تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰

قزوین - ایرنا - کارگردان تئاتر و نمایش در قزوین گفت: نمایش مراسم قطع دست در اسپوکن، درام اجتماعی و یا کمدی سیاهی است که به نقد جامعه در خصوص موضوعات مربوط به نژادپرستی، خشونت و مضامین روانی و عاطفی آن می پردازد.

به گزارش ایرنا، صحنه خاموش است و تماشاگران در سالن نمایش خیره به نقطه ای سیاه منتظر شروع نمایش هستند، نمایش در ابتدا با موسیقی آرامی آغاز می شود و کم کم نور چراغ ها، فضای سالن را روشن می کند، حالا تماشاگران به تماشای داستانی نشسته اند که خبر از قطع یک دست دارد، قطع دست یک جوان که در جست و جوی این دست قطع شده به هر جایی می رود تا آن را پیدا کند، هر چند که سعید شیخی، کارگردان این نمایش معتقد است: داستان این نمایش، گویای زندگی انسان امروز است که بیشتر عمرش را صرف رفع نواقص خود می کند، بدون آنکه آگاه شود که می توانست از زندگی لذت بهتری ببرد.

خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز قزوین با این کارگردان که حدود ۱۰ نمایش را طی سال های فعالیت خود به اجرا درآورده و ۲ نمایش نیز در تئاتر فجر به روی صحنه برده است، به بهانه اجرای نمایش مراسم قطع دست در اسپوکن که این روزها در سالن آمفی تئاتر علامه رفیعی به روی صحنه رفته به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانیم.

ایرنا. برای شروع کمی از ویژگی‌های نمایش "مراسم قطع دست در اسپوکن" برای ما بگویید؟

این نمایش از جمله بهترین متون نمایشنامه های قرن محسوب می شود که توسط مارتین مک دونا نوشته شده و به محتوا و عبور از تابوها در کنار موقعیت دراماتیک منحصر به فردی به نام نقص که خلق آن مختص این نویسنده است، می پردازد.

همچنین این نمایشنامه شخصیت ها را در موقعیتی گروتسک (عجیب پردازی و یا طنز سیاه) قرار می‌دهد و محتوای خود را از طریق بودن در این موقعیت سرشار از گره به مخاطب می‌رساند و هر مخاطبی را تحت تاثیر کمدی خود قرار می‌دهد.

ایرنا. داستان این نمایش از چه می‌گوید؟

مراسم قطع دست در اسپوکن، در واقع داستان کینه و انتقام کارمایکل یک مرد میانسال است که سال‌ها قبل چند نفر از اراذل و اوباش اتفاق ناگواری را برای وی رقم زدند، به او حمله کرده‌اند و برای انجام یک معامله‌ عجیب به روشی بسیار دردناک دست او را قطع می‌کنند و در آخر هم با دست خودش برای او دست تکان می‌دهند و می‌روند، حالا پس از سال‌ها این مرد میانسال همچنان در حال جستجو است تا دست خود را بیابد، کارمایکل دست به هرکاری می‌زند تا دست قطع شده‌اش را پس بگیرد.

بیشتر صحنه‌های این نمایش‌ در اتاق هتلی می‌گذرد که دختر و پسر جوانی به نام مریلین و توبی در آن زندانی شده‌اند؛ چرا که می‌خواستند دستی را به کارمایکل بفروشند که ادعا می‌کنند دست گم‌ شده‌ اوست.

ایرنا. این نمایش چه فایده‌ای می‌تواند برای مخاطبان جامعه امروز داشته باشد؟

داستان این نمایش، داستان همه انسان هایی است که در پی کامل کردن و یا رفع نواقص خود هستند و می‌خواهد به ما بگوید حتی از این جستجوی احمقانه فراتر می رویم و به دنبال کامل کردن نقص های دیگران نیز هستیم بدون اینکه برای ما و زندگی ما الزام و یا دستاوردی به همراه داشته باشد.

همچنین این داستان می‌خواهد بگوید که یک آدم ناقص برای هوس جنون آمیز خود می‌تواند زندگی ما آدم ها را تا چه حد به خطر بیندازد، در واقع خشونت از مضامین اصلی آن به شمار می‌رود و شخصیت‌های آن دچار مشکلات روانی هستند که ریشه در آزار و اذیت‌هایی دارد که در گذشته تجربه کرده‌اند.

ایرنا. چرا سراغ این نویسنده خارجی رفتید؟

مارتین مک دونا در حال حاضر جزو بهترین و متفاوت ترین نویسنده های دنیا، چه در نمایشنامه و چه در فیلمنامه محسوب می شود که در خلق موقعیت های ناب نمایشی و محتوایی استادانه عمل می‌کند و به صورت هنرمندانه ای نقدی به جامعه اش دارد و حالا در این نمایشنامه نقدهایی که او به جامعه اش وارد کرده بسیار نزدیک به جامعه امروز ما بود و من فکر می‌کنم این نمایشنامه یک نمایشنامه جهان شمول است.

ایرنا. با توجه به نمایشنامه هایی که توسط نویسندگان داخلی نوشته شده، متن‌هایی که از نویسندگان خارجی برگرفته و کار می‌شود، اجراهای بهتری دارد و حتی بازی‌ها را هم تحت تاثیر متن قرار می‌دهد، نظر شما در این خصوص چیست؟

به نظر من هم همینطور است و نمایشنامه های خارجی به دلیل اینکه از استخوان بندی و درام ساختارمندی برخوردار هستند، بیشتر از نمایشنامه های ایرانی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهند و بر خلاف بسیاری از نمایشنامه های ایرانی قصد دارند با شخصیت پردازی ها، از ساخت درام و قصه گرفته تا فرم اجرا و محتوا مخاطب را در موقعیتی فرای موقعیت روزمره اش قرار داده و آنها را از زندگی روزمره دور می کند.

این در حالی ست که نمایشنامه های ایرانی اغلب کلیشه ای و به سوی سفارشی شدن پیش می روند و از باورها و خلاقیت های خود دور می شوند که من فکر می‌کنم بیشترین ضربه را به بدنه تئاتر این کشور همین مدل نمایش ها می زنند.

ایرنا. عرصه نمایشنامه‌هایی که در قزوین نوشته می‌شود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با احترام به تمامی دوستانی که در این زمینه فعالیت دارند، باید بگویم کدام نمایشنامه؟ من در حد آگاهی خود به جز معدود نمایشنامه هایی، چیزی که بخواهد عنوان نمایشنامه داشته باشد را نخوانده ام و بسیار کم نمایشنامه ای تولید می‌شود که از ذهن خلاق یک نویسنده خارج شود.

ایرنا. ساخت تئاتر مستلزم چه امکاناتی است؟

از نظر هنرمندان و فرهنگیان هیچ مانعی نباید به عنوان یک سد در مقابل فعالیت های فرهنگی وجود داشته باشد، از این رو به نظر من تئاتر دست و دل های متحد می طلبد.

ایرنا. در مسیر تولید نمایش خود تا چه حد به امکانات لازم در استان دست پیدا کردید؟

ما در طول هشت ماه تمرین پیاپی و در بیماری، سرما و گرما با هزینه شخصی خود تمریناتمان را ادامه دادیم و عوامل اجرایی نمایش نیز از جان و مال خود گذشت کردند تا این نمایش به صورت کاملا مستقل به روی صحنه بیاید، تنها کمک ارایه شده به ما در اختیار گذاشتن سالن علامه رفیعی برای روزهای اجرا بود، نه فضای تبلیغاتی و نه حمایتی شامل حال ما نشد اما با این حال من از تمام مردم شهرم قزوین سپاسگذارم.

ایرنا. آینده تئاتر قزوین را چگونه می‌بینید؟

من درباره آینده تئاتر استان قزوین نمی‌توانم صحبت کنم چون من تصمیم گیرنده نیستم بلکه سیاستگذاران عرصه هنر بایستی برای امروز و فردای این هنر نمایشی تصمیم های لازم را بگیرند اما درباره خودم و گروهم می توانم بگویم ما تا پای جان برای تئاتر این شهر تلاش خواهیم کرد.