تهران- ایرنا- تکمیل خط لوله صلح و بهبود مناسبات اقتصادی ایران و پاکستان علاوه بر افزایش درآمدهای ارزی کشور، شرایطی را فراهم خواهد کرد که سیاست آمریکا مبنی بر حذف ایران از بازار نفت و گاز به شکست منجر شود؛ همچنین ایران می‌تواند از این کشور به‌عنوان پلی برای دستیابی به بازارهای آسیای شرقی بهره ببرد.

رئیس‌جمهوری دوشنبه سوم اردیبهشت‌ماه در صدر یک هیات عالی‌رتبه سیاسی _ اقتصادی به پاکستان سفر کرد. این سفر سه‌روزه با محوریت توسعه و تقویت روابط اقتصادی و تجاری، گفت‌وگوهای دوجانبه و رایزنی‌های منطقه‌ای انجام شد. سفری که مطابق با رویکرد دولت سیزدهم یعنی تعامل و همکاری با همسایگان است؛ در واقع اجرای سیاست یادشده علاوه بر ایجاد ثبات و امنیت، مسیرهای جدیدی را به‌منظور همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محقق می‌سازد.

سیدابراهیم رئیسی در این سفر با یادآوری توافق‌های انجام شده میان دو کشور، برای گسترش روابط در سطوح مختلف و هدف‌گذاری برای رسیدن حجم تبادلات تجاری به ۱۰ میلیارد دلار در گام نخست، مرز بیش از ۹۰۰ کیلومتری دو کشور را فرصتی ارزشمند برای توسعه، رفاه و رونق مناطق مرزی دانست.

اما چرا سفر ریاست‌جمهور به پاکستان و افزایش مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور اهمیت دارد؟
در این‌ خصوص ابتدا باید همسایه شرقی ایران را موشکافانه تحلیل و بررسی کرد. پاکستان به‌عنوان یک کشور در حال‌ توسعه، از چند دهه اختلاف‌های سیاسی داخلی، سطوح پایین سرمایه‌گذاری خارجی و رویارویی پرهزینه و مداوم با همسایه خود یعنی هندوستان رنج می‌برد.
به سبب کمک‌های خارجی صورت‌گرفته توسط صندوق بین‌المللی پول، دسترسی پاکستان از اوایل قرن ۲۱ میلادی به بازارهای جهانی تقویت شد، همچنین اصلاح سیاست‌های اقتصادی این کشور نظیر اصلاحات بخش انرژی به بهبود شاخص‌های کلان اقتصادی پاکستان منجر شده است، از سوی دیگر اقدامات یاشده سبب شده مراکز معتبر اقتصادی، چشم‌انداز اقتصاد پاکستان را مثبت و همسایه شرقی ایران را ششمین اقتصاد بزرگ دنیا در سال ۲۰۷۵ اعلام کنند.

هر چند این پیش‌بینی بسیار بلندپروازانه است اما به سبب میانگین رشد اقتصادی چهار درصدی در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ و متوسط نرخ تورم ۸ درصدی در مدت زمان یادشده، دور از انتظار نیست؛ از سوی دیگر مطابق با آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۲ میلادی سرانه تولید ناخالص داخلی پاکستان (GDP) معادل ۱۶۹۶ دلار بوده، همچنین تولید ناخالص داخلی آن نیز ۳۷۵ میلیارد دلار، نرخ بیکاری ۶.۴ درصد و نرخ تورم آن نیز ۱۹.۸ درصد و همچنین مجموع بدهی‌های دولت پاکستان ۲۷۴ میلیارد دلار (معادل ۷۳ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور) است.

پاکستان، کلید کریدور اقتصادی ایران و چین
به دلیل برنامه‌های بلندپروازانه چین و حضور مؤثرتر این کشور در اقتصاد جهان، برنامه‌های برای بهبود ترانزیت کالا توسط این کشور تعریف شده است؛ یکی از این طرح‌ها با عنوان طرح کمربند و جاده (BRI) شناخته می‌شود؛ طرحی که با سرمایه‌گذاری یک هزار میلیارددلاری اقتصاد دوم جهان همراه خواهد بود.

در سالیان اخیر بحث کنار گذاشتن کریدورهای جاده چین و ایران مطرح و طرح‌های ترانزیت بین‌المللی پاکستان و بندر گوادر، به‌عنوان یکی دیگر از کریدورها عنوان شده است؛ در واقع این بندر به‌جای بندر چابهار و یا سایر بنادر کشور در شرق جغرافیای ایران و بنادر «جبل علی» و «فجیره» در جنوب و بندر «ام‌القصر» عراق در غرب کشور به‌عنوان مقاصد جایگزین ایران در نظر گرفته شده‌اند. هرچند که هر کدام از کشورهای دخیل در این مسیر، تلاش دارند کریدور مورد نظر خود را فعال‌تر کنند.

بیش از ۴۰ میلیون نفر در پاکستان به برق دسترسی ندارند. عمده منابع عرضه انرژی در پاکستان به ترتیب از طریق زیست توده، گاز طبیعی، نفت، ذغال سنگ، اتمی، برقآبی، بادی، خورشیدی و سایر منابع تامین می‌شودنیاز مبرم پاکستان به گاز، فرصت عالی برای ایران
ایران در دهه ۸۰ شمسی با هدف توسعه روابط همسایگی، خط لوله گاز ایران_پاکستان_هندوستان را که موسوم به «خط صلح» بود، مطرح کرد اما در عمل این خط لوله با کارشکنی مقام‌های پاکستان مواجه شده و به دلیل ناترازی گاز در داخل کشور نیز در عمل این خط لوله با وجود سرمایه‌گذاری از سوی ایران به نتیجه نرسیده است؛ اجرای این طرح امکان بی‌اثر کردن سیاست آمریکا مبنی بر حذف از بازار نفت و گاز را فراهم خواهد کرد.

علاوه بر این، پاکستان وابستگی زیادی به واردات منابع و محصولات انرژی دارد؛ در واقع بیشترِ تأمین انرژی اولیه، از نفت و گاز طبیعی صورت می‌گیرد. انرژی آبی منبع اصلی انرژی تجدیدپذیر در این کشور است اما سهم انرژی بادی و خورشیدی به‌آرامی در حال‌ رشد است. بیش از ۴۰ میلیون نفر در این کشور به برق دسترسی ندارند. عمده منابع عرضه انرژی در پاکستان به ترتیب از طریق زیست توده (یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست می‌آید. به‌طورکلی، زباله‌هایی که منشأ زیستی داشته باشند)، گاز طبیعی، نفت، ذغال سنگ، اتمی، برقآبی، بادی، خورشیدی و سایر منابع تامین می‌شود.

نکته جالب‌توجه اینکه در سال ۲۰۱۵ پاکستان حدود ۲۵ میلیون فوت مکعب ذخایر گاز در اختیار داشت اما به سبب وابسته بودن صنایع این کشور به گاز از همین دوره زمانی، واردات گاز برای نخستین‌بار در پاکستان آغاز شد؛ بنابراین تکمیل خط لوله صلح فرصت عالی برای ایران فراهم خواهد ساخت.
از سوی دیگر، طبق گزارش‌های رسمی، در سال ۲۰۲۱ بیش از ۷ میلیون تن گاز مایع وارد پاکستان شد. بخش عمده این واردات از طریق شرکت انرژی قطر و شرکت‌های چندملیتی نفت و گاز ایتالیایی ENI و Gunvor مستقر در سنگاپور انجام شده؛ با وجود این حجم از واردات، نیازهای پاکستان به انرژی همچنان پابرجاست.

اما این مقدار واردات گاز برای رفع نیازهای انرژی پاکستان کافی نبوده؛ در حال حاضر عمده مصارف خانگی در شهرها به سیلندرهای گاز مایع و در صنایع به گازوئیل وابسته است؛ بی‌تردید به سبب نیاز مبرم پاکستان به واردات گاز، تقویت روابط دوجانبه و سرمایه‌گذاری خارجی به‌منظور افزایش تولید گاز و گاز مایع، ایران را در شرایطی قرار خواهد داد که درآمدهای ارزی خود را افزایش دهد.

صادرات سوخت به‌جای قاچاق
طبق آمارهای رسمی، سهم صادرات ایران از حوزه سوخت‌های معدنی در پاکستان نزدیک به ۲ درصد است؛ در واقع این کشور حدود ۲۵ میلیارد دلار واردات سوخت دارد که سهم ایران حتی به ۶۰۰ میلیون دلار هم نمی‌رسد. البته رقم اعلام شده مربوط به صادرات رسمی بوده و اگر قاچاق سوخت از ایران به پاکستان را در نظر قرار دهیم، نیاز سوختی پاکستان به ایران بیش از ۱۵ درصد خواهد بود.

پاکستان حدود ۲۵ میلیارد دلار واردات سوخت دارد که سهم ایران به ۶۰۰ میلیون دلار هم نمی‌رسد. البته اگر قاچاق سوخت از ایران به پاکستان را در نظر قرار دهیم، نیاز سوختی پاکستان به ایران بیش از ۱۵ درصد خواهد بودبا وجود اینکه میزان دقیقی از مصرف بنزین و گازوئیل در پاکستان در دسترس نیست اما در سال‌های اخیر براساس گزارش‌های سرویس اطلاعاتی پاکستان، نزدیک به ۳۰ درصد سوخت (گازوئیل و بنزین) از طریق ایران تامین می‌شود؛ به بیانی سالانه بیش از ۲ میلیارد و ۸۰ میلیون لیتر در سال (روزانه حدود ۵.۷ میلیون لیتر) بنزین و گازوئیل از ایران به پاکستان قاچاق می‌شود.

همچنین مطابق با اظهارنظر «جلیل سالاری» مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش کشور فرآورده‌های نفتی ایران، مقدار قاچاق بنزین کشور روزانه ۵ میلیون لیتر و مقدار قاچاق گازوئیل روزانه حدود ۷ میلیون لیتر برآورد می‌شود. بنا بر سخنان وی، با در نظر گرفتن قیمت هر لیتر بنزین و گازوئیل معادل ۰.۷ و ۰.۷۸ دلار طبق آمار بورس انرژی، کشورمان سالانه ۳.۲ میلیارد دلار از قاچاق سوخت خسارت می‌بیند.

از سوی دیگر متوسط قیمت بنزین در پاکستان ۲۵۰ روپیه معادل ۵۸ هزار تومان و متوسط قیمت خرده‌فروشی گازوئیل در این کشور ۲۸۸ روپیه در هر لیتر معادل ۷۲ هزار تومان است؛ هر چند گازوئیل وارداتی از ایران با قیمتی کمتر از ۲۳۰ روپیه در هر لیتر (۴۶ هزار تومان) فروخته می‌شود.

آنچه مشخص است اینکه، روابط دیپلماتیک درست در کنار تغییر رویه درون کشور پیرامون مبارزه اساسی با قاچاق سوخت سبب می‌شود علاوه بر حل مشکل ناترازی سوخت، این میزان از قاچاق به صادرات رسمی کشور تبدیل شود؛ امری که به افزایش درآمدهای کشور منجر می‌شود. در واقع اگر میزان قاچاق سوخت به پاکستان تبدیل به صادرات رسمی شود، سهم ایران از سوخت وارداتی این کشور به بیش از ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.

افزایش اشتغال نقاط مرزی با بهبود روابط با همسایگان
در مجموع، مرز طولانی و بیش از ۹۰۰ کیلومتری مشترک میان ایران و پاکستان شرایط عالی برای تولید، مبادله و تجارت ایجاد کرده است؛ در واقع از آنجایی‌ که سیستان‌وبلوچستان با نرخ بیکاری بیش از ۱۰ درصد به‌عنوان یکی از محروم‌ترین استان‌های کشور شناخته می‌شود، بنابراین تاسیس صنایع و کارگاه‌های تولید در این مناطق سبب کاهش قاچاق و تهدیدهای امنیتی و رشد اقتصادی خواهد شد. البته مساله امنیت مرز مشترک ایران و پاکستان به همکاری دو طرف نیاز دارد و هر دو کشور نسبت به تأمین امنیت آن نگرانی‌های زیادی دارند. پس از تحولات دی‌ماه ۱۴۰۲، پاکستان به ایران وعده داد در زمینه امنیت مرزی اقدامات بیشتری انجام دهد.