به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا کتاب «دو دقیقه با موعود(عج)» نوشته «سجاد مهمان نواز» که در دو هزار نسخه و در ۲۰۱ صفحه منتشر شده، به ۱۸ موضوع درباره امام زمان (عج) می پردازد و در ۹۲ قسمت مباحث گوناگون به زبانی ساده مطرح می شود؛ به گونه ای که خواندن هر قسمت فقط دو دقیقه وقت مخاطب را می گیرد.
در مقدمه کتاب آمده است: پویایی جامعه شیعه به دو عامل گذشته سرخ و آینده سبز مرتبط می باشد. آینده ای که با وجود شما سبز می شود. چگونه می شود که در این جهان مسموم ( از جنایت های بددلان) زیست کرد و امیدی به بهبود نداشت؟ اگر این امید از ما سلب شود، راه نفسمان بسته می شود و دلیلی برای زندگی وجود نخواهد داشت. همه امیدمان تویی... صبح ها با یاد تو روز را شروع می کنیم... به شوق تو آن را سپری می کنیم.... و به انتظار تو شب سر بر بالین می نهیم. هر روزی که می گذرد، به آمدنت نزدیک می شویم... حال و هوای امروزمان شبیه نشانه هایی است که برای ظهور در روایات آمده است. (صفحه ۱۱)
بعد از نگارش کتاب برای جد بزرگوارتان (امیرالمومنین) بر آن شدیم که ما هم در شناخت بیشتر مردم با شما و اعتقادات شیعه و سایر مذاهب در موردتان، مطالبی را گردآوری کرده و به زبان عموم مخاطبین آن را به قلم تحریر در آوریم. کتاب حاضر در ۱۸ موضوع کلی از جمله نشانه های آخرالزمان، شبهات، وظایف منتظران، رجعت، حکومت جهانی، موعود در قرآن، فضلیت ها، آثار دعا، داستان های کوتاه و علل غیبت در قالب ۹۲ قسمت از منابع مختلف شیعه و سنی گردآوری شده است. (صفحه ۱۱)
دراین کتاب به مسائلی همچون ولادت حضرت، یاران امام زمان(عج)، شباهت های حضرت حجت به پیامبرانی همچون حضرت آدم، نوح، ابراهیم، یوسف، موسی، عیسی، سلیمان و خضر، رفاه اقتصادی در عصر ظهور، نامه امام زمان(عج) به شیخ مفید، معرفی کتاب های مهدوی، غیبت صغری، صدقه برای امام زمان(عج) و وظایف منتظران اشاره شده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم: برخی معتقدند که بشر با پیشرفت علمی و تکنیک و تمدنی که در ظاهر پیدا کرده، احتیاج به امدادهای غیبی امام عصر ندارد. جواب این است که منشاء انحرافات بشر، فقط نادانی نیست تا با پیشرفت علم و تکنیم، انحرافات برطرف شود. بلکه عوامل دیگری نیز منشاء انحرافات بشر است که نه تنها در بشر امروزی باقی مانده بلکه بیشتر نیز شده است. این عوامل عبارتند از غرایز و تمایلات مهارنشده، شهوت و غضب، افزون طلبی، جاه طلبی، لذت طلبی و بالاخره نفس پرستی و نفع پرستی که همه این ها در بشر امروز موجود است. علم، امروزه به صورت بزرگترین دشمن بشر درآمده است. علم گرچه چراغ روشنایی است ولی استفاده از آن بستگی به موارد استعمال آن دارد. علم، ابزاری برای هدف است نه تشخیص دهنده هدف.(صفحه ۲۸)
ویل دورانت می گوید «ما از نظر ماشین توانگر شده ایم و از نظر مقاصد، فقیر» انسان عصر علم با انسان ماقبل این عصر در این که اسیر و بنده خشم و شهوت خویش است هیچ فرقی نکرده است. علم نتوانسته است آزادی از هوای نفس را به او بدهد و نتوانسته ماهیت هیتلرها را تغییر دهد بلکه علم، دست آنها را درازتر کرده و شمشیر را تبدیل به بمب اتم کرده است. (صفحه ۲۹)
در بخش هجدهم درباره مدعیان مهدویت آمده است: گروهی از فرقه خرمیه، پیروان بابک خرمی پنداشتند که ابومسلم خراسانی (درگذشته ۱۳۷ هجری) همان کسی است که باید زمین را پر از عدل و داد کند و کشته شدنش را به دست ابوجعفر منصور دوانیقی تکذیب نموده و به انتظار ظهورش به سر می برند. این که ابومسلم که بود و از کجا آمده بود، درست معلوم نیست. اصل او را بعضی از اصفهان و بعضی از مرو می دانند و در نژاد او هم اختلاف است. برخی عرب و برخی عجم نوشته اند. (صفحه ۴۸)
مشهور آن است که او غلام عیسی بن معقل عجلی بود و در سال ۱۲۴ هجری بُکیر بن ماهان، یکی از مبلغین عباسی، در زندان کوفه کفایت و کیاست او را دید و اخلاصی را که نسبت به دعوت نشان داد، در او تاثیر گذاشت. پس او را از عیسی خرید و به شام برد و به امام عباسیان هدیه کرد و فنون تبلیغ و رموز دعوت را به او آموخت. در نهایت او را برای سرپرستی مسلمانان و تهیه مقدمات خروج عباسیان، به خراسان فرستاد. (صفحه ۴۸)
ابومسلم نفوذ بسیاری در میان یارانش داشت و عباسیان از کشتن وی بیمناک بودند. صاحب رسائل خوارزمی درمورد ابومسلم نظر منفی دارد و چه بسا این نظر درست باشد. وی ضمن برشمردن جنایات ابومسلم در رسائل خود بیان می کند که به ابومسلم باید گفت ابومجرم؛ چون جنایات زیادی مرتکب شده است. پس از مرگ ابومسلم، قیام ها و نهضت هایی به خوانخواهی او رخ داد. راوندیان و ابومسلمیه و سپیدجامگان در عقاید دینی خویش ابومسلم را امام خود می دانستند و بسیاری از ایرانیان او را یگانه امام واقعی خویش می شمردند و مقام مهدویت و حتی الوهیت برایش قائل بودند. (صفحه ۴۹)