به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، ارگان رسانه ای وابسته به شورای روابط خارجی آمریکا، در شماره جدید خود در مقاله ای به نام «محور طغیان؛ چگونه دشمنان آمریکا برای براندازی نظم جهانی متحد می شوند» به قلم آندریا کندال تیلور (عضو ارشد و مدیر برنامه امنیت فرااطلس(ترانسآتلانتیک) در مرکز امنیت جدید آمریکایی(CNAS) و معاون افسر اطلاعات ملی حوزه روسیه و اوراسیا در سازمان اطلاعاتی شورای اطلاعات ملی(NIC) آمریکا) و ریچارد فونتین (مدیر عامل مرکز امنیت جدید آمریکایی، همکار سابق وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی امریکا و مشاور سابق سیاست خارجی سناتور جان مک کین) به بررسی علل اتحاد ۴ کشور روسیه، چین، ایران و کره شمالی در دوران جدید، چگونگی این اتحاد و پیامدهای آن پرداخته است.
هر چهار کشور آمریکا را مانع اصلی برای ایجاد این حوزههای نفوذ میدانند و خواهان کاهش حضور واشنگتن در مناطق مربوطه خود هستند.
فارن افرز در بخشی از این گزارش مدعی است: همکاری فزاینده میان چین، ایران، روسیه و کره شمالی ناشی از مخالفت مشترک آنها با نظم جهانی تحت سلطه غرب است، تضادی که ریشه در این باور دارد که این سیستم به آنها موقعیت یا آزادی عملی را که شایسته آن است، نمی دهد.
هر کشوری مدعی حوزه نفوذ است: «منافع اصلی» چین که تایوان و دریای چین جنوبی را شامل میشود. «محور مقاومت» ایران، مجموعهای از گروههای نیابتی که به تهران اهرم فشار در عراق، لبنان، سوریه، یمن و جاهای دیگر میدهند. ادعای کره شمالی بر کل شبه جزیره کره؛ و «خارج نزدیک» روسیه، که برای کرملین، حداقل شامل کشورهایی است که امپراتوری تاریخی آن را تشکیل دادهاند. هر چهار کشور آمریکا را مانع اصلی برای ایجاد این حوزههای نفوذ میدانند و خواهان کاهش حضور واشنگتن در مناطق مربوطه خود هستند.
این مجله عنوان اشاره دارد: همه آنها اصرار دارند که دولتها حق دارند دموکراسی را برای خود تعریف کنند. در پایان، اگرچه آنها ممکن است به توافقات موقتی با ایالات متحده بپردازند، اما باور ندارند که غرب ظهور (یا بازگشت) آنها به قدرت در صحنه جهانی را بپذیرد. آنها با دخالت خارجی در امور داخلی خود، گسترش اتحادهای ایالات متحده، استقرار سلاح های هسته ای آمریکا در خارج از فضای ماورا جو و استفاده از تحریم های قهری مخالفند.
محور چین، ایران، کره شمالی و روسیه برای برهم زدن نظام موجود نیازی به برنامه ای منسجم برای نظم بین المللی جایگزین ندارد. مخالفت مشترک این کشورها با اصول اصلی نظم کنونی و عزم آنها برای ایجاد تغییر، مبنای قدرتمندی برای اقدام مشترک است.
فارن افرز می افزاید: محور چین، ایران، کره شمالی و روسیه برای برهم زدن نظام موجود نیازی به برنامه ای منسجم برای نظم بین المللی جایگزین ندارد. مخالفت مشترک کشورها با اصول اصلی نظم کنونی و عزم آنها برای ایجاد تغییر، مبنای قدرتمندی برای اقدام مشترک است.
در قسمتی دیگر از این مقاله، عنوان شده است: پویایی مشابهی در روابط روسیه با ایران وجود دارد. مسکو و تهران آنچه را که دولت بایدن آن را «مشارکت دفاعی بیسابقه» مینامد ایجاد کردهاند که تواناییهای نظامی ایران را ارتقا میدهد. روسیه هواپیماهای پیشرفته، پدافند هوایی، اطلاعات، نظارت، شناسایی و قابلیتهای سایبری را در اختیار ایران قرار داده است که به تهران کمک میکند در برابر عملیات نظامی احتمالی ایالات متحده یا اسرائیل مقاومت کند.
امروز، مسکو و پکن به تهران کمک میکنند تا در برابر فشار غرب مقاومت کند و غنیسازی اورانیوم را برای ایران آسانتر میکند و تلاشهای واشنگتن برای مذاکره برای توافق هستهای جدید را رد میکند.
آمریکا تضعیف شد
فارن افرز همچنین در بخشی دیگر خاطرنشان می کند: همکاری میان اعضای محور همچنین قدرت ابزارهایی را که واشنگتن و شرکای آن اغلب برای مقابله با آنها استفاده می کنند، کاهش می دهد. در بارزترین مثال، از زمان شروع جنگ در اوکراین، چین نیمهرساناها و سایر فناوریهای ضروری که روسیه سابقاً از غرب وارد میکرد، به روسیه صادر کرده است و کارایی کنترلها و محدودیت های صادراتی غرب را کاهش داده است.
هر چهار کشور همچنین در تلاش هستند تا وابستگی خود به دلار آمریکا را کاهش دهند. سهم واردات روسیه به رنمینبی (یکای رسمی پول چین) چین از سه درصد در سال ۲۰۲۱ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۲۲ رسید. اعضای محور با خارج کردن مبادلات اقتصادی خود از دسترس اقدامات اجرایی ایالات متحده، کارایی تحریمهای غرب را تضعیف میکنند.
این مجله آمریکایی همچنین تصریح کرد: چین، ایران، کره شمالی و روسیه با استفاده از مرزهای مشترک و مناطق ساحلی خود، میتوانند شبکههای تجاری و حملونقلی را امن از محدودیتهای آمریکا ایجاد کنند.
فارن افرز عنوان می دارد: به عنوان مثال، ایران هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تسلیحات را از طریق دریای خزر به روسیه می فرستد، جایی که ایالات متحده قدرت کمی برای متوقف کردن نقل و انتقالات دارد. اگر ایالات متحده درگیر درگیری با چین در اقیانوس هند و آرام بود، پکن می توانست از مسکو حمایت کند.
روسیه ممکن است صادرات زمینی نفت و گاز خود را به همسایه جنوبی خود چین افزایش دهد و وابستگی چین به واردات انرژی از طریق دریا، در حالی که نیروهای آمریکایی می توانند در طول درگیری مانع از آن شوند را کاهش دهد. پایگاه صنعتی دفاعی روسیه که اکنون برای تامین تسلیحات برای سربازان روسی در اوکراین بیش از حد تلاش می کند، می تواند بعداً برای حفظ تلاش های جنگی چین محور قرار گیرد.
چنین همکاریهایی احتمال برتری چین بر ارتش آمریکا را افزایش میدهد و به پیشبرد هدف روسیه برای کاهش نفوذ ژئوپلیتیک ایالات متحده کمک میکند.
مانع اجماع سازی واشنگتن
این محور مانع از توانایی واشنگتن برای جمع آوری ائتلاف های بین المللی (اجماع سازی) در برابر اقدامات اعضای آن میشود.
فارن افرز می افزاید: این محور همچنین مانع از توانایی واشنگتن برای جمع آوری ائتلاف های بین المللی (اجماع سازی) در برابر اقدامات اعضای آن میشود. برای مثال، امتناع چین از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، انجام این کار را برای کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه بسیار آسانتر کرد. پکن و مسکو مانع از تلاشهای غرب برای منزوی کردن ایران شدهاند.
سال گذشته، آنها ایران را از ناظر به عضوی از سازمان همکاری شانگهای، یک نهاد منطقه ای عمدتاً آسیایی، ارتقا دادند و سپس دعوتی را برای پیوستن ایران به بریکس ترتیب دادند گروهی که چین و روسیه آن را وزنه تعادلی برای غرب می دانند.
مانور منطقهای و پیگیریهای هستهای ایران، بعضی از کشورها را نسبت به برخورد با دولت ایران محتاط کرده است، اما مشارکت ایران در مجامع بینالمللی مشروعیت (بین المللی) جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده و فرصتهایی را برای گسترش تجارت با کشورهای عضو فراهم میکند.