تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰

همدان- ایرنا- قطب تارسازی ایران روزهای روشن بسیاری را در دفتر خاطرات هنری خود ثبت و ضبط کرده، اما جنس این هنر فرق دارد، اینکه دسترنج ۳۵ ساله استادِ این حرفه «ایرج کلهری» امروز به واسطه بهره‌گیری از فن ریاضیات «نیکولا تسلا» و راز اعداد تسلا، هنر تارسازی را بر بام دنیا نشاند.

به گزارش ایرنا؛ استاد «ایرج کلهری» در مسیر هنری خود فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته تا امروز خالق سازِ تسلا شود و برای ماندگاری و اصالت هنر سازسازی از هیچ چیز دریغ نکرد تا نام جهان شهر ملایر همچنان بر بام هنر سازسازی ایران زمین تکیه زند.

استاد کلهری ۳۵ سال است که تن خشکیده و خشن چوب را می‌خراشد و صیقل می‌دهد و با دستان هنرمندش به تن خشک و بی‌جان چوب، جان می‌دهد تا بشود سازی که به قول استاد درمانگر است و اصالت هنر موسیقی و فرهنگ غنی ایران زمین را به فرهنگ‌ها و سنت‌های دیگر نقاط جهان پیوند زند.

به گفته خودش پنج کلاس بیشتر سواد ندارد، اما آنچنان در این حرفه خبره و زبردست است که هنر سازسازی را با استفاده از فن ریاضی و اعداد شگفت‌انگیز ۳، ۶ و ۹ تسلا، به مرحله‌ای از رشد و تکامل رسانده که در دنیا کسی همپای استاد نیست و بسیار خرسند است که امروز هنر تارسازی صاحب برند مختص به خود شده است.

استاد «ایرج» در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ (۱۳۸۹ و ۱۳۹۱) موفق به کسب نشان «مهر اصالت یونسکو» شد و هنر تارسازی استاد صاحب بالاترین معیارهایی همچون مرغوبیت در تولید، اصالت فرهنگی، نوآوری در مهارت‌ها و خصوصیات، قابلیت عرضه در بازارهای جهانی، مواد اولیه و فرآیندهای سازگار با محیط زیست از حیث رعایت انصاف و عدالت در روند تولید است.

در همین رابطه گفت و گویی اختصاصی با استاد «ایرج کلهری» تارسازی حرفه‌ای داشتیم که در پی می‌خوانید:

ایرنا: ورود این هنر قطعا عشق و علاقه می‌خواهد، چه شد که وارد این حرفه شدید؟

کلهری: تنها ۱۶ سال داشتم و پنج کلاس درس خوانده بودم که تصمیم گرفتم دنبال نوازندگی و موسیقی بروم، به همین خاطر از سال ۱۳۶۶ وارد این هنر شدم و الفبایی از این هنر نمی‌دانستم و حتی کسی هم نبود که من را با این حرفه آشنا کند و در خانواده و فامیل هم کسی آشنایی با این هنر نداشت، چندین بار به اصفهان سفر کردم و در هنرستان این شهر دست و پا شکسته چیزهایی فرا گرفتم، به خاطر اینکه خودم کنجکاو به آموختن بیشتر بودم، به تهران رفتم و با اساتید بزرگی همچون «رضا بحطانی» و «محمدرضا لطفی» آشنا شدم و دری به روی من باز شد که زندگی من را به سمت و سوی دیگری کشاند.

این اساتید بزرگ مطالب بسیار خوبی همچون آزمایش کردن ساز به من آموختند و خودم نیز روی آنها تحقیق کردم، در بخشی از کار، نوازندگی را نیز نزد استاد «مجید واصفی» آموختم و دوره‌های لازم را برای تارسازی گذراندم، البته در ملایر نیز از اساتیدی همچون «بهرام حمیدی» در تارسازی الگوبرداری کردم.

من تخصصی در این حرفه نداشتم، همه چیز را درباره سازسازی به صورت تجربی یاد گرفتم، همیشه سوالاتی در ذهنم داشتم و نزد اساتید که می‌رفتم، برایم سوال بود که کدام ساز بهتر است و نظراتی که استاد بحطانی می‌گفت برای من بسیار جالب بود؛ حدود ۱۰ سالی شاگرد او بودم و در تهران مکتب خانه‌ای در خیابان جمهوری داشت که نزد او درس آموختم، بعد از اینکه استاد درگذشت، پس از مدتها تصمیم گرفتم نزد استاد لطفی درس‌های بیشتری بیاموزم.

همه این کارها باعث نشد که من به خود غرّه شوم و بگویم که دیگر هنرم تکمیل شده، همیشه استاد بحطانی به من می‌گفت این ساز کم و کاستی‌های زیادی دارد که باید تکمیل شود و از من خواست که دنبال تکمیل این ساز بروم، یادم هست استاد آهنگی به اسم «گردش در شور» ساخته بود و سازی که برایش می‌بردم، «گردش در شور» را می‌نواخت و من هم لذت می‌بردم.

ایرنا: از ساز تسلا بگویید، به گفته خودتان تحصیلات آنچنانی نداشتید و تجربی این هنر را فرا گرفتید، پس چگونه به این خلاقیت و ابتکار در هنر تارسازی با استفاده از قانون تسلا رسیدید؟

کلهری: من به واسطه عشق و علاقه‌ای که به این هنر داشتم، بسیار برای آموختن کنجکاو بودم، متوجه شدم با استفاده از ریاضیات می‌توان الگوی ساز را اصلاح کنم، الگوهای قدیمی از یک میلیمتر تا ۲ سانتی‌متر کم و زیاد دارند و تنها سازنده قدیمی که الگوهایش خوب بود و به من کمک کرد تحقیقات زیادی انجام دهم، ۷۰ درصد الگوهای استاد یحیی بود که از بقیه استانداردتر بود.

با استفاده از قانون ریاضیات، من حتی سازهای یحیی را هم استاندارد کردم، خطا و آزمون کردم که کدام الگو بهتر است و با استفاده از ریاضیات و فرکانس ۴۳۲ هرتز کاسه تار و الگوهای ساز و اندازه فاصله‌ها را استاندارد کردم، بر اساس مطالعاتی که انجام دادم متوجه شدم که سازها را قبلا به جای ۴۳۲ هرتز با ۴۴۰ هرتز کوک می‌کردند که مردم را اذیت می‌کرد، اما من ساز را بر اساس ۴۳۲ هرتز ساختم.

قبلا خوانده بودم که مهندسی در کانادا آب آلوده را با فرکانس ۴۳۲ هرتز تصفیه کرد و یا دکتری در آمریکا از ۱۶۰ بیمار، ۱۶ بیمار سرطانی را با استفاده از فرکانس درمان کرده، اینها روی ذهن من بسیار تاثیر گذاشت، اگر فرکانس تا این اندازه روی بدن تاثیر دارد، پس من چرا ساز را درست نکنم، به همین خاطر شروع کردم به سازسازی و تکمیل ساز که هم اکنون سازها را با فرکانس ۴۳۲ هرتز عرضه می‌کنم و صدایشان نیز درمانگر است.

ایرنا: چرا ساز تسلا؟ بیشتر از نحوه کارتان و رسیدن به این مرحله از تارسازی برایمان بگویید؟

کلهری: به دلیل استفاده از قانون تسلا نام این ساز را «ساز تسلا» گذاشتم، ابتدا نام ساز را «ساز درمانگر» گذاشته بودم که به این نام تغییر دادم و مهرش را هم ساخته‌ام که در یک طرف ساز حک خواهد شد.

من برای ساختن ساز تسلا از دو ریاضیات خیلی قوی استفاده کردم، یکی ریاضیات فیبوناچی بود که مربوط به حدود ۸۰۰ سال پیش است و حدود ۶۰ درصد از کارم را پیش برد، اما آرام آرام با «نیکولا تسلا» که با آلبرت انیشتین دوست بود، آشنا شدم، قانون او را خواندم و دیدم چارچوب اصلی همان تسلا است و در اصل چارچوب جهان بود.

ریاضیات فیبوناچی را در چارچوب تسلا آوردم، آن موقع مساله حل شد و پروژه سازسازی را تکمیل کردم، تحقیقاتی که در مورد تسلا انجام دادم، دیدم علاوه بر اینکه پروژه من را تکمیل کرد، کل کائنات را هم برای من با عداد ۳ و ۶ و ۹ تسلا تکمیل کرد، به جرات می‌توانم بگویم اولین کسی هستم در جهان که به این مرحله از تکمیل تارسازی رسیده‌ام.

ایرنا: چه سالی با استفاده از قانون تسلا، اولین ساز را ساختید؟ آیا این قانون برای دیگر سازها نیز صدق می‌کند؟

کلهری: یکسالی هست که شروع کردم ساز را با فرکانس ۴۳۲ هرتز می‌سازم، ساز را هم که کوک کردم، ارتعاش اصلی به وجود می‌آید، اول اینگونه نبود، اما من خودِ تار را ۴۳۲ هرتز ساختم که روی لرزش و انعکاس قوی صدا تاثیر داشت و وزن تار را هم اصلاح کردم و حدود ۱۵۰ گرم به وزن تار اضافه و کاسه تار بزرگتر شد.

در حد و توان خودم تاکنون آخرین کسی هستم که این خلاقیت را در تارسازی انجام دادم و در جهان کسی مشابه این کار را انجام نداده است، من حتی عیب و ایراد گیتار را هم گرفتم، در حالی‌که گیتارهای جهان نیم سانت در فاصله اشتباه دارند و اگر اصلاح شوند، صدای بهتری دارد.

۶ ماه تا یکسال در رابطه با ریاضیات فیبوناچی و تسلا فکر کردم، آنقدر تلاش کردم تا درست شد، به چیزهایی دست پیدا کردم که حتی در زندگی من هم تاثیر گذاشت، ریاضی آنقدر پیچیده است که در همه ارکان زندگی می‌توانی با ریاضیات زندگی کنی.

ایرنا: از فروش سازهایتان بگویید؟ آیا برای اساتید معروف این هنر هم تار ساخته‌اید؟

کلهری: برای فروش مشکلی ندارم، بازار خود را دارد، چه در داخل و چه در خارج کشور، درخواست ساخت تار را دارم، ساز ۶ سیم را برای یکی از مشتریانم در منچستر انگلیس ساخته‌ام و از اروپا، آمریکا و نقاط زیادی از جهان سفارش ساز داشتم.

سازهای من دست استاد لطفی بود و خودش هم با آن تمرین می‌کرد، الان هم در مکتب‌خانه اوست، استاد «رضا بحطانی» نیز تمام برنامه‌هایش را با ساز من می‌زد، قبلا ساز یحیی داشت و آن را کنار گذاشت.

من سبک خاص خودم را در سازسازی دارم، تمام فرآیند سازسازی را خودم انجام می‌دهم، روی تارهایی که می‌سازم، اسم «ایرج» حک می‌شود و به تازگی که ساز تسلا را ساختم، در طرف دیگر ساز، اسم تسلا را حک می‌کنم؛ سال ۱۴۰۰ بود که سازهای استانداردم را درست کردم و الان به مرحله تکمیل خود رسیده است.

ایرنا: در کنار سازسازی به کاری دیگری مشغول هستید، آیا علاوه بر تار، ساز دیگری هم ساخته‌اید و شاگردانی هم تربیت کرده‌اید؟

کلهری: کار من از ابتدا همین بوده و هست، قبلا ویولون هم می‌ساختم، کمانچه، سنتور و سه تار هم می‌سازم، اما حرفه اصلی من تارسازی است، با استفاده از ریاضیات عیب و ایراد دیگر سازها را هم گرفته‌ام، اما زیاد روی آنها کار نکرده‌ام و فقط روی تار و سه تار این قانون را پیاده کردم که نظیرش در جهان هنوز اختراع نشده، برای ویولون هم اگر سه میل به آن اضافه کنند، قشنگتر می‌خواند.

من در آموختن و آموزش دادن هیچ غرور و تکبری ندارم، هر کسی هر چیزی درباره سازسازی به من می‌گفت گوش می‌کردم و با تمام وجود دنبال کسب اطلاعات بیشتر درباره این هنر بودم و به همین میزان هم دوست دارم اطلاعاتم را در اختیار دیگران قرار دهم، من از سن ۳۹ سالگی به خاطر علاقه زیادی که دارم در کار مولانا، حافظ و سعدی رفتم.

در مقاطعی شاگرد داشتم، برادرانم همه شاگردان خودم بودند و همه آنها تارساز هستند، پسرم نیز شاگرد خودم است و امروز یک تارساز خوب است و دوست دارم به صورت حرفه‌ای این کار را ادامه دهد.

ایرنا: در مسیر حرفه‌ای شدن قطعا فراز و نشیب‌هایی وجود دارد، چه مشکلاتی بیشتر شما را آزار می‌دهد؟

کلهری: مشکلات زیادی در مسیر راهم بود، می‌دانید که این کار هزینه بالایی دارد، گاها هزینه بالا باعث شد که کارم زمان‌بر شود و روزها و ماه‌ها طول کشید تا بتوانم یک ساز را تکمیل کنم و این به کارم لطمه بسیاری وارد کرد.

از طرفی تسهیلات هم آنقدر زمان‌بر با مبلغ کم و دارای بروکراسی اداری بود که کلا از گرفتن آن پشیمان می‌شدم؛ باید حسابت آنقدر پر باشد که بتوانی وام بگیری، من یک هنرمند ساده بودم و پولی نداشتم که در حسابم بماند و عطای وام گرفتن را به لقایش بخشیدم.

در جامعه ما سنگ‌اندازی برای دادن وام زیاد است؛ در حالی‌که باید تسهیل‌گری کنند و زمان‌بر نباشد، من اگر پول داشتم که وام نمی‌خواستم، به همین خاطر همه مراحل کار و کارگاهم را با هزینه خودم ساختم و توسعه دادم، قبلا در زیرزمین منزلم کار می‌کردم که خُرد خُرد تار فروختم و کارگاهم را ساختم، فقط یکبار ۵۰۰ میلیون ریال وام گرفتم و یک میلیارد ریال به بانک برگرداندم، که برای من کلی ضرر و زیان داشت و قسم خوردم دیگر وام نگیرم.

از دیگر مشکلات ورود دلالان و افراد غیرحرفه‌ای در این هنر است، زمانی‌که من شروع به سازسازی کردم، خودم می‌رفتم در روستاها و چوب می‌خریدم، آرام آرام پای دلالان وسط آمد و خودشان چوب می‌بریدند و می‌فروختند و با ما به صورت نقدی و یا چک حساب می‌کردند، اما الان فقط نقدی چوب می‌فروشند و تهیه مواد اولیه برای ما سخت شده است.

امروز افرادی وارد این حرفه شده‌اند که اصلا تخصصی ندارند، با هر چوبی را تار درست می‌کنند، اندازه را هم بلد نیستند و قاعده و قانونی ندارند، این در حالیست که ورود افراد غیر حرفه‌ای به اصالت این هنر ضربه زده و فروش ما کمتر شده و بسیاری از سازگرهای حرفه‌ای مجبور شدند به شغل دیگری روی آورند.

از طرفی یک هنرمند نباید دغدغه بیمه داشته باشد، در حالی‌که در گذشته‌های دور هنرمندان دفترچه بیمه داشتند و خودشان مجبور نبودند هزینه کنند، بسترها باید آنقدر فراهم باشد که هنرمندان با آسودگی خاطر به خلق آثارشان بپردازند؛ و این مشکلات موجب شده به جز بیمه سلامت، هیچ بیمه دیگری نداشته باشم، الان هم که ۵۳ ساله هستم، نان بخور نمیری دارم و به حرفه‌ام افتخار می‌کنم.

ایرنا: چه مدت زمانی برای ساخت یک ساز حرفه‌ای نیاز است، از قاعده و قانون تارسازی بیشتر بگویید؟

کلهری: یک ساز حرفه‌ای نیاز دارد که حداقل حدود پنج سال بماند، دسته تار که از چوب گردو است، باید کهنه باشد و به همین خاطر درهای قدیمی که با چوب گردو است را می‌خرم و برای تارسازی استفاده می‌کنم چون اُفت و خیز خود را کرده است.

اگر همه ابزار آماده باشند، کمتر از یک هفته تار آماده می‌شود، ولی برای ساخت تار، صدا و سایر موارد سه ماه زمان می‌برد، اینجاست که نوازندگی هم به درد ما می‌خورد، خَرَک تار هم باید طبق ریاضیات باشد و در مجموع تکمیل شدن تار سه تا ۶ ماه طول می‌کشد و به قول معروف باید آب‌بندی شود.

چوب مختص تارسازی باید چوب توت باشد چون بهترین چوب است، خودم موقع چوب‌بری با تکنیک برش این کارها را انجام می‌دهم تا خط‌ها متقارن هم درآیند مثل فرش، اینها باعث می‌شود قیمت ساز بیشتر شود، در حال حاضر قیمت تمام شده تاری که من می‌سازم حدود ۱۰۰ میلیون تومان است و چون حرفه‌ای است، بازار خود را دارد.

و سخن آخر:

کلهری: ملایر قطب سازسازی ایران است و باید همه برای کسب این جایگاه تلاش کنند، من چیزی برای مردم ندارم و تمام سخن من در یک بیت شعر خلاصه می‌شود: «گر نور نبخشد به تو معشوق حقیقی، از هستی تو هیچ به عالم خبری نیست».