همدان- ایرنا- خلوص و ایمان بالا برجسته‌ترین ویژگی اوست و ترکیب هوش سرشارش با ایمان الهی از او انسانی برجسته ساخته، شهید «محمد شهبازی» از دیار بهار همدان در عین نخبه بودن، گمنام است، او نه شیفته نام و نشان و نه به دنبال تشویق و درجه بود.

به گزارش ایرنا؛ زبان از وصف و قلم از ترسیم آن سبک‌بالان عاشق عاجز است، مردان بی‌ادعا و گمنامی که نشان در بی‌نشانی دارند، همچون سردار شهید «محمد شهبازی» بسیجی شجاع و دلیر و فرمانده گردان ۱۵۹ لشکر ۳۲ انصار که از جان شیرینش برای وطن، اسلام و ایران گذاشت و گذشت تا به عرش والا برسد.

و چه زیبا فرمود آن پیرفرزانه خمینی کبیر: «بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند.»

شهید «محمد شهبازی» سوم تیرماه ۱۳۳۹ در روستای گنج‌تپه شهر بهار از توابع استان همدان به دنیا آمد، پدرش «حاج محمدتقی» کشاورز بود و محمد از همان کودکی همراه با سایر اعضای خانواده در امور کشاورزی و باغداری به پدر کمک می‌کرد.

با رسیدن به سن هفت سالگی وارد دبستان شد و در کنار بازی‌ها و شیطنت‌های کودکانه، پای ثابت هیات‌های حسینی و تکیه‌های عزاداری ایام محرم و صفر بود تا روح و جانش جلائی حسینی یابد و از عطر هیات‌های حسینی معطر شود.

دعای خیر مادرش حاجیه خانم زهرا همیشه بدرقه راهش بود و جز در راه خیر و کمک به دیگران گام برنمی‌داشت، محمد تا پایان دوره راهنمایی ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول به کسب و کار شد، با تمام شور نوجوانی خود وارد مبارزات انقلابی شد و از همان روزهای نخست مبارزات مردم ایران علیه رژیم طاغوت به صف مبارزان پیوست.

انقلاب که پیروز شد وارد کمیته‌های مردمی شد و با بچه‌های محل و دوستان خود برای کمک به دیگران به خصوص محرومان و مستضعفان تلاش می‌کرد، چون تربیت شده مکتب حسین(ع) بود.

در گیر و دار روزهای نخست دفاع مقدس که هیچ‌کسی فکر نمی‌کرد هشت سال طول بکشد و سرنوشت جوانان و نوجوانان ایران اسلامی را طور دیگری رقم بزند، ازدواج کرد و در سال ۱۳۶۳ با بانویی فداکار و ایثارگر پیمان زندگی مشترک بست، حاصل این ازدواج ۲ دختر بود که با هزاران امید و آرزو در دامن پدر و مادر خود رشد و تربیت یافتند.

برای ادای تکلیف به اسلام و انقلاب و دفاع از تمامیت عرضی ایران، لباس سبز پاسداری به تن کرد و با ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان، به لشکر نوپای انصار الحسین(ع) پیوست، دوره‌های آموزشی مقدماتی و تکمیلی را به سرعت پشت سر گذاشت و با رشادتی وصف‌ناپذیر وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد.

توانمندی‌های محمد موجب شد تا فرماندهان، مسئولیت‌های بیشتری به او واگذار کنند و سرانجام به فرماندهی گردان ۱۵۹ لشکر ۳۲ انصار الحسین(ع) همدان منصوب شد، در عملیات‌های مختلف مناطق غرب و جنوب شرکت کرد و همراه با همرزمان خود حماسه‌ها به یادگار گذاشت.

سرانجام مناجات‌های شبانه او به درگاه خداوند منان مستجاب شد و پس از مرارت‌های فراوان در روزها و شب‌های سخت نبرد با دشمن خونخوار، در چهاردهم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره جان به جان آفرین تسلیم کرد و به یاران شهیدش پیوست تا همگی بر سفره پر برکت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) میهمان شوند.

بخشی از وصیت‌نامه سردار شهید «محمد شهبازی» بدین شرح است:

«خدایا از خود چیزی نداشتم و ندارم مگر از روحانیت مبارز چه با علمشان و چه با عملشان و آنها نیز از خودشان چیزی نداشتند، مگر از امامان و از فرستادگان تو که همان پیامبران باشد و پیامبران ‌نیز چیزی نداشتند، مگر خداوندا از خودت».

«پس ای مردم و ای شنوندگان و ای برادران ایمانیم قدر این دارندگان حریم اسلام را بدانید، منظور همان روحانیت مبارز و به ویژه در صدر اینها امام(ره) این قلب تپنده ملت».

«و ای ملت هر موقعی که فتنه شما را فراگرفت این دارندگان حریم اسلام را برای خود داور قرار دهید و از جان و دل گوش به داوری اینها دهید که رستگاری شما در همین گوش دادن است و هلاکت شما در نافرمانی از فرمان اینهاست».

«و اما پدر جان شاهد زحمات تو را برای بزرگ کردن من در زندگی احساس کرده‌ام شما هم مثل سایر پدرهای شهدا و اسرا زحمت کشیده‌ای اما مصلحت خداوند و اسلام امروز این است که این زحمات را برای رضای خداوند گذشت کنی، محفوظ است نزد خداوند برایت و هیچ ناراحت نباش و افتخار کن که قربانیت ان‌شاالله قبول درگاه حق تعالی شود که اگر قبول شود خوشا به سعادت شما.

«مادر جان شاهد زحمات شما هم بودم و از اینکه نتوانستم فرزندی خوب برای شما باشم، می‌بخشی و هر بدی که از من دیدی به احترام فاطمه زهرا(س) و به بزرگواری خودت می‌بخشی و حلالم می‌کنی برای رضای خدا مادر از من راضی باشی».

«و یکی به خاطر آمرزش گناهان گذشته‌ام خوش هستم در غربت دور از شما پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادرانم مرگم در سنگر شهادت باشد و یک پیامی هم برای شما همسر عزیزم دارم، محبت و علاقه به خداوند و ولایت فقیه اولویت دارد بر محبت و علاقه به پدر و مادر و همسر و فرزند و مال به همین خاطر بود که به این راه رفتم».

«یک پیام نیز برای برادرانم دارم، اول از همه بودن در خط ولایت فقیه بودن است و فردا نیز هر ابر مرد اسلام این خط ولایت فقیه را ادامه داد پیروش باشید».

«و برادرانم آن کینه و نفرتی که یک فرد مسلمان از منافقان باید داشته باشد، شما نیز آن را رعایت می‌کنید و یک پیام نیز برای خواهرانم که لباس رزم زن حجاب است، این را رعایت کرده و جهاد زن بهتر نیکو کردن به شوهر است».

«و نیز این را رعایت کنید و مبادا برایم ناراحت شوید و از اینکه برادری خوب برای برادرانم و شما نبودم می‌بخشید و از همه برای آمرزش گناهانم طلب مغفرت می‌کنم، به امید دیدار با روی سفید همدیگر را در عالم بقا ان‌شاالله».

«بار الها از تو خواهانم که مرگم در موقعی که غافل از یاد تو هستم و غیر از یاد تو هستم نرسانی. از تو خواهانم مرگم شهادت در راهت و آسایش من باشد، بار الها چه کنم این تقاضا را دارم اما خدا دستم را بگیر از شر این نفس نجات بده، خدایا امیدم به رحمت بی‌انتهای توست، امیدم به جلالت، امیدم به عزمتت، به قادریت یارب».

به گزارش ایرنا؛ پیکر پاک سردار شهید «محمد شهبازی» در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا قبله گاه عاشقان باشد.