تهران-ایرنا- ایران و رژیم صهیونیستی، خواهان حرکت به سمت جنگ نیستند و در این میان رژیم صهیونیستی سعی خواهد کرد مجددا تنش خود با ایران را وارد منطقه خاکستری - یعنی ترور، درگیری در سایه، خرابکاری و... - کند با این حال باید برای تمامی سناریوها از برقراری چرخه تنش تا پاسخ‌های تروریستی آماده بود.

اقدامات رژیم صهیونیستی در برابر ایران، پس از طوفان الاقصی بر خلاف بسیاری از تحلیل‌ها، به مثابه آغاز جنگ گسترده و کشاندن پای آمریکا نبوده است؛ بلکه رژیم صهیونیستی شرایط فعلی را که می‌توان«آنارشی فزاینده منطقه‌ای» همراه با «تداخل بازیگران» توصیف کرد را برای هدف قرار دادن مستشاران نظامی ایران، هم به جهت نشان دادن قدرت اطلاعاتی‌اش و هم به جهت معتبر ساختن قدرت بازدارندگی‌اش در برابر ایران و محور مقاومت مناسب دانست.

البته عبور رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز ایران و محور مقاومت و عدم پاسخ مناسب به اقدامات رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن مستشاران نظامی بعد از حمله به T۴ در سال ۲۰۱۸ و پس از آن، به ویژه بعد از طوفان الاقصی، عملا صهیونیست‌ها را به این نتیجه رساند که شرایط برای تشدید اقدامات و گام بعدی جهت شهادت فرماندهان ارشد (شهادت شهید صادق امیدزاده و حمله به بخش کنسولی سفارت و شهادت شهید زاهدی) فراهم است و می‌توانند علی‌رغم تشدید تنش، اوضاع را کنترل کنند (اشتباه محاسباتی).

این ادراک، عملا رژیم صهیونیستی را به سمت هدف قرار دادن بخش کنسولی سفارت‌مان در سوریه سوق داد. به تعبیر دیگر، حمله رژیم صهیونیستی، خارج شدن معادلات ایران و رژیم صهیونیستی از منطقه خاکستری بود. بر همین اساس اقدام ایران نیز به نوعی در خارج از منطقه خاکستری و سعی در شکستن برخی تابوها و ادراک‌های اشتباهِ رژیم صهیونیستی بود.

اقدام ایران در حمله مستقیم به رژیم صهیونیستی و آن هم در این ابعاد، اقدامی مثبت تلقی می‌شود که اهداف ایران - احیای بازدارندگی بدون آغاز جنگ تمام عیار- را تا حدودی محقق ساخت. اقدام ایران بیش از اینکه جنبه نظامی داشته باشد، حائز اهداف راهبردی و ژئوپلیتکی بود. اقدام ایران طلیعه خاورمیانه جدیدی است که تابوی حمله مستقیم دو قدرت به یکدیگر از بین رفته است و این می تواند معادلات را تغییر دهد. البته تا حد زیادی به نوع واکنش رژیم صهیونیستی بر می‌گردد.

نوع موشک‌های به کار رفته که عمدتا از نوع حاج قاسم و رضوان بود و از موشک‌های پیشرفته فتاح۱ استفاده نشد نیز نشان می‌دهد که ایران خود را برای سناریوهای بعدی آماده کرده است و هدف از عملیات وعده صادق، برقراری معادله بازدارندگی با تغییر معادلات و استفاده از شرایط به منظور ارتقا قدرت ژئوپلیتیکی‌ در منطقه بوده است.

یکی از مهم‌ترین ابعاد این حمله، تقویت وجهه ایران در منطقه و به خصوص در مسئله فلسطین است. در آخرین نظرسنجی صورت گرفته، ۳۰ درصد فلسطینیان از کنشگری ایران -بالاتر از مصر و اردن؛ پایین‌تر از قطر- در جریان طوفان الاقصی رضایت داشتند. با این حال حمله اخیر، علاوه بر تقویت قدرت بازدارندگی و برقراری معادله جدید، به لحاظ قدرت نرم نیز برای ایران حائز اهمیت خواهد بود.

همچنین حمله ایران، بسیاری از انگاره‌ها در مورد رژیم صهیونیستی از جمله میزان خوداتکایی رژیم به خودش که جزئی از اصول امنیت ملی آن به شمار می‌آید و یا تقدم تهاجم بر دفاع و لزوم جنگ پیشگیرانه که در دکترین نظامی این رژیم همواره بوده است را زیر سوال برد که این مسئله در نوع نگاه کشورهای منطقه به رژیم صهیونیستی تاثیر خواهد داشت.

رژیم صهیونیستی، خود را در وضعیت تردیدآمیزی می‌بیند که اگر پاسخ مستقیم و پر قدرت دهد، با چالش‌های زیادی مواجهه خواهد شد و اگر پاسخ ندهد اعتبارش زیر سوال خواهد رفت.

به سخن دیگر، ایران و رژیم صهیونیستی، خواهان حرکت به سمت جنگ نیستند و در این میان رژیم صهیونیستی سعی خواهد کرد مجددا تنش خود با ایران را وارد منطقه خاکستری - یعنی ترور، درگیری در سایه، خرابکاری و... - کند با این حال باید برای تمامی سناریوها از برقراری چرخه تنش تا پاسخ‌های تروریستی آماده بود.