به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، بعد از عملیات «وعده صادق»، امپراتوری خبری رسانههای غربی در اقدامی هماهنگ عملیات روانی گستردهای را علیه این عملیات آغاز کرد، خبرگزاری ایرنا به بررسی ابعاد این عملیات پرداخته است.
متن این گفتوگو به شرح زیر است:
ایرنا: لطفا در مورد فضاسازی روانی که رژیم صهیونیستی بعد از عملیات «وعده صادق» آغاز کرده با رویکرد تحلیل لایههای آن توضیح بفرمایید؟
قدیری: این روزها، روزهای ناخوش احوالی رژیم صهیونیستی از هر لحاظ است؛ دورهای که از ۷ اکتبر به این طرف آغاز شد و بعد از حمله موشکی و پهپادی ۲۶ فروردین سپاه تشدید شد. ابتدا به ۷ اکتبر برمیگردیم یک شوک و بهت جهانی نسبت به این عملیات عجیب، پیچیده، ترکیبی و موفق حماس به عنوان ضعیفترین حلقه مقاومت به وجود آمد. اینکه میگوییم ضعیفترین از باب تحقیر حماس نیست بلکه به این دلیل است که حماس محصور در غزه است و به چیزی دسترسی ندارد، وگرنه شجاعت و تاب آوری و دلاوری که نیروهای حماس از خود نشان دادند زبانزد دنیا است. اما از این جهت که از زمین و دریا در محاصره کامل قرار دارند، ضعف تحمیلی و عدم دسترسی به تسلیحات مختلف را به اینها تحمیل کرده است. با وجود این عملیات ۷ اکتبر چنان شکست اطلاعاتی و امنیتی را برای جامعه صهیونیستی به وجود آورد که موجب تزلزل و تشدید اختلافات داخلی در دو سطح دولتی و مردمی شد. یعنی از طرفی نگاههای منفی نسبت به عملکرد نخست وزیر نتانیاهو تشدید کرد، و از طرفی در کابینه اختلاف افتاد و رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت این خفت و شکست بزرگ اطلاعاتی امنیتی را با حمله وحشیانه و گرفتن انتقامش از کودکان غزه جبران کند.
همان زمان چند خط پیگیری میشد از جمله اینکه این اقدام یک عملیات ایرانی است و اگر به خاطر داشته باشید این عملیات فاصله کوتاهی با آزادسازی اموال بلوکه شده ایران توسط آمریکا داشت که رقم آن ۶ میلیارد دلار بود. یکی از خطهای رسانهای که همان زمان دنبال کردند این بود که مردم ایران ببینید جمهوری اسلامی حتی اجازه نداد جوهر امضای توافق آزادسازی اموال خشک بشود و بلافاصله پولهای بلوکه شده شما را علیه رژیم صهیونیستی به کار گرفت. در واقع خواستند یک نقطه منفی در افکار عمومی نسبت به این عملیات و انتساب آن به ایران شکل بگیرد و این اولین خطی بود که در آن زمان پی گرفتند، یعنی ایرانی بودن این عملیات، و اینکه قرار است هزینه آن را مردم ایران بپردازند.
اولین عملیات روانی بعد از ۷ اکتبر این بود که رژیم صهیونیستی سعی کرد از یک سو طوفان الاقصی را تحقیر کند، از سوی دیگر با انتساب آن به ایران تلاش کرد بگوید من از حماس شکست نخوردم بلکه از قدرتی به نام ایران شکست خوردهام. از اینرواولین عملیات روانی بعد از ۷ اکتبر این بود که رژیم صهیونیستی سعی کرد از یک سو طوفان الاقصی را تحقیر کند، از سوی دیگر با انتساب آن به ایران تلاش کرد بگوید من از حماس شکست نخوردم بلکه از قدرتی به نام ایران شکست خوردهام. شاهد عملیات روانی پیچیده رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بودیم، رژیم صهیونیستی اعلام کرد که بیمارستانی را هدف قرار داده اما بعد از حساس شدن افکار عمومی دنیا، این حمله را منتسب به موشک عمل نکرده حماس کردند. رسانهها و مقاماتشان رسما این مسئولیت را به عهده میگیرند که اخبار دروغ را منتشر کنند، بعد که میبینند بازخورد بسیار منفی در افکار عمومی جهان پیدا کرده بلافاصله حرف خود را عوض میکنند و آن را منکر میشوند -و به جای دیگری منتسب میکنند. اگر سابقه این مواضع رژیم صهیونیستی را که به ثانیه تغییر میکند را نداشته باشیم و اگر از این عبرتها و تجربهها در شناخت عملیات روانی رژیم صهیونیستی آگاه نباشیم، امروز که فعلاً ایران با رژیم صهیونیستی دست به یقه و وارد زد و خورد شده، ممکن است از آن ضربه بخوریم و عملیاتی روانی صهیونیستها بر جامعه ایران تاثیر بگذارد.
نسبت به عملیات «وعده صادق»، بعد از اینکه صهیونیستها بخش کنسولی سفارت ما را مورد هدف قرار دادند حنجرههای فارسیزبان و غیرفارسیزبان شبکههای اجتماعی به شدت سعی کردند به تحقیر ایران روی بیاورند و وانمود کنند که رژیم صهیونیستی دست بالاتر را دارد، ایران ضربه خورده و از جای خود بلند نخواهد شد. اما بعد از اینکه صحبت از قطعیت انتقام شد سعی کردند این موضوع را به این سمت ببرند که ایران در پی ماجراجویی و تحمیل هزینه دیگری به مردم است.
ارزیابی شما از ادعاهای رژیم صهیونیستی علیه عملیات وعده صادق چیست؟
من قبل از عملیات ۲۶ فروردین در توییتی که البته تجربه مُسلم بود نوشتم«ناگفته پیداست که هر اتفاقی هم که بیفتد دشمن همزمان دو خط را پیگیری میکند؛ یک خط تحقیر عملیات و سبک شمردن آن و درواقع به طنز امروز «اصلاً هم درد نداشت» را پیگیری خواهد کرد، کما اینکه تجربه آن را در عینالأسد هم داشتیم. خط دیگری که به موازات آن پیش خواهد برد این است که به چه حقی منابع و منافع ایران را به خطر میاندازید و این حد از ماجراجویی و تنشآفرینی با چه مجوزی و بر چه مبنایی است؟»
و مشخص است که این دو خط کاملاً در تضاد با یکدیگر هستند اما از آنجایی که هر کدامشان اصطلاحاً شنوندهها و مخاطبان خاص خود را دارد هر دو خط را به صورت موازی از حنجرههای مختلف ترویج میکنند تا هر خبر به لایههای مختلف مقصد خود برسد.
اینکه رژیم صهیونیستی ادعای رهگیری ۹۹ درصد موشکها و پهپادها را دارد، به فرض محال درست بودنِ آن، موضوع ابعاد متنوع و زوایای مختلفی دارد؛ اولاً اگر به خاطر داشته باشید مقامات رسمی رژیم صهیونیستی از جمله وزیر خارجه آنها در توییتی که توییت رهبر انقلاب را منشن کرده و خطاب قرار داده بود مبنی بر اینکه «اگر از خاک خودتان به خاک ما حمله کنید، ما پاسخ خواهیم داد» که البته این مورد محدود به وزیر خارجه هم نبود.
این توییت به این معنا بود که رژیم صهیونیستی خط قرمز خود را بر این قرار داده بود که حرمت و هیبت من باید حفظ شود. اگر نیابتی میخواهید بزنید، بزن. اگر به واسطه دیگران میخواهید بزنید، بزن. اگر میخواهید خاک مرا از جای ثالثی بزنید، بزن. اگر از خاک خودت میخواهی منافع رژیم صهیونیستی را در خارج از اراضی اشغالی هم بزنید، بزن. ولی فقط همین گزینهای که از خاک خودت خاک مرا بزنی، این خط قرمز من است!
من میخوام این را بگویم که اگر رژیم صهیونیستی میگوید ۹۹ درصد موشکها و پهپادها را رهگیری کرده اشکالی هم ندارد، من یک اعشار ۹۹ دیگر هم به آن میدهم یعنی حتی اگر رژیم صهیونیستی ۹۹/۹۹ درصد هم رهگیری کرده باشد، نه یک موشک بلکه همان یک ترکش یا یک راکتی که به اراضی اشغالی اصابت کرده باشد یعنی همه آن هیمنه، هیبت و حیثیت رژیم صهیونیستی بر باد رفته است. بنابراین مردم دنبال این نباشند که بالاخره چه کسی درست میگوید، آیا واقعا یک فرودگاه نظامی با تعداد بالایی از اف۳۵ روی هوا رفته یا نرفته؟ آیا به مقرهای موساد و شاباک آسیب وارد شده یا نشده است.
حتی اگر رژیم صهیونیستی ۹۹/۹۹ درصد هم موشکهای ایران را رهگیری کرده باشد، نه یک موشک، بلکه همان یک ترکش یا یک راکتی که به اراضی اشغالی اصابت کرده باشد یعنی همه آن هیمنه، هیبت و حیثیت رژیم صهیونیستی بر باد رفته است.من میگویم اینها را کنار بگذاریم اگر تیری، ترکشی، راکتی به اراضی اشغالی اصابت کرده باشد، خط قرمزی که خود صهیونیستها ترسیم کرده بودند فرو ریخت و تمام شد، و رژیم صهیونیستی حیثیت، هیمنه، آبرو و بازدارندگی خود را باخت. چه برسد به اینکه بنا بر اخبار و دادههای آشکار و فیلمهایی که وجود دارد که فلسطینیها و یا صهیونیستها از ساختمانهای خودشان میگرفتند، به عنوان مثال شما میبینید که در یک فیلم ۱۰ ثانیهای، ۷ موشک به یک جا اصابت میکند. این هفت موشکی که به یکجا برخورد میکند، رهگیری ۹۹ درصد را نقض میکند.
۹۹ درصد رهگیری به این معنا است که اگر به روایتی ۳۰۰ تا هم بوده باشد، باید فقط سه تای آن اصابت کرده باشد. و اگر ۴۰۰ تا هم بوده باشد که بیشتر از این تعداد هم نیست، باید ۴ عدد آن به سرزمینهای اشغالی اصابت کرده باشد. اما شما میبینید فقط در یک فیلم چند ثانیهای که از اراضی اشغالی منتشر شده با وجود همه سانسورها و سرکوبهایی که وجود دارد، ۷ راکت اصابت میکند. پس مشخص است که این عدد مضحک است و ۹۹ درصد رهگیری دروغ است.
یا اینکه شما صحنهای از فرودگاه رژیم صهیونیستی را میبینید که نمیدانم چرا صهیونیستها آنقدر دستپاچه عمل کرده و این گاف خبری را دادند که چالهای را کنده و گودبرداری کرده بودند که بگویند راکت به کنار فرودگاه اصابت کرده است، حتی این کار را نکرده بودند که تپه خاکی را که کنده بودند ۱۰ متر آن طرفتر ببرند، یا فقط کافی بود عکاس این صحنه زاویه خود را تغییر میداد و روی تپه میایستاد و عکس میگرفت، و ما میبینیم که حتی از شدت دستپاچگی در این حد هم رعایت اصول خبری و عکاسی را نکردند.
چیزی که نقد و مسلم است شکسته شدن هیبت، هیمنه، حیثیت و بازدارندگی رژیم صهیونیستی است، و چیزی که به واسطه اخبار و دادههای آشکار قابل استنتاج است این است که دستکم دهها موشک به نقاط مختلف اصابت کرده است.
از اینکه بگذریم در ۷ اکتبر هیمنه امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الأقصی شکست، چراکه یک عملیات نظامی بزرگ نبود، یک تک عملیاتی محدود بود. حتی کار به جایی رسید که نتانیاهو توییتی در انتقاد از جامعه اطلاعاتی اسرائیل منتشر کرد یعنی درگیری داخلی آنها تا این حد شدید بود. البته بعد آن را پاک و عذرخواهی کرد و گفت که به جامعه اطلاعاتی افتخار میکنیم و آن را جبران کرد.
میخواهم این را بگویم که قوای رژیم صهیونیستی دو پایه داشت یک پایه آن پایه اطلاعاتی-امنیتی بود که در طوفان الأقصی فرو ریخت، و پایه دیگر آن پایه نظامی مبتنی بر سامانههای چندلایه پدافندی بود که در عملیات «وعده صادق» ایران فروریخت و در حال حاضر رژیم صهیونیستی هیچ چیزی ندارد. البته سناریوهای مختلفی وجود دارد؛ به عقیده شخص من رژیم صهیونیستی پاسخ خواهد داد.
قوای رژیم صهیونیستی دو پایه داشت یک پایه آن پایه اطلاعاتی-امنیتی بود که در طوفان الأقصی فرو ریخت، و پایه دیگر آن پایه نظامی مبتنی بر سامانههای چندلایه پدافندی بود که در عملیات «وعده صادق» ایران فروریخت.
یک ضرب المثل معروف میگوید ساعت پیش از اعدام وحشتناکتر و دردناکتر از خود اعدام است؛ ایران چند روزی با این موضوع بازی کرد و افکار عمومی رژیم صهیونیستی را به وحشت انداخت. هر شب صحبت میان رسانهها و شبکههای اجتماعی صهیونیستها این بود که ایران امروز میزند یا نمیزد، و این وحشت پیش از عملیات به راه افتاده بود.
ایرنا: آیا منظور شما این است که صهیونیستها برای لایههای افکار عمومی مختلف برنامهریزی میکنند؟
قدیری: بله حتما همینطور است. ما فراموش نکردهایم که حتی رسانهای مثل رویترز که یک غول رسانهای است یک زمانی اعتبار داشت. شما در جنگ میبینید که همه تسلیحات نظامی و جنگافزارهای نظامی دارای ارزش هستند و دولتها هم چندین میلیون دلار پول میدهند و آنها را خریداری میکنند، اما وقتی پای جنگ به میان میآید قرار است این تسلیحات استفاده و مصرف شوند. رسانه هم اینگونه است؛ رسانه حریم مقدس نیست، بلکه یک کارت در بازی است، در مقطعی سعی میکنند اعتبار افزایی کنند و در مقاطعی که لازم شود مانند جنگافزارهایی که در جنگ از آنها استفاده میکنند این رسانهها هم اعتبارات خود را خرج میکنند که به هدفشان برسند.
به عنوان مثال در اتفاقات ۹۸ خبر عجیبی که رویترز به نقل از یک منبع آگاه و یکی مسئولان آگاه در وزارت کشور منتشر کرده بود این بود که تعداد کشتههای سال ۹۸ را ۱۵۰۰ نفر عنوان کرده بود. رویترز چنین خبط فاحشی را انجام داد در حالی که این اقدام درواقع خبط نیست، بلکه رویترز در آنجا آمده که خود را بسوزاند برای چنین خبر مهم و دستاوردی که چهره خونریزی از نظام نشان دهد.
من به خاطر دارم در همان زمان که آقای ظریف وزیر خارجه بود تحلیل خیلی جالبی از اینکه چرا رویترز چنین دروغ بزرگی را گفت ارائه داد؛ آقای ظریف در آن مقاله گفت: آیا میدانید چرا رویترز اینقدر بیمحابا اعتبار خود را وسط میآورد و چنین عدد اغراقآمیز و دروغی را میگوید؟ برای اینکه قرار نیست کسی بفهمد حرف رویترز دروغ است! من و شما میگوییم دروغ است اما فرد خارجی که این را میخواند رویترز برای او یعنی حجت، از کجا میخواهد بفهمد که آمار چنین عددی واقعی نیست؟
ایرنا: رژیم صهیونیستی با کدام رسانهها وارد این جنگ روانی شده است؟
قدیری: صهیونیستها مشخصا با رسانه خاصی وارد این فضا نشدهاند و اساسا اگر بخواهند با یک رسانه این کار را انجام بدهد نیت و هدف خود را سوزاندهاند. هوشمندانه این است که این کار به صورت کاملاً قطرهچکانی و پراکنده و با تعدد رسانههایی که اینها را بازتاب و بازنشر میدهند صوت بگیرد. البته ما نمیتوانیم نیتخوانی کنیم و به عنوان مثال در جایی که سیانان میگوید «به نقل از مقامات آمریکایی»، نمیتوانیم تشخیص بدهیم که آیا واقعاً هدف جنگ روانی است، یا به اسناد و مدارکی دست پیدا کرده است. اما میتوانیم بگوییم که کارکرد و نتیجه این تعدد رسانهها و بازی شل کن و سفت کن «میزنم»، «نمیزنم» التهابآفرینی برای داخل است.
ایرنا: عملیات وعده صادق را در راستای تحقق چه اهدافی می دانید؟
قدیری: به اعتقاد من این چارچوب و این خط که اولا ایران باید پاسخ میداد، و این پاسخ نه انتقام خون فلسطینیها و نه انتقام خون سرداران سپاه بود. این یک برآورد کلان و راهبردی از وضعیت منازعه با رژیم صهیونیستی بود، یک اقدام درست و دقیق در چارچوب حفظ منافع ملی و امنیت ملی بود.
انتخاب ما بین دو گزینه آرامش و چالش نبود، شرایط ما این بود که الان در موضع قدرت بزنیم و تبعاتی را تحمل کنیم، یا بعداً رژیم صهیونیستی در موضع قدرت خود و موضع ضعف ما بزند و بعد هم به تعبیر ضربالمثل رایج و معروف هم چوب را بخوریم و هم پیاز را، هم بازار چند برابر به هم بریزد و هم جاهایی را بزند که راهی برای جبران آن وجود ندارد.
بنابر شنیدهها، ایران با پاکستان در موضوع حمله موشکی به مقر جیشالعدل هماهنگ بود، اما قرار بود رسانهای نشود. این خبط و خطای فاحش صورت میگیرد و موضوع را رسانهای میکنند و همان پاکستانی که این جواز و چراغ سبز را نشان داده بود در معذوریت قرار میگیرد و مجبور به پاسخگویی میشود، و دستاوردهای رسانه و سیاسی این کار زایل میشود. هرچند اثر عینی آن در تار و مار کردن عناصر تروریستی جیشالعدل باقی ماند.
در قضیه عینالاسد هم همین اتفاق افتاد. در عینالاسد خسارت خیلی بیشتر از آن چیزی بود که اعلام شد. هوشمندیای که در قضیه عینالاسد به کار بردند و جزئیات را اعلام نکردند به همان دلیل بود که آمریکا در معذوریت قرار نگیرد که بخواهد پاسخ دهد، همین سیاست اکنون نیز وجود دارد که فعلاً رژیم صهیونیستی را تحریک به پاسخ نکنیم، گرچه مطمئن هستیم که پاسخ را دریافت کردهاند.
ایرنا: عملکرد دیپلماسی ایران را در این مرحله چگونه ارزیابی میکنید؟ ما زمان آقای ظریف بحثی را در مورد ارتباط دیپلماسی و میدان داشتیم، اکنون شما عملکرد دیپلماسی و میدان، و نوع پیوندشان را چگونه میبینید؟
قدیری: عملکرد دیپلماسی و میدان را کاملاً همسو و هماهنگ با یکدیگر میبینم.
ایرنا: عامل ایجاد این همسویی چیست؟
قدیری: عامل آن فهم مشترک و درست مسئولان سیاست خارجی با مسئولین نظامی- امنیتی و رهبر انقلاب است. در آن زمان آقای ظریف و وزارت خارجه دولت سابق به دو موضوع توجه نداشتند؛ موضوع اول اینکه وزارت امور خارجه سیاستگذار نیست، بلکه مجری است. آنها نه تنها به این موضوع توجهی نداشتند، بلکه از این امر گلایه هم میکردند! در حالی که سیاست کلان قانون اساسی توسط رهبری تعیین و تدوین میشود و دولت فقط مجری است، اینکه رهبری لطف ویژهای داشتند و دست آن دولت را برای برخی موضوعاتی از جمله مذاکره باز گذاشته بودند توقع بیجایی ایجاد کرده بود که در هر حوزهای با هر فرمانی که خواستند کار را جلو ببرند! پس موضوع نخست فهم اشتباه آنها از جایگاه وزارت خارجه بود و اینکه خود را در مقام تعیین کننده، تدوین کننده و سیاستگذار تصور کرده بودند.
فهم اشتباهی از روابط بینالملل در دولت قبل وجود داشت و تصور میکردند اگر نزنیم نمیزنند، و اگر لبخند بزنیم، لبخند میزنند! البته هم اینها لبخند زدند و هم آنها لبخند زدند، اما پشت لبخند آنها پی در پی اقدامات تحریم و ایذایی و غیره وجود داشت.
اشتباه دوم هم فارغ از اینکه چه مناسباتی بین وزارت خارجه و نهادهای بالادستی قائل بودند، این بود که فهم اشتباهی از روابط بینالملل داشتند و تصور میکردند اگر نزنیم نمیزنند، و اگر لبخند بزنیم لبخند میزنند! البته هم اینها لبخند زدند و هم آنها لبخند زدند، اما پشت لبخند آنها پی در پی اقدامات تحریم و ایذایی و غیره وجود داشت. دیدم که فردی گفته بود به آقای ظریف سلام برسانید و بگویید آن دکمهای که میگفتید با آن کل سیستم پدافندی و دفاعی ما از کار میافتد کجاست؟ آن را به آمریکاییها نشان بدهید که کار را یکسره کنند!
درواقع میبینیم که فهم غلطی نسبت به مسائل راهبردی، سیاست خارجی، امنیتی، نظامی داشتند که بارها و بارها گفته شده اما تکرار مجدد آن در اینجا خالی از لطف نیست؛ زمانی که آقای ظریف در جمع اساتید دانشگاه تهران حاضر شد و آقای فؤاد ایزدی میگوید که الان فردی (ترامپ) کاندیدا است که رسماً اعلام میکند وقتی من بیایم از برجام خارج میشوم، شما چه تدبیری برای این حالت دارید؟ و آقای ظریف پاسخ میدهد: آمریکا نمیتواند این کار را انجام بدهد، و اگر هم چنین کاری انجام دهد دنیا اعتنا نخواهد کرد. اما ما دیدیم که هم ترامپ این کار را انجام داد، و هم اعتنای دنیا را در پی داشت! متاسفانه اینها مشکلاتی بود که وجود داشت و خدا را شکر الان وجود ندارد، و دولت و وزارت خارجه به خوبی این فهم را دارند که باید از همه اهرمهای قدرت استفاده کنند. اهرمهای قدرت به مثابه کارتهایی هستند که وزارت خارجه باید بتواند با این کارتها به خوبی بازی کند.