریم.
من و همه افراد مثل پائز، اکبری، عطایی، داورزنی و ... اجزای والیبال هستیم؛ اما والیبال از همه ما بزرگتر است و ما حق نداریم والیبال را اندازه خودمان کوچک کنیم. نگاهمان باید اندازه والیبال بزرگ باشد. منافع والیبال بر هر چیزی اولویت دارد و هر کسی توقعی غیر از این داشته باشد توقع درستی نیست.
اگر بهروز عطایی از هدایت تیم ملی استعفا نمیکرد کنار گذاشته میشد؟
تصمیمی بود که داورزنی باید میگرفت.
در این خصوص صحبتی هم شد؟
داورزنی ما را در جریان تصمیمات پیرامون تیم ملی قرار نمیداد؛ اما انتقادات جدی در رابطه با عملکرد این تیم داشت.
والیبال ایران در چند سال گذشته دچار افت شد و شما هم به عنوان دبیر فدراسیون در این وضعیت نقش داشتید. چه دلایلی باعث این افت شد؟
مجموعهای از شرایط دست به دست هم داد تا نتایج نه چندان خوب تیم ملی کسب شود. البته این نتایج فقط به خاطر افت والیبال ایران نبود؛ یک جاهایی ما افت نداشتیم اما رقبایمان رشد عجیبی داشتند. مثل ژاپن که جزو ۳ تیم برتر دنیاست. در بهترین شرایطمان ما جزو ۵ تیم برتر دنیا هم نشدیم. اینکه ما چرا اندازه ژاپن پیشرفت نکردیم دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. برخی عنوان کردند من چرا در مجمع صحبت از لزوم پیشرفت و اصلاح اشتباهات کردم در حالی که در ۴ سال گذشته در فدراسیون سمت داشتم. واقعا این چه حرفی است که عنوان میشود؟ وظیفه دبیر فدراسیون ساختارسازی نیست. در اساسنامه فدراسیون آمده دبیر، مسئول اجرایی فدراسیون است. وقتی رئیس میگوید این لیوان باید خریده شود من موظفم که همان لیوان را بخرم و نمیتوانم بگویم به جای لیوان، قندان میخرم.
متاسفانه دوستان، قوانین را نمیدانند و تصور میکنند دبیر فدراسیون، مسئول سیاستگذاری فدراسیون است. اینکه چرا والیبال ایران افت کرد هم به مسائل فنی ربط دارد و هم به مسائل روانی. به نظر من برای اینکه والیبال ایران شرایط بهتری پیدا کند باید همدلی بیشتری داشته باشیم.
بازیکنسالاری سالهاست به معضلی بزرگ برای والیبال ایران تبدیل شده است. چه برنامهای برای مقابله با این معضل دارید؟
بازیکنسالاری در والیبال محصول یک دوره کوتاه مدت نیست. این مسئله محصول یک فرایند است. الان بهترین بازیکن والیبال ایران سعید معروف است. اگر بر فرض او را در راه مقابله با بازیکنسالاری کنار بگذاریم جامعه چنین تصمیمی را قبول نمیکند. اگر در خارج از کشور، با بازیکنسالاری مقابله میشود ابتدا اذهان عمومی به دنبال این مقابله است.
پائز میتواند با بازیکنسالاری مقابله کند؟
اگر پائز بهترینهای والیبال ایران را به بهانه مقابله با بازیکن سالاری کنار بگذارد آیا جامعه با این تصمیم همراهی میکند؟ به نظرم من مهمترین مسئولیت رسانه این است که مردم را آگاه کند. اگر مردم آگاه شوند راحتتر میتوان به برخی معضلات مثل بازیکنسالاری پرداخت.
و سوال پایانی اینکه سعید معروف به عنوان بازیکن به تیم ملی برمیگردد؟
در این خصوص سرمربی تیم ملی باید نظر بدهد. یکی از مسائلی که از گذشته عنوان میشد نقش فدراسیون در انتخاب بازیکنان بود. در دوره ما فدراسیون در انتخاب بازیکنان ورود نمیکند. ما با نظر همه اهالی فن، پائز را انتخاب کردیم و به او اعتماد داریم و بر همین اساس این مربی اختیار کامل در انتخاب بازیکنان دارد.