اکبر صیادکوه چهارشنبه در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: سعدی یکی از شاعرانی است که به سختی درگیر زیباییهاست و هر چیزی که در هستی میبیند آن را تحت تأثیر خود قرار میدهد به همین دلیل است که میگوید «برگ درختان سبز در نظر هوشیار / هر ورقش دفتریست معرفت کردگار»
جایگاه ارزشمند زیبایی در دیدگاه سعدی
این سعدی پژوه که معتقد است زیبایی در دیدگاه سعدی جایگاه بسیار والا و ارزشمندی دارد، افزود: نگریستن به زیباییها یکی از مهمترین وسایلی است که دل سعدی و انسانهای هم فکر او را نسبت به آفریننده، یقین بیشتری میبخشد و در واقع با واسطه به خدا مینگرند «نشاط زاهد از انواع طاعت است و ورع/ صفای عارف از ابروی نیکوان دیدن» یا این بیت که میگوید «چنان فتنه بر حسن صورت نگار/ که با حسن صورت ندارند کار»
وی ادامه داد: در حکایتی از بوستان هم سعدی جمال را در ردیف هنر و ادب قرار میدهد و میگوید می دهد و می گوید: «کسی گفت ازین بنده بدخصال/ چه خواهی ادب یا هنر یا جمال» .
صیادکوه اضافه کرد: همچنین سعدی از خدا درخواست میکند که همه اسیران را نجات دهد بجز کسی را که گرفتار کمند زیبایی است؛«خلاص بخش خدایا همه اسیران را/ مگر کسی که امیر کمند زیبایی است»
وی یادآور شد: سعدی انگشت نما بودن در کنار زیبارویان را میپسندد و دوست ندارد از کمند آنان رهایی یابد چون طریقی جز این نمی بیند؛«انگشت نمای خلق بودن/زشت است ولیک با تو زیباست»
پیوند اندیشههای جمالپرستانه سعدی با زندگی
استاد زبان و ادبیات دانشگاه شیراز در رابطه با زیبایی و ارتباط آن با زندگی از دیدگاه سعدی گفت: نکته مهمی که در ارتباط با اندیشههای جمالپرستانه سعدی باید بدان اشاره کرد پیوند این اندیشهها با زندگی است.
صیادکوه سعدی را معلم تعلیم و تربیت و اخلاق دانست و گفت: این شاعر از همه فرصتها برای پند و موعظه استفاده میکند و تعادل و حد وسط را منطقی میداند.
فلسفه سعدی فلسفهای برای زندگی
وی با بیان اینکه خلاصه فلسفه سعدی «فلسفه زندگی» است، افزود: اندیشههای جمالپرستانه سعدی با جهانبینی کلی او ارتباط مستقیم دارد؛ این اندیشهها نه آنقدر ماورایی و انتزاعی هستند که با زندگی فاصله زیادی بگیرند و نه آنقدر زمینی که از عالم بالا دور بمانند بلکه همواره ارتباطی بین عالم بالا و عالم پایین برقرار میشود.
به گفته صیادکوه، این دو عالم در جهان بینی سعدی به هم گره خورده و با نوعی واقعگرایی همراه شده و سعدی در غزلی ارتباط این دو عالم با یکدیگر را چنین بیان کرده«اینان مگر ز رحمت محض آفریدهاند/کارام جان و انس دل و نور دیدهاند»
این سعدیشناس افزود: در این غزل دنیای محسوس با دنیای فرامادی پیوند میخورد اینان یعنی زیبارویان زمینی با عناصری از قبیل رحمت، لطف، سایه طوبی، رضوان، سراچه فردوس، حوریان و چشمههای کوثر پیوند مییابند.
وی ادامه داد: شاید از این بحث، بتوانیم این نتیجه را نیز بگیریم که سعدی برخی از نمونههای دلپسند را از عالم بالا یا فرامادی میگیرد؛ همانند تعبیری که در قرآن کریم از حضرت یوسف (ع) شده، آن زمانی که زلیخا زنان را فرا میخواند و از یوسف (ع) میخواهد که بر آنها وارد شود.
صیادکوه معتقد است زیبایی در دیدگاه سعدی در خدمت زندگی و برای بهتر زیستن است بدین منظور گاهی برای آراستن دنیای مادی شخصیتها یا ویژگیهایی را از عالم بالا وام میگیرد تا فضای زندگی مادیش را آراستهتر و قابل تحملتر کند.
فراگیری زیبایی در آثار عارفان جمالپرست و سعدی
این پژوهشگر با بیان اینکه به اعتقاد سعدی عارف و محقق باید در همه هستی جمال حق را ببیند، افزود: فراگیری زیبایی در آثار عارفان جمالپرست و سعدی، میتواند دو جنبه داشته باشد؛ یکی اینکه حسن بیپایان الهی همه هستی را در بر گرفته و هیچ زشتی وجود ندارد مگر از جهت اعتباری و دیگری اینکه ویژگی زیبایی این است که نظر همه را جلب میکند مگر کسانی که به قول سعدی بیبصیرت و لایعقل باشند؛ در آثار سعدی بویژه غزلیات او شاهدهای فراوانی برای هر دو جنبه این موضوع به چشم میخورد.