به گزارش سیاست خارجی ایرنا، سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، تهران را به مقصد اسلامآباد پایتخت پاکستان ترک کرد. آیت الله رئیسی در سفر دو روزه خود پس از استقبال رسمی از سوی نخست وزیر پاکستان، با «شهباز شریف» دیداری خصوصی داشت. رئیس جمهور در این سفر همچنین با «آصفعلی زرداری» همتای پاکستانی خود ملاقات داشت و علاوه بر آن با سفر به شهرهای لاهور و کراچی با علما، نخبگان، تجار و فعالان اقتصادی نیز دیدار و گفتگو کردند.
با شروع به کار دولت سیزدهم، رویکرد سیاست خارجی به سمت شرق تغییر و توجه ویژهای به سیاست همسایگی پیدا کرد تا فرصتهای شگفت انگیز تمدنی و فرهنگی که تا قبل از این در نظر گرفته نمیشد به عنوان عمق راهبردی جمهوری اسلامی را در منطقه شکوفا کند. در این رابطه با بهرام زاهدی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسائل شبه قاره مصاحبهای داشتیم که مشروح آن را مشاهده میکنید.
دستاوردها و نکات مهم سفر رئیس جمهور به پاکستان را چطور ارزیابی میکنید؟
سفر رئیس جمهور محترم کشورمان به کشور دوست، برادر و مهم پاکستان در زمان بسیار خوبی صورت گرفت. پس از انجام عملیات بزرگ وعده صادق علیه رژیم سفاک صهیونیستی، شاهد اوج گیری محبوبیت جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف، از جمله در پاکستان هستیم، پاکستانی که البته همواره میلیونها دلداده انقلاب اسلامی در آن حماسه آفرینی کردهاند و هیچگاه خالی از صحنههای ابراز عشق و ارادت به امام و رهبری و ایران نبوده است.
این بار نیز با توجه به این شرایط پیش بینی میشد که استقبال گرمی از آقای رئیسی به عنوان نماینده انقلاب اسلامی بشود و چنین نیز شد. شور و حال مردم پاکستان و علما و اساتید این کشور در استقبال کم نظیر بود و تا حدی یادآور استقبال با شکوه و بی نظیر و تاریخی دی ماه ۱۳۶۴ از حضرت آیت الله خامنهای ریاست جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران بود که در زمان ضیاءالحق و با مدیریت رهبر شیعیان پاکستان، شهید علامه سید حسین الحسینی انجام شد.
همچنین باید از منظر سیاسی توجه داشت که اکنون زمانی است که دولت جدید در پاکستان آغاز به کار کرده است و آقای رئیسی اولین رئیس جمهور خارجی است که در دوره دولت جدید آقای شهباز شریف به اسلام آباد سفر کرد.
پاکستان یکی از مهمترین کشورهای جهان اسلام است و ارتباط خوب با این کشور ۲۵۰ میلیون نفری همواره برای ایران بسیار مهم بوده است. پاکستان دارای قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و نظامی خوبی است و همراهی دو کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان میتواند برای پیشبرد اهداف مشترک اسلامی در جهان و منطقه مفید و مؤثر باشد.
دو کشور بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند و از آن مهمتر دارای مشترکاتِ بسیار زیاد فرهنگی و تاریخی هستند. پس با توجه به آنچه توضیح داده شد سفر رئیس جمهور کشورمان به این سرزمین همسایه بسیار مهم است و میتواند موجب گسترش همکاریهای دو جانبه شود، کما اینکه دیدیم در این سفر، هشت سند همکاری بین طرفین بسته شد. اسنادی در حوزههای اقتصادی (مناطق آزاد تجاری در بازارچه های مرزی)، فرهنگی (ادبیات، رسانه و سینما)، حقوقی، امنیتی و ... که بیانگر عزم دو کشور برای گسترش همکاریهاست.
همچنین در انتهای پرداختن به اهمیت سفر گفتنی است که اتفاقات اواخر دی ماه ۱۴۰۲ (حمله موشکی به مقر گروهک جیش العدل در خاک پاکستان و اقدام مشابه از سوی پاکستان) هر چند در همان زمان هم بسیار خوب مدیریت شد و روابط برادرانه دو کشور حفظ شد اما لازم بود که مقامات عالی دو کشور برادر، باری دیگر در کنار یکدیگر بنشینند و بر سر مسائل مختلف صحبت کنند.
با توجه به ظاهر رابطه گرم و صمیمی بین دو کشور، آیا باید به سمت رابطه راهبردی حرکت کرد؟
با توجه به پیوندهای ناگسستنی دو ملت و اهمیت دو کشور، یقینا حرکت به سوی راهبردی شدن روابط، یک امکان خوب و حتی یک ضرورت است و حرکت به این سوی، باعث تقویت جایگاه مسلمانان خواهد شد انشاءالله. پیداست که مقامات پاکستان نیز به گسترش روابط تمایل دارند و در این سفر هم در میزبانی از رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران سنگ تمام گذاشتند و تقریبا همه مسئولان ارشد آن کشور اعم از رئیس جمهور و نخست وزیر و فرمانده ارتش و رؤسای دو مجلس سنا و ملی و مقامات استانی پنجاب و سند و ... با آقای رئیسی دیدار کردند و سعی و کوشش وافری در قویتر کردن درخت دوستی دو کشور به خرج دادند. نامگذاری خیابانی به نام ایران در اسلام آباد و نیز نامگذاری خیابانی به نام امام خمینی (ره) در سال گذشته در کراچی از جمله همین اقدامات مثبت برای گسترش روابط است.
ابراز عشق و ارادت مردم پاکستان در نقاط مختلف به انقلاب اسلامی و ایران هم حاکی از ضرورت توجه بیشتر به پاکستان است. در پاراچنار مردم به قدری به انقلاب اسلامی علاقه مند هستند که بیان آن در کلمات نمیگنجد. اینچنین است که ریاست محترم جمهور به درستی در این سفر گفتند که «روابط دو کشور فراتر از همسایگی و متکی بر برادری و روابط عمیق قلبی و تاریخی است.» پس امکان گسترش همکاریها در سطوح گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی نظامی و ... فراهم است و باید با گامهایی استوار به سمت همراهیها و همکاریهای بهتر و بیشتر دو ملت پیش رفت.
توجه بیشتر به مسأله کشمیر معروف به ایران صغیر نیز از کلیدهای مهم گشوده شدن درهای روابط بیشتر بین ایران و پاکستان است و میتوان با گرامیداشت روز همبستگی با مردم کشمیر توسط دانشجویان و طلاب و علاقه مندان به مسائل جهان اسلام در بهمن ماه هر سال ارتباط قویتری با مسائل مسلمانان شبه قاره برقرار کرد.
گسترش شبکههای حمل و نقل، تقویت بازارچههای مرزی، همراه شدن علما و اساتید دانشگاهها در محافل ادبی و فرهنگی و علمی دو کشور و خوصا ارائه تصویر بهتر و واقعیتر از پاکستان در رسانههای ایران از دیگر نکات بسیار مهم در حوزه روابط ایران و پاکستان است.
خط لوله گاز صلح (IP)، بندر چابهار و اعلام تروریستی بودن لشکر زینبیون از جانب پاکستان؛ دست انداز یا موانعی است که در حرکت به سمت رابطه راهبردی مطرح خواهد شد. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
خط لوله صلح به خودی خود میتواند عاملی برای تقویت روابط باشد و نه مانعی بر سر راه آن، به شرطی که مداخلات گاه و بیگاه عنصر مخرب آمریکا، پاکستان را مجبور به عقب نشینی از همکاری در تکمیل آن نکند.
بنادر چابهار و گوادر نیز در یک نگاه کلان مکمل یکدیگر هستند و نه رقیب هم و اما اعلام تروریستی بودن لشکر پرافتخار زینبیون و نیز فعالیتهای جیش العدل و امثاله در خاک پاکستان مسائلی است که بر سر راه راهبردی شدن روابط مانع ایجاد میکنند و بایستی در پرتو روابط خوب و گسترده دو ملت و دو دولت حل و فصل شوند.
بی شک برخی حلقههای وابسته به غرب، مغرض و جاهل وجود دارند که تلاش خواهند کرد روابط پاکستان را با ایران و حتی با افغانستان خراب کنند تا در نهایت سود وضعیت آشوبناک در منطقه به آمریکا برسد، اما بنده بر این باور هستم که در نهایت تدین عمیق در بین اکثریت ملت و دولت و نیروهای مسلح پاکستان، فرهنگ مشترک و تدبیر و عقلانیت بزرگان این کشور میتواند که نهایتا بر غرض ورزیها و خیانتهای وابستگان به غرب غلبه کند و ملتهای منطقه به سوی احیاء تمدن اسلامی و بسترسازی برای ظهور موعود ادیان منجی عالم بشریت حرکت کنند.