تصویری جامانده از آتشی که نیمه شب در تاریکی و آرامش کوهستان به یکباره بر خانه های روستا تاخت و بر دستان باد تا آسمان زبانه کشید و خواب آرام مردمان روستا را به کابوسی وهم انگیز بدل کرد و ساعتی نگذشته خاکسترنشیننشان کرد و وقتی نخستین خودرو آتش نشانی آژیرکشان رسید تنها آتش زیر خاکسترها را نشاند.
در میان هق هق گریه؛ وامانده و درمانده از همه جا می گوید: «همه دار و ندارم به آنی خاکستر شد و بر باد رفت؛ الان خودم مانده ام و لباس تنم» که دوباره گریه امانش نمی دهد.
با دست اشاره می کند که به حال خودش وا نهم و بروم.
کمی آنطرفتر مادری به همراه دو فرزندش بر روی تکه ای حلبی برجای مانده از سقف خانه، نشسته و لقمه ای نان خشک بر دهان فرزندش می گذارد و با زبان تالشی جملاتی محبت آمیز و آرام کننده به فرزند بزرگترش می گوید و دلداری اش می دهد «اشتن خردنی کارا واته، هیچی به نیه، بابا هنی اه گله که؛ چمه را بساختی زیبا و قشنگ» که چیزی نشده بابا دوباره یک خانه نو برایمان می سازد بهتر و قشنگ تر از این.
مردش می دود این طرف و آن طرف به دنبال مسئولی که حرفش را بشنود تا بتواند چاره ای برای روزگار به خاکستر نشسته اش بیابد.
حوالی ساعت ۱۱ قبل ظهر است، تا به روستا برسیم مسیر پیچ در پیچی را با آسفالت تکه تکه و خراب در میان مناظر سبز شالیزاری پایین دست و در میان عطر شالی و سپس جنگل و کوهای پوشیده از درختان سربه فلک کشیده طی کردیم.
هنوز روستا به چشم نمی آید اما بوی دودی که به هوا بر میخیزد نشانی از وخامت وضعیت است، ورودی روستا مملو از خودروهای شخصی و دولتی پارک شده است اینجا ساختمان های چوبی چند طبقه رنگینی که جلوه ای از بخش خاکستر شده روستاست، سالم و سرپاست و آسیبی ندیده است.
اما ۱۰۰ متر بالاتر در پس پیچی تند با سربالایی تندتر تازه می شود دید چه رخ داده است از آن خانه های چوبی و رنگین کمانی و بی واسطه در ودیوار و حائل که فقط پرده آویزهای رنگارنگ حکم دیوار و پنجره شان را داشت و از آن هیاهو بازارچه زیبایش اینک ویرانه ای سوخته مانده است.
البته خانه های چوبی آن سوی رودخانه که مزار مطهر امامزاده ابراهیم هم در آن آرام گرفته به جز دو سه خانه انتهای روستا که با پلی به این سوی روستا وصل می شد، همه از حریق بامداد درامان مانده اند.
اما این سوی رودخانه همه خانه ها و مغازه های چوبی خاکستر شده و فقط حلبی ها و آجرهای سیمای وبقایای وسایل فلزی مانده است.
به حکم آمارها ۱۲۰ واحد مسکونی و تجاری این منطقه در حریق نیمه شب گذشته نابود شده اند حادثه ای که مشابه آن هم در سالهای پیش از این هم رخ داد و عبرت نشد آنچنانکه به سال ۹۲ هم بیش از۱۰۰ واحد عموما تجاری منطقه سوخت و خاکستر شد.
اینک مردم در پی شوک نیمه شب گذشته متاصل و آشفته اند، زن جوانی که بطری آب در دست دارد و به پدر ومادر پیرش که بر بقایای خانه و مغازه شان نشستهاند، دلداری می دهد، می گوید : من خبر آتش سوزی را که شنیدم نفهمیدم چطور خودم را با بچه کوچکم از رشت به اینجا رساندم، اینجا تا کنون چندین بار آتش سوزی شده و هر بار خسارت زیادی به مردم وارد شده اما اینبار خیالمان راحت بود که اینجا ماشین آتش نشانی دارد ماشینی که نبودش با بودنش فرقی ندارد.
مهدیس می گوید : این جا فراوانی آب است اما بی مسئولیتی شورا و دهیاری موجب شد تا مردم این همه آسیب ببینید باز هم جای شکرش باقی که کسی آسیب ندیده است.
وی عنوان کرد: می گویند چون روستا چوبی است سوخته، ماسوله هم چوبی است چرا آنجا اگر آتش بیافتد نمی سوزد.
خود ادامه می دهد: چون آتش نشانی و امکانات ایمنی شان کامل است و مردم معطل آمدن آتش نشانی از شهرهای دیگر نمی مانند.
وی می گوید : اینجا ماشین آتش نشانی دارد، راننده این خودرو چون حقوقش را نداده اند رفته که توجیه منطقی نیست، می شد به همین مردم بومی منطقه که عمده آنها هم رانندگی می دانند آموزش های لازم برای استفاده از این خودرو آتش نشان داده می شد آن وقت زندگی چند ۱۰ خانوار دود نمی شد.
ثریا کاظمی هم می گوید: آتش سوزی نیمه شب گذشته از نانوایی شروع شد اینجا ماشین آتش نشانی داریم اما چرا نباید فعال باشد که آتش اینهمه سریع گسترش نیابد.
اومی افزاید : تا آتش نشانی از رشت و شفت احمد سرگوراب آمد همه چی خاکستر شده بود چون مسیر دسترسی روستا خوب نیست و هر چند فاصله مثلا تا احمد سرگوراب ۲۰ کیلومتر است اما حداقل ۴۵ دقیقه زمان می برد تا برسند.
محمود هم یکی دیگر از اهالی روستا در کنار مغازه اش ایستاده و با دست نشان می دهد من از این پس چگونگی خرج و مخارج خانواده و پدر و مادرم را بدهم، اینجا ما همه فامیل هستیم و همه با هم زندگیمان نابود شد کسی نیست که کمک بگیریم.
وی می افزاید : الان کجا باید بمانیم، این منطقه گردشگری است و همه ما روی این بازار و دو فصل بهار و تابستان حساب کرده بودیم، کلی قسط و قرض دارم الان چطور باید ماهانه اقساط بانک را بدهم.
بانوی سالخورده ای هم بر روی خاک نشسته و فرزندانش دوره اش کرده اند و می گوید : تا دیروز بیمارستان بوده تازه به خانه آورده بودیمش که اینگونه شد و الان باز از غصه و استرس این حادثه و نابودی زندگی مان، حال و روز خوبی ندارد.
سروناز این مادر مسن می گوید: من چه کنم که می خواستم بچه هایم دور و برم باشند و دلم به خوشی و خوبی آنان خوش بود اما زندگیشان نابود شد الان پنج خانواده بی خانمان شده اند و من هم سربار آنها، چه باید بکنم؟
او که تا لحظاتی قبل به بچه هایش دلداری می داد که چیزی نیست و می گذرد، اینک گریه امانش نمی دهد و همانطور می گوید: الان ما مانده ایم و این لباس تنمان، هیچی برایمان نماند و همه سوخت و خاکستر شد چگونه بچه هایم را آرام کنم.
مرادی هم یکی دیگر از اهالی این منطقه می گوید: آتش سوزی از نانوایی شروع شده و سریع به سایر بخش های بازارچه و خانه های روستایی کشیده شد و تا آمدیم کاری کنیم همه جا زیرشعله های آتش بود و فقط توانستیم جانمان را در ببریم.
او می گوید: بارها آتش سوزیهایی از این دست در این روستا رخ داده و هر بار خسارت زیادی هم زده و در واقع این وضعیت هم نتیجه کم کاری مردم، شورا، دهیاری و نیز مسئولان است زیرا ما ماشین آتش نشانی داریم اما راننده ندارد، کپسول آتش نشانی هم در خانه ها و مغازه ها نیست ومردم اصلا به این امر و اهمیت آن توجه نکردند.
وی ادامه داد : الان همه ما سوختیم و با خاک یکسان شدیم آتش سوزی از زمانی که شروع شد کمتر از یک ساعت همه خانه ها و مغازه ها را در بر گرفت و سوزاند کل بازار سوخت و بعد از آن آتش نشانی ها از دهستان و شهرستان رسیدند.
یکی دیگر از اهالی می گوید: من در طول عمرم از کودکی تا کنون ۵ حریق جدی در این روستا دیده ام و باز هم ادامه دارد.
مهدی در پاسخ به اینکه چرا مقاوم سازی نکردید هم می گوید : بنیاد مسکن ۲۰۰ میلیون تومان می دهد با این رقم در و پنجره نمی توانم بخرم چه رسد به ساخت خانه.
وی عنوان می کند: با آن پول فقط می توانم تیر و تخته برای ساخت دوباره خانه ام با همان شکل و مصالح قبلی اقدام کنم و باز همان شرایط و احتمال بروز حادثه ای دیگر و ...
اما اینکه با وجود تجارب آتش سوزی های قبلی در این روستای کوهستانی چرا مردم آتش را جدی نگرفته اند، چرا مغازه ها و املاکشان را بیمه نکرده اند، چرا آتش نشانی روستای به روز و فعال نبوده، چرا تجهیزات ایمنی در روستای تعبیه و جانمایی نشده، چرا کپسول های آتش نشانی را در خانه و مغازه شان نداشته اند، چرا خانه ها و مغازه ها مقاوم سازی نشده اند و چراها بسیاری دیگری که اینک برای این مردم شاید بیفایده می نماید اما در پس بازسازی این منطقه باید همه دیده شوند همانطور که باید پیش از دیده می شد و نشد.
روستایی که چهره ای تاریخی، گردشگری و زیبا داشته و دارد اما در پس برخی ساخت و سازها در آن عملا میراث فرهنگی و گردشگری مسئولیتی در آن ندارد و عنوان می کنند که تمامی واحدها با نظارت بنیاد مسکن بوده و میراث هیچ دخالتی در این زمینه نداشته و نمی تواند داشته باشد روستایی که گردشگری بوده و بسیاری از آن واحدها به گردشگران اجاره داده می شد.
اینک بنیاد مسکن استان در پس این حوادث اعلام آمادگی کرده تا به مردم آسیب دیده از این حادثه برای بازسازی و مقاوم سازی خانه هایشان کمک کند.
مدیر کل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان گفته است این مجموعه آمادگی دارد با تصویب و تامین منابع مالی و اعتباری مورد نیاز نسبت به بازسازی مناطق آسیب دیده در روستای امامزاده ابراهیم شهرستان شفت که بامداد امروز بخشی از آن در آتش سوخت، اقدام کند.
حامد دائمی عصر پنجشنبه در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: کارشناسان این اداره کل از نخستین ساعات حادثه در روستا حضور یافته و ارزیابی واحدهای خسارت دیده را آغاز کردند وطی ۴۸ ساعت آینده از همه واحدهای آسیب دیده بازدید کرده و با اتمام عملیات ارزیابی، میزان خسارت های وارده شده به واحدهای مسکونی و تجاری را اعلام می کنیم.
دائمی ادامه داد: در ارزیابیهای اولیه مشخص شد به واحدهایی که در سالهای قبل مقاوم سازی شده بودند، آسیبی وارد نشده است.
به گفته وی، پس از ارزیابی کارشناسان اکیپ کامل امور اجرائی و ماشین آلات عمرانی شامل بیل مکانیکی و کمپرسی برای آواربرداری به مناطق حادثه دیده اعزام می شود.
ای کاش این اقدام منجر به مقاوم سازی این ساختمان ها شود که نمود اثرگذاری بنیاد مسکن در حوزه مقاوم سازی مسکن روستایی در چنین حوادثی و خسارت های ناشی از آن نمود برجسته و روشن دارد.
اما استاندار گیلان هم بعد ازظهر امروز (پنجشنبه) با حضور در بین مردم روستای امامزاده ابراهیم شفت قول داد که از همه ظرفیت های استانی و ملی برای جبران خسارت مردم این منطقه استفاده شود.
اسدالله عباسی گفت : خسارت مالی افرادی که مغازه و منازل خود را از دست دادند تا حد امکان جبران میشود
وی تاکید کرد: با توجه به آتش سوزی های مکرری که در این منطقه طی سال های از ۱۳۷۵، ۱۳۹۲، ۱۳۹۶ و نیز نیمه شب گذشته رخ داده باید این منطقه و خانه های آن ایمن سازی شود.
وی گفت: باید سازه ها بتنی یا فلزی و بر اساس اصول و قواعد نظام مهندسی احداث شود و بدین منظوراعتباراتی هم داده شود تا این امر محقق شود و شاهد اتفاقاتی از این دست نباشیم.
استاندار گیلان توضیح داد: این منطقه کوهستانی و شاهد وزش بادهای شدید است که برای جلوگیری از اتنفاقلات مشابه باید در زمینه شیوه های ساخت و ساز تجدید نظر شود و حتما این امر انجام خواهد شد.
او همچنین به یکی از مشکلات جدی مردم منطقه یعنی عدم بیمه واحدهایشان آن هم با تجارب قبلی اشاره و عنوان کرد: آنان که بیمه بوده اند بیمه باید ارزیابی لازم را در این رابطه انجام داده و جبران خسارت کند اما بخش زیادی از آنها فاقد پوشش بیمه ای می باشند.
موضوعی که برای مناطقی از این دست که به دلیل شرایط ساختاری ساختمان ها و جغرافیایی منطقه در معرض ریسک زیادی هستند، از اهمیت ویژه برخوردار است.
باشد که با همت مردم منطقه و حمایت مسئولان مشکلات مردم آسیب دیده از حریق شب گذشته در روستای امامزاده ابراهیم شفت سریعتر مرتفع و اقدامات ساختاری در راستای مقاوم سازی و ایمن سازی خانه و مغازه ها انجام شود.