به گزارش خبرنگار ایرنا شهید شمسی پور سال ۴۲ در خانوادهای مذهبی در همدان متولد شد، پس از سپری کردن دوران تحصیلی تا دبیرستان، در سال ۶۰ برای گذراندن خدمت سربازی در لشکر ۲۸ سنندج اعزام و بعد از پایان دوره سربازی داوطلبانه وارد نیروی بسیج شد.
این شهید بزرگوار، سال ۶۲ به مدت یک سال در پایگاه مقاومت بسیج مسجد امیرالمؤمنین فعالیت کرد و رفته رفته بعد از خدمت در بسیج مقاومت وارد سپاه ناحیه همدان شد.
وی از سال ۶۳ که در سپاه ناحیه همدان مشغول انجام وظیفه بود، برای حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل به مناطق جنگی اعزام و بارها مجروح و در سه مرحله با تهاجم شیمیایی رژیم بعث عراق شیمیایی شد.
شهید شمسی پور در عملیات والفجر ۱۰ در حلبچه عراق بعد از بمباران شیمیایی صدام با وجود شیمیایی شدن به مردم حلبچه کمک کرد ضمن اینکه در اواخر جنگ فرماندهی گردان را بر عهده داشت تا جنگ به پایان رسید.
در عملیاتهای دفاع مقدس همواره از شهید شمسی پور به عنوان یک فرمانده شجاع و دلاور یاد شده و این روحیه پس از جنگ نیز به میادین فرهنگی و ورزشی کشیده شد.
امروز هشتمین سالگرد چهره ماندگار و فراموش نشدنی جهاد، مقاومت و ورزش همدان با حضور پرشور و باشکوه دوستدارانش در گلزار شهدای این شهر برگزار شد.
مردی که هیچ گاه از یادها و قلبها نرفته و نمیرود، فرمانده قلبها و فرزند برومند خطه همدان است که در روزهای پرالتهاب دفاع مقدس، مغناطیسی روحیه بخش برای رزمندگان جبههها بود.
پهلوان اخلاق و نبرد
شهید شمسی پور نه تنها در جبهه و جنگ، بلکه در حوزه ورزش نیز محبوب دلها بود به طوریکه هر قشری از جامعه ورزش با مشکل مواجه میشد، گره از مشکلات آنان بر میداشت و دست رد به سینه هیچ کس نمیزد.
هر چند وی در رشته دوچرخه سواری افتخارات ماندگار را برای ورزش استان همدان به ثبت رساند اما منشا موفقیت هایش در سایر رشتهها به خصوص فوتبال و فوتسال نیز همچنان زبانزد چهرههای سرشناس فوتبال است.
شهید شمسی پور سالها با هدایت تیم فجرهمدان، فوتبال این شهر را در سطوح مختلف به افتخار رساند و ثمره تلاش و زحماتش تربیت انبوه فوتبالیست مستعد و نخبه بود که همچنان در عرصههای مختلف به ویژه مربیگری میدرخشند و بازماندگان سرافراز برای این معلم موفق هستند.
وی جزو معدود فرماندهان جبهه و جنگ بود که با چندین مدرک مربیگری و داوری در رشتههای مختلف در مدیریت ورزشی نیز سابقه سکان داری تیم پاس و هیأتهای تیراندازی و دوچرخه سواری را بر عهده داشت.
در واقع شهید شمسی پور علاوه بر رشتههایی نظیر فوتبال و فوتسال در سایر رشتهها به خصوص دوچرخه سواری، ویترین افتخارات تاریخ ورزش استان همدان را با کسب قهرمانیهای پیاپی درخشانتر کرد.
اوج دوچرخه سواری همدان در دوره ریاست این شهید بزرگوار با قهرمانیهای کشوری، صف آرایی استعدادهای دوچرخه سواری استان در اردوهای تیم ملی و کسب مدالهای قهرمانی در عرصههای بینالمللی بود.
در دوره ریاست شهید شمسی پور «مه لقا جام بزرگ» نخستین بانوی المپیکی رشته تیراندازی همدان، «بهنام آرین» و «مریم قیاسوند» مدال آوران دوچرخه سواری همدان در آسیا پرورش و شکوفا شدند.
در دوره ریاست شهید شمسی پور «مه لقا جام بزرگ» نخستین بانوی المپیکی رشته تیراندازی همدان، «بهنام آرین» و «مریم قیاسوند» مدال آوران دوچرخه سواری همدان در آسیا پرورش و شکوفا شدند.
همچنین وحید شانیان، میثم گلباغی، افشین دوستی، میثم امینی، بهروز فرزاد، مازیار فرزاد، علی ترابی، شادی شریعتی، دلارام ذاکرانی، فروزان باباحیدری و انسیه بیات همواره جزو نفرات مستمر در تیمهای ملی دوچرخه سواری بودند.
احمد جمشیدیان بازیکن سابق سپاهان اصفهان و استقلال تهران، بابک صمدیان کاپیتان تیمهای فوتبال همدان با سابقه مربیگری در تیمهای لیگ برتری، دسته یک و ۲ فوتبال کشور، حجت چهاردولی، مجتبی مایلی، امیر سپهری، حمید سراجچی، مجید بیگم جانی، سعید باقر و بسیاری از چهرههای ماندگار فوتبال همدان شاگردان این شهید بزرگوار بودند.
روایتگر نور
شهید شمسی پور حتی پس از جنگ تحمیلی، همچنان دلبستگی خاص به مناطق جبهه و جنگ داشت و به طور مستمر برای تداعی یاد و خاطره شهدا و دوستان شهیدش در مناطق جنگی حضور یافت و برای راهیان نور روایت گری کرد و اوج فعالیتش حضور در کمیته تفحص در جستجوی شهدا و تقدیم پیکر مطهر این عزیزان به خانواده هایشان بود.
این شهید بزرگوار سالها در طول زندگی خود و در راستای حفظ و ترویج ارزشهای جنگ تحمیلی به عنوان راوی دفاع مقدس به همراه کاروان راهیان نور به مناطق جنگی عزیمت کرد و جستجوگر نور بود.
وی در مقطعی برحسب نیاز فرمانده تیپ ۳۲ انصار الحسین (ع) فرمانده گردان فاطمیون در سوریه را برعهده گرفت و نقش مهمی در آزادسازی نوبل الزهرا دو شهر شیعه نشین سوریه که بعد از حدود چهار سال آزاد شد، داشت.
فرمانده گردان غواصی جعفر طیار بعد از پایان مأموریتش در سوریه، بیوقفه برای پیدا کردن جسد مطهر شهدا عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد و در آخرین سفرش برای پیدا کردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله (ص) در عملیات والفجر ۴ عازم منطقه کانیمانگا پنجوین عراق شد.
شناسایی چند شهید والامقام، سبب شد تا وی دقایقی قبل از شهادت در فضای مجازی این چنین نگارش کند که «اینجا شهید باران است» .
اردیبهشت ۹۵ در تفحص پیکر مطهر شهدای والفجر ۴ در ارتفاعات کانیمانگا منطقه پنجوین عراق، ناگهان به روی مین والمری رفته و یکی از پاهایش قطع و پای دیگر هم مجروح و دقایقی پس از این حادثه به آرزویش که همان شهادت بود، نایل شد.